بررسی بازی Nier: Automata
گاهی پس از تمام کردن یک بازی یا نگاه کردن یک فیلم تا مدتها درگیر این سوال میشوم که چطور خالق این اثر، توانسته آن را چنین خارقالعاده و عالی خلق کند و پس از تمام کردن بازی Nier: Automata هم این سوال در ذهنم ایجاد شده است. ساخته جدید استودیو پلاتینیوم گیمز آنقدر عالی و لذتبخش است که واقعا نمیتوان پس از بلند شدن از پای بازی، دلتنگ دنیای عالی و درگیرکننده آن نشد. Nier: Automata همان چیزی است که از یک بازی ویدیویی انتظار میرود و این اثر برای شخص من یادآور بازیهای دوران پلیاستیشن 1 و 2 بود که ساعتها بدون آنکه ذرهای خسته شویم، پای تجربه بازیها مینشستیم و با اینکه خبری از گرافیکهای فوقالعاده نبود، اما از تمامی ساعاتی که صرف بازی میکردیم، لذتی خاص میبردیم.
راستش را بخواهید خیلی طرفدار بازیهای ژاپنی نیستم. اما از طرفی هم در چند وقت اخیر آنقدر بازیهای سطحی و معمولی صرفا با ظاهری زیبا و باطنی پوچ تجربه کرده بودم که پس از شروع کردن Nier: Automata، دیگر نتوانستم بیخیال تجربه کردن آن شوم. برای اینکه عاشق و شیفته این بازی شوید، لازم نیست زمان زیادی را صرف بازی کنید. همان مرحله و بخش آغازین بازی با آن صحنههای اکشن فوقالعاده و نبرد با آن دشمنان عظیمجثه کافی است تا متوجه این موضوع شوید که Nier: Automata یک بازی سراسر هیجان است که اگر آن را تا پایان ادامه ندهید، اشتباه بزرگی مرتکب شدهاید.
با اینکه ایده استفاده از زوایای مختلف در بازی واقعا عالی است، اما گاهی شاهد زاویه بد دوربین در صحنهها هستیم که ممکن است حتی باعث از دید خارج شدن دشمنان و مرگ شما شود
میتوان به رسم بررسیهای همیشگی کار را از توضیح دادن در مورد داستان بازی آغاز کرد و از تلاش سازندگان برای روایت داستانی فلسفی و عمیق با محوریت اندرویدها و ماشینها در دنیایی آخرالزمانی نوشت که دنباله داستان نسخه قبلی بازی است. اما واقعیت این است که در Nier: Automata داستان همیشه در درجه اهمیت پایینتری نسبت به گیمپلی قرار میگیرد. اشتباه نکنید؛ منظورم این نیست که بازی داستان بدی دارد یا اینکه داستان ارزش اهمیت قائلشدن را ندارد، منظورم این است که اصلیترین نقطه قوت بازی و چیزی که شما را جذب آن کرده و باعث میشود که با علاقه بازی را تا پایان ادامه دهید، گیمپلی بسیار عمیق و لذتبخش بازی است و در این بین داستان هم نقش خود را به خوبی ایفا میکند و با اینکه شاید ضعفهایی جزئی در روایت، مخصوصا برای افرادی که نسخه قبلی را تجربه نکردهاند، داشته باشد، اما در این حد خوب ظاهر میشود که به عنوان یک نیروی محرک عمل کرده و تا پایان مهم باقی بماند. همچنین شخصیتپردازی شخصیتهای بازی نیز عالی است و این هم نقطه مثبت دیگری برای داستان بازی به حساب میآید.
اما اصلیترین ویژگی مثبت بازی Nier: Automata، گیمپلی و روند سریع و هیجانانگیز آن است. بسیاری از بازیهای روز هستند که حتی هیجانانگیزترین مبارزههای آنها نیز شدیدا کسلکننده و حوصلهسربر است. اما Nier: Automata از این حیث کاملا در نقطه تضاد با این بازیها قرار میگیرد و حتی راه رفتن ساده و کشتن چند دشمن معمولی هم در بازی بسیار جذاب و هیجانانگیز است. دلایل زیادی دست به دست هم دادهاند تا چنین هیجانی در بازی به صورت مستمر وجود داشته باشد، اما قطعا مهمترین دلیل برای این موضوع، کارگردانی صحیح بازی است. سازندگان به خوبی میدانند که مبارزهها را باید در کدام لحظه از بازی قرار دهند، کجا شما را به گشت و گذاری در دنیای زیبای بازی ببرند و اجازه بدهند صرفا از دیدن مناظر بازی لذت ببرید و کجا باید نبرد با باس فایتهای فوقالعاده عالی بازی را پیشرویتان قرار داده و شما را وارد چالشی سخت و نفسگیر کنند. تمامی این تصمیمات درست دست به دست هم دادهاند تا ریتم بازی همواره هیجانانگیز باقی بماند و هرگز این حس به سراغتان نیاید که بخواهید سریعتر از این قسمت رد شده و بتوانید ادامه بازی را تجربه کنید.
اما در کنار کارگردانی عالی، عوامل دیگری نیز در موفق بودن گیمپلی بازی نقش دارند. یکی از این عوامل وجود تنوع بسیار بالا در همه زمینههای بازی است. شما در طول تجربه Nier: Automata به انواع و اقسام سلاحها دسترسی خواهید داشت و میتوانید به شیوههای خلاقانهای از قابلیتهای ویژهای نیز بهره ببرید. علاوه بر این، چنین تنوعی در مورد ماموریتها و دشمنان بازی نیز دیده میشود و قضیه وقتی جالبتر میشود که بدانید هریک از دشمنان بازی، شیوه مبارزهای خاص خود را میطلبند و برای مثال برخی از آنها را باید از دور با استفاده از گلولههای ربات همراهتان هدف قرار دهید و به دیگری با استفاده از سلاح سردتان ضربه وارد کنید. این قضیه در مورد باسهای بازی نیز صدق میکند؛ باسهایی که واقعا مبارزه با تک تک آنها نفسگیر و شدیدا هیجانانگیز است. برخی از باسهای بازی از حیث ابعادی بسیار عظیمجثه بوده و برخی از آنها در ظاهر خیلی خطرناک به نظر نمیرسند، اما مبارزه با همه آنها چالش خاص خودش را داشته و بازی در این نبردها کاری میکند که مجبور شوید از تمام داشتهها و مهارتهایتان استفاده کنید. همچنین Nier: Automata یک بازی طولانی و بسیار پرمحتوا به حساب میآید و این توانایی را دارد که شما را برای مدتهای طولانی سرگرم کند. علاوه بر این بازی ارزش تکرار بالایی نیز مانند آثار کلاسیک دارد و اصلا لذتی که از بازی میبرید خود کافی است که بلافاصله پس از تمام کردن آن، دوباره بازی را آغاز کنید و باز هم به همان میزان لذت ببرید!
تنوع در تمام جنبههای بازی از ماموریتها و آیتمها گرفته تا محیطهای بازی دیده میشود و این واقعا عالی است
یکی دیگر از مواردی که واقعا در طول تجربه بازی از آن لذت بردم، وجود زوایای دوربین مختلف در بازی و تغییر کاملا به جای آنها در طول مراحل است. با اینکه در اکثر اوقات بازی را به شکل یک اثر سهبعدی سومشخص تجربه میکنید، اما گاهی در حین حرکت در محیط یا در زمان مبارزه با باسها و دشمنان، زاویه دوربین به دو بعدی و حتی ایزومتریک تبدیل میشود. این قضیه جدا از اینکه تنوع خوبی در گیمپلی بازی ایجاد کرده، از حیث بصری نیز کمک شایانی به زیباتر شدن Nier: Automata کرده است. منظورم این است که سازندگان زمانی از دوربین دوبعدی استفاده میکنند که دوربین سهبعدی از نشان دادن عظمت محیط یا دشمن عاجز است و این تغییر هوشمندانه، نه تنها باعث گستردهتر شدن دید که باعث بیشتر دیده شدن زیباییهای بازی نیز میشود. البته تا به اینجا تماما از بازی تعریف کردهایم و حال زمان آن رسیده که به اولین مشکل Nier: Automata هم اشاره کنیم. با اینکه ایده تغییر زاویه دوربین تاثیر مثبتی در مجموع روی بازی گذاشته و معمولا هم در زمان درست صورت میگیرد، اما این قضیه کاملا هم بینقص نیست. برای مثال به شخصه چند بار در طول بازی به دلیل همین تغییر زاویه بد دوربین و از دید خارج شدن دشمن یا باس، کشته شدم. درست است که این موضوع خیلی در بازی رخ نمیدهد، اما به هر حال گاهی به تجربهتان از بازی ضربه میزند.
تا به اینجا به حد کافی به گیمپلی بازی پرداختیم و حال زمان آن رسیده که کمی سراغ دیگر بخشهای Nier: Automata برویم. یکی از مواردی که به خاطر آن باید سازندگان بازی را تحسین کرد، طراحیهای عالی بازی است. این قضیه در مورد اجزای مختلف بازی از شخصیتها گرفته تا محیطها و آیتمها دیده میشود. چه شخصیتهای اصلی بازی از جمله 2B و 9S و چه دشمنان و باسها و کاراکترهای دیگر، طراحی بسیار زیبا و پرجزییاتی دارند و مشخص است که سازندگان در خلق آنها، وسواس زیادی به خرج دادهاند. موردی که باعث حتی زیباتر شدن شخصیتها میشود طراحی عالی آیتمها و سلاحها است. همانطور که اشاره کردیم در بازی میتوانید انواع و اقسام سلاحها از شمشیر گرفته تا نیزه و موارد مشابه را خریداری کرده یا به دست بیاورید و هریک از این تجهیزات، ظاهر خاص و منحصربهفرد خود را دارند.
ضعف در زاویه دوربین، تنها مشکل موجود در بازی Nier: Automata نیست. مساله بعدی به یک سری ایرادات فنی در بازی مربوط میشود. با اینکه Nier: Automata از حیث هنری واقعا زیبا و چشمنواز است، اما از نظر فنی آنچنان هم بازی زیبایی نیست. برای مثال وقتی از نزدیک به بافتها نگاه کنید، متوجه کیفیت نسبتا پایین آنها خواهید شد. اما این چیزی نیست که بتوان آن را مشکلی برای بازی دانست؛ چرا که زیباییهای هنری بازی این ضعف را پوشش میدهند. اما مشکل اصلی، در زمینه افت فریم و وجود یک سری باگها (حداقل در نسخه پیسی بازی) است. افت فریم مخصوصا در محیطهای بسیار شلوغ، در بازی مشهود است و از آنجایی که Nier: Automata یک بازی سریع بوده و بخشی از هیجانش را مدیون این سرعت بالا است، این قضیه کمی تو ذوق میزند. در زمینه باگ هم با اینکه مشکل به اندازه افت فریم مشهود نیست، اما مخصوصا در زمینه انیمیشنها مشکلاتی دیده میشود و گاهی شاهد فرو رفتن شخصیتها در اجزای محیطی و مشکلات اینچنینی هستیم.
اما یکی دیگر از بخشهایی که بازی در آن واقعا عالی عمل میکند، بخش صوتی است. موسیقیهایی که در طول بازی پخش میشوند اکثرا حال و هوایی شرقی دارند و بسته به کاری که انجام میدهید، ریتم خاصی دارند. برای مثال در حین درگیریها موسیقیهایی با ریتم تند پخش میشود و زمانی که در حال راه رفتن در محیط هستید، موسیقیهای آرامتری به گوش میرسند. اما مسالهای که اهمیت دارد، این است که تمامی این موسیقیها واقعا زیبا و گوشنواز هستند. مخصوصا موسیقیهای تند بازی که در حین باس فایتها پخش میشوند، باعث شدهاند تا این نبردها بیش از پیش هیجانانگیزتر شوند و در کل موسیقی اهرمی در اختیار بازی است که کمک شایانی به خلق اتمسفری ناب در Nier: Automata کرده است و حتی تاثیر زیادی در القای حس آخرالزمانی بازی نیز دارد. صداگذاریهای بازی نیز دقیقا به همین اندازه عالی هستند و صدای حاصل از برخورد سلاحها به دشمن یا صدای شخصیتها به خوبی و بهترین شکل ممکن در بازی تعبیه شده است.
در مجموع، Nier: Automata از آن دست بازیهایی است که تجربه آن برای هر گیمری میتواند سرگرمکننده باشد. اصلا مهم نیست که طرفدار بازیهای ژاپنی هستید یا از آنها نفرت دارید، Nier: Automata بازیای است که فقط با بازی کردن اولین بخش آن عاشقش خواهید شد و پس از آن دیگر قادر نخواهید بود از بازی دل بکنید. درست است که در طول متن به یک سری مشکلات در بازی اشاره کردیم، اما واقعا این مشکلات را میتوان به دلیل ویژگیهای بسیار مثبت بازی نادیده گرفت و مطمئن باشید که Nier: Automata آنقدر گیرا و عالی هست که بتوانید مواردی مثل افت فریم یا زاویه بد دوربین را هم تحمل کنید.
Nier: Automata
نقاط قوت
- گیمپلی سریع و هیجانانگیز
- شخصیتپردازی خوب کاراکترها
- تنوع بالا در محیطها، آیتمها و ماموریتهای بازی
- طولانی بودن گیمپلی و داشتن ارزش تکرار بالا
- گرافیک هنری بسیار زیبا و چشمنواز
- موسیقیهای شنیدنی و مطابق با حس و حال بازی
- اتمسفر ناب
- صداگذاریهای عالی
نقاط ضعف
- افت فریم در برخی قسمتها و وجود یک سری باگها
- مشکلاتی در زاویه دوربین
- کیفیت نسبتا پایین بافتها