بررسی بازی Chains of Freedom؛ تلاش برای XCOM بودن
Chains of Freedom اثری در سبک استراتژی و تاکتیکی از استودیو Nordcurrent است که با وعدهی تجربهای تاریک، آخرالزمانی و نفسگیر وارد میدان میشود. بازی بهوضوح با عشق به آثاری چون XCOM ساخته شده، اما در تقلای بیش از حد برای شبیه بودن به آن، هویت مستقل خود را قربانی کرده است.
Chains of Freedom ما را به دنیایی آخرالزمانی با مولفههای ماورایی میبرد؛ جهانی که در پی یک فاجعهی زیستمحیطی و حملهی بیگانگان به مرز نابودی رسیده و تنها بازماندگان، گروهی از سربازهای تعلیمدیده و همینطور گروههای دیگری از انسانها هستند که اکثرا اهداف پلیدی چون قاچاق را دنبال میکنند. داستان بازی در شروع ایدههای امیدوارکنندهای دارد. در آغاز با تیمی از سربازها همراه میشویم که پس از سقوط هواپیما، از هم جدا میشوند و بعد بازی بهخوبی داستان را از دید دو گروه از آنها روایت میکند که نوید تجربهای متفاوت را میدهد. با این حال، روایت خطی و یکنواخت در ادامه و ضعف آن در پرداخت درست شخصیتها، مانع از شکلگیری قصهای ارزشمند میشود و پس از تقریبا یکی دو ساعت اولیه، داستان بازی کاملا کشش خود را از دست میدهد.
هستهی اصلی Chains of Freedom همان سیستم مبارزهی نوبتی مبتنیبر کاور و تاکتیکهای محیطی است که عاشقان XCOM بهخوبی با آن آشنا هستند. بازیکن تیمی متشکل از چند کاراکتر را کنترل میکند و در محیطهای مختلف با دشمنان روبهرو میشود؛ این دشمنان میتوانند سربازهای انسانی گروههای دیگر باشند یا حتی موجودات ماورایی که معمولا هم حسابی جانسخت هستند. گیمرها برای رویارویی با این دشمنان، به خیلی از ابزارهای آشنای بازیهای سبک تاکتیکی نوبتی دسترسی دارند. برای مثال میتوانید پشت اجسام مختلف سنگر بگیرید و در نوبت خودتان به دشمنان شلیک کنید. انواع و اقسام تجهیزات در طول مراحل در دسترس هستند که شامل سلاح، مواد منفجره پرتابی و حتی آیتمهای احیای سلامتی میشوند. بازی حتی امکان ساخت و ساز آیتم را هم فراهم کرده است و میتوانید با جمعآوری منابع اولیه، مهمات یا وسایل موردنیاز دیگر خودتان را از این طریق بسازید.
باوجود ایده کلی مناسب و داشتن ویژگیهای مثبتی چون همین سیستم ساختوساز، Chains of Freedom از نظر روند کلی از چند مشکل اساسی رنج میبرد. اولین مورد، شیب غلط درجهسختی بازی است؛ جایی که برخی نبردها بسیار ساده پیش میروند و برخی از آنها، کابوسی واقعی هستند. برای مثال در بخشی از بازی، ناگهان با سه ابرسرباز روبهرو میشوید که بهطور میانگین برای شکست دادن هریک از آنها، حداقل باید ۱۰ بار به آنها شلیک کنید. معمولا در چنین مواقعی استفاده از بشکههای انفجاری یا مواد منفجره میتواند کارگشا باشد ولی حتی طراحی این محیط هم به شکلی است که هیچ شانسی برای استفاده از این موارد ندارید و باید بارها و بارها مرحله را ریست کنید تا یک بار به معنی واقعی کلمه بهصورت اتفاقی شانس شکست دادن این دشمنان را داشته باشید.
در کنار درجهسختی نامتناسب، یک ایراد دیگر Chains of Freedom محدود بودن مکانیکهای کلی نبرد و در نتیجه آن یکنواخت شدن روند کلی مبارزهها پس از چند ساعت اولیه است. مثلا در مقایسه با بازیهایی مثل XCOM 2 یا حتی Gears Tactics، نیروهای تحت کنترل شما تقریبا فقط به سنگر گرفتن، شلیک و استفاده از آیتمها مجهز هستند. البته که بازی سیستمی مبتنی بر کریستال دارد که با استفاده از آنها میتوانید قابلیتهای جدیدی برای هر سرباز فعال کنید؛ ولی حتی این سیستم هم تنوع چندانی به بازی نمیدهد و در نتیجه اینکه حس کنیم هر یک از نیروها مهارت ویژه و منحصربهفردی دارند، محقق نمیشود.
طراحی مراحل نیز در اکثر موارد فاقد تنوع لازم است. نقشهها با وجود طراحی بصری قابلقبول، از نظر تاکتیکی عمق چندانی ندارند و خیلی زود به الگوهای تکراری میافتند. این موضوع حتی در بخشهای خارج از نبرد بازی هم صدق میکند؛ جایی که باید نیروهای خودتان را در حالتی ریلتایم هدایت کنید و میتوانید از این قسمتها برای پیدا کردن آیتم و منابع بهره ببرید. در این بخشهای بازی گاهی کاراکترها به موانعی نامرئی گیر میکنند و علاوه بر آن، کلیت طراحی محیطها هم چنگی به دل نمیزند.
واضح است که سازندگان Chains of Freedom با نگاهی ستایشآمیز به آثار موفق این ژانر قدم به میدان گذاشتهاند. اما در بسیاری از مواقع، این نگاه ستایشآمیز به تقلیدی کورکورانه تبدیل شده که نه تنها هویت مستقل بازی را از بین برده، بلکه نقاط ضعف منبع الهام را هم به شکلی نهچندان خوب تکرار کرده است.
از لحاظ بصری، بازی عملکرد قابل قبولی دارد. طراحی محیطها با وجود تکراری بودن، فضاسازی آخرالزمانی خوبی دارند و افکتهای بصری در حد استاندارد هستند. انیمیشنها گاهی خشک و ابتدایی بهنظر میرسند، اما مدلسازی کاراکترها و طراحی منوها قابل قبول است. از نظر صوتی، موسیقی متن تا حدی موفق میشود فضای اضطرابآور و تاریک بازی را تقویت کند، اما صداگذاری شخصیتها نه تنها ضعیف، بلکه گاهی به تجربهی کلی ضربه میزند.
Chains of Freedom بازیای است که میخواهد در قامت یک رقیب جدی برای غولهایی چون XCOM ظاهر شود، اما در عمل، بیشتر سایه و تقلیدی از آنها است. اثری که اگرچه جاهطلبی در طراحی آن دیده میشود، اما نبود نوآوری، مشکلات تعادلی و تکیهی بیش از حد بر فرمولهای آشنا، مانع درخشش آن شده است. اگر از طرفداران سرسخت سبک تاکتیکال نوبتی هستید، بازی شاید ارزش یکبار تجربه را داشته باشد، اما اگر انتظار یک تجربهی متفاوت و اصیل را دارید، Chains of Freedom شما را ناامید خواهد کرد.
Chains of Freedom
نقاط قوت
- سیستم کارامد ساخت و ساز
- برخی نبردها تجربه لذتبخشی ارائه میدهند
- جهان آخرالزمانی بازی
- صداگذاریهای مناسب
نقاط ضعف
- ضعف در روایت داستان خوب باوجود شروع مناسب
- درجه سختی نامتعادل نبردهای بازی
- تکراری شدن روند کلی گیمپلی پس از چند ساعت
- محدود بودن مکانیکهای جنگیدن با دشمنان
- باگهایی مثل گیر کردن شخصیتها در محیطها