بررسی بازی Final Fantasy 16؛ یک انحصاری لذت بخش
تغییرات در صنعت بازیهای ویدیویی مورد بدی نیست و از گذشته تابهامروز، استودیوهایی را دیدهایم که در نسخههای جدید مجموعههای خود تغییراتی را اعمال کرده تا تجربهای متفاوت را ارائه دهند. حال بعضی وقتها این تغییرات آنطور که باید و شاید کیفیت مناسبی ندارد. البته که برای این گفته نمونههای موفق بسیاری هم وجود دارند. زمانیکه اولین تریلر از بازی Final Fantasy 16 بهنمایش گذاشته شد، تاحدی مشخص شد که این نسخه، تفاوت بسیاری با سایر نسخهها خواهد داشت.
کریتیو بیزینس یونیت ۳ (Creative Business Unit 3) این بار دست به تغییرات بسیاری زده است تا بازیکنان یک فاینال فانتزی کاملا متفاوت نسبتبه نسخههای پیشین را مشاهده یا تجربه کنند. دراینمیان اشاره کنم که Final Fantasy 16 با همه تغییرات خود همچنان یک فاینال فانتزی است و درون مایه خود را حفظ کرده است. بااینحال سؤال اصلی این است که تغییرات اعمال شده چه کیفیتی دارند و آیا تلاش تیم سازنده برای خلق یک تجربه متفاوت، به ثمر رسیده است؟ درجواب باید بگویم که تغییرات اعمال شده، بهشدت جذاب هستند و دراینمیان مشکلات مختلفی هم در بازی وجود دارد.
برای حمایت از زومجی، ویدیو را از یوتوب تماشا کنید
داستان بازی در سرزمین ولیستیا روایت میشود. ولیستیا دارای دو قاره Ash و Storm است و در هرکدام سرزمینهای مختلفی قرار گرفته است. هر سرزمین، یک مادرکریستال دارد و مادرکریستالها، درواقع همان منابع جادو در جهان ولیستیا هستند. دراینمیان آیکانهایی (Eikon) هم وجود دارند که از گذشته تابهامروز در دل میزبانهای خود قرار گرفته و به این دسته از افراد که دارای قدرت جادویی آیکانها هستند، دامیننت گفته میشود. Final Fantasy 16 روایتگر داستان کلایو رازفیلد از سرزمین رزاریا است. شخصی که پدرش آرچدوک سرزمین رزاریا است و خانواده آنها حامل آیکان فینیکس هستند. ایندرحالی است که کلایو اصلا بهعنوان یک دامیننت به دنیا نیامد و همین مورد سبب شد تا مادرش به هیچوجه او را دوست نداشته باشد و همانند یک انسان معمولی با او رفتار کند.
این در حالی است که پس از به دنیا آمدن جاشوآ، برادر کلایو، مشخص شد که او دامیننت فینیکس است و توانست مهر و محبت مادر خود را بهدست آورد. این اتفاقها سبب نشد تا کلایو برادر خود را دوست نداشته باشد و درعوض، تصمیم گرفت تا نگهبان و محافظ شخصی او باشد. مقدمه تقریبا دو ساعته Final Fantasy 16 بهخوبی بهواسطه میانپردههای سینمایی متعدد داستان بازی را شروع میکند و در انتها، با یک اتفاق تراژدی، به آن خاتمه میدهد. حال ۱۳ سال از وقایع فینیکس گیت و کشته شدن جاشوآ میگذرد و کلایو ۲۸ ساله بهدنبال جواب سؤالهایی است که همیشه از آنها فرار کرده است.
کلیت داستان فاینال فانتزی ۱۶ بسیار جذاب و گیرا است، اما پس از مقدمه هیجانانگیز و دلچسب بازی، قصهگویی و روایت داستانی با سر به زمین خورده و برای تقریبا چهار ساعت داستان آنطور که باید و شاید تجربهی خوبی را ارائه نمیدهد. این در حالی است که پس از آن، مجددا در یک وضعیت خوب و قابل قبول قرار میگیرد. شاهد لحظات هیجانانگیز، حماسی و دراماتیکی هستیم که بهخوبی درکنار لحظات آرام و بدون تنش بازی قرار گرفتهاند. لحظات آرام و بدون اتفاق بازی هم تعادل مناسبی را بهوجود آورده و همانند ابتدای داستان، به اندازهای نیست که سرعت روایت داستان و لحظات هیجانانگیز را تحت الشعاع قرار دهد. همچنین پایانبندی بازی هم در سطح خوبی قرار دارد و به تمامی سوالات اساسی بازی مثل سرنوشت کاراکترها، اینکه آیکانها از کجا آمدهاند و موارد مشابه را جواب میدهد.
کلیت داستان فاینال فانتزی ۱۶ بسیار جذاب و گیرا است، اما پس از مقدمه هیجانانگیز و دلچسب بازی، قصهگویی و روایت داستانی با سر به زمین میخورد
شخصیتپردازی یکی از اصلیترین دلایل جذابیت فاینال فانتزی 16 است. با پیشروی در طول داستان بازی بهخوبی گذشته کلایو بهنمایش گذاشته میشود و نوع تعامل او با سایر کاراکترهای بازی درکنار واکنشاش به اتفاقات مختلف، از جمله مواردی هستند که سبب شده او را یکی از بهترین شخصیتهای اصلی سری Final Fantasy بنامیم. کریتیو بیزینس یونیت ۳ در طراحی و شخصیتپردازی سایر کاراکترهای داستانی هم دقت لازم را به خرج داده است. شخصیتهایی مثل جیل، دیون و سید هم شخصیتپردازی خوب و دقیقی دارند. شاید مثل کلایو تمرکز زیادی روی آنها نباشد، اما کاربر بهخوبی میتواند با آنها ارتباط برقرار کند.
کریتیو بیزینس یونیت ۳ برای خلق گیمپلی بازی الهامات بسیاری از ساختههای کپکام و پلاتینوم گیمز گرفته است
شخصیتهای منفی و شرور Final Fantasy 16 هم در سطح بسیار خوبی قرار دارند. هرشخصیت منفی پیشزمینه داستانی خود را داشته و بازیکن درطول بازی با اهداف آنها آشنا میشود. ارائه یک جهان فانتزی تاریک در ساختاری بزرگسالانه بهجای استفاده از یک ساختار نوجوان پسند موردی است که Final Fantasy 16 را از نظر داستانی به یک تجربه کاملا متفاوت نسبتبه سایر نسخههای این سری تبدیل کرده است. البته که این تغییرات، فقط به بخش داستانی ختم نمیشود و گیمپلی بازی هم تفاوت بسیاری با ساختههای قبلی دارد.
کریتیو بیزینس یونیت ۳ برای خلق گیمپلی بازی الهامات بسیاری از ساختههای کپکام و پلاتینوم گیمز گرفته است. سیستم حرکتی و دویدن بازی همانند Devil May Cry 4 است یا سیستم مبارزات، دارای المانهایی از Devil May Cry 5 و Bayonetta 3 است. البته این اتفاق مورد بدی نیست و شاهد المانهای نوآورانه و جالبی برای بازی هستیم تا کاربرا صرفا یک تجربه مشابه و ترکیب شده را کسب نکند. ازاینرو فاینال فانتزی ۱۶ برخلاف نسخههای پیشین که یا کاملا نوبتی بودند یا ترکیبی از المانهای نوبتی و هک اند اسلش، یک بازی کاملا مدرن و هک اند اسلش بوده و هیچ المان نوبتیای را در خود جای نداده است.
از ابتدا تا انتهای فاینال فانتزی ۱۶، بازیکن هدایت کلایو را برعهده میگیرد و بااینکه در بعضی از مراحل، همتیمیهایی درکنار شما مبارزه خواهند کرد، اما هوشمصنوعی بهصورت کامل هدایت آنها را برعهده دارد. طراحی هوشمصنوعی همتیمیها در سطح خوبی قرار دارد و کمک حالتان خواهند بود. از نظر مبارزات، کلایو بهواسطه شمشیر و جادو میتواند به دشمنان آسیب رسانده و آنها را در ضربات خود ترکیب کند. ازطرفی، بهخاطر ساختار داستانی، کلایو میتواند قدرت سایر آیکانها را کسب کند. حال بهصورت همزمان میتوانید از سه آیکان استفاده کنید. هر آیکان مهارتهای مخصوصبه خود را دارد. بهعبارتی آیکانهای بازی تاحدی مثل کلاسهای مبارزهای عمل میکنند. ازاینرو در طول مبارزات میتوانید مدام میان آنها سوییچ کرده و از قدرت آیکانها برای آسیبرسانی بیشتر استفاده کنید. البته که مهارتهای آیکانها هم با ضربات معمولی کلایو کومبو شده و میتوانید ضربات متداوم و کارآمدتری را اعمال کنید.
بهخاطر ساختار داستانی، کلایو میتواند قدرت سایر آیکانها را کسب کند و بهصورت همزمان از قدرت سه آیکان مختلف استفاده کنید
مینی باسها و باسهای اصلی هم دارای نوار زردرنگ مخصوصی به اسم Will Gauge هستند که زیر نوار سلامتشان قرار دارد. درواقع Will Gauge همان نوار روحیه مبارزهای باس مورد نظر است و با استفاده از مواردی مثل مهارت آیکانها و موارد مشابه، خالی میشود. زمانیکه تا انتها خالی شود، هدف شما درحالت استگر (Stagger) قرار گرفته و برای چندثانیه میتوانید آسیب خوبی را وارد کنید. چینش آیکانها و اینکه از کدام مهارتهایشان استفاده کنید، خود میتواند یک استراتژی مبارزهای باشد. بعضی از مهارتها، برای خالی کردن Will Gauge مناسب بوده و بعضی دیگر، صرفا آسیب بالایی را وارد میکنند. حال اینکه کدام روش را پیش ببرید، موردی است که میتواند روشهای مبارزهای مختلفی را برای شما به ارمغان بیاورد.
دراینمیان بد نیست به سیستم جاخالی دادن بازی هم اشارهای داشته باشم. بازیکن با جاخالی دادن میتواند از ضربات دشمنان در امان بماند، اما با جاخالی دادن در زمانبندی مناسب، میتوانید یک ضربه مجیک یا Melee را به دشمن وارد کنید. سیستم ارتقای سطح کلایو هم بهصورت خودکار انجام میشود، اما یک درخت مهارتها درنظر گرفته شده که با کشتن دشمنان یا انجام مأموریتها، میتوانید Ability Point کسب کرده و آنها را برای ارتقا یا خرید مهارتهای جدید آیکانها خرج کنید. سیستم ساخت و ساز بازی هم به شما اجازه میدهد تا سلاح، کمربند و مُچبند جدیدی را برای خود بسازید تا قدرت کلایو را بیشازپیش افزایش دهید.
بازیکنان با کسب Ability Point میتوانند مهارتهای آیکانهای خود را ارتقا داده یا موارد جدیدتری را خریداری کنند
مبارزات بازی هم صرفا به نبرد خود کلایو با دشمنان و باسها ختم نمیشود، بلک دامیننتها میتوانند درحالت پرایم قرار گرفته و به مبارزه کردن بپردازند. ازاینرو نبرد آیکانها با یکدیگر مورد دیگری است که تیم سازنده روی آن تمرکز کرده و عمیقا دلچسب هستند. طراحی بسیار خوب تمامی المانهای ذکر شده و قرارگیری آنها کنار یکدیگر به بهترین شکل ممکن، سبب شده تا شاهد مبارزاتی شدیدا هیجانانگیز، نفسگیر و خاطرهانگیز باشیم.
از نیمه دوم به بعد، مخصوصا در اواخر داستان، شاهد مأموریتهای داستانیای هستیم که هم از نظر داستانی و هم پاداش و مبارزات، تجربهی خوبی را ارائه میدهند
طراحی مأموریتهای اصلی Final Fantasy 16 جذاب و دیدنی است. البته که بهخاطر نوع داستانسرایی بازی، همه مأموریتهای اصلی شما را وارد نبردهای نفسگیر و هیجان مثل نبرد آیکانها با یکدیگر نمیکند. اما، همان مراحل اصلی معمولی هم بهخوبی زمینهساز اتفاقهای آینده هستند. بااینحال مأموریتهای فرعی بازی در نیمه اول داستان میتوانستند طراحی بهتری داشته باشند. این در حالی است که از نیمه دوم به بعد، مخصوصا در اواخر داستان، شاهد مأموریتهای داستانیای هستیم که هم از نظر داستانی و هم پاداش و مبارزات، تجربهی خوبی را ارائه میدهند. درکنار مأموریتهای فرعی و اصلی، محتویات مختلف دیگری هم طراحی شده تا مخاطب با کشتن هیولاهای الیت بازی بتواند سریعتر مهارتهای آیکان خود را ارتقا داده یا با دونیت کردن امتیازهای Renown، پاداشهای مختلفی را کسب کنند.
جدا از موارد ذکر شده، Final Fantasy 16 فاقد مینیمپ است. البته روی کاغذ این اتفاق مورد بدی نیست، اما باید دید که تیم سازنده از چه مکانیسمی برای جایگزین کردن استفاده کرده است. برای مثال، سیستم باد Ghost of Tsushima، نقش مینی مپ را برای شما ایفا میکرد و طراحی بسیار خوبی هم داشت. دراینجا تورگال، سگ کلایو، راهنمای شما در بازی است و مقصد را به شما نشان میدهد. اما، مشکل از جایی شروع میشود که این راهنمایی کردن صرفا به مأموریتهای اصلی ختم میشود. بهعبارتی ردیابی مسیر مأموریتهای فرعی یا مواردی مثل علامتگذاری محیط، توسط تورگال انجام نمیشود و مدام باید نقشه اصلی را باز کرده تا مسیر خود را شناسایی کنید.
از نظر بصری، فاینال فانتزی 16 یکی از زیباترین بازیهایی است که تابهامروز روی پلی استیشن 5 عرضه شده است. جلوههای حاصل از مبارزات آیکانها با یکدیگر یا نبرد کلایو با دشمنان به بهترین شکل ممکن طراحی شده است. تنها اشکالی که به این بخش وجود دارد، این است که ای کاش نورپردازی بازی در بعضی از محیطهای بسته و تاریک بازی بهتر بود تا بازیکن بتواند محیط را بهتر مشاهده کند. فاینال فانتزی 16 جزو آن دسته از بازیهایی است که میانپردههای سینمایی متعددی را در خود جای داده است. میانپردههای سینمایی بازی شاید زیاد باشند، اما تاثیر بهسزایی در روایت داستانی بازی دارند و ازنظر کارگردانی و طراحی هم درجایگاه بسیار خوبی قرار دارند.
میانپردههای سینمایی بازی شاید زیاد باشند، اما تاثیر بهسزایی در روایت داستانی بازی دارند
جدا از موارد ذکر شده در بخش طراحی، طراحی دشمنان بازی هم در سطح قابل قبولی است. بااینکه تا انتهای بازی آنها را در ساختار مختلفی مشاهده میکنیم، اما تنوع لازم را درخود جای دادهاند. این در حالی است که باسهای اصلی مخصوصا آیکانها و نبرد با آنها، طراحی خارقالعادهای دارند و نبرد با بعضی از آنها، تا مدتها در ذهن مخاطب باقی خواهد ماند و میتوان از آنها بهعنوان یکی از بهترین نبردهای کل سری یاد کرد. انیمیشنهای حرکتی کاراکترها، چهرهها و جزئیات محیطی درکنار انیمیشنهای ضربات و مبارزات هم کیفیت بسیار خوبی دارند. از نظر فنی، بازی فاقد باگ خاصی است، اما درحالت پرفورمنس و زمانیکه افکتهای بسیار زیادی را در مبارزات مشاهده میکنید، افت فریمهایی رخ میدهد. البته این افت فریم بهگونهای نیست که روی تجربه شما تأثیرگذار باشد.
غربی بودن فاینال فانتزی ۱۶ در صداپیشگی و دوبلههای بازی هم خود را نشان داده است
یکی از اصلیترین دلایلی که نبردهای بازی، مخصوصا نبرد با باسها هیجانانگیز و دلچسب است، بهخاطر موسیقی فوقالعاده بازی است. درست است که نوع طراحی مبارزات و انیمیشنهای ضربات نقش مهمی را ایفا میکنند، اما یک موسیقی خوب و گوشنواز میتواند لذت مبارزه را دوچندان کند. موسیقیهای مبارزات فاینال فانتزی 16 در سطح بسیار خوبی قرار دارند. همچنین با ورود به هر محیط، موسیقی مخصوصی در پسزمینه پخش میشود. همچنین موسیقی در میانپردههای سینمایی بازی هم نقش داشته و باعث میشود تا بازیکن بهتر بتواند با وقایع داستانی و سکانسهای درام یا هیجانانگیز و حماسی بازی ارتباط برقرار کند.
در ابتدا اشاره شد که Final Fantasy 16 یک محصول کاملا غربی است و جدای از آن رویکرد متفاوتی از نظر مبارزات و ساختار داستانی پیش گرفته است. غربی بودن بازی در صداپیشگی و دوبلههای بازی هم خود را نشان داده است. معمولا بازیهای شرقی روی دوبله ژاپنی تمرکز ویژهای دارند. این در حالی است که دوبله انگلیسی نسخه جدید فاینال فانتزی کیفیت بسیار خوبی دارد، اما دوبله انگلیسی آنچنان آش دهنسوزی نیست. حتی لیپ سینک مخصوصی هم برای دوبله ژاپنی درنظر گرفته نشده است.
درانتها، Final Fantasy 16 در بخشهای مختلفی مشکلاتی را در خود جای داده است، اما تجربه کلی بازی بهقدری دلنشین، خاطرهانگیز و هیجانانگیز است که تاثیر کمتری روی تجربه مخاطب میگذارد. مهم نیست که تابهامروز نسخههای قبلی فاینال فانتزی را بازی کردهاید یا نه، اگر پلی استیشن 5 دارید، Final Fantasy 16 محصولی است که میتواند لحظات غمانگیز و حماسی خاطرهانگیزی را برای شما خلق کند.
کد بررسی توسط ناشر دراختیار زومجی قرار گرفته است
Final Fantasy 16
نقاط قوت
- شخصیتپردازی بسیار خوب کاراکترها و قرارگیری تعدادی از آنها درمیان محبوبترین شخصیتهای سری
- سیتسم مبارزات هیجانانگیز و سرگرم کننده
- طراحی بسیار خوب نبرد با آیکانها و دامیننتها و خلق مبارزاتی نفسگیر و خاطرهانگیز
- طراحی بسیار خوب میانپردههای سینمایی
- جلوههای بصری چشمنواز
- موسیقی گوشنواز
- کارآمد بودن مهارتهای آیکانها و خلق شیوههای مبارزهای مختلف
نقاط ضعف
- افت سرعت بیش از حد داستان برای چند ساعت پس از مقدمهای هیجانانگیز و نفسگیر
- طراحی نامناسب مأموریتهای فرعی در نیمه اول داستان
- عدم استفاده از سیستم ردیابی تورگال برای مأموریتهای فرعی و سایر فعالیتهای جهان بازی
نظرات