بررسی قسمت دوم بازی The Expanse: A Telltale Series
برای یک بازی اپیزودیک که باید مخاطب را چند قسمت نگه دارد و چند پایانبندی موقت داشته باشد، تکرارها خطرناک هستند. چون تکرارها نشان میدهند که احتمالا کیفیت محتوا به اندازهی کمیت آن نیست. مثلا یکی از نقاط ضعف قسمت ۲ بازی The Expanse: A Telltale Series مربوطبه تشابه پایانبندی آن با قسمت قبلی است. زیرا سازندگان باز هم از «یک رخداد نگرانکنندهی مرموز» استفاده میکنند تا مطمئن شوند که بازیکن منتظر قسمت بعدی میماند.
چنین خطایی شاید در ظاهر کوچک به نظر برسد، ولی باعث میشود که بسیاری از بازیکنها بپرسند چرا The Expanse: A Telltale Series به شکل اپیزودیک به آنها ارائه شده است. نکند فقط هدف این باشد که انتشار بازی چند هفته طول بکشد؟ نکند سازندگان صرفا مشغول کپیبرداری بیفکر از روی الگوهای زیرژانر هستند؟ چنین سوالاتی نباید به ذهن مخاطب خطور کند. چون توانایی دور کردن او از اثر را دارد. پس یک بازی اپیزودیک باید مطمئن شود که هم در آغاز هر اپیزود و هم در پایان هر اپیزود به یاد مخاطب میآورد که دقیقا باید به همین شکل اپیزودیک عرضه میشود و در هیچ فرم دیگری نمیتوانست تاثیرگذارتر باشد.
بااینحال نباید تکرار را با استفادهی مجدد و جالب از اِلِمانهای مختلف اشتباه گرفت. اتفاقا استفادهی چندباره از عناصری که یک بازی را میسازند، به شکلگیری هویت آن کمک میکند؛ البته در صورتی که این کار با خلاقیت و در موقعیتهای متنوع انجام شود.
بزرگترین دستاورد قسمت دوم The Expanse: A Telltale Series همین است که با بهکارگیری درست عناصر اصلی گیمپلی و صدالبته گسترش دادن آنها، هویت بازی را شکل میدهد. پس از پایان این قسمت دقیقا میدانیم که باید از تجربهی کلی اکپسنس چه انتظاری داشته باشیم. درک میکنیم که سازندگان چه روشهایی برای به چالش کشیدن گیمر را انتخاب کردهاند.
اپیزود ۱ با نام Archer's Paradox دربرابر قسمت دوم فقط یک مقدمهی ساده و کوتاه محسوب میشود. چرا که تازه در قسمت دوم میتوانیم The Expanse: A Telltale Series را بیشتر به چشم یک بازی ویدیویی ببینیم؛ یک بازی که تماشای چند ویدیو نمیتواند جایگزین تجربهی واقعی آن شود.
قصهی اپیزود دوم از جایی کلید میخورد که اعضای سفینه مشغول فرار از دست دزدهای فضایی هستند. آنها با دشمن بزرگی مواجه شدهاند. با اینکه در ابتدا به نظر میرسد قرار است بهسادگی این مشکل را پشت سر بگذارند، خوشبختانه روایت به خوبی از پس یکپارچه نگه داشتن داستان و گسترش دادن آن برمیآید. بخشهای مختلف داستان و شخصیتهای گوناگون مدام بیشتر از قبل کنار یکدیگر قرار میگیرند. مسائل جدیتر میشوند و دغدغهها بزرگتر. حتی رابطهی رمانتیک واضحی که انتظار شکلگیری آن میرفت، به حوادث پیشآمده برای گروه در یک مأموریت اجباری ربط پیدا میکند.
اینجا خبری از سنتشکنی در تولید بازیهای داستانمحور پر از انتخاب نیست. وقتی صرفا کنار یک شخصیت میایستید و با دیدن یک سکانس تکرارشونده به موسیقی گوش میدهید، The Expanse: A Telltale Series داد میزند که یکی دیگر از همان بازیها است؛ همینطور طی دقایق بیهیجانی که صرفا با پیادهروی و خواندن یادداشتها میگذرند.
همین باعث میشود که حداقل فعلا با اثر عجیبوغریبی از سوی تل تیل روبهرو نباشیم. اما اجرای درست کلیشهها و فرمولهای جواب پسداده، کار کمی در صنعت بازی نیست. مخاطب وقتی دارد از تجربه لذت میبرد، مشغول شمردن تعداد کارهای جدید سازندگان نمیشود.
قسمت ۲ بازی The Expanse: A Telltale Series تمرکز خوبی روی گشتوگذار فضایی دارد و آن را بهعنوان بخشی مهم از گیمپلی معرفی میکند. توجه به اطلاعاتی که به مدلهای مختلف در اختیار شما قرار میگیرند، روی این گشتوگذار تاثیر میگذارد؛ تا بازی بیشتر بتواند یک تجربهی ماجراجویانه را ارائه دهد. در حقیقت برای اینکه بتوانید مقصد خود را بین بخشهای مختلف یک سفینهی تکهتکهشده پیدا کنید، باید به جزئیات محیطی، توضیحات موجود در یک نوشته یا نوار صوتی و همینطور صحبتهای افراد دیگر تیم توجه داشته باشید.
این وسط حرکت بین مکانهای متفاوت گاهی ساده و گاهی پرهیجان دنبال میشود. یکی از بهترین نمونههای استفادهی درست سازندگان از مکانیزمهای حرکتی کامینا را در جایی میبینیم که مجبور به مخفیکاری هستیم. اجرای درست این بخش درکنار چالشبرانگیزتر شدن QTEها (سکانسهای کلیکزنی ناگهانی) در اپیزود دوم کاری میکنند که بازی چالشبرانگیزتر ظاهر شود. در اپیزود دوم بیشتر با گیمپلی درگیر هستیم و ممکن است چند بار شکست بخوریم تا بالاخره چالش را پشت سر بگذاریم.
بسیاری از نکات مثبت اپیزود ۱ حفظ شدهاند. همچنان نویسندگی بازی چه در اکثر دیالوگها و چه در غالب یادداشتها، رضایتبخش به نظر میآید. کسب حداکثر اطلاعات ممکن دربارهی داستان و جهانی که شخصیتها در آن زندگی میکنند، کنجکاویبرانگیز است. آیا برخی از دقایق در دل گشتوگذارها هدر میروند و آیا برخی از اطلاعات جدید، خالی از نکات مهم هستند؟ بله. ولی حجم زیادی از محتوای داستانی به شکلی است که ارزش توجه مخاطب را داشته باشد.
The Expanse: A Telltale Series در قسمت دوم انتخابهای بیشتری را به مخاطب ارائه میکند؛ از انتخابهای مستقیم و مشخص تا انتخابهای نسبتا غیرمستقیم. دیگر واضح به نظر میرسد که تلتیل همچنان توانایی انجام کار را دارد. اما هنوز پای مشکل مهمی در میان است که باید در سریعترین زمان ممکن برطرف شود. ایراد مهم به چیزی مربوط نیست جز کیفیت و نوع تاثیرگذاری انتخابها.
تمامی انتخابهایی که در قسمت دوم بازی اکسپنس با آنها مواجه میشویم، در دو گروه قرار میگیرند: انتخابهایی که میدانیم هیچ تاثیری روی روند اصلی داستانگویی ندارند و انتخابهایی که تاثیر آنها مشخص است، اما احتمالا بیخطر هستند.
یکی از بزرگترین اشتباهات تیم سازنده از این سرچشمه میگیرد که مخاطب را در طول اپیزود برای یک انتخاب غیرمهم آماده میکند. وقتی آن انتخاب از راه میرسد، بازیکن بهلطف توضیحات اضافهی کامینا دقیقا میداند که هرکدام از دو گزینه چه نتایجی دارند. از قضا یک گزینه را میتوان احساسی دانست و گزینهی دیگر، عقلانی به نظر میرسد. اما راستش را بخواهید بعید نیست که هیچ گیمری از نتایج احتمالی انتخاب احساسی نترسد.
نتیجهی انتخاب نهتنها واضح است، بلکه به احتمال زیاد فقط میتواند روی جنس گفتوگوی چند کاراکتر با شما در قسمت سوم تاثیر داشته باشد. توضیح ارائهشده از سوی کامینا راجع به این انتخاب انقدر بچهگانه است که ای کاش این توضیح نبود و گیمرها به اشتباه فکر میکردند انتخاب احساسی میتواند هزینهی سنگینی برای آنها داشته باشد.
اهمیت ارائهی انتخابهای سرنوشتساز به مخاطب در این نوع از بازیهای داستانمحور، فقط به وجود یا عدم خود انتخابها خلاصه نمیشود. بازیکن باید بهصورت مداوم با انتخابهای مهم روبهرو شود و همواره بداند که چهقدر در قصهگویی نقش دارد. پس حتی اگر با قسمتهای پیش رو مشخص شود که یکی از این انتخابهای کمارزش به شکل باورنکردنی روی روند داستان تاثیر دارد، باز هم مشکلات اصلی تا ابد در قسمتهای اول و دوم میمانند.
اکسپنس همچنان موسیقی متن درستوحسابی خود را دارد و از آن برای فضاسازی مناسب بهره میبرد. پایداری نسبی نقاط قوت درکنار پرداخت بهتر به بعضی از کاراکترها و احساسات آنها در اپیزود دوم نشان میدهد که سازندگان با اینکه چند مرتبه مرتکب اشتباه میشوند، روی گسترش این قصه و افزایش جذابیت آن وقت گذاشتهاند.
اثر فعلی خالی از نقص نیست، اما در بهترین دقایق میتواند یادآور روزهای عالی تل تیل باشد. همین نکته بهعلاوهی روند رو به پیشرفت که در اپیزود دوم مشاهده شد، بسیاری از بازیکنها را مشتاق نگه میدارد؛ مشتاق غرق شدن در احساسات مختلف همچون تعلیقی که طعم آن را طی بهترین بخش اپیزود دوم چشیدند.
حالا وقت تجربهی اپیزود سوم با نام First Ones است.
این بررسی باتوجهبه تجربهی نسخه کامپیوتر بازی نوشته شد
The Expanse: A Telltale Series Episode 2
نقاط قوت
- حفظ اکثر نقاط قوت قسمت ۱
- گسترش داستان با سرعت منطقی
- استفادهی بهجا از گیمپلی مخفیکاری
- ارائهی انتخابهای پررنگ و تأثیرگذار به مخاطب
نقاط ضعف
- وجود دقایق پرت در بخش ماجراجویی
- پایانبندی بیش از اندازه شبیه به اپیزود اول
نظرات