بررسی بازی Donkey Kong Bananza؛ بازگشت دانکی کانگ

نینتندو جهانی متفاوت و شدیدا منحصربه‌فرد از ویدیو گیم است؛ شرکتی که از همان سال‌های اول فعالیت خود تا به امروز، روی اصول مشخصی فعالیت داشته است و فراتر از هر چیزی، برای سرگرم کردن مخاطب بازی و حتی کنسول ساخته است. جالب اینکه این رویکرد آنقدر همیشه با خلاقیت‌های جدیدی همراه می‌شود که تقریبا هر بازی جدیدی از نینتندو، می‌تواند گیمرها را شگفت‌زده کند. Donkey Kong Bananza، جدید‌ترین نسخه از مجموعه قدیمی دانکی کانگ شرکت نینتندو است که راه و روش عجیب و غریبی را پیش نمی‌گیرد و روی همان فرمول آشنای نینتندو بنا شده است؛ بازی برای سرگرمی.

داستان Donkey Kong Bananza از یک معدن آغاز می‌شود و متوجه می‌شویم که گروهی به نام VoidCO و در راس رهبری آن‌ها شخصیت ووید کانگ، جواهرات Banandium را دزدیده است تا از آن‌ها در راستای اهداف شوم خودش و به‌دست آوردن آیتمی که توان برآورده کردن آرزوهای صاحبش را دارد، استفاده کند. دانکی کانگ هم این وسط بیکار نمی‌ماند و ماجراجویی خودش را در کنار پائولین برای متوقف کردن این نقشه شوم، آغاز می‌کند. شاید داستان پررنگ‌ترین رُکن بازی Donkey Kong Bananza نباشد، اما به‌حد کافی بامزه و جذاب روایت می‌شود که ارزش دنبال کردن را داشته باشد و پایان‌بندی آن هم آنقدر جذاب کار شده است که گیمرها را راضی نگه دارد.

با این حال قطعا مهم‌ترین و جذاب‌ترین ویژگی در Donkey Kong Bananza، چیزی نیست جز گیم‌پلی پرجزییات و در عین حال مفرح بازی. نسخه جدید دانکی کانگ به‌وسیله سازنده‌های Super Mario Odyssey ساخته شده است و شاهد شباهت‌های مختلفی بین این دو اثر هستیم؛ اما در نهایت Donkey Kong Bananza کاملا هویت منحصربه‌فرد خودش را دارد و فراتر از هر چیزی، با تنوع عالی در مکانیک‌هایش، می‌تواند حداقل ۲۰ ساعت حسابی مخاطبش را سرگرم کند.

روند کلی Donkey Kong Bananza، روی گشت و گذار در محیط‌ها، پشت سر گذاشتن چالش‌های موجود در آن‌ها و بعد هم رفتن به محیط بعدی و به بیان خود بازی، لایه‌های عمیق‌تر جهان آن است. حالا اینکه این کار را به چه شکلی انجام دهید، به شما و میزان خلاقیت‌تان بستگی دارد. روند کلی بازی به‌جز در بخشی که دانکی در یک دوراهی قرار می‌گیرد و حق انتخاب دارید، حالتی تقریبا خطی دارد و هدف اصلی شما در هر محیط مشخص است. اما اینکه چطور در همان محیط ماجراجویی کنید، کاملا در اختیار خودتان است. مثلا می‌توانید با تخریب‌پذیری مثال‌زدنی بازی، همه جا را برای پیدا کردن انواع و اقسام آیتم‌های قابل جمع‌آوری ویران کنید یا اینکه صرفا با عبور از موانع و شکست دادن دشمنان و باس‌ها، سریع‌تر هدف اصلی را به سرانجام برسانید.

در این بین، تنوع مکانیک‌های بازی تقریبا هیچ محدودیتی ندارد و به همین دلیل هم چنین سطحی از آزادی‌عمل ممکن شده است. یکی از مهم‌ترینِ این موارد، همان بحث تخریب‌پذیری است و دانکی کانگ با مشت‌هایش یا تبدیل شدن به موجودات دیگری که قابلیت آن به مرور باز می‌شود، می‌تواند بخش‌های زیادی از جهان بازی را تخریب کند و حتی برای خودش مسیر بسازد. در راستای همین ساخت مسیر، جدا از تخریب مثلا می‌توانید تکه‌های گِل را از روی زمین بردارید و با پرتاب درست آن‌ها روی دیوارها، برای خودتان مسیر بسازید و حسابی سکوبازی کنید. بازی در این زمینه‌ها اصلا و ابدا شما را محدود نمی‌کند و بلکه برعکس، تا دلتان بخواهد ابزارهای بیش‌تری را به مرور در اختیارتان قرار می‌دهد.

یکی از مهم‌ترینِ این ابزارها، توانایی تغییر شکل دادن دانکی کانگ است که به مرور انواع و اقسام آن باز می‌شود. مثلا در ابتدا می‌توانید تبدیل به گوریلی بزرگ‌تر و قوی‌تر شوید که مشت‌های ویرانگری دارد یا در ادامه، با موجودات دیگر قابلیت پرواز به‌دست بیاورید، با نفس قدرتمند موجودی دیگر تمام اشیا محیطی را به سمت خودتان بکشانید و پاک‌سازی کنید یا موارد دیگری که علاقه‌ای به لو دادن کامل آن‌ها و کاستن از لذت بازی برای شما ندارم.

در کنار هدف اصلی هر محیط از بازی، تا دلتان بخواهد انواع و اقسام چالش‌ها هم در دسترس هستند که می‌توانید به سلیقه خودتان آن‌ها را هم تجربه کنید. برخی از این چالش‌ها صرفا به مبارزه با چند دشمن محدود می‌شوند و در برخی دیگر، باید مهارت‌های مختلف خودتان را برای عبور از موانع استفاده کنید. چالش‌ها پاداش‌های مختلفی برای شما به‌ارمغان می‌آورند که یکی از مهم‌ترینِ آن‌ها، موز است! با این آیتم‌ها می‌توانید قابلیت‌های مختلف دانکی کانگ را ارتقا بدهید یا حتی قابلیت‌های جدیدی مثل ضربه‌ای در حال پریدن را باز کنید که می‌توانند حسابی کمک‌حال شما باشند. انواع و اقسام منابع و آیتم‌های دیگر برای جمع‌آوری در بازی در دسترس هستند و مثلا با برخی از آن‌ها، می‌توانید لباس‌های مختلفی برای دانکی کانگ و پائولین بخرید.

در کنار تمام این موارد، دانکی کانگ جدید مبارزه‌هایی را هم برای مخاطبینش تدارک دیده است. راستش را بخواهید، چندان طرفدار مبارزه‌ با دشمنان معمولی بازی نیستم و از جنبه‌های دیگر آن مثل گشت و گذار در محیط‌ها، پشت سر گذاشتن موانع به شیوه‌های خلاقانه و حتی انجام دادن چالش‌های مختلفش لذت بیش‌تری بردم. اما مبارزه با باس‌ها کاملا جریان متفاوتی دارد و این نبرد‌ها کاملا منحصربه‌فرد و متمایز هستند، به‌خوبی گیمر را به چالش می‌کشند تا مجبور شوند از قابلیت‌هایی مثل تغییر فُرم استفاده کنند و در نهایت از نظر داستانی هم محتوای ارزشمندی به بازی اضافه می‌کنند.

البته در دلِ تمام این ویژگی‌های مثبت، Donkey Kong Bananza ایرادهایی هم دارد. واضح‌ترین مشکل بازی برای من، به مشکل خوردن زاویه دوربین آن در موقعیت‌های مختلف بود؛ از حرکت روی دیواره‌ها گرفته تا در زمان مبارزه با باس‌ها و دشمنان که بارها و بارها زاویه دوربین حالت عجیبی پیدا می‌کند و حتی خود شخصیت دانکی کانگ کاملا از دید غیب می‌شود. جدا از این، بازی گاهی افت فریم‌های محسوسی هم دارد که البته این یکی به اندازه مشکل دوربین آزاردهنده نبود ولی در حدی هم نیست که بتوان کاملا آن را نادیده گرفت.

فارغ از این ضعف‌های فنی، Donkey Kong Bananza از نظر بصری بازی واقعا زیبایی است و می‌توان گفت که نشان می‌دهد جدید‌ترین کنسول نینتندو، توانایی ارائه تجربه‌های بصری باکیفیتی را دارد. جهان بازی مقیاس نسبتا بزرگی دارد و محیط‌های آن با جزییات خیلی خوبی طراحی شده‌اند. این ویژگی مخصوصا در طراحی کاراکترهای بامزه بازی بیش‌تر هم به‌چشم می‌آید و این شخصیت‌ها جدا از بامزه و دوست‌داشتنی بودن، واقعا جزییات گرافیکی خوبی دارند و برای درک بهتر این موضوع، کافی است کمی به پشم‌های خود دانکی کانگ دقت کنید که کاملا حالت و فیزیکی شبیه به پشم واقعی یک گوریل دارند.

Donkey Kong Bananza به همین اندازه از نظر موسیقی هم معرکه است. سازنده‌ها خیلی خوب برخی از ترک‌های قدیمی و خاطره‌انگیز بازی‌های دانکی کانگ را با موزیک‌های کاملا جدید ترکیب کرده‌اند و تقریبا برای هر موقعیتی در بازی، موسیقی‌های بسیار متناسب و درستی در نظر گرفته‌اند که می‌توانند هر طرفدار سخت‌پسندی را راضی کنند.

Donkey Kong Bananza در کل از آن دست بازی‌هایی است که بعید می‌دانم کسی به ویدیو گیم علاقه‌مند باشد و از آن لذت نبرد. فرقی هم نمی‌کند که طرفدار پر و پا قرص نینتندو و بازی‌هایش باشید یا خیر؛ بله این دسته از افراد، قطعا بهتر و بیش‌تر هم با این اثر ارتباط خواهند گرفت ولی سایر گیمرها هم به‌دلیل ماهیت بی‌نهایت سرگرم‌کننده بازی و مفرح بودن پشت سر گذاشتن مراحل آن، ساعت‌های خوشی از جنس مدیوم ویدیو گیم در آن خواهند داشت. این موضوع مخصوصا در حالت دستی سوییچ ۲ بیش‌تر هم خودش را نشان می‌دهد و لذتی که بازی کردن Donkey Kong Bananza روی کنسولی دستی و در حالت درازکش دارد، حداقل این روزها در کم‌تر بازی دیگری پیدا می‌شود. پس اگر به ویدیو گیم به‌عنوان یک سرگرمی علاقه و اعتقاد دارید، Donkey Kong Bananza قطعا ارزش تجربه دارد.