بررسی بازی Heretic + Hexen؛ گنجینه ارزشمند
استودیو Raven این روزها بیشتر بابت کار روی مجموعه بازیهای کالاف دیوتی شناخته میشود و در نسخههای مختلفی از این مجموعه، وظیفه توسعه بخشهایی از بازی برعهده آنها بوده است. با این حال در گذشته و در سال ۱۹۹۴، این استودیو که با نام Raven Software فعالیت داشت، دوتا از معروفترین بازیهای اولشخص آن زمان را توسعه داد. بله، در مورد Heretic و Hexen صحبت میکنیم که با فاصله یک سال از یکدیگر منتشر شدند و هنوز هم از آنها بهعنوان دو مورد از آثار جریانساز سبک شوتر اولشخص یاد میشود.
بدون شک مهمترین بازی شوتر در سالهای نخست دهه ۹۰ میلادی، چیزی نبود جز Doom از اید سافتور. اما دقیقا یک سال پس از عرضه اولین دووم، Heretic از راه رسید که از همان موتور دووم استفاده میکرد و حتی اید سافتور و شخص جان رومرو هم در نقش ناشر و تهیهکننده این بازی همراه سازندگان آن بودند. این بازی ویژگیهای جدیدی در مقایسه با دووم داشت؛ از اضافه شدن محورهای عمودی به نشانهگیری گرفته تا سیستم اینونتوری و همینطور سلاحهای جادویی و قرون وسطایی آن که جایگزین شاتگان و دیگر سلاحهای گرم دووم شده بودند. البته که بازی از حیث دشمنان شباهتهای غیرقابلانکاری هم با دووم داشت ولی در مجموع توانست بهعنوان تجربهای منحصربهفرد و خاص تحسین گیمرها و منتقدین را در پی داشته باشد. سازندههای بازی یک سال بعد هم Hexen را عرضه کردند که موارد بیشتری مثل سه کلاس کاراکتر و همینطور جهان بزرگتر با امکان گشتوگذار را ارائه میکرد.
حالا استودیوهای اید سافتور و نایتدایو، مجموعهای از این بازیها را در قالب Heretic + Hexen در دسترس گیمرهای امروزی قرار دادهاند. این مجموعه جدا از خود دو بازی، شامل بسته Deathkings of the Dark Citadel بازی هگزن و همینطور دو محتوای کاملا جدید با نامهای Heretic: Faith Renewed و Hexen: Vestiges of Grandeur میشود و اولین نقطه قوت آن در همین ارزشمند بودن و گستردگی بسیار خوب محتوای ارائهشده برای پکیجی ۱۵ دلاری است.
با در نظر داشتن تمام محتوای ارائهشده در Heretic + Hexen، این مجموعه دارای ۱۱۷ مرحله و ۱۲۰ نقشه دثمچ میشود؛ چرا که اید سافتور و نایتدایو، برای تمام بازیها حالت چندنفره و کوآپ را هم در نظر گرفتهاند که میتوانید به صورت اسپلیت اسکرین یا آنلاین آن را تجربه کنید. بهشخصه لذت زیادی از محتوای چندنفره بازی نبردم اما بودن آن، قطعا بهتر از نبودنش در این مجموعه است. یکی دیگر از ویژگیهای جدید و مهم Heretic + Hexen، اضافه شدن ساندترکهای کاملا جدید به بازیها است؛ آهنگهایی که بهوسیله اندرو هالشالت، آهنگساز بازیهایی مثل Quake و Dusk خلق شدهاند و میتوانید بین آنها و آهنگهای کلاسیک بازیها سوییچ کنید. موسیقیهای جدید کاملا متناسب با فضای بازیهای هرتیک و هگزن هستند و قطعا جزو ویژگیهای خوب این مجموعه بهحساب میآیند.
اما در کنار داشتن ارزش محتوایی بالا و مخصوصا نوستالژیک برای طرفداران قدیمی این بازیها، بهعنوان شخصی که نسخههای اصلی این بازیها را ساعتهای طولانی تجربه کرده است، در حین بازی کردن Heretic + Hexen، احساسات متناقضی هم داشتم. راستش را بخواهید، هرتیک و همینطور محتوای جدیدی که برای آن طراحی شده است، هنوز هم حس و حال شوتر اولشخص لذتبخشی را ارائه میدهند؛ شوتری با محیطهای نسبتا کوچکتر که مملو از دشمنان مختلف است و کشتن این دشمنان با سلاحهای متنوع بازی و همینطور گشتن دنبال کلیدها برای باز کردن درها و رفتن به مناطق بعدی، هنوز هم لذت زیادی دارد و خاطرات خوبمان از بازیهای این سبکی را کاملا زنده میکند.
با این حال چنین حس و حال خوبی در هگزن کمی کمرنگتر میشود. در این بازی هم وقتی که درگیر مراحلی با همین ساختار آشنا هستیم، اوقات خوبی داشتم اما سبک طراحی متفاوت برخی از مراحل و نقشههای هگزن، کمی گیجکننده است و حتی نقشه بازی هم چندان کمکی به بهبود آن نمیکند. انگار که اثر گذشت زمان بر طراحی محیطها و مراحل این بازی، بسیار بیشتر از هرتیک حس میشود و تقریبا تنها نکته منفی که در نزدیک به ۵ ساعت تجربه مجموعه Heretic + Hexen داشتم، همین مورد بود. به بیان بهتر، وقتی سراغ این بازیها میروید، انتظارتان بیشتر تجربه اثری با اکشنهای هیجانانگیز بهسبک دوومهای کلاسیک است و این انتظار در هرتیک عملی هم میشود؛ اما هگزن بهدلیل پررنگتر بودن گشت و گذار در جهان آن، ریتم کندتری دارد و با اینکه در زمان خودش بهدلیل تازگی این حس، میشد لذت بیشتری از بازی برد، اما الان کمی از جذابیت آن کاسته شده است و میتواند برای گیمرهای امروزی، کمی حوصلهسربر باشد.
با در نظر داشتن این نکته، Heretic + Hexen هنوز هم پکیج بسیار ارزشمندی است؛ مخصوصا که سازندگان آن، جدا از موسیقیها و مراحل کاملا جدید، بهبودهایی هم برای بازیها در نظر گرفتهاند. برای مثال، تمام آثار موجود در مجموعه از رزولوشن 4K و نرخ ۱۲۰ فریم بر ثانیه پشتیبانی میکنند که اکشنهای آنها را هیجانانگیزتر کرده است. بهبودهای مختلفی روی رابط کاربری و بهتر شدن خوانایی کلی آن، پشتیبانی کامل از کنترلر و همینطور پشتیبانی از ماد هم برای بازیها در نظر گرفته شده است و میتوان انتظار داشت که خود گیمرها هم مراحل و محتوای جذابی برای Heretic + Hexen طراحی و عرضه کنند.
Heretic + Hexen همچنین شامل بهبود برخی از باگهای نسخههای اصلی بازیها هم میشود اما نباید از آن انتظار پیشرفت گرافیکی خاصی را داشته باشیم و مجموعه جدید، صرفا پشتیبانی از رزولوشنهای امروزی و نرخ فریم بالاتر را لحاظ کرده است. پس اگر دنبال گرافیک خاص و مدرنی هستید، Heretic + Hexen قطعا برای شما مناسب نخواهد بود.
بهطور کلی، Heretic + Hexen مجموعهای بسیار ارزشمند برای چند دسته از گیمرها است؛ اول، افرادی که در گذشته نسخه اصلی این بازیها را تجربه کردهاند و حال میتوانند در پکیجی کامل، دوباره تجدید خاطره دلنشینی روی سیستم امروزی یا کنسولهای خودشان داشته باشند. از طرف دیگر، افرادی که طرفدار شوترهایی مثل دوومهای کلاسیک هستند و هرگز فرصت تجربه هرتیک و هگزن را در زمان خودشان نداشتهاند. برای این افراد هم بازیها، هنوز هم بهلطف نبردهای هیجانانگیز، مراحلی با دیزاین بسیار خوب (بهاستثنای موضوعی که در رابطه با هگزن توضیح دادم) و موسیقیهای درجهیک، ساعتهای لذتبخشی فراهم خواهند کرد. پس اگر جزو این دو دسته از گیمرها هستید، Heretic + Hexen با قیمت منطقی و ارزش محتوایی بسیار بالا، یکی از بهترین تجربههایی است که این روزها میتوانید داشته باشید و پیشنهاد میکنم اصلا آن را از دست ندهید.
بررسی بازی روی پی سی و با کد ارسالی بتسدا انجام شده است.
Heretic + Hexen
نقاط قوت
- ارزش محتوایی بسیار بالا در قبال قیمت منطقی
- وجود مراحل کاملا جدید برای هر دو بازی
- لذتبخش بودن اکشنها با وجود قدیمی بودن بازیها
- موسیقیهای درجهیک اورجینال و جدید
- بهبودهای کلی برای اجران روانتر روی سیستمهای امروزی
نقاط ضعف
- طراحی تو در تو مراحل Hexen کمی حوصلهسربر میشود