بررسی بازی Kong: Survivor Instinct؛ نبرد با کونگ و تایتانها
دنیای Monsterverse در سالهای اخیر با فیلمهایی چون Godzilla vs. Kong یا Godzilla x Kong: The New Empire رونق گرفت و علاقهمندان را با جدال هیولاهای غولآسا سرگرم کرد. حالا استودیوی 7Levels تلاش کرده با بازی Kong: Survivor Instinct این جهان را وارد مدیوم ویدیوگیم کند؛ آن هم نه در قالب نبرد مستقیم با تایتانها، بلکه از زاویهی دید انسانی که درست وسط ویرانیها گرفتار شده است. نتیجهی این تلاش اثری ۲ و نیم بعدی در سبک اکشن-ماجراجویی است که المانهایی از مترویدوینیا را هم در دل خود جا داده؛ تجربهای که اگرچه ایدههای جالبی دارد، اما مشکلات طراحیاش اجازه نمیدهند تا به یک بازی بهیادماندنی تبدیل شود.
بازی داستان «دیوید»، یک کارگر سکوهای نفتی را روایت میکند که در میانهی حملهی تایتانها به شهر، دخترش «استیسی» را گم کرده است. روایت ساده اما احساسی بازی، حول تلاش این پدر برای یافتن دخترش شکل میگیرد و همین محوریت شخصی، تا حد زیادی باعث میشود قصهی بازی رنگ و بویی انسانی پیدا کند. حضور گروه مونارک و شخصیتهای شروری مثل آلن جونا هم به ماجرا بُعدی فراتر از یک داستان صرفاً خانوادگی میدهد و پیوندی معنادار میان بازی و دنیای مانسترورس ایجاد میکند.
از همان دقایق ابتدایی، «Kong: Survivor Instinct» با فضاسازی و جلوههای بصری خود سعی میکند بازیکن را در دل یک ویرانی عظیم فرو ببرد. گرافیک بازی، با وجود اینکه در قالب یک تجربهی دو و نیم بعدی ارائه شده، کیفیت بالایی دارد؛ ساختمانهای نیمهفروریخته، دود و آتش، و نشانههای نبرد تایتانها در گوشه و کنار شهر، بهخوبی حسی از نابودی و تهدید را منتقل میکنند. این فضاسازی قدرتمند در ترکیب با حضور غولهایی مثل کینگکونگ، بدون شک بزرگترین نقطهی قوت بازی است و باعث میشود حتی در لحظاتی که گیمپلی خستهکننده میشود، همچنان انگیزهای برای ادامه دادن وجود داشته باشد.
اما گیمپلی بازی آنطور که باید و شاید موفق نیست. «Kong: Survivor Instinct» ترکیبی از پلتفرمینگ، معما و نبرد با دشمنان انسانی و محیطی را ارائه میدهد. در تئوری، این تنوع میتوانست باعث شود بازیکن هرگز احساس یکنواختی نکند، اما در عمل بسیاری از این المانها بهخاطر طراحی خشک و بدقلق ضربه میخورند. کنترل شخصیت هنگام پرشها و حرکت میان سکوها گاهی آنقدر دقیق و حساس است که کوچکترین اشتباه منجر به مرگ میشود و همین موضوع بخشهای پلتفرمینگ را آزاردهنده میکند. مبارزات هم بهجای آنکه حس درگیرکننده و لذتبخشی داشته باشند، بیشتر خشک و مکانیکی به نظر میرسند؛ دشمنان تنوع کافی ندارند و الگوهای نبردشان بهسرعت تکراری میشود.
معماهای محیطی که در ابتدا جذابیت خاصی دارند، خیلی زود به دام تکرار میافتند. باز کردن مسیرها با فشار دادن سوئیچها یا جابهجایی اشیاء در طول بازی بارها و بارها تکرار میشود، بدون آنکه نوآوری یا تنوعی چشمگیر در طراحی آنها دیده شود. همچنین در برخی قسمتهای بازی، باید با تایتانها روبهرو شوید. این روبهرو شدن در قالب نبرد نیست و حالتی تقریبا مشابه تعقیب و گریز دارد. به این صورت که مثلا شما داخل خانهای گرفتار شدهاید و کونگ در تلاش برای گرفتن شما است. حال باید با فرارهای بهموقع و حتی مخفیکاری از دست او فرار کنید و خودتان را انجام دهید. این بخشهای بازی طراحی جالبی دارند اما بهدلیل همان بدقلق بودن پلتفرمینگها، ممکن است بارها مجبور به تکرار آنها شوید.
از همه مهمتر، ادعای مترویدوینیا بودن بازی چندان رنگ واقعیت به خود نمیگیرد. هرچند بازی تلاش میکند با ارائهی قابلیتهای جدید و مسیرهای مسدودشده، حس پیشرفت و بازگشت به مناطق قدیمی را القا کند، اما عمق و گستردگیای که از یک مترویدوینیا انتظار میرود اینجا وجود ندارد. مسیرهای تازه گاهی صرفاً برای طولانیتر کردن روند بازی طراحی شدهاند و حس واقعی کشف و دسترسی به امکانات تازه را منتقل نمیکنند. البته در این بین مواردی مثل نیاز به مدیریت منابع و اهمیت داشتن این موضوع بهخوبی پیاده شده است و جزو ویژگیهای خوب بازی بهحساب میآید.
با وجود همهی این مشکلات، «Kong: Survivor Instinct» به لطف داستان شخصی و اتمسفر منحصربهفردش توانسته در سطحی بالاتر از یک تجربهی صرفاً متوسط ظاهر شود. نگاه انسانی به دنیای هیولاهای عظیم، گرافیک چشمنواز و فضاسازی قوی، بازی را به گزینهای قابلتوجه برای طرفداران مانسترورس و علاقهمندان به قصههای بقا تبدیل میکند. با این حال، ضعفهای جدی در طراحی پلتفرمینگ و مبارزات، تکراری شدن معماها و پیادهسازی معمولی المانهای مترویدوینیا، باعث میشوند بازی نتواند به آن پتانسیلی که در ابتدا نوید میدهد، دست پیدا کند.
در نهایت میتوان گفت «Kong: Survivor Instinct» تجربهای است که اگرچه ارزش امتحان کردن را دارد، اما بیشتر شبیه اثری است که ایدههای خوبش زیر سایهی اجرای ناقص قرار گرفتهاند. این بازی برای افرادی که علاقهمند به دنیای مانسترورس هستند ارزش یک بار تجربه را دارد اما اگر دنبال اثری خوشساخت در سبک مترویدوینیا هستید، قطعا گزینههای بهتری برای تجربه پیدا خواهید کرد.
Kong: Survivor Instinct
نقاط قوت
- گرافیک و جو بصری قدرتمند
- ایده استفاده از تایتانها و Monsterverse
- داستان قابلقبول
نقاط ضعف
- پلتفرمینگهای خشک و بدقلق
- تکراری شدن نبردها به مرور زمان
- طراحی ضعیف المانهای مترویدوینیا