بررسی بازی The Red Strings Club
طی چند وقت اخیر آثار مختلفی با حس و حال سایبرپانکی منتشر شدهاند که بدون شک در راس آنها فیلم Blade Runner 2049 قرار میگیرد؛ فیلمی که حتی اگر تمام جنبههایش را کنار بگذاریم، از لحاظ بصری به معنی واقعی کلمه شگفتانگیز و فوقالعاده بود و یک جهان سایبرپانکی را به زیباترین شکل ممکن به تصویر میکشید. حال امروز در زومجی سراغ بررسی یک بازی به نام The Red Strings Club رفتهایم که اثری مستقل با حجم کمتر از ۲۰۰ مگابایت است و با اینکه به هیچ وجه نمیتوان از منظر بصری و توانایی به تصویر کشیدن جهانی سایبرپانک آن را با ساخته شگفتانگیزی چون بلیدرانر مقایسه کرد، اما The Red Strings Club هم بازیای است که داستانی عالی را در چنین جهانی روایت و کاری میکند که تا پایان بازی، شیفته شخصیتهای مختلفش شوید. پس با بررسی بازی The Red Strings Club همراه زومجی باشید تا بیشتر به نقاط قوت و ضعف این اثر بپردازیم.
بازیهای داستان محور طی سالیان اخیر جای پای خودشان را در صنعت بازیسازی بسیار محکم کردهاند و شاهد بازیهای زیادی بودهایم که تمام تمرکز خودشان را روی روایت یک داستان غنی منعطف کردهاند و در این بین همین موضوع سبب شده تا برخی بازیها در بخش گیمپلی ضربه ببینند. شاید معرفی The Red Strings Club به عنوان یک بازی داستان محور صرف کار درستی نباشد چرا که این بازی نه تنها فاقد گیمپلی نیست، که از قضا دقایقی که در آنها در حال حل کردن یک سری معما هستید، لذت زیادی هم دارند. اما شاید بهتر باشد بگوییم که تمام بخشهای بازی The Red Strings Club، تحت تاثیر داستان آن قرار میگیرند و این مساله به سبب اهمیت بالای داستان در این بازی رخ داده است. راستی اجازه بدهید قبل از هر چیزی به این موضوع اشاره کنم که اگر میخواهید از بازی The Red Strings Club لذت ببرید، باید دیالوگهای طولانی و پرجزییات آن را به دقت بخوانید تا متوجه شخصیتپردازی عمیق کاراکترهای اثر و همچنین جزییات عالی داستان آن شوید. در غیر این صورت اگر حوصله کافی به خرج ندهید و صرفا سعی کنید سریع به پایان بازی برسید، پس از تمام کردن The Red Strings Club هیچ لذت خاصی از آن در ذهن شما نقش نخواهد بست.
The Red Strings Club شبیه به یک جاده جنگلی است که برای لذت بردن از آن، باید با سرعت آرام و با صبر و حوصله حرکت کنید
در واقع میتوان The Red Strings Club را به یک جاده جنگلی زیبا تشبیه کرد که برای لذت بردن از آن، باید با سرعتی آرام و با طمانینه در مسیر حرکت کنید و اگر پایتان را روی پدال گاز فشار دهید و فقط بخواهید زودتر از این جاده گذر کنید، نه تنها لذتی از زیباییهای آن نخواهید برد که ممکن است در نهایت به دره هم سقوط کنید که در مورد بازی The Red Strings Club، به منزله زده شدن از بازی و رها کردن آن پیش از پایان اثر است. اما پس از این مقدمه نسبتا طولانی، باید اشاره کنم که داستان بازی The Red Strings Club پیرامون چند شخصیت روایت میشود که در راس آنها، کاراکتر داناوان قرار دارد. کاراکتری که شغلش آماده کردن نوشیدنی برای مهمانهایش با ترکیب چند نوع نوشیدنی است و آنچه که داناوان را از بقیه متمایز میکند، این است که او میتواند با خواندن حالت روحی مخاطبش، نوشیدنی مخصوص او را آماده کند. در کنار داناوان شخصیتهای دیگری هم در طول بازی حضور دارند که در مقاطعی کنترل آنها را در دست میگیرید.
آنچه که داستان The Red Strings Club را به نقطه قوت اصلی آن تبدیل کرده، حس و حال مرموز و درگیرکنندهای است که در طول داستان تجربه میکنیم. مانند اکثر آثاری که در دنیایی سایبرپانکی و آینده روایت میشوند، در The Red Strings Club هم شرایط جامعه به شکلی است که رباتها نقش مهمی در آن دارند و شرکتهای مختلف در پی ساخت رباتهای پیشرفتهتر هستند؛ رباتهایی که بتوانند بهتر خصوصیات عاطفی انسانها را درک کرده و حتی رفتاری شبیه به انسانهای واقعی از خود بروز دهند. داستان بازی از جایی آغاز میشود که ناگهان یک ربات فوق پیشرفته که هنوز تعداد کمی از آن تولید شده است، با ظاهری درب و داغون وارد محل کار داناوان میشود و پس از ورود به ذهن این ربات، شخصیتهای بازی به اهداف پلیدی که سازندگان آنها دارند پی برده و تصمیم میگیرند به شکلی به داخل این تشکیلات نفوذ کنند.
از این جا به بعد هرچه بیشتر راجع به داستان بازی صحبت کنیم، بیشتر جزییات آن فاش خواهد شد که میتواند به تجربه نهایی شما ضربه بزند و به همین دلیل هم پی بردن به جزییات داستان را برعهده خودتان میگذاریم و بیشتر، راجع به کیفیت آن توضیح میدهم. اولین موردی که باعث جذابیت داستان The Red Strings Club میشود، جدی بودن آن است که از یک جهان سایبرپانکی و فلسفی هم انتظاری غیر از آن نمیرود. بازی حتی چندین بار مستقیما این مساله را به مخاطبش تذکر میدهد که نباید با آن به عنوان یک بازی ویدیویی برخورد کند و باید داستانش را جدی بگیرد. حتی پس از هر مکالمهای که بین داناوان و مشتریانش رد و بدل میشود، یک امتحان توسط ربات مذکور از داناوان گرفته میشود تا میزان توجه شما به صحبتها و دیالوگها سنجیده شود و در صورت موفقیت، پاداشی بهتان تعلق بگیرد. در کنار جدی بودن، ویژگی خوب بعدی داستان بازی مرموز بودن آن است. در واقع The Red Strings Club را میتوان شبیه به یک اثر کاراگاهی دانست که در آن، شما از طریق صحبت کردن با کاراکترهای مختلف به سرنخهای جالبی پی میبرید و همین باعث میشود تا قطعات گمشده پازل داستانی بازی را یک به یک پیدا کنید و در نتیجه بتوانید به راز نهایی بازی پی ببرید. البته همه چیز به همین سادگی هم نیست و در حین مکالمات، باید دقت زیادی در انتخابهایتان داشته باشید و حتی نوشیدنی برای فرد مقابل آماده کنید که بتواند او را در حالت روحی مناسب برای پاسخ دادن به سوال مورد نظر شما قرار دهد. چنین جزییات ریزی یک حس کاراگاهی و معمایی جالب به بازی بخشیدهاند که باعث میشود با وجود دیالوگهای طولانی تا انتها بازی را با هیجان دنبال کنید.
البته داستان بازی بخش زیادی از کیفیت خودش را هم مدیون کاراکترهایی است که سازندگان برای The Red Strings Club خلق کردهاند. به جرات میتوان گفت که تمام کاراکترهای بازی، از شخصیتهای اصلی و قابل کنترل گرفته تا شخصیتهایی که مثلا به عنوان مشتری به داناوان مراجعه میکنند یا به شکلی در دنیای بازی حضور دارند، همگی شخصیتپردازی فوقالعادهای دارند و همین امر باعث میشود تا احساساتی چون همذاتپنداری، ترحم و حتی نفرت نسبت به برخی کاراکترها در گیمر برانگیخته شود و این هم عامل دیگری است که داستان بازی، بتواند جذابیتش را تا انتها حفظ کرده و در نهایت هم با یک پایانبندی خیلی خوب، همه چیز را به پایان برساند. پس در مجموع میتوان گفت که The Red Strings Club از حیث داستانی، در سطح بسیار بالایی قرار دارد و روایتی که تقدیم مخاطب میکند، پتانسیل این را دارد که برای مدتها از خاطرتان فراموش نشود. البته به این شرط که برای لذت بردن از آن عجلهای نداشته باشید و با صبر و حوصله با روایت بازی همراه شوید.
مینی گیمهای بازی شاید تنوع زیادی نداشته باشند اما انجام آنها از ابتدا تا انتهای بازی سرگرمکننده باقی میماند
با اینکه داستان باعث شده تا The Red Strings Club به اثری لذتبخش تبدیل شود و حس و حالی یک کتاب عالی با شخصیتهای غنی را داشته باشد، اما این بازی در زمینه گیمپلی هم حرفهایی برای گفتن دارد. مهمترین نقش گیمپلی در بازی، به انتخابهایی که در دیالوگها انجام میدهید و میتوانند تاثیر مهمی هم روی روند و پیشبرد داستان بازی داشته باشند مربوط میشود اما در کنار این، یک سری المان دیگر هم شبیه به مینی گیمها در بازی وجود دارند. بدون شک مهمترین المان گیمپلی بازی از این جنس مربوط به ساخت نوشیدنی میشود. در این بخش شما باید سعی کنید بسته به حالت روحی فرد مقابل و حالتی که میخواهید او در آن قرار داشته باشد تا بتواند به شکل درستی به سوالهای شما پاسخ دهد، نوشیدنیهای مختلف را با هم ترکیب کرده و محصول نهایی را آماده کنید. این بخش از بازی حسی شبیه به یک پازل خوش ساخت را دارد و دقایقی لذتبخش را تقدیمتان میکند. همچنین به مرور زمان بیشتر شدن نوشیدنیها و پیشرفت نحوه آمادهسازی آنها، چالشهای جدیدی را هم پیش رویتان قرار میدهد که تنوع خوبی به بازی میبخشد. در کنار این بخشهای دیگری مثل ساخت و انتخاب درست چیپ هم وجود دارد که گیمپلی این بخشها، شبیه به سفالگری است و آن هم جذابیت خوبی دارد.
اما اصلیترین مشکل گیمپلی بازی مخصوصا در بخش همان مینیگیمها، مربوط به کنترل نامناسب The Red Strings Club میشود. این مساله زمانی آزاردهنده میشود که بدانیم گاهی کوچکترین جزییات هم میتوانند در گیمپلی تاثیر داشته باشند و مثلا در همان حالت سفالگریمانند که اشاره کردیم، باید با انتخاب ابزار مناسب قطعه را به شکل درستی دربیاورید و کنترلهای خشک بازی با استفاده از ماوس در این بخش باعث میشوند تا مثلا بعضی اوقات در آخرین مرحله و ریزترین قسمت از شکل دادن قطعه، ناگهان ابزار به قسمت نامناسبی برخورد کرده و کل کارتان خراب شود. این مساله در بخش درست کردن نوشیدنی هم صدق میکند و گاهی ممکن است نوشیدنی که درست کردهاید به جای لیوان روی میز ریخته شود و حال باید کلی ترکیب مختلف را از نو آماده کنید! مشکل بعدی بازی هم کوتاه بودن آن است و با در نظر گرفتن اینکه تمام دیالوگهای بازی را با حوصله بخوانید هم نهایتا بازی چیزی بیشتر از چهار ساعت طول نخواهد کشید. با این حال با وجود این ضعفها، گیمپلی بازی هم نه در حد داستان آن ولی در حد خودش کیفیت خوب و راضیکنندهای دارد و در لابهلای روایت داستان بازی تنوع خوبی در آن ایجاد میکند.
معمولا وقتی صحبت از یک جهان سایبرپانک میشود، انتظار دیدن اثری را داریم که از حیث بصری بتواند گیرا و جذاب باشد و یک دنیای بنا شده در آینده را به شکلی قابل باور به تصویر بکشد. با این حال شاید چنین انتظاراتی از یک بازی با حجم کمتر از ۲۰۰ مگابایت درست نباشد ولی خب این به منزله بد بودن جلوههای بصری The Red Strings Club هم نیست. بلکه گرافیک پیکسلی این بازی شاید از بعد فنی حرف خاصی برای گفتن نداشته باشد، اما از نظر هنری کیفیت مناسبی دارد و سازندگان توانستهاند شخصیتها و محیطهای هرچند محدود بازی را به شکل خوبی طراحی کرده و به تصویر بکشند و آنها را با موسیقی نسبتا خوبی هم همراه کنند.
در مجموع با اینکه بازی The Red Strings Club در برخی زمینهها مشکلاتی جزئی دارد، اما به سبب روایت یک داستان عالی و تقریبا بینقص و گیمپلی سرگرمکننده، اثری است که میتوان به عنوان یک تجربه چند ساعته و کوتاه لذتبخش باشد و برای مدتی طولانیتر هم شما را به فکر فرو ببرد.
این بازی روی پلتفرم پیسی بررسی شده است.
The Red Strings Club
نقاط قوت
- روایت یک داستان عالی و گیرا
- شخصیتپردازی بسیار خوب کاراکترهای اصلی و فرعی بازی
- مینیگیمهایی با ایدههای جالب
- جلوههای هنری و اتمسفر خوب بازی با وجود حجم بسیار کم
نقاط ضعف
- کوتاه بودن بازی
- خشک و بدقلق بودن کنترلهای بازی