بررسی بازی RYSE: Son of Rome
چندین سال از اولین معرفی بازی توسط استودیو کرایتک میگذشت و ابتدا پروژه Codname: Kingdome نام داشت. هدف اصلی آنها عرضه یک بازی بزرگسالانه برای کینکت و کنسول ایکسباکس 360 بود. اما پس از سکوت چند ساله و انتشار اخبار بسیار ناچیز، کرایتک کینکت و ایکسباکس 360 را کنار گذاشت و این بازی را به عنوان یک بازی انحصاری و با هدف نمایش قدرت گرافیکی خیره کننده برای کنسول نسل بعدی کمپانی مایکروسافت یعنی ایکسباکس وان معرفی کرد و Ryse: Son of Rome نام گرفت.
Ryse از نظر داستانی چیزی با شکوه ارایه نداد و یک داستان همیشگی از انتقام و خون تعریف کرد. طی دسیسهها و زیاده خواهی امپراطوران روم، ارتش بربرها به این سرزمین حملهور شدهاند و همه چیز را به آتش و ویرانی کشاندهاند و در این بین شما در نقش ماریوس، ناجی روم بازی خواهید کرد. داستان بازی از انتهای آن شروع میشود. جایی شهر زیر حمله شدید بربرها قرار گرفته و ماریوس، امپراطور روم را که نرو نام دارد به مکانی امن میبرد و در این شلوغی شروع به تعریف خاطراتی از گذشته میکند. جایی که ماریوس ابتدا یک سرباز تازه کار بود و در کنار خانوادهاش اوقات خوشی را پشت سر میگذاشت که ناگهان اتفاقاتی ناراحت کننده برای او رخ میدهد و داستان انتقام او شروع میشود. نمیتوان گفت داستان بازی خیلی قوی است اما خیلی هم ضعیف نیست و اینطور نیست که بیهوده بازی کنید. در طی مسیر اتفاقات زیادی هرچند کمرنگ رخ خواهد داد. Ryse از شخصیتهای کم فروغی بهره میبرد، به طوری که شاید بعد از اتمام بازی آنها را به سرعت فراموش کنید، زیرا به دلیل کمبود وقت و کوتاه بودن بازی هیچگاه به طور عمیق به شخصیتهای مختلف بازی پرداخته نخواهد شد. حتی ماریوس که شخصیت اصلی بازی است از چهره به یاد ماندی و پرستیژ خاصی بهره نبرده است و کمتر کسی میتواند به عنوان یک اسپارتان خشمگین با او ارتباط برقرار کند. البته نمیتوان گفت این بخش ناامید کننده است، بلکه شکل و شمایل رومیها بسیار خوب کار شده و همچنین بربرها آن ظاهر خشن و بیرحم را به خوبی به بازیکن القا میکنند. هرچند که اگر به تعداد تنوع طراحی آنها نگاه کنیم، از این بابت ناامید میشویم، زیرا تنوع آنها شاید به تعداد انگشتان یک دست شما هم نرسد.
گیمپلی نیز همانند تعداد شخصیتهای طراحی شده از تنوع کمی برخوردار است. سیستم مبارزات بازی به سه بخش تقسیم شده و تا آخرین مرحله هیچ تغییری نمیکند؛ دفع ضربات دشمن، حمله و تمام کردن کار آن. دفع ضربات ممکن است یا با سپر صورت بگیرد یا میتوان با جاخالی دادن آنها را پشت سر گذاشت. ضربه به دشمن نیز همانند بسیاری از هم سبکهای خود به دو روش سبک و سنگین تقسیم میشود و هر کدام شکل و انیمیشن خاص خود را دارند. در کنار این بخش المانهای QTE (سریع زدن دکمههای دستوری بازی) وجود دارد که این قسمت را کمی از حالت تکراری خارج میکند. هرچند که بعد از ۲ ساعت بازی کردن، تمام حرکات را حفظ خواهید شد، زیرا کرایتک بازهم برای تنوع این بخش وقت نذاشته است. در پایان کار QTEها، تمام کنندهها (Execution) آغاز میشود و این مرحله سه گانه را با قطع کردن دست و پای دشمن به اتمام میرساند. در کنار خط سلامتی شما، علامتهایی وجود دارد که شامل تجربه (xp)، سلامتی، قدرت و تمرکز میشود. هر کدام را که انتخاب کنید، با اجرای تمام کنندهها و اجرای خشونت امتیاز هر یک از این بخشها را کسب خواهید کرد. به عنوان مثال اگر سلامتی را انتخاب کرده باشید، با تمام کردن کار دشمن سلامتی از دست رفته شما باز میگردد. تجربه (xp) نیز برای ارتقا بخشهای مختلف صورت میگیرد. این آپگریدها شامل تغییرات عظیم و محسوس نمیشوند و گاها تغییراتی ریز در تمام کنندهها، کارهای دفاعی یا اضافه شدن خط سلامتی بیشتر را به وجود میآورند.
در بین خط داستانی RYSE، تعدادی مسابقه و مبارزه با رییسها وجود دارد که البته این چالشها خسته کننده و مبارزه با رییسها کاری آسان است و در اصل این دو بخش هرگز شما را به چالشی عمیق نخواهند کشید. البته اگر درجه سختی بالا را انتخاب کنید بازی به مراتب برای شما جذابتر خواهد شد و به زیبایی بازی کمک شایانی خواهد کرد، در غیر این صورت با یک بازی بسیار خطی و بدون چالش طرف هستید. یکی از بخشهای جالب گیمپلی RYSE، آرایشهای نظامی در مقابل ارتش دشمن یا کمانداران آنها است. هنگامی که شما نقش فرماندار را بازی میکنید، باید این آرایش را حفظ کرده تا افراد را به سلامت به دروازه دشمن برسانید. در شرایطی خاص، هنگامی که دستور بدهید گروه کنار یکدیگر با آرایشی خاص سپرهای خود را روی خود میگیرند و قدم به قدم به جلو حرکت میکنند. در صورت نیاز نیز با هدف گیری شما، همگی نیزههای خود را به سمت دشمن پرتاب میکنند و به سرعت به آرایش دفاعی خود بازمیگردند. بخش چند نفره نیز چندان تنوع فراوانی ندارد. شما و دوستانتان در نقش گلادیاتورهایی قرار میگیرید که در میدان نبرد معروف کلسوس به مبارزه میپردازید و باید طی مراحل مختلف جلوی موج دشمنان ایستادگی کنید. البته این میدان نبرد شکلی مدرن به خود گرفته و تغییر شکل میدهد. به طوری که گاه ممکن است به حالت یک جنگل درآید یا به یک زمین خاکی و خونین تبدیل شود.
بهترین و مثبتترین بخش RYSE گرافیک آن است. اگر بگوییم که کرایتک این بازی را صرفا در جهت نمایش قدرت موتور بازیسازی خود ساخته، حرف بیراهی نیست. کرایتک توسط آخرین نسخه موتور بازیسازی خود، کرایانجین ۳، توانست در تکتک جزییات این بازی چشمان ما را به آن خیره کند. در نسخه ایکسباکس وان با اینکه بازی بر روی رزولوشن ۹۰۰p اجرا میشود، اما جزییات و بافتها به قدری عالی هستند که ۱۰۸۰ نبودن آن را احساس نخواهید کرد. همچنین با اینکه تعداد شخصیتهای بازی کم است، اما هر کدام دارای طراحی منحصر به فرد و با جزییات بالا هستند. هرچند بازی از مشکلات انیمیشنها و افت فریم رنج میبرد اما با گرافیک خیره کننده این بازی، این مسایل به چشمتان نخواهد آمد. شخصیت ماریوس ابتدا از ۱۵۰ هزار عدد چند ضلعی تشکیل شده بود که کرایتک برای عملکرد بهتر بازی این تعداد را به ۸۵ هزار عدد رساند. با این حال میتوان این شخصیت را جزو طبیعیترین کاراکترهای ساخته شده در دنیای گیم دانست. محیطها و معماری بازی با جزییات عالی کار شدهاند و اتمسفر در برخی مناطق شما را جذب خود میکند. به طور مثال در یکی از مراحل بازی، شما وارد قلمرو بربرها خواهید شد. در این مکان محیط بسیار تاریک، خونین و مهآلود است که در جایجای آن شعلههای آتش سوسو میزند. اینجا است که آرزو میکردید کرایتک استفاده بهتری از این مکان میکرد. در کل میتوان بخش گرافیک را چه از نظر فنی و چه از نظر بصری بهترین قسمت بازی دانست.
بخش صداگذاری در حد متوسطی قرار دارد. صدای شمشیر و خون به خوبی در گوشهایتان نجوا میکند و البته ماریوس با صداپیشگی جان هاپکینز به یک اسپارتان تاثیرگذار تبدیل شده است. هرچند که چهره او به یک جنگجوی خشن شباهتی ندارد، اما صداگذاری او تاثیر مثبتی در روند بازی و نبردها گذاشته است. بعضی از شخصیتهای دیگر شما را از گوش دادن به حرفهایشان خسته میکنند و به غلظت صدای ماریوس کار نشدهاند. موسیقی بازی نیز یکی دیگر از معدود بخشهای خوب بازی است و آن حس باشکوه انتقام و خون را به خوبی القا میکند. اگر بخواهیم به جمعبندی بازی بپردازیم، RYSE به دو بخش تقسیم میشود؛ یکی گرافیک خیره کننده و دیگری گیمپلی تکراری و داستان سطحی. این اثر با گرافیک فنی و بصری عالی خود توانست معنای نسل جدید را به خوبی شرح دهد، اما نداشتن تجربه کافی شرکت کرایتک در ساخت یک بازی اکشن/هک اند اسلش و فقدان یک داستان سرای خوب، RYSE: Son of Rome را تبدیل به یک بازی کاملا متوسط کرده است. تهیه شده در زومجیچگونه زومجی یک بازی را بررسی میکند؟
RYSE: Son of Rome
نقاط قوت
- گرافیک خیره کننده
- موسیقی قابل قبول
نقاط ضعف
- داستان سطحی
- مدت زمان کوتاه گیمپلی
- صداگذاری نسبتا ضعیف
- بخش چند نفره کم تنوع
نظرات