اولین اپیزود بازی The Expanse: A Telltale Series با نام Archer’s Paradox ما را از بازگشت واقعی استودیو تل‌تیل مطمئن نمی‌کند، ولی نقاط قوت امیدوارکننده‌ای دارد.

هنوز زود است. خیلی از گیمرها که خاطرات خوش زیادی از بهترین لحظات سری بازی The Walking Dead و تک‌تک دقایق به یاد ماندنی بازی The Wolf Among Us دارند، مشتاقانه منتظر بازگشت تل‌تیل بودند. چون آرزو می‌کردند تل‌تیل اوج بگیرد و بتواند همان لحظات عالی را برای ما بسازد. با اینکه هیجان‌زدگی برای یک اثر جدید ایرادی ندارد، نباید اجازه بدهیم که بررسی دقیق آن و قضاوت منصفانه‌ی عملکرد سازندگان را تحت تاثیر قرار دهد.

قسمت اول بازی The Expanse: A Telltale Series با تجربه‌ی تقریبا یک‌ساعته‌ای که به گیمر ارائه می‌دهد، نه مهر تایید روی کام‌بک اساسی می‌زند و نه آن را رد می‌کند. بعد از پایان اولین اپیزود، هم دلایلی برای امیدوار بودن و هم دلایلی برای شکاک ماندن داریم.

قسمت اول بازی The Expanse: A Telltale Series | کامینا درامر مشغول نگاه به محل نصب کریستال در دستگاه

نخستین نکته‌ی مثبتی که در بازی The Expanse: A Telltale Series به چشم می‌آید، نیاز نداشتن بازیکن به آشنایی با این جهان داستانی است. تل‌تیل در گذشته هم ثابت کرد که می‌تواند روی پای خود بایستد و در دل یک فانتزی شناخته‌شده، قصه‌ی تازه‌ای را روایت کند.

برگ برنده‌ی استودیو Telltale در این زمینه معمولا تکیه به روایت درستی بوده است که وابستگی بیش از اندازه به آثار دیگر ندارد. این‌جا شما حتی اگر یک قسمت از سریال The Expanse را ندیده باشید و اصلا ندانید که سری رمان The Expanse به قلم جیمز اس. ای. کوری وجود دارد، باز به‌سادگی می‌توانید با قصه همراه شوید. چون روایت داستان مبتنی بر خواسته‌های کاراکترها پیش می‌رود و چالش‌هایی را نشان می‌دهد که سر راه آن‌ها قرار می‌گیرد. در عین حال همین که کارا گی به‌عنوان صداپیشه‌ی شخصیت اصلی بازی دقیقا بازیگر سریال است، به خوبی نشان می‌دهد که سازندگان نسبت به یکپارچگی جهان داستانی، بی‌تفاوت نبوده‌اند.

این قصه از لحظه‌ی اول نمی‌خواهد مشتی اطلاعات در رابطه با دنیای خود را در مغز مخاطب فرو کند. بازی شما را در نقش کامینا درامر قرار می‌دهد که باید تحت امر یک رئیس بی‌مصرف به اسم کاکس، اعضای تیم را به سوی مأموریت‌های مختلف برای پیدا کردن ابزارها و اشیا ارزشمند ببرد.

کامینا درامر و دو نفر از اعضای تیم در حال نگاه به یک فرد آب زیر کاه در بازی The Expanse: A Telltale Series

بازی هرگز روند عادی تجربه را متوقف نمی‌کند تا کمی راجع به داستان توضیح بدهد. تک‌تک کاراکترها از زاویه‌ی دید کامینا معرفی شده‌اند و تنوع آن‌ها قابل قبول است. چرا که ارتباط کامینا با هرکدام از آن‌ها جنس خاصی دارد. البته که باید دید The Expanse: A Telltale Series در اپیزودهای بعدی چه استفاده‌ای از این روابط می‌کند. آیا برخی از برخوردهای سرسختانه قرار است در ادامه منجر به تنش شوند؟ آیا دوستی نمایش داده‌شده بین دو کاراکتر رشد می‌کند، شکل دیگری به خود می‌گیرد یا به چالش کشیده می‌شود؟ آیا رفتارهای مرموز واقعا به اطلاعات داستانی مهمی اشاره می‌کنند که هنوز به آن‌ها دسترسی نداریم؟ باید دید.

جدا از کاراکترهای فرعی که فعلا هرکدام طی چند دقیقه معرفی شده‌اند، خود کامینا درامر به اندازه‌ی کافی خاص و قابل جدی گرفتن به نظر می‌آید. او شبیه کاراکترهایی نیست که با پیروی از استریوتایپ‌ها طراحی می‌شوند تا در همان اولین ثانیه‌ها توجه بسیاری از مخاطب‌ها را به خود جلب کنند. جالب این‌جا است که در صورت تجربه‌ی مجدد اپیزود ۱ به نکات بیشتری راجع به او پی می‌برید؛ نکاتی که طی دور اول بازی کردن، آن‌چنان لابه‌لای جملات به چشم نیامدند و واضح نبودند.

اولین قسمت بازی The Expanse: A Telltale Series وقت گیمر را هدر نمی‌دهد و از فرصت‌های مختلف برای ارائه‌ی اطلاعات داستانی بهره می‌برد

تمرکز اولین اپیزود The Expanse: A Telltale Series روی هدر ندادن وقت مخاطب را می‌توان ستایش کرد. از دیالوگ‌های بازی تا اطلاعات بیشتری که می‌توانید با نگاه کردن به یک شی یا خواندن متن گزارش کامینا به‌دست بیاورید، اضافی و حوصله‌سربر نیستند. توجه به آن‌ها نه وقت زیادی می‌گیرد و نه بی‌فایده است. پس بازیکن احساس نمی‌کند که سازندگان صرفا محیط و منوها را با داده‌های زیادی پر کرده‌اند تا این قسمت طولانی‌تر شود.

دیالوگ‌نویسی خوب بازی و کارگردانی درست آن برای اطلاعات دادن به مخاطب هم روی احترام به مخاطب تاثیر دارد. وقتی طی یک کات‌سین کوتاه صداهای درون ذهن کامینا را می‌شنویم و به سرعت درک ما از گذشته‌ی این کاراکتر افزایش پیدا می‌کند، بدون مقاومت می‌پذیریم که بازی از هر فرصتی برای افزایش جذابیت خود بهره می‌برد. می‌پذیریم که دیالوگ‌ها ارزش شنیدن و متن‌ها ارزش خواندن را دارند. تازه همان‌طور که از اپیزود اول انتظار می‌رود، همه‌ی این اطلاعات بیشتر به شکلی در بازی چیده شده‌اند که ما را تشنه و کنجکاو قسمت‌های بعدی کنند؛ تا هم به برخی از سوالات اولیه جواب بدهند و هم پرسش‌های بیشتری را به وجود بیاورند.

اطلاعات مختلف در رابطه با سفینه در بازی The Expanse: A Telltale Series استودیو تل‌تیل

مدت‌زمان کوتاه قسمت ۱ بازی The Expanse: A Telltale Series همیشه به نفع آن تمام نمی‌شود. یکی از پررنگ‌ترین ضعف‌های قسمت اول این است که تازه وقتی دارد اوج می‌گیرد، به پایان می‌رسد. وقتی مدت‌زمان یک اپیزود تقریبا ۶۰ دقیقه است، اختصاص یافتن زمان قابل‌توجه به مقدمه‌پردازی‌های مختلف واقعا جذاب نیست. مسئله وقتی پررنگ‌تر می‌شود که باتوجه‌به ساختار روایی، جدا کردن بخش‌های مختلف این قسمت از هم بسیار آسان به نظر می‌رسد.

فروش The Expanse: A Telltale Series به‌عنوان یک بازی یکپارچه و عرضه‌ی دو هفته به دو هفته‌ی اپیزودهای آن طبق برنامه‌ی مشخص کاری می‌کند که بررسی آن مقداری با برخی از بازی‌های اپیزودیک چند سال قبل متفاوت باشد. هر اثر قوی می‌تواند نحوه‌ی ارائه‌ی خود به مخاطب را توجیه کند. مخاطب خواه یا ناخواه می‌پرسد که مثلا چرا به‌جای یک بازی هشت‌ساعته، یک بازی با پنج اپیزود را دریافت می‌کند؟ عرضه‌ی اپیزودیک چه نقش مهمی در تجربه دارد؟ این فرم از ارائه به مخاطب، چه‌قدر با محتوای بازی هماهنگ است؟

وقتی اپیزود اول بازی به پایان رسید، پاسخ ایده‌آل و کاملی برای این سوالات نداشتم. زیرا مدت‌زمان صرف‌شده برای رسیدن به اصل ماجرا انقدر بخش قابل توجهی از اپیزود را مال خود کرده بود که ترجیح می‌دادم حداقل نیم‌ساعت دیگر به تجربه ادامه دهم و سپس به یک نقطه‌ی توقف درست‌وحسابی برسم. اگر اپیزودهای بعدی می‌خواهند بهتر از این یکی ظاهر شوند، لازم است Pacing بهتری داشته باشند.

نگاه کامینا به تصویر هولوگرامی لاشه یک سفینه عظیم در بازی The Expanse استودیو تل تیل

بین گیمرهای علاقه‌مند به این نوع از بازی‌های متمرکز روی قصه‌گویی، تجربه‌های مجدد اصلا نامرسوم نیستند. چون خیلی‌ها دوست دارند به تمام نکات داستان پی ببرند و همین‌طور نتایج انتخاب‌های گوناگون را ببینند. کم نیستند گیمرهایی که در اصل به‌خاطر تاثیرگذاری جدی روی روند داستان و وضعیت شخصیت‌ها دوست دارند این ویدیوگیم‌ها را تجربه کنند.

تجربه‌ی مجدد اولین اپیزود بازی The Expanse: A Telltale Series باتوجه‌به نویسندگی خوب دیالوگ‌ها از پس تکمیل اطلاعات گیمر برمی‌آید، اما کمبود انتخاب‌ها و تاثیر اندک اکثر آن‌ها را هم فاش می‌کند. چندین و چند انتخاب در این اپیزود نهایتا دو خط دیالوگ را تغییر می‌دهند و به مقصد مشابهی می‌رسند. اگر این مسئله فقط مربوط‌به تلاش سازندگان برای پایه‌ریزی داستان باشد و قصه در ادامه شاخ و برگ بیشتری پیدا کند، ایراد به قسمت اول وارد می‌شود. اما اگر در اپیزودهای بعدی هم با تنوع اندک نتایج انتخاب‌ها روبه‌رو باشیم، بازی ضربه‌ی سختی می‌خورد. نباید شتاب‌زده قضاوت کرد. امکان دارد قسمت‌های بعدی بتوانند حتی نتیجه‌ی قابل‌توجه یک انتخاب مهم اپیزود اول را نشان دهند.

مواجهه کامینا با مایا در بازی The Expanse استودیو تل تیل

با عبور از ایرادها می‌توان به نکات مثبتی که در چند پاراگراف بالاتر گفته شدند، فضاسازی فکرشده و قدم به قدم بازی را اضافه کرد. چون خروج از فضای امن و شیرجه زدن در دل ناشناخته‌ها را بسیار خوب و بدون اضافه‌کاری نشان می‌دهد. چرا می‌گویم بدون اضافه‌کاری؟ چون The Expanse: A Telltale Series نمی‌خواهد همه‌ی کارت‌های خود را همین اول کار رو کند.

این ویدیوگیم داستان‌محور، موقع تزریق وحشت فضایی به داستان خود، عجله به خرج نمی‌دهد. اجازه می‌دهد هر آن‌چه که می‌تواند مرموز باقی بماند، فعلا مرموز باقی بماند. تاریکی به اندازه‌ی کافی قدرت ایجاد نگرانی در وجود آدم‌ها را دارد؛ بدون اینکه نیازی به نمایش مستقیم یک هیولا در دل تاریکی باشد. سازندگان با درک همین نکته، پروسه‌ی معرفی جنس ترس دنیای این داستان به گیمر را شروع کرده‌اند.

یکی از عناصر کلیدی در دستیابی به این جنس از دلهره‌ها در داستان، موسیقی متن است که تل‌تیل خوش‌بختانه در به‌کارگیری آن هم زیاده‌روی نمی‌کند. موسیقی به‌جای اینکه مدام مشغول فریاد زدن در گوش بازیکن باشد یا بخواهد جامپ‌اسکر ایجاد کند، صدای مداوم و نگران‌کننده‌ای است که در پس‌زمینه حضور دارد. وقتی مشغول گشت‌وگذار در جایی به‌خصوص هستید و مدام سوالات بیشتری در ذهن‌تان شکل می‌گیرد، موسیقی هم قدم به قدم از دور با شما می‌آید تا مطمئن باشید که این‌جا رازهای برملانشده‌ی زیادی وجود دارند.

شوخی برادرها با هم در قسمت اول بازی The Expanse استودیو تل‌تیل و استودیو دک ناین

تل تیل برای طرفدارهای قدیمی یک نام قابل احترام محسوب می‌شود. اما همان طرفدارها هم خوب به یاد می‌آورند که این استودیو چه‌قدر در تولید بعضی از بازی‌ها اشتباه داشت و به بی‌راهه رفت.

The Expanse: A Telltale Series در حالی قسمت اول خود را تقدیم ما کرد که هم پتانسیل اوج‌گیری و هم پتانسیل افول را دارد. روابط زیادی در این قصه به چشم می‌خورند که می‌توانند در ادامه جذاب شوند. به رازهای مهمی اشاره شده است که نمی‌دانیم طی چهار اپیزود آتی چه‌قدر می‌توانند درگیرکننده باشند. مگر نه اینکه اپیزود اول این بازی Archer's Paradox نام دارد؟ همان‌طور که از این اسم برمی‌آید، یک تیر لزوما قرار نیست تا آخر به همان جهتی برود که موقع رها شدن از کمان داشت.

هنوز زود است.

این بررسی باتوجه‌به تجربه‌ی نسخه کامپیوتر بازی نوشته شد


منبع زومجی

The Expanse: A Telltale Series Episode 1

اولین قسمت از بازی The Expanse استودیو تل‌تیل، کاشت‌هایی دارد که باید ببینیم در اپیزودهای بعدی به چه برداشت‌هایی می‌رسند. راز اولیه، نخستین گام‌ها برای شخصیت‌پردازی کامینا و تنوع ارتباط او با شخصیت‌های مختلف تا این‌جا جالب به نظر می‌آیند. ولی اگر قرار است بازی به‌شدت گرفتار اشکالات مرموز این سبک نشود، باید سرعت و هیجان داستان‌گویی در قسمت‌های بعدی افزایش پیدا کند؛ همان‌طور که انتظار می‌رود انتخاب‌ها در ادامه پرشمارتر، پررنگ‌تر و تاثیرگذارتر ظاهر شوند.
محمدحسین جعفریان

7.5

نقاط قوت

  • + فضاسازی قدم به قدم
  • + موسیقی متن مناسب
  • + دیالوگ‌نویسی قابل قبول که اطلاعات را به‌موقع به مخاطب می‌دهد
  • + شخصیت‌پردازی حساب‌شده‌ی کامینا درامر و کاراکترهای پیرامون او

نقاط ضعف

  • - احساس نشدن پررنگی یا ارزش تصمیمات بازیکن در اکثر دقایق
  • - کند بودن نیمه‌ی اول مخصوصا باتوجه‌به مدت‌زمان کوتاه اپیزود
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده