بررسی بازی Dragon Age: The Veilguard؛ عصر اژدها
زمانی نهچندان دور، دیدن اسم بایوور بهعنوان توسعهدهنده یک بازی، ضمانتی برای کیفیت بالای آن بود. سه گانه مس افکت، درگون ایجها و مخصوصا Origins و Inquisition گواهی بر این ادعا هستند. با این حال بایوور در ساختههای آخرش، کمی از آن استودیو همیشه موفق فاصله گرفت و Anthem و تا حدود زیادی هم مس افکت اندرومدا، کمی به کارنامه درخشان آنها خدشه وارد کردند. حالا نوبت به نسخه جدیدی از درگون ایج با نام Dragon Age: The Veilguard رسیده است و میخواهیم ببینیم بایوور در این اثر چقدر موفق بوده است. پس لطفا ابتدا بررسی ویدیویی بازی را تماشا کنید تا بعد هم بیشتر از آن صحبت کنیم:
پخش از رسانه
حامی ویدیو بررسی بازی Dragon Age: The Veilguard فروشگاه تکسیرو است. شما میتوانید برای خرید بازی Dragon Age the Veilguard ps5 به این فروشگاه مراجعه کنید.
داستان Veilguard ده سال پس از اتفاقهای نسخه قبلی مجموعه آغاز میشود و در ابتدای بازی، شاهد هستیم که شخصیت آشنای سولاس، قصد از بین بردن ویل را دارد و به همین دلیل هم Varric، Harding و شخصیت اصلی بازی که با نام روک شناخته میشود، سعی دارند او را متوقف کنند. اما این تلاش به نتیجه موردنظر منتهی نمیشود و در نهایت با اینکه خود سولاس بهنوعی گرفتار و زندانی میشود، شاهد آزاد شدن دو خدای الفی هستیم که هدفی جز نابودی جهان و به ویرانی کشیدن آن ندارند.
همچنین در این کش و قوس، وریک هم آسیب میبیند و در نتیجه روک به شکلی میتوان گفت ناخواسته در مقامی قرار میگیرد که باید با جمع کردن تیمی از افراد مختلف، به نبرد با دو آنتاگونیست اصلی بازی برود. اما قبل از هر چیز، کمی از خود روک صحبت کنیم. بایوور برای Veilguard یکی از کاملترین ابزارهای ساخت شخصیت را در نظر گرفته است و میتوانید کاراکتر خودتان را با تمام جزییات ظاهری بسازید و مواردی مثل پسزمینه شخصیتی او و نژادش را انتخاب کنید. حتی اگر نسخه Inquisition را بازی کرده باشید، امکان وارد کردن یک سری جزییات داستانی از آن نسخه هم فراهم شده است.
Veilguard از نظر داستان، تجربه پرجزییات و پر پیچ و خمی است. بازی تعداد زیادی شخصیت مثبت و منفی سر راه روک و تیمش قرار میدهد که هرکدام بهنحوی نقش خودشان را در روایت بازی ایفا میکنند و در طول این ماجراجویی حداقل ۴۰ ساعته، به سرزمینهای مختلفی سفر خواهید کرد که تک تک آنها، هویت منحصربهفرد خود را دارند. این مسیر در نهایت هم به پایانهای مختلفی منتهی میشود که تصمیمگیریهای گیمر، مثل خیلی دیگر از بازیهای بایوور، تاثیر مستقیمی در رقم خوردن آنها دارد. البته تصمیمگیریها فقط محدود به شکل گرفتن پایانبندی بازی نیستند و اینکه در برخورد با افراد یا حتی موقعیتهای مختلف چه رویکردی پیش بگیرید، در پیشبرد کلی داستان یا روابط شما با شخصیتها هم تاثیرات ملموسی دارند.
اما با وجود داشتن چنین داستان پرجزییاتی، Veilguard از یک مشکل اساسی در روایت خود رنج میبرد که نداشتن انسجام کافی است. معمولا بازیهایی از حیث داستانی مورد تحسین قرار میگیرند که تمام اجزای آنها، از کلیت داستان گرفته تا شخصیتپردازی، دیالوگها و موارد دیگر، همگی در نهایت به یک انسجام کلی منتهی شوند و بتوانند آنچه را که در ذهن نویسندههای بازی بوده است، در هماهنگی کامل ارائه دهند.
مشکل Veilguard در این زمینه، پرداخت به برخی مسائل حاشیهای و زاید است که ایراد آنها، نه در ماهیتشان بلکه در نوع ارائه آنها است. تصور کنید غرق داستانی هستید که محوریت اصلی آن به نابودی کشیده شدن جهان و دو دشمن بسیار قدرتمند است ولی این وسط ناگهان خودتان را وسط دیالوگهایی پیدا میکنید که انگار به زور به بازی اضافه شدهاند و یک سری مفاهیم و شعارهای کاملا نامرتبط با این داستان را ارائه میدهند. چنین رویکردی این حس را ایجاد میکند که انگار داستان بازی تمام و کمال نوشته شده است و بعد افرادی خارج از تیم اصلی نویسندهها، با کجسلیقگی کامل چنین موارد بیربطی را در جاهایی کاملا تصادفی به روایت آن اضافه کردهاند و در نتیجه به یکپارچگی دیالوگهای بازی آسیب جدی زدهاند. این مشکل متاسفانه این روزها در آثار مختلفی دیده میشود و Veilguard هم از آن در امان نبوده است.
جنبه مهم دیگر داستان Veilguard، شخصیتپردازی کاراکترهای آن است. در این زمینه خود شخصیت اصلی بازی یا همان روک، میتوانست عمق بیشتری هم داشته باشد و مثلا پرداخت بیشتر به پسزمینه هویتی او و کلا نقشش در این جهان، کاراکتری کاریزماتیکتر از او بسازد. اما در نهایت روک بیشتر بهعنوان شخصیتی معرفی میشود که چون هیچ فرد دیگری نبود، رهبری گروه مبارزین بازی را برعهده گرفته است. در نقطه مقابل روک، شخصیتهای دیگر داستان را داریم که انصافا شخصیتپردازی آنها با کیفیت خیلی خوبی انجام شده است. به مرور با کاراکترهای مختلفی آشنا خواهید شد که یا عضو تیمتان میشوند، یا در این مسیر کمکحال شما هستند و گروهی هم سعی دارند مانع موفقیت شما شوند. این افراد اکثرا در دستهبندی صرفا خوب و بد قرار نمیگیرند و هرکدام بکگراند داستانی درست و حسابی خودشان را دارند که توجیه درستی برای جبههبندی آنها یا کلا ایفای نقششان در داستان کلی ارائه میدهد.
در تکمیل انتقال درست جزییات داستانی Veilguard، فضاسازی آن هم نقش پررنگی دارد. بازی به مرور گیمرها را به قسمتهای مختلفی از جهان خودش میبرد که به اندازه نسخهای مثل Origins تاریک نیست ولی حس و حال فانتزی معرکهای دارد و کیفیت بالای طراحیهای آن هم مزید بر علت میشود تا جهان بازی، متنوع، تاثیرگذار و حسابی پرجزییات باشد و حتی پس از انجام دادن ماموریتها هم انگیزه زیادی به گیمر بدهد تا دوباره سراغ گشت و گذار در آن برود و کارهای باقیمانده فرعی را انجام دهد.
ماجراجویی طولانی گیمرها در Veilguard، از حیث روند کلی بر پایه اصول آشنای مجموعه درگون ایج بنا شده است و حرفهای زیادی هم برای گفتن دارد. از نظر جنبههای نقش آفرینی، جدیدترین ساخته بایوور سرراست و در عین حال پرجزییات است و عمق بالایی دارد. گیمرها میتوانند کاراکتر خودشان را دقیقا به همان شکلی که دوست دارند ارتقا بدهند و شاهد درخت مهارت بسیار گستردهای در بازی هستیم. برای مثال، شخصا کاراکتری الف داشتم که هم میتوانست یک کماندار بسیار حرفهای باشد و هم در مبارزه با شمشیرهای دوگانه به مهارت بالایی برسد. ارتقای کاراکتر فقط هم محدود به شخصیت روک نیست و به مرور کاراکترهای همراه شما هم لولآپ میشوند و میتوانید مهارتهای مربوط به آنها را هم ارتقا بدهید یا حتی دقیقا مثل شخصیت اصلی، به مرور تجهیزات جدیدی برایشان باز کنید. سیستم لوت بازی هم کیفیت خوبی دارد و آن حس قویتر شدن را به مرور با بهدست آوردن تجهیزات بهتر هم احساس خواهید کرد.
نبردهای بازی کاملا در حالت ریلتایم انجام میشوند و شرایطی اکشن و هیجانانگیز دارند؛ به طوریکه روک میتواند ضربههای سبک و سنگین به دشمنان بزند، با پری کردن فرصت ضدحمله زدن داشته باشد یا از انواع جادوهای مختلف خودش برای شکست دشمنان استفاده کند. این وسط شما میتوانید همچنین به کاراکترهای همراه خودتان هم دستورهای مختلفی بدهید و مثلا از آنها بخواهید که جادوهای خودشان را روی یک دشمن خاص اجرا کنند. برخی از این جادوها در ترکیب با یکدیگر باعث شکلگیری کمبوهای بسیار قدرتمندی هم میشوند که افکتهای جذابی هم دارند. اما سیستم نبرد بازی بدون ایراد هم نیست و اصلیترین مساله آن، مشکل دوربین و مخصوصا قفل شدن آن روی دشمنان است. مخصوصا در نبردهای شلوغ یا برای باسها و دشمنانی که زیاد جابجا میشوند، این موضوع واضح دیده میشود و میتواند کمی آزاردهنده باشد.
Veilguard تنوع بالایی از ماموریتهای اصلی و فرعی هم دارد؛ ماموریتهای اصلی باعث پیشروی در داستان میشوند و برخی از آنها طراحی واقعا حماسی دارند. ماموریتها پای گیمر را به محیطهای مختلفی میکشند و در بین آنها، مواردی بسیار جذاب مثل جنگیدن با اژدها یا انواع و اقسام باسهای دیگر دیده میشود. طراحی مراحل بازی صرفا هم محدود به کشت و کشتار نیست و هریک از کاراکترهای همراه شما مهارتی برای از میان برداشتن موانع محیطی دارند که کمی چاشنی حل معما، هرچند در حالتی بسیار سطحی هم به بازی میدهد. ماموریتهای فرعی هم اصلا دست کمی از موارد اصلی از حیث طراحی و جزییات ندارند و بیشتر روی دغدغههای شخصی کاراکترهای همراه یا افرادی که در جهان بازی ملاقات میکنید، متمرکز شدهاند. انجام دادن این ماموریتها جدا از اینکه باعث هرچه بیشتر قویتر شدن خود روک و تیم شما میشود، از حیث داستانی هم جزییات جذابی دارد؛ مثلا در قالب آنها میتوانید بیشتر با سولاس و طرز فکر او آشنا شوید یا اطلاعات بیشتر از کاراکترهای همراه خودتان بهدست بیاورید.
استودیو بایوور برای ساخت Veilguard از موتور فراستبایت استفاده کرده است و این موتور هم عملکرد خوبی، مخصوصا در خلق دنیای فانتزی چشمنواز بازی دارد. تنوع محیطی Veilguard و جزییات مربوط به آنها کیفیت بسیار بالایی دارد و مخصوصا مناطق جنگلی یا شهری میتوانند رضایت هر گیمری را از حیث بصری جلب کنند. این موضوع در رابطه با طراحی خود شخصیتها و افکتهای مختلف بازی هم صدق میکند. اما با وجود این زیبایی بصری تحسینبرانگیز، نسخه جدید درگون ایج روی نسخه پی سی و در محیطهای شهری که افراد زیادی همزمان در قاب تصویر دیده میشوند، افت فریمهای محسوسی دارد که فقط هم مختص این مناطق است و حتی با کاهش تنظیمات گرافیکی هم حل نمیشود.
Dragon Age: The Veilguard از نظر صوتی هم کیفیت مناسبی دارد و انتخاب موسیقیهای آن یا صداگذاری شخصیتهای مختلفش کاملا متناسب انجام شده است و نمیتوان ایرادی به بازی وارد کرد.
بهطور کلی، Dragon Age: The Veilguard شاید اثر بینقصی نباشد و برخی مشکلات را داشته باشد که مفصل به آنها اشاره کردیم ولی در مجموع، استودیو بایوور پس از چند تجربه نهچندان درجهیک، توانسته است دوباره مهارت خود را در خلق اثری نقش آفرینی و باکیفیت نشان دهد. گیم پلی سرگرمکننده، داستان پرجزییات و جلوههای بصری بسیار چشمنواز برخی از مهمترین ویژگیهای مثبت نسخه جدید Dragon Age هستند که باعث میشوند بهراحتی بتوانیم آن را به طرفداران این مجموعه و کلا علاقهمندان سبک نقش آفرینی، پیشنهاد کنیم.
Dragon Age: The Veilguard
نقاط قوت
- داستان پرجزییات با اتفاقهای غیرمنتظره
- تاثیر تصمیمگیریها در پیشبرد داستان و پایانبندی آن
- شخصیتپردازی عالی کاراکترهای همراه
- عمق مناسب جنبههای نقش آفرینی بازی
- کیفیت خوب طراحی ماموریتهای اصلی و فرعی
- اکشنهای هیجانانگیز با تنوع بالای دشمنان و مهارتها
- جلوههای بصری چشمنواز مخصوصا در طراحی محیطها
نقاط ضعف
- پرداخت به مسائل حاشیهای که نقشی در داستان ندارند و فقط انسجام روایت و دیالوگها را از بین میبرند
- شخصیتپردازی کاراکتر اصلی میتوانست بهتر باشد
- مشکلات دوربین در نبردهای شلوغ
- افت فریم محسوس در محیطهای شهری
بررسی بازی با توجه به نسخه کامپیوتر Dragon Age: The Veilguard نوشته شده است.