بررسی بازی Xenoblade Chronicles X: Definitive Edition
ژانر نقشآفرینی ژاپنی (JRPG) از دیرباز به دلیل داستانهای عمیق، شخصیتپردازیهای غنی و جهانهای خیالی پرجزئیاتش شناخته شده است و همیشه هم طرفداران خاص خودش را داشته است. این روزها که بازی Expedition 33 توانسته نبرد نوبتی را به بیشتر گیمرهای جهان بشناساند، میتوان امیدوار بود که نگاه عمده گیمرها نسبت به ژانر نقشآفرینی نوبتی و کلاسیک تغییر پیدا کند. سری Xenoblade Chronicles، ساخته استودیوی Monolith Soft، در این ژانر جایگاهی ویژه دارد؛ نه فقط به خاطر نوآوریهایش در گیمپلی، بلکه به دلیل جاهطلبیاش در خلق جهانهایی که گویی زندهاند و نفس میکشند. Xenoblade Chronicles X: Definitive Edition، که همچین چند وقت پیش برای نینتندو سوییچ منتشر شد، بازسازی و ارتقای عنوانی است که ابتدا در سال ۲۰۱۵ برای Wii U عرضه شده بود. عرضه بازیهای مطرح وییو برای سوییچ از استراتژیهای چندساله اخیر نینتندو بوده و عملا توانسته تمام بازیهایی که بهخاطر شکست وییو دیده نشدند را با سوییچ، احیا کند. این نسخه، با بهبودهای بصری، گیمپلی پالایششده، و محتوای داستانی جدید، نهتنها ادای دینی به یکی از جاهطلبانهترین JRPGهای دهه گذشته است، بلکه تلاشی برای بازتعریف جایگاه آن در میان عناوین مدرن این ژانر محسوب میشود. اما آیا این نسخه قطعی (Definitive Edition) میتواند انتظارات طرفداران قدیمی و مخاطبان جدید را برآورده کند؟
داستان Xenoblade Chronicles X، برخلاف دیگر عناوین سری Xenoblade که به روایتهای احساسی و شخصیتمحور معروفاند، رویکردی علمی-تخیلی و جهانمحور دارد و کمی تا قسمتی اصالت خود را نسبت به بازیهای کلاسیک از دست داده است. بازی به جای تمرکز بر یک قهرمان مشخص، شما را در نقش یک کاراکتر مجهول قرار میدهد که بهعنوان عضوی از BLADE، درگیر ماجراهای بازسازی تمدن بشری در دنیای بازی میشود. این رویکرد بیشتر شبیه یادآور بازیهای نقشآفرینی غربی مانند Mass Effect است و به بازیکن آزادی عمل در شکلدهی هویت خود میدهد، اما به قیمت تضعیف شخصیتپردازی و ارتباط عاطفی با کاراکترها تمام شده است. کاراکترهای مکمل، مانند الما و لین، هرچند جذاباند، اما عمق احساسی کاراکترهایی مانند شولک در Xenoblade Chronicles: Definitive Edition یا رکس در Xenoblade Chronicles 2 را ندارند. داستان Xenoblade Chronicles X بیشتر شبیه به یک سریال علمی-تخیلی فیلرمانند (پر کردن وقت!) در جهان پرپتانسیل این فرنچایز است تا یک فیلم سینمایی با بودجه بالا برای مخاطبین اصلی.
هر فصل (مأموریت) اطلاعات جدیدی درباره دنیای بازی (میرا) و اسرار آن ارائه میدهد، اما هیچگاه به عمق تراژدی شخصیتی مانند Xenoblade Chronicles 2 نمیرسد. با این حال باید اعتراف کرد نسخه Definitive Edition با اضافه کردن یک فصل داستانی جدید تلاش کرده این ضعف را تاحد زیادی جبران کند. این فصل، که به گذشته برخی کاراکترها و رازهای میرا میپردازد، لحنی حماسیتر و متمرکزتر دارد و بهویژه برای طرفداران قدیمی سری، ارجاعاتی به Xenogears و Xenosaga ارائه میدهد که حس نوستالژی قدرتمندی ایجاد میکند. این محتوای جدید مرهم خوبی برای زخم قصه است اما در نهایت گاهی شتابزده به نظر میرسد و نمیتواند بهطور کامل شکافهای روایی نسخه اصلی را پر کند. با این وجود، تمهای فلسفی بازی، مانند بقا، هویت و همزیستی با گونههای بیگانه، برای طرفداران داستانهای علمی-تخیلی جذاب خواهد بود.
زنوبلید ایکس شبیه به یک پروژه عظیم سریالمانند برای این فرنچایز است تا یک فیلم سینمایی اصلی با بودجه هنگفت.
Xenoblade Chronicles X: Definitive Edition در هسته خود یک JRPG جهانباز است که جاهطلبیاش در خلق سیاره عظیم و پرجزئیات میرا به چشم میآید. داستان بازی در سال ۲۰۵۴ جریان دارد، زمانی که بشریت پس از نابودی زمین در یک جنگ بینستارهای، به این سیاره بیگانه پناه میبرد. شما در نقش یک عضو سازمان BLADE (سازمانی برای بازسازی تمدن انسانی) قرار میگیرید و وظیفه دارید با کاوش در میرا، منابع جمعآوری کنید، با موجودات بومی و دشمنان بیگانه مبارزه کنید، و پایگاهی برای بقای انسانها بسازید. این پیشفرض، بستری برای ایجاد کردن یک گیمپلی فراهم میکند که ترکیبی از اکتشاف، مبارزه، و مدیریت منابع است.
سیستم مبارزات بازی، که از نقاط قوت اصلی آن محسوب میشود، تلفیقی از مکانیکهای نقشآفرینی اکشن و استراتژیک است. برخلاف بسیاری از JRPGهای کلاسیک مانند Final Fantasy که به مبارزات نوبتی وابستهاند، Xenoblade Chronicles X از سیستمی استفاده میکند که حملات پایه بهصورت خودکار انجام میشوند، اما موفقیت در نبردها به انتخاب دقیق Arts (مهارتهای ویژه)، مدیریت موقعیت کاراکترها، و استفاده از Soul Voices (دستورات تیمی برای تقویت همکاری) بستگی دارد. این سیستم، که در نسخه Definitive Edition با رابط کاربری بهبودیافته و انیمیشنهای روانتر پالایش شده، حس یک میدان نبرد پویا را منتقل میکند. چون نگینی میدرخشد که هماهنگی تیمی را به ضرورتی استراتژیک و حیاتی بدل میسازد. این سیستم، کاراکترها را قادر میکند تا در میانه نبرد، با ارسال دستورات پویا مانند «To Me!» برای جلب حمایت همتیمیها یا «Heal!» برای درخواست درمان فوری، ریتم مبارزه را هدایت کنند. هر Soul Voice، که به مهارتهای (Arts) و نقش منحصربهفرد هر کاراکتر (از مهاجم تا پشتیبان) گره خورده، فرصتی برای پاسخگویی همتیمیها فراهم میآورد؛ پاسخی که با اجرای بهموقع یک Art درست، برایتان کلی سود خواهد داشت چرا که میتواند افزایش قدرت و در نتیجه بیشتر نابود شدن HP رقیب را به همراه داشته باشید یا مثلا بهبود سلامتی کل اعضای گروه را تضمین کند. با این حال، تسلط بر این سیستم نیازمند صبر و درک دقیقی از نقش هر کاراکتر است، چالشی که ممکن است برای تازهواردان به ژانر JRPG اندکی سخت به نظر برسد.
عمق استراتژیک نهفته در گیمپلی بازی یادآور عناوینی چون Tales of Arise است، اما با پیچیدگی بیشتری، مبارزات را به تجربهای چالشبرانگیز و رضایتبخش تبدیل میکند. یکی دیگر از برجستهترین ویژگیهای بازی، آزادی عمل در کاوش سیاره میرا است. این سیاره، با پنج قاره عظیم و زیستبومهای متنوع (از دشتهای سرسبز پرایموردیا تا جنگلهای درخشان نوکلوس)، یکی از وسیعترین و زیباترین جهانهای باز در تاریخ JRPGهاست. آزادی عمل در کاوش میرا شبیه به The Legend of Zelda: Breath of the Wild است، اما برخلاف لینک، که با یک شمشیر به دل طبیعت میزند و در اکثر اوقات تنهایی این مسیر را پیمایش میکند؛ شما اینجا یک روباتمانند به اسم Skell دارید که میتواند به یک ماشین جنگی تمامعیار تبدیل شود. نسخه Definitive Edition با بهبود سیستم ناوبری و اضافه کردن نشانهگذاریهای بهتر روی نقشه، کاوش در جهان پهناور بازی را لذتبخشتر کرده است.
از زمانی که بازی دست و دلبازی میکند و ماشینهای رباتمانند جذابش را در دسترس قرار میدهد، نهتنها مبارزات را به سطحی حماسی ارتقا میدهند، بلکه امکان پرواز و کاوش سریعتر در میرا را فراهم میکند که بازی را رسما به یک Next Level میرساند! حس سوار شدن بر یک Skell و پرواز بر فراز صخرههای سیلوانیا یا نبرد با یک هیولای عظیمالجثه، تجربهای است که در کمتر JRPGی یافت میشود و یادآور لحظات حماسی Xenogears، یکی از آثار کلاسیک Monolith Soft، است. با این حال، سیستم شخصیسازی Skells، هرچند عمیق است اما گاهی به دلیل پیچیدگی بیش از حد احتمالا بازیکنان را سردرگم کند؛ شخصا با وجود سالها حضور و فعالیت در عرصه JRPG تا بخواهم با سیستم این رباتها همراه شوم، مدت زمان زیادی طول کشید!
حالت چندنفره بازی، که به بازیکنان اجازه میدهد در مأموریتهای گروهی آنلاین یا بهصورت آفلاین با هوش مصنوعی همکاری کنند، یکی از نوآوریهای کلیدی Xenoblade Chronicles X است. نباید فراموش کنید این حالت از همان ابتدا در دسترس نیست و بازیکنان باید چندین ساعت در بخش تکنفره پیشرفت کنند تا به آن دسترسی پیدا کنند. این تصمیم، احتمالاً برای اطمینان از تسلط بازیکن بر مکانیکهای پیچیده بازی اتخاذ شده و تصمیم درستی هم است. نسخه Definitive Edition با بهبود سرورها و اضافه کردن گزینههای آفلاین برای شبیهسازی تجربه چندنفره، این بخش را جذابتر هم ساخته، اما همچنان فقدان یک حالت همکاری محلی (Local Co-op) حس میشود. گیمرهایی که حالا با اسپلیت فیکشن و بالدرزگیت و… دوباره طعم جادویی بازی دو نفره آفلاین را چشیدهاند، بدجور محتاج این مورد هستند!
از نظر بصری، Xenoblade Chronicles X: Definitive Edition یکی از زیباترین عناوین نینتندو سوییچ است که در اواخر عمر این کنسول دوستداشتنی ظاهر شده و یکی از پایانهای هیجانانگیز را برای این دستگاه پرخاطره رقم زده است. همانطور که گفته شد، سیاره میرا با زیستبومهای متنوع، از دشتهای سرسبز گرفته تا غارهای درخشان و صخرههای شناور، چنان با جزئیات طراحی شده که هر گوشهاش مانند یک تابلوی نقاشی دیجیتال به نظر میرسد. بهبودهای گرافیکی نسخه Definitive Edition، از جمله وضوح تصویر بالاتر، نورپردازی پویاتر، و بافتهای ارتقایافته، این جهان را زندهتر کردهاند. نسخه Definitive Edition نهتنها رزولوشن را از 720p به 4K رسانده، بلکه تکسچرهای مدلهای کاراکترها (مخصوصاً صورتها) و سایهزنی پویا را هم ارتقا داده است. با این حال، برخی انیمیشنهای قدیمی، مانند حرکات راه رفتن NPCها، همچنان حس نسخه Wii U را منتقل میکنند و کمی از مدرن بودن کلی بازی میکاهند. در مقایسه با Xenoblade Chronicles 3، که گرافیک آن به دلیل محدودیتهای سختافزاری سوییچ گاه دچار افت میشد، Xenoblade Chronicles X از نظر بصری یکپارچگی بیشتری دارد.
گرافیک بازی یکی از بهترین گرافیکها برای کنسول نینتندو سوییچ است.
طراحی موجودات بیگانه، از هیولاهای عظیمالجثه مانند تیرانوس تا موجودات کوچکتر، به بازی حس یک اکوسیستم واقعی میبخشد. انیمیشنهای کاراکترها و Skells نیز در این نسخه روانتر شدهاند، هرچند باید گفت برخی مدلهای فرعی همچنان حس قدیمی بودن نسخه Wii U را منتقل میکنند. در مجموع، طراحی هنری بازی، که ترکیبی از زیباییشناسی ژاپنی و علمی-تخیلی غربی است، آن را از دیگر JRPGها متمایز میکند.
موسیقی Xenoblade Chronicles X، ساخته هیرویوکی ساواانو، یکی از نقاط اوج بازی است. از تمهای حماسی مناطق عظیم در جهان پهناور بازی تا قطعات پرتنش که حین میدان نبرد پخش میشوند، همه و همه حس ناشناختگی میرا را بهخوبی منتقل میکند.
صداگذاری بازی هم در بهترین حالت خود قرار دارد و مثل همیشه توصیه میکنم که یک بازی JRPG را با زبان اصلی خود یعنی ژاپنی تجربه کنید، دوبلورهای ژاپنی از جان و دل برای نقشآفرینیهایشان در این بازیها مایه میگذارند و این اتفاتق در زنوبلید جدید هم رخ داده است.
با وجود بهبودهای نسخه Definitive Edition، بازی همچنان از برخی مشکلات فنی رنج میبرد. افت فریم در مناطق شلوغ، بهویژه هنگام استفاده از Skells در نبردهای بزرگ، گاه تجربه را مختل میکند. همچنین، رابط کاربری در بخشهای مختلف بازی هرچند نسبت به آن نسخه کذایی کنسول WII U بهبود یافته اما در بخش مدیریت تجهیزات و Arts همچنان پیچیده است و میتواند بازیکنان جدید را سردرگم کند. سادهسازی این موارد از جمله کارهایی است که یک کمپانی بزرگ مثل اسکوئرانیکس در بازسازیهای اخیر فاینال فانتزی خود به سراغش رفته و نینتندو نیز میتوانست در همین مسیر مینیمالیسم حرکت کند. باور دارم Xenoblade Chronicles X با وجود تمام تفاوتهایش و نقصهایش در میان سری Xenoblade جایگاه منحصربهفردی دارد. برخلاف Xenoblade Chronicles: Definitive Edition که داستانی خطی و احساسی ارائه میدهد، یا Xenoblade Chronicles 3 که بر روابط کاراکترها تمرکز دارد، X بر اکتشاف و آزادی عمل تأکید میکند که این موضوع برای من نقص است اما شاید بتواند برای برخی افراد ماجراجو، نکته مثبتی هم باشد. این رویکرد، بازی را به عناوینی مانند Final Fantasy XV نزدیکتر میکند با این تفاوت که جهان بیگانه و مکانیکهای پیچیدهتر آن، تجربهای متمایز ارائه میدهند.
Xenoblade Chronicles X: Definitive Edition یک JRPG جاهطلبانه است که با جهان عظیم، گیمپلی عمیق، و حس اکتشاف بیپایانش، قلب طرفداران ژانر را تسخیر میکند. این بازی، که بیش از ۱۰۰ ساعت محتوا ارائه میدهد، برای بازیکنانی که از کاوش در جهانی ناشناخته و تسلط بر سیستمهای پیچیده لذت میبرند، یک فرصت بینظیر است. بهبودهای نسخه Definitive Edition، از گرافیک ارتقایافته تا محتوای داستانی جدید، آن را به بهترین شکل این عنوان تبدیل کرده است. با این حال بازی نواقص خودش را هم دارد و شاید شروع چندان مناسبی برای ورود به دنیای زنوبلید برای تازهواردین به حساب نیاید؛ اما باید یادتان باشد برای طرفداران JRPG، این بازی یک تجربه ضروری است و برای دارندگان نینتندو سوییچ که آماده خداحافظی با کنسول جادویی خود میشوند نیز یک فرصت خداحافظی باشکوه است.
بررسی بازی Xenoblade Chronicles X: Definitive Edition
نقاط مثبت
- جهان باز عظیم و پرجزئیات سیاره میرا
- سیستم مبارزات عمیق و استراتژیک
- بهبودهای گرافیکی و کیفیت بازی در نسخه Definitive Edition
- موسیقی متن حماسی و اتمسفریک
- محتوای داستانی جدید
- گرافیک خوب بازی برای نینتندو سوییچ
نقاط منفی
- وجود باگها و مشکلات فنی
- روایت پراکنده و شخصیتپردازی ضعیف
- رابط کاربری پیچیده و گاه دستوپاگیر
- تأخیر در دسترسی به حالت چندنفره