بررسی بازی Carmen Sandiego ؛ تلفیق نوستالژی، آموزش و پازل
بازی Carmen Sandiego، ساخته شده توسط کمپانی نامآشنای بازیهای موبایلی یعنی Gameloft، یک عنوان پازل-ماجراجویی است که با الهام از انیمیشن محبوب نتفلیکس (۲۰۱۹-۲۰۲۱) به همین نام ساخته شده است. کارمن سنددیگو یک فرنچایز قدیمی با قدمتی چند ده ساله است و این بازی با تمسک جوییدن به ریشههای نوستالژیک فرنچایز و سر زدن به دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی، تلاش میکند تجربهای سرگرمکننده و آموزشی را به بازیکنان ارائه دهد. کارمن سندیگو بخاطر دوبله شدن آخرین سریال انیمیشنیاش در ایران هوادارانی در سالهای اخیر پیدا کرده و باید دید آیا این عنوان توانسته انتظارات طرفداران و گیمرها را برآورده کند یا خیر.
Carmen Sandiego بازیکنان را در نقش کارمن سندیگو قرار میدهد، شخصیتی که در این نسخه برخلاف بازیهای کلاسیک، دیگر یک دزد مرموز نیست، بلکه با سازمان ACME همکاری میکند تا اعضای سازمان شرور VILE را دستگیر کند. فکر میکنم این اولین بار است که ما در بازیهای این سری در نقش خود کارمن فرو میرویم و دنبالش نیستیم! این تغییر اساسی در روایت، که از انیمیشن نتفلیکس اقتباس شده، کارمن را به یک ضدقهرمان جذاب تبدیل کرده که با هوش و مهارت خود به دنبال عدالت است.
گیمپلی بازی ترکیبی از جمعآوری سرنخ، حل پازل و مدیریت زمان است. درواقع میتوانم بگویم این بازی شبیه به پروندههای معمایی جنایی است که این روزها در کنار بازیهای رومیزی طرفدار پیدا کرده است. کارمن سندیگو با الهام از این پروندهها ساخته شده و رسما یک پرونده تعاملی با المانهای بازیهای ویدیویی است و نه چیزی بیشتر. بازیکنان به شهرهای مختلف جهان مانند پاریس، ریودوژانیرو، توکیو و قاهره سفر میکنند و از طریق تعامل با کاراکترهای غیرقابل بازی (NPCها) سرنخهایی درباره هویت و مکان دزد یا قاتل جمعآوری میکنند (بازی چندین پرونده در خود دارد که هر یک راز خودش را دارد) هر تصمیم، از انتخاب مقصد سفر تا حل یک پازل، مقداری از زمان محدود بازی را مصرف میکند. هر پرونده معمولاً یک بازه زمانی مشخص (مثلاً یک هفته در دنیای بازی) دارد و اگر بازیکن سرنخهای اشتباه را دنبال کند یا زمان را به درستی مدیریت نکند، ممکن است پرونده با شکست مواجه شود و مجبور باشید تمام جریان را از اول طی کنید؛ درست مثل یک بازی فکری تکنفره.
این مکانیک مدیریت زمان، لایهای استراتژیک به بازی اضافه میکند و ارزش تکرار بازی را بالاتر میبرد و صد البته اینکه تسلط به زبان انگلیسی برای حل معماها را ضروری میسازد؛ مشابه آنچه در بازیهای رومیزی مانند Clue یا Sherlock Holmes Consulting Detective دیده میشود. علاوه بر این، بازی شامل مینیگیمهایی مثل قفلشکنی، هک کردن سیستمها و استفاده از زیپلاین است که به تنوع گیمپلی کمک میکنند. با این حال باید اعتراف کرد مکانیزم گیمپلی در این لحظات آنقدر ساده است که حقیقتا آنها را پس از چند ساعت تکراری و خستهکننده میکند.
گرافیک بازی با سبک کارتونی و رنگارنگ خود، به خوبی حال و هوای انیمیشن نتفلیکس را بازسازی میکند. موسیقی و صداگذاری نیز با دیالوگهای طنزآمیز و تمهای آشنای فرنچایز، تجربهای نوستالژیک ارائه میدهند. اما روی کنسولها، برخی از لودینگهای طولانی (بین ۵ تا ۳۰ ثانیه) و افت فریم در بخشهای شلوغ، از نقاط ضعف فنی بازی به شمار میروند.
فرنچایز Carmen Sandiego از ابتدا به عنوان یک اثر (آموزشی-سرگرمی) شناخته شده و نسخه جدید نیز این سنت را ادامه میدهد. در هر شهر، سرنخها اطلاعاتی واقعی درباره جغرافیا، تاریخ و فرهنگ آن منطقه ارائه میدهد. برای مثال، ممکن است سرنخی درباره «رودخانهای که از قلب اروپا میگذرد» به دانوب و وین اشاره کند، یا اطلاعاتی درباره «جشنواره بزرگ ملی کارناوال» شما را به ریودوژانیرو در برزیل هدایت کند. این اطلاعات به شکلی طبیعی در گیمپلی گنجانده شدهاند و بازیکنان بدون احساس اجبار به یادگیری، دانش خود را افزایش میدهند.
علاوه بر جغرافیا و تاریخ، بازی مهارتهای استنتاجی و منطقی را نیز تقویت میکند. بازیکنان باید با استفاده از سرنخها (مانند رنگ مو، سرگرمیها یا ویژگیهای خاص مظنونین) و فیلتر کردن آنها در دیتابیس ACME، هویت دقیق هدف را شناسایی کنند. این فرآیند برای کودکان ۹ تا ۱۲ سال، که گروه هدف اصلی بازی هستند، هم سرگرمکننده و هم آموزشی است و به هیچوجه برای سنین بالاتر جذابیتی ندارد. ناگفته نماند بازی تنها شامل ۱۶ شهر است که برای یک عنوان جهانی با تمرکز بر جغرافیا کم به نظر میرسد و حس تکرار را تقویت میکند. از آنسو باید گفت لودینگهای طولانی و افت فریم روی کنسولها، بهویژه در مقایسه با نسخه موبایل، آزاردهنده است.
در مقایسه با عناوین مدرن پازل-ماجراجویی مانند Professor Layton یا Ace Attorney، بازی Carmen Sandiego (2025) از نظر پیچیدگی پازلها و عمق داستانی در سطح بسیار پایینتری قرار دارد. این بازیها با روایتهای غنیتر و معماهای چالشبرانگیزتر، برای گیمرهای حرفهای جذابتر هستند. اما کارمن سندیگو با تمرکز بر آموزش و سادگی خود، جایگاه متفاوتی را هدف گرفته و بیشتر به بازیهای خانوادگی یا کودکان نزدیک است.
هرچند باید اعتراف کرد بازی جدید نسبت به بازیهای کلاسیک Carmen Sandiego (مانند Where in the World Is Carmen Sandiego? از دهه ۹۰)، لااقل از منظر بصری بهتر است اما خطی بودن نسخه جدید باعث شده حس آزادی عمل عناوین کلاسیک این سری از بین برود. اگر هم از طرفداران سریال هستید باید بدانید از نظر انطباق با انیمیشن نتفلیکس، بازی به خوبی شخصیتپردازی کارمن و کاراکترهای مکمل (مانند Player یا Lotta Cash) را حفظ کرده و دیالوگهای طنزآمیز و لحن سبک آن را به ارث برده و از صداپیشگان سریال هم استفاده کرده است.
Carmen Sandiego یک بازی متعادل است که نقاط قوت و ضعف خود را به وضوح نشان میدهد. مکانیک مدیریت زمان و ریسکپذیری در دنبال کردن سرنخها، تجربهای شبیه به یک کارآگاه واقعی ایجاد میکند که برای مخاطبان نوجوان و تازهکار جذاب است. گرافیک رنگارنگ و دیالوگهای بامزه نیز به این جذابیت میافزاید. با این حال، تکراری شدن پازلها و تعداد محدود شهرها و خطی بودن روایت و... باعث میشود که بازی در طولانیمدت نتواند بازیکنان را نگه دارد، بهویژه اگر به دنبال چالشهای عمیقتر باشند.
باور دارم برای بازیکنان نوجوان ایرانی، این بازی میتواند فرصتی عالی برای تقویت زبان انگلیسی و یادگیری جغرافیا و تاریخ باشد، هرچند قیمت ۳۰ دلاری نسخه کنسول و PC شاید در این گرانی، منطقی به نظر نرسد! جالب است بدانید نسخه موبایل بهطور رایگان برای مشترکین نتفلیکس عرضه شده است.
بررسی بازی Carmen Sandiego
نقاط مثبت
- مدیریت زمان چالشبرانگیز
- ارزش آموزشی بالا
- وفادار به سریال انیمیشنی
- طراحی بصری و صوتی درخور بازی
- ارزش تکرار بالا
نقاط منفی
- تکراری شدن پازلها
- قیمت نامتعادل
- خطی بودن روایت بازی
- برخی مشکلات فنی در طول بازی مثل قطع شدن ناگهانی موزیک و صدا