بررسی بازی Silent Hill 2 Remake؛ ریمیکی لایق نام سایلنت هیل
وقتی اولین بار نسخه ریمیک سایلنت هیل ۲ رونمایی شد و اسم استودیو بلوبر را بهعنوان توسعهدهنده آن دیدیم، میشد به طرفداران مجموعه این حق را داد که کمی نگران بازی باشند. بلوبر با اینکه بازیهای خوبی هم در کارنامه دارد، ولی سایلنت هیل ۲ هنوز هم یکی از خاصترین بازیهای ژانر وحشت بهحساب میآید و به همین دلیل هم کمی پروژه بزرگی برای این استودیو بهنظر میرسید. با این حال الان که چیزی حدود ۲۰ ساعت را با جیمز ساندرلند در فضای خفقانآور این شهر نفرینشده سپری کردهام، بهجرات میتوانم بگویم که بلوبر کارش را بهنحو احسن انجام داده است.
پس لطفا ابتدا ویدیو بررسی بازی را در ادامه تماشا کنید تا بعد بیشتر راجع به آن صحبت کنیم:
Zoomg Recieved a Review Copy of the Silent Hill 2 Remake from the Distributor
بررسی بازی با توجه به نسخه پی سی و با کد ارسالی ناشر / توزیعکننده صورت گرفته است.
پخش از رسانه
برای حمایت از زومجی لطفا ویدیو را در یوتیوب تماشا کنید
اسپانسر ویدیو زومجی فروشگاه تکسیرو است. شما میتوانید برای خرید بازی silent hill 2 ps5 به این فروشگاه مراجعه کنید.
اولین آشنایی من با سایلنت هیل ۲، به حدود ۲۰ سال قبل برمیگردد؛ زمانی که سرخوش از پایان امتحانها و آغاز تعطیلات، دیسک بازی را خریده بودم و بی هیچ پیشزمینهای، وارد دنیای مخوف آن شدم. حتی برای منی هم که شناخت محدودی از ویدیو گیم داشتم و تنها تجربهام از آثار ترسناک در چند نسخه از رزیدنت ایول خلاصه میشد، واضح بود که سایلنت هیل ۲ اثر متفاوتی است. البته که اصلا قصد مقایسه بازیها را باهم ندارم و خیلیها هم میدانند که چقدر شیفته رزیدنت ایول، مخصوصا از نوع کلاسیک آنها، هستم. ولی سایلنت هیل جنس کاملا متفاوتی از ترس داشت؛ اینجا ترسناکترین جنبه بازی نه دشمنان عجیب و غریب آن بودند و نه خبری از ترسهای لحظهای بود. وحشت ساخته کونامی، حسی همیشگی داشت و انگار فراتر از پوست و استخوان، جایی در اعماق مغز و روان مخاطب نفوذ میکرد. این، دقیقا ویژگی بود که انتظار نداشتم نسخه ریمیک هم از پس القای آن بربیاید؛ ولی واقعیت این است که در برابر سایلنت هیل ۲ ریمیک، هنوز هم حس همان نوجوان کم سن و سال را داشتم که انگار یک کلههرمی با شمشیر رعبانگیزش در تعقیب او است. اینجا و این حس درست ترس روانی سایلنت هیلی، همان جایی است که بلوبر بزرگترین دستاوردش را در خلق این ریمیک بهتصویر میکشد.
در سایلنت هیل ۲، با جیمز ساندرلند همراه میشویم. مردی که پس از دریافت اطلاعاتی و به امید پیدا کردن ماری، همسرش، راهی شهر نفرینشده سایلنت هیل شده است. اصلا قصد ندارم که حتی اطلاعات بارها نمایشداده شده در تریلرهای بازی را هم اسپویل کنم ولی همان نیم ساعت اول بازی کافی است تا بدانیم که یک چیزی و شاید حتی خیلی فراتر از یک چیزی، در این ماجرا درست نیست و سفر جیمز، خیلی تجربه خوشایندی نخواهد بود.
سایلنت هیل ۲ ریمیکی وفادار است و بسیاری از نقاط قوت نسخه اصلی، به بهترین شکل به آن منتقل شدهاند
یکی از ارزشمندترین کارهای بلوبر در بازسازی سایلنت هیل ۲، وفاداری بسیار زیاد به وقایع و داستان نسخه اصلی است. داستان سایلنت هیل ۲ با گذشت سالهای طولانی از آن، هنوز هم هر آنچه را که برای ماندگار شدن یک بازی ترسناک لازم باشد، در خود دارد و خبر خوب اینکه این موارد تا حد خیلی زیادی با تعهدی شبیه به علاقهای که یک طرفدار قدیمی به بازی دارد، به نسخه ریمیک منتقل شدهاند و با استفاده از سخت افزارهای قدرتمندتر امروزی، حتی تاثیرگذارتر و پرجزییاتتر هم بهتصویر کشیده میشوند.
داستان بازی نقاط قوت زیادی دارد؛ اول از همه بحث تعلیق و پیچشهایی است که در سراسر روایت انتظار مخاطب را میکشند. سایلنت هیل ۲ علاقه زیادی برای به چالش کشیدن ذهن مخاطبش و در موازات او خود شخصیت جیمز دارد. به همین دلیل هم خیلی زود به چرایی برخی از اتفاقها مشکوک خواهید شد و درست مثل نوری که در انتهای یک تونل دیده میشود، بازی به مرور شما را در تلاش برای پیدا کردن جواب این سوالها، دنبال خودش خواهد کشید. همین موضوع باعث ایجاد یک حس تعلیق بسیار قدرتمند میشود که تا لحظه آخر هم از نفس نمیافتد و موارد دیگری مثل شخصیتهایی عجیب هم مکمل آن هستند.
کله هرمی هنوز هم یکی از بهترین و ترسناکترین دشمنان تاریخ بازیهای ترسناک بهحساب میآید
کاراکترهای آشنای سایلنت هیل ۲، با همان شخصیتپردازی مرموزانه و خاص، در نسخه ریمیک هم برگشتهاند. بهلطف سینماییتر شدن میان پردههای بازی و صداگذاریهای باکیفیت این شخصیتها، حضور آنها حتی پررنگتر هم بهنظر میرسد. هرکدام از این کاراکترها خودشان بهنوعی یک علامت سوال به سوالهای بیشمار گیمر در دنیای سایلنت هیل ۲ اضافه میکنند و هنر تیم روایت بازی جایی خودش را نشان میدهد که کم کم، جواب این سوالها به شکلی ایدهآل داده میشوند. قطعا بارها در طول تجربه بازی از خودتان خواهید پرسید که فلان شخصیت چرا باید در چنین شهر عجیب و نفرینشدهای حضور داشته باشد ولی تمام این افراد، قطعهای از پازل نهایی قصهگویی بازی هستند که خیلی هم مرتب و منظم در نهایت در جای پایانی خودشان قرار خواهند گرفت. این موضوع برای شخصیت کله هرمی هم صدق میکند و هنوز هم با یکی از نمادینترین و مخوفترین دشمنان تاریخ بازیهای ترسناک روبهرو هستیم.
این عوامل، دست به دست هم دادهاند تا سایلنت هیل ۲ از نظر داستانی تجربهای منسجم، پر رمز و راز و کاملا عمیق باشد؛ فرقی هم ندارد که شما نسخه اصلی را بازی کرده باشید یا نه. برای دسته اول، ریمیک بازی تجدید خاطرهای ارزشمند است و انگار یک تصویر فراموشنشدنی را به شکلی روتوش و رنگیشده دوباره تقدیمش میکند و برای دسته دوم هم که یک ماجراجویی پر از اتفاقهای غیرقابل پیشبینی و رمز و رازهای دیوانهکننده، ارائه شده است. بلوبر پایانهای جدیدی هم به بازی اضافه کرده است که قطعا ارزش تجربه را دارند و آسیبی هم به آن نمیزنند.
قبل از عرضه سایلنت هیل ۲، اعلام شد که بلوبر محتوای جدید نسبتا زیادی به بازی اضافه کرده است و خب همین موضوع کمی هم نگرانکننده بود؛ اینکه آیا این محتوای جدید در حد و اندازههای اسم بازی خواهند بود یا خیر. اگر نسخه اصلی بازی تجربهای تقریبا ۸ ساعته بود، نسخه ریمیک شما را حداقل ۱۵ ساعت درگیر خود خواهد کرد و البته پس از آن هم ارزش تجربه مجدد بالایی دارد. اما موارد جدید اضافهشده، اصلا و ابدا زاید نیستند و حتی حس فیلر هم نمیدهند و سازندهها، هرگز سعی نکردهاند صرفا بازی را طولانیتر کنند. بلکه با شناخت درست روند کلی سایلنت هیل ۲، صرفا همان موارد را به شکلی گستردهتر و با جزییات بیشتر ارائه کردهاند.
گیم پلی سایلنت هیل ۲ را میتوان به سه رکن اصلی تقسیم کرد؛ گشت و گذار، حل پازل و معما و نبرد با دشمنان. گشت و گذار بخشی از بازی است که بیشترین گسترش را در نسخه ریمیک داشته است. در طول بازی به قسمتهای مختلفی از شهر قدم میگذاریم؛ از خود خیابانهای مهآلود سایلنت هیل گرفته تا بیمارستانی که اصلا شبیه جایی برای خوب کردن حال افراد نیست یا یک زندان وحشتناک که انقدر فضاسازی مخوفی دارد که در یکی از سلولهای آن، ناخودآگاه تصور میکردم که افراد زندانی در این مکان چه وضعیتی داشتهاند.
مخصوصا فضاهای داخلی بناها، بسیار گستردهتر از نسخه اصلی طراحی شدهاند و در گوشه و کنار آنها، معمولا آیتمها و رازهای مخفی، مواردی مثل مهمات یا حتی دشمنانی کمینکرده در تاریکی انتظار جیمز را میکشند. این گستردگی، کاملا به نفع گیمپلی کلی تمام شده است؛ به طوریکه اگر طرفدار بازیهای سبک ترس و بقا باشید، گشتن گوشهگوشه قسمتهای مختلف بازی لذت عجیبی البته آمیخته به حس ترسی همیشگی خواهد داشت.
آنچه که این گشت و گذار را لذتبخشتر هم میکند، طراحی بسیار مناسب نقشههای بازی است. جیمز به مرور و با گشت و گذار در محیطها، نقشه آن را هم تکمیل میکند؛ به این صورت که مثلا اگر یادداشتی پیدا کنید که به اتاقی خاص اشاره دارد، علامت سوالی روی آن در نقشه ظاهر میشود یا اگر رمز یک قفل را بهدست بیاورید، جیمز آن را روی نقشه یادداشت میکند. البته سایلنت هیل ۲ اصلا و ابدا به سمت راحتتر شدن پیش نرفته است و بازی حتی اگر چند ساعت هم درگیر حل یک معما باشید، پاسخ آن را تقدیمتان نخواهد کرد. بلکه صرفا هر آنچه را که خودتان با زحمت پیدا میکنید، یادداشت میکند تا دیگر گیمر از کاغذ و قلمی که موقع تجربه نسخه اصلی همیشه کنارمان بود، بینیاز شود؛ هرچند من هنوز هم برای حل برخی از پازلها مجبور شدم سراغ این شیوه بروم.
پازلهای بازی طراحی بسیار هوشمندانه و خلاقانهای دارند و خیلی خوب با جنبه گشت و گذار پیوند یافتهاند
به پازلها اشاره کردم که رکن دیگری از روند کلی سایلنت هیل ۲ هستند. باید این را قبول کنیم که این روزها و در صنعت کاملا تجاریشده ویدیو گیم، اصلا بعید نبود که اثری مثل سایلنت هیل ۲ در روند بازسازی، دستخوش تغییراتی در راستای سادهتر و حتی اکشنتر شدن شود؛ دقیقا مثل اتفاقی که برای رزیدنت ایول ۳ ریمیک افتاد و بسیاری از پازلهای نسخه اصلی از آن حذف شدند. اما خوشبختانه چنین چیزی برای سایلنت هیل ۲ صدق نمیکند و پازلهای خاطرهانگیز بازی کماکان حضور پررنگی در آن دارند و حسابی هم میتوانند گیمرها را به چالش بکشند.
پازلها هم طراحی بسیار هوشمندانه و خلاقانهای دارند و هم اینکه پیوند بسیار خوبی بین آنها و جنبه گشت و گذار بازی برقرار است. برای حل اکثر معماها باید سرنخ یا آیتمهای موردنیاز آن را از طریق گشتن محیطها بهدست بیاورید و خود همین، عاملی است که باعث میشود این گشت و گذارهای گستردهتر در مقایسه با نسخه اصلی، هرگز تکراری و حوصلهسربر نشوند.
جنبهای از سایلنت هیل ۲ که بیشترین بهبود را نسبت به نسخه اصلی داشته است و البته کمی هم از آن گله دارم، مکانیکهای نبرد بازی است. در بازی اصلی، بهطور کلی سیستم خشک و بدقلقی برای مبارزهها داشتیم که بخشی از آن برای القای هرچه بیشتر ترس و بخشی هم برگرفته از بیتجربگی خود جیمز در جنگیدن بود؛ البته که محدودیتهای سختافزاری هم قطعا نقش پررنگی در این موضوع داشتند. حالا اما شاهد یک سیستم مبارزه کاملا مدرن هستیم که جنگیدن چه با سلاح سرد و چه با سلاحهای گرم را طبیعیتر و جذابتر کرده است.
دشمنان سایلنت هیل ۲ همان اصالت ظاهری قدیمی خودشان را حفظ کردهاند و بهلطف گرافیک بالای بازی، چندین لول هم ترسناکتر از همیشه هستند. زمانی که دشمنان عروسکیشکل بازی به سمت شما یورش میبرند یا آن پرستارهای معروف از دلِ تاریکی سر و کلهشان پیدا میشود، حس مورمورکنندهای در مخاطب ایجاد میکنند که حتی با گذر زمان هم عادی نمیشود. این موضوع برای باسهای بازی هم صدق میکند که در راس آنها کله هرمی معروف قرار گرفته است و طراحی او به ترسناکترین شکل ممکن انجام شده است.
نبردهای بازی بسیار شسته رفتهتر از نسخه اصلی هستند ولی گاهی باگهای دوربین در محیطهای باریک و کوچک مشکلساز میشود
اما گلهای که به آن اشاره کردیم، به برخی باگهای سیستم نبرد بازی مربوط میشود. مخصوصا در مواقعی که در راهروهای تنگ یا محیطهای بهنسبت کوچکتر با دشمنان روبهرو میشوید، ممکن است دوربین بازی شرایط عجیبی پیدا کند و برای چند ثانیه جیمز یا دشمن را خیلی راحت گم کنید؛ این موضوع مخصوصا اگر با بیش از یک دشمن طرف باشیم، شدیدا شما را بهمشکل خواهد انداخت و احتمالا باید بعد از چنین نبردی سراغ آیتمهای احیای سلامتی بروید! به آیتمها هم اشاره کردم و بد نیست بگویم که سایلنت هیل ۲ بهطور کلی گاهی کمی در دادن تیر و آیتمهای دیگر دست و دلباز ظاهر میشود ولی خیالتان راحت باشد که برخی سناریوهای بازی، برنامه ویژهای برای مهمات بهظاهر زیاد شما خواهند داشت.
با تمام این ویژگیهای مثبت که مفصل در مورد آنها صحبت کردیم، اگر بخواهم فقط یک نقطه قوت اصلی برای سایلنت هیل ۲، بیشک فضاسازی معرکه و شدیدا ترسناک آن خواهد بود. ساخته استودیو بلوبر، تمام آن ترس اصیل و ناب نسخه اصلی بازی را درک کرده و در ساخته خودش به بهترین شکل ممکن به بازسازی آن پرداخته است. سایلنت هیل ۲ جنبههای سادهتری از ترس را هم دارد؛ مثلا برخی دشمنان در گوشههایی که انتظارش را ندارید کمین و مخاطب را به بدترین شکل ممکن غافلگیر میکنند. اما بازی به همین موضوع اکتفا نکرده است و فراتر از آن، ترس روانی سایلنت هیلی درجهیکی را هم ارائه میکند.
این ترس روانی، باعث شده است تا در طول تجربه کلی بازی، همیشه این حس را داشته باشید که انگار موجودی که حتی قرار هم نیست دیده شود، در تعقیب شما است و لحظهای آرامتان نمیگذارد. این موجود چه بسا همان اتمسفر خفقانآوری باشد که در سراسر بازی حاکم شده است و در هر محیطی خودش را به یک شکل نشان میدهد. مثلا فضای مهآلود خود شهر به یک شکل ترسناک است و راهروهای تاریک، زنگزده و گاهی آغشته به خون برخی محیطهای داخلی هم به شکلی دیگر. قطعا گرافیک چشمنواز بازی و تصویرسازیهای درست آن از چنین فضاهایی نقش مهمی در این موضوع دارند ولی فراتر از جنبههای بصری، به نظرم موسیقی و صداگذاریها عامل اصلی ترسناک بودن سایلنت هیل ۲ هستند.
آکیرا یامائوکا، آهنگساز نسخه اصلی سایلنت هیل ۲ برای نسخه ریمیک هم برگشته است و هنر خودش را برای خلق موسیقیهای درجهیک بهرخ میکشد. موسیقیهای بازی ترکیبی از قطعههای معروف اصلی آن با یک سری آهنگ جدید هستند که نقطه اشتراک همگی آنها، تناسب بینقصی با فضایی است که گیمر در بازی تجربه میکند. موسیقیها نقش پررنگی در بالا بردن تاثیرگذاری اتفاقها دارند و کمک شایانی هم به حس تعلیقی میکنند که به آن اشاره کردم. به همین میزان خودِ صداگذاریها هم در ترسناکتر شدن بازی نقش شایانی دارند؛ برای مثال هر بار که صدای غیژ غیژ دستگاه همراهتان شنیده میشود و شما را از حضور دشمنی در محیط آگاه میکند، خودِ این صدا بهمراتب از دشمنی که قرار است با او روبرو شوید ترسناکتر است. این موضوع حتی برای کله هرمی هم صدق میکند و صدای کشیده شدن شمشیر او روی زمین و تاپ تاپ سنگین قدمهایش، وحشتی عجیب در جان مخاطب میاندازد. بهلطف تمام این موارد، سایلنت هیل ۲ ریمیک تبدیل به یکی از ترسناکترین بازیهای چند سال اخیر میشود.
آکیرا یامائوکا یک بار دیگر هنر خودش را در خلق موسیقی کاملا متناسب با اتمسفر سایلنت هیل بهرخ کشیده است
سایلنت هیل ۲ ریمیک با موتور آنریل ۵ ساخته شده است و از همان اولین نمایی که جیمز را در کنار ماشین و پیش از ورود به خود شهر میبینیم، مشخص میشود که با چه گرافیک چشمنوازی طرف هستیم. مخصوصا طراحیهای محیطی با جزییات خیلی زیادی صورت گرفتهاند و جدا از کیفیت بالای خود بافتها، استفاده درست از نورپردازی نقش پررنگی در آنها دارد. به همین میزان طراحی چهره کاراکترها هم وضعیت مناسبی دارد و در مجموع شاهد کیفیت بصری بالایی هستیم. البته با اینکه سایلنت هیل ۲ بهنسبت برخی ساختههای دیگر بلوبر مثل مدیوم بازی بهینهتری است، ولی هنوز هم در برخی محیطهای خاص ناگهان به شکل عجیبی افت فریم دارد و بلافاصله پس از خروج از آن محیط هم مشکل رفع میشود. احتمالا این مشکل به مرور با آپدیتهای بعدی رفع خواهد شد.
تمام اینها را گفتم تا در نهایت به این برسم که سایلنت هیل ۲ ریمیک، اثری است که هم میتواند برای طرفداران قدیمی مجموعه و هم برای افرادی که اولین بار میخواهند سراغ آن بروند، تجربه درجهیکی باشد. استودیو بلوبر با وفاداری مثالزدنی به یکی از بهترینهای ژانر وحشت و گسترش آن به شکلی مناسب، تجربهای خلق کرده است که هم ترسناک است، هم داستان خیلی خوبی دارد و هم از نظر گیمپلی موفق ظاهر میشود. پس اجازه بدهید یک بار دیگر هم تکرار کنم؛ سایلنت هیل ۲ ریمیک یک بازسازی خوب، اثری ترسناک و ویدیو گیمی لایق تحسین است که به تمام علاقهمندان ژانر وحشت پیشنهاد میشود.
Silent Hill 2 Remake
نقاط قوت
- القای ترس روانشناختی بسیار تاثیرگذار بهلطف اتمسفر فوق العاده
- داستان غنی، مرموز و غافلگیرکننده
- لذتبخش بودن گشت و گذار در دنیای بازی
- بهبودهای سیستم نبرد در مقایسه با نسخه اصلی
- پازلهای خلاقانه و هوشمندانه
- جلوههای بصری بسیار چشمنواز
- موسیقیهای درجهیک
نقاط ضعف
- باگهای دوربین در برخی موقعیتهای نبرد
- افت فریم محسوس در بعضی از محیطها
نظرات