بازار بازی های کلکسیونی و نگرانیهای پیش روی آن
روزهایی بود که مجموعهداران برای خرید کارتهای بیسبال کلکسیونی، سکههای قدیمی و ارزشمند و کمیکبوکهای کمیاب پرداختهای معقولی انجام میدادند، ولی این روزها پرداخت مبالغ میلیون دلاری به یک اتفاق طبیعی در دنیای کلکسیونرها تبدیل شده و بازارهای قبلی در این زمینه به مرحلهای از اشباع رسیدهاند که کلکسیونرها هدف جدیدی را دنبال میکنند: بازیهای ویدیویی قدیمی.
در سالهای اخیر علاقه به خریداری بازیهای قدیمی آکبند بهشدت بیشتر از قبل شده و شرکتهای جدیدی هم در این زمینه فعال شدهاند. دراینمیان داغترین سرمایهگذاریها معمولاً در مورد بازیهای کنسول NES محصول نینتندو صورت میگیرد؛ کنسولی که باعث معروف شدن بعضی از محبوبترین شخصیتهای دنیای بازی در دههی ۱۹۸۰ شد، مثل ماریو (Mario)، لینک (Link) و مگامن (Mega Man).
کلکسیونرها هر روز بهدنبال آثار گرانبهای بیشتری از NES هستند، از جمله کلکسیونری بهنام دونالد براک جونیور که سایت Columbia Comics را میگرداند و از ماه مارس سال گذشته یعنی در کمتر از یک سال، حدود ۵۰ هزار دلار خرج خرید بازیهای ویدیویی کمیاب کرده است. یکی از آثار مجموعهی او هم اثری متعلق به NES بود که آن را بهطور بستهبندیشده به قیمت ۱۵۰۰ دلار خریداری کرد و مدتی بعد پس از دریافت درجهبندی کیفی توسط یکی از شرکتهای حاضر در بازار کلکسیونرها، همین بازی را با قیمتی بیش از ۱۲۰۰۰ دلار فروخت.
البته این قیمتها در مقایسه با بالاترین مبالغ این بازار چیز زیادی محسوب نمیشوند. برای مثال دندانپزشکی بهنام اریک نایرمن که پیش از این در زمینهی جمعآوری کارتهای کلکسیونی ورزشی فعالیت میکرد، در ماه سپتامبر سال گذشته یک میلیون دلار خرج خرید تعدادی بازی ویدیویی کرد و پیش از آن هم اخباری منتشر شده بود مبنی بر پرداخت بیش از ۱۰۰ هزار دلار بابت یک نسخهی کمیاب از بازی Super Mario Bros و همینطور ۷۵ هزار دلار برای کارتریجی از اولین نسخهی مگامن. یا یکی دیگر از بازیهای NES بهنام Nintendo World Championships که تنها ۲۶ نمونه از کارتریج طلایی آن در بازار پخش شده است و بهگفتهی کلکسیونرها، قیمتی ۶ رقمی (بالای ۱۰۰ هزار دلار) دارد.
اریک نایرمن، دندانپزشک کلکسیونر
جاش هامبلین، رئیس فروشگاه SideQuest Games در پورتلند از جمله افرادی است که در زمینهی تهیهی کلکسیون به مردم مشاوره میدهد. او میگوید:
بازار بهشکلی شده است که نمیتوانید زیاد در آن خرج کنید، چرا که قیمتها بهصورت لحظهای و با سرعت در حال افزایش هستند.
بعضی از مجموعهداران از اوجگیری بازار بازیهای کلکسیونی خوشحال هستند و عقیده دارند که بازیهای ویدیویی بهعنوان گونهای از هنر، لیاقت این را دارند که بیشازپیش شناخته شوند. بااینحال گروه دیگری هم هستند که این قیمتها را بیش از حد نجومی و اغراقآمیز میدانند و هرچند خود این افراد هم بازیهای کلکسیونی ارزشمندی دارند که قیمت آنها افزایش پیدا کرده است، ولی این افزایش قیمتهای بیرویه را خیلی جالب نمیدانند و نگرانیهایی در این زمینه دارند. از جمله ریچارد لیهان، یکی از مؤسسان شرکت Stropheus واقع در نیویورک که در زمینهی سرویسهای هنری فعالیت میکند و در این زمینه میگوید:
این روزها بههمریختگی زیادی را در قیمت اجناس کلکسیونی شاهد هستیم، چه در بازارهای قانونی و چه غیرقانونی. اوضاع طوری شده است که همه دوست دارند وارد این بازارها شوند و سهمی در آن داشته باشند.
اجناس کلکسیونی وقتی ترکیبی از اهمیت و کمیاب بودن را داشته باشند، با بالاترین قیمتها مواجه میشوند. مثلاً در بازار کمیکها، شاید شمارهی اول Action Comics بهترین نمونه باشد. این نسخهی قدیمی محصول دی سی کامیکس با اولین حضور شخصیت سوپرمن روی جلد خود همراه بود و بههمین دلیل ارزش زیادی برای مجموعهدارها دارد و البته تعداد اندک نسخههای باقیمانده از آن که به ۱۰۰ عدد میرسد، باعث شده است یک نسخهی باکیفیت از این کمیک ۳.۲ میلیون دلار قیمت داشته باشد. این افزایش قیمتها در حدی است که مثلاً نسخهای از همین کمیک در سال ۱۹۹۲ توسط نیکلاس کیج به قیمت ۸۲۵۰۰ دلار فروخته شد، همین نسخه در سال ۱۹۹۷ به قیمت ۱۵۰ هزار دلار فروش رفت و قیمت آن در سال ۲۰۱۱ به ۲.۲ میلیون دلار رسید.
کارتریج طلایی و کمیاب Nintendo World Championships
همین افزایش قیمتها هم باعث شده است کلکسیونرهای بازی با ذوق و شوق منتظر بالاتر رفتن قیمتها باشند و هرچند این اتفاق در حال رخ دادن است، ولی هنوز تا رسیدن به بازارهایی مثل کمیکهای ارزشمند فاصلهی زیادی داریم. حراجی هریتج این روزها بهسراغ بازیهای ویدیویی هم رفته است، کاری که حراجیهای معروفی مثل ساتبیز و کریستیز هنوز انجام دادهاند. ولری مکلکی از ناظران بخش بازیهای این حراجی میگوید:
بازیهای کلکسیونی در حال حاضر شرایطی دارد که میتوان راحتتر از سایر بخشها وارد آن شد و بههمین دلیل خیلیها آن را برای ورود به دنیای کلکسیونها انتخاب میکنند.
افزایش قیمتها حتی تعجب بعضی از کلکسیونرهای سابقهدار دنیای بازی را نیز به همراه داشته است؛ افرادی که در این سالها کمیابترین بازیهای NES مثل Color a Dinosaur (اثری برای کودکان پیشدبستانی) را هم به مجموعهی خود اضافه کردهاند. هامبلین بهعنوان کسی که کلکسیون بازی بزرگی دارد از این میگوید که روزگاری بود که او تنها ۱۰۰۰ دلار بابت یک کارتریج آکبند از بازی Teenage Mutant Ninja Turtles پرداخت میکرد و بابت این قضیه ذوقزده میشد، ولی الآن کار به جایی رسیده است که دیگر خبری از این قیمتها نیست و افرادی به فروشگاه او سر میزنند که تنها میخواهند آرشیو بازیهای کلکسیونی خود را کامل کنند، بدون اینکه شناخت کاملی از صنعت بازی داشته باشند:
آنها به اینجا میآیند تا فقط بازیهای بستهبندیشده و آکبند را بخرند و کاری به کمیاب بودن آنها ندارند، بهطوریکه گاهیاوقات خود من مجبور میشوم به این افراد بگویم فلان بازی خیلی هم کمیاب نیست و بهتر است آن را برای مجموعهی خود نخرید.
مثلاً بازیای مثل Super Mario Bros که حدود ۳۵ سال از عرضهی آن میگذرد، در صورتیکه کارتریج آن ویژگی خاصی نداشته باشد انتخاب خیلی مناسبی برای قرارگیری در کلکسیون محسوب نمیشود؛ اثری که بیش از ۴۰ میلیون عدد از آن فروخته شده است و حتی اولین حضور ماریو در صنعت بازی هم در این بازی اتفاق نیفتاده است و پیش از آن در Donkey Kong شاهد حضور این شخصیت بودیم. بااینحال بعضیها حتی نسخههای نهچندان تمیز و باکیفیت این بازی را هم با قیمتهای بالا خرید و فروش میکنند.
جاش هامبلین در فروشگاه خود، SideQuest Games
قیمتها در بازار بازیهای کلکسیونی روزبهروز بیشتر میشود و این روزها گاهی به بالای ۱۰۰ هزار دلار میرسد
بااینحال دستورالعملی که مدتی قبل منتشر شد و از ارزشمند بودن بازیهای جعبهسیاه (Black Box) میگفت، خیلیها را تشویق به خرید نسخههای اولیهی Super Mario Bros کرده است (بازیهای جعبهسیاه آثاری بودند که نینتندو در اوایل کار NES آنها را با طرح جلدهایی متفاوت و پیکسلی و پسزمینهی سیاهرنگ عرضه میکرد و شامل ۳۰ بازی میشدند). این دستورالعمل سال گذشته توسط شرکت واتا گیمز (Wata Games) ارائه شد؛ شرکتی که بهطور تخصصی در ارتباط با بازیهای کلکسیونی و ردهبندی آنها فعال است و بازیهای کمیاب را باتوجهبه کیفیت جعبه، کارتریج و راهنمای آنها رتبهبندی میکند. این بازیها سپس درون قابی قرار میگیرند تا از خرابی و خاک خوردن دور بمانند و کیفیت آنها حفظ شود. شان سرمیک که مقالاتی در زمینهی حراجیها و فروش اجناس آنتیک و قدیمی نوشته است، در این ارتباط میگوید:
بازار در حال وارد شدن به مرحلهی جدیدی از آشفتگی و هرجومرج است و خیلی از افرادی که وارد آن میشوند، تنها به دیدن دلارهای بیشتر علاقه دارند.
در فوریه سال گذشته بود که حارجی هریتج نسخهای از Super Mario Bros را با قیمتی بیش از ۱۰۰ هزار دلار یا بهطور دقیقتر ۱۰۰،۱۵۰ دلار به پنج کلکسیونر بازی فروخت که با همکاری یکدیگر هزینهی خرید آن را تأمین کرده بودند؛ نسخهای که از آن بهعنوان تنها نسخهی اولیهی موجود در بازار یاد میشود که هنوز باز نشده و نشان مخصوص آن دست نخورده باقیمانده است. این حراجی همچنین اعلام کرد که واتا گیمز امتیاز ۹.۴ از ۱۰ را به این نسخه داده است، یعنی امتیازی تقریباً در حد کامل.
بستهبندیهای مخصوص واتا گیمز
ولی از آن زمان پرسشهای اخلاقی برای بعضی از مجموعهداران ایجاد شده است و آنها بیشازپیش نگران بههم خوردن تعادل قیمتها در بازار هستند. این افراد از نفوذ بیش از حد شرکتهایی مثل واتا گیمز در این بازار نگران هستند، مخصوصاً وقتی این قضیه را متوجه میشوند که دو نفر از پنج خریدار بازی از اعضای واتا گیمز بودهاند و یکی از مالکان قبلی این نسخه از بازی هم جزو هیئت مشاوران این شرکت بوده است و البته یکی دیگر از خریداران آن یعنی جیم هالپرین هم از مؤسسان و اعضای کلیدی حراجی هریتج محسوب میشود. یعنی این نسخه از سوپر ماریو که با این قیمت نجومی فروخته شده، بین افرادی دست به دست شده است که اکثر آنها در خود واتا گیمز و هریتج حضور داشتهاند و این قضیه میتواند نشانی از مافیایی شدن این بازار باشد.
البته دنیز کان، رئیس واتا گیمز این قضیه را رد میکند و از این میگوید که کارکنان واتا گیمز حق ندارند بازیهای خود را برای ردهبندی و امتیازگیری بابت فروش بهتر ازطریق این شرکت به آن بسپارند و بعضی از ناظران و شرکتکنندگان در این حراج هم از قانونی بودن فروش این نسخه از سوپر ماریو میگویند و حضور دستهای پشتپرده را در این زمینه رد میکنند. هالپرین هم در این زمینه میگوید:
ما فکر میکردیم عمومی کردن این قضیه و اعلام همگانی آن میتواند به سود دنیای کلکسیونرهای بازی باشد. ارزش این بازی واقعاً بالا است و تصور نمیکنیم که این پول را بیدلیل پرداخت کردهایم.
شاید بتوان شرکتهایی مثل واتا گیمز و هریتج را دلالهایی دانست که از ارزشمندتر شدن بازار خرید و فروش بازیهای قدیمی بیشترین سود را میکنند. همکاری این روزهای دو شرکت هم باعث شده است واتا گیمز خیلی سریع به رقیبی قدرتمند برای شرکتی مثل Video Game Authority تبدیل شود که از ۱۵ سال قبل در زمینهی ردهبندی بازیهای کلکسیونی فعال بوده است.
بعد از فروش نسخهی ۱۰۰ هزار دلاری سوپر ماریو، حراجی هریتج ۲۹ نسخهی دیگر از این بازی را هم فروخته است که قیمتهایی بین ۷۹ تا ۱۹۲۰۰ دلار داشتهاند. همچنین آنها صدها بازی دیگر را در طول یک سال گذشته به فروش رساندهاند که توسط واتا گیمز ردهبندی شده بودند، از جمله ۱۳ بازی با قیمتهایی بیش از ۱۰ هزار دلار.
این حراجی ۲۰٪ از قیمت فروش هر بازی را برای خود برمیدارد و همین قضیه باعث شده است به گزارش شرکت آماری IBISWorld، حراجی هریتج در سال گذشته به درآمدی ۵۰۰ میلیون دلاری ازطریق فروش بازیها دست پیدا کند. از طرف دیگر هم هیاهوی ایجاد شده بابت این حراجها و قیمتهای حیرتانگیز بازیهایی مثل سوپر ماریو باعث شده است هجوم کلکسیونرها به واتا گیمز بیشازپیش شود و خیلیها برای ارزشگذاری بازیهای قدیمی خود به این شرکت مراجعه کنند. مسئولان واتا گیمز هم تبلیغات خوبی در این زمینه انجام میدهند و بیشتر از همه روی جذب کلکسیونرهای کمیکبوک بهسمت بازار بازیهای ویدیویی سرمایهگذاری میکنند، از جمله با حضور در مراسم و گردهماییهای مخصوص کمیکبازها و تبلیغ در این مراکز.
بازی Contra Force با قیمت ۷۰۰۰ دلار، یکی از آثار گرانبهای فروشگاه SideQuest Games
کسی مثل سرمیک که در این زمینه فعالیت زیادی دارد، حضور شرکتهایی مانند واتا گیمز را باعث اطمینان بیشتر کلکسیونرها به این بازار میداند، ولی از طرف دیگر بازار هنوز به آن درجه از ثبات نرسیده است که بتوان بهراحتی هر قیمتی را برای بازیهای درجهبندیشده توسط واتا گیمز پرداخت کرد و از آیندهی آن مطمئن بود.
وابسته بودن بعضی از خریداران و فروشندگان بازیهای کلکسیونی به شرکتهای واتا گیمز و هریتج باعث شده است حال و هوایی مافیایی در این بازار شکل بگیرد
همچنین باید این قضیه را در نظر گرفت که هر بازاری که با رشدی ناگهانی و برقآسا همراه میشود، احتمال فروپاشی و مشکلات بعدی را هم دارد. مثل ماجرایی تحت عنوان جنون گل لاله (Tulip Mania) که در قرن هفدهم در کشور هلند رخ داد و قیمت پیاز گل لاله که بهطرز عجیبی بالا رفته و باعث جذب سرمایهگذاران زیادی شده بود، ناگهان سقوط کرد و خیلیها را به مرز ورشکستگی کشاند. یا حباب دات-کام (Dot-Com Bubble) که از سال ۱۹۹۴ آغاز شد و درحالیکه ارزش بازارهای بورس سهام کشورهای صنعتی با سرعت در حال بالا رفتن بود، درنهایت در سال ۲۰۰۰ به اوج خود رسید و پس از آن با شیبی سریع بهسمت پایین حرکت کرد و به شکست اقتصادی خیلی از شرکتهای تازهتأسیس در زمینهی اینترنت رسید. چنین اتفاقاتی باعث میشود عدهای با شک و تردید به افزایش قیمتهای نجومی در بازار کلکسیون بازی های ویدیویی نگاه کنند و منتظر رسیدن این بازار به حد نهایی و سپس کاهش قیمتها باشند؛ مخصوصاْ زمانیکه دیگر نسل خریداران و فروشندگان این بازیها تغییر پیدا میکند و فاکتور مهمی بهنام نوستالژی کمکم از بین میرود و همین قضیه ممکن است به کاهش قیمت بازیهای قدیمی منجر شود.
البته ریچارد لچه، یکی از بزرگترین کلکسیونرهای بازی که درکنار آن به خرید و فروش سکههای قدیمی و کمیاب هم میپردازد، نظر دیگری دارد. او که مهمترین نقش را در شکلگیری گروه خریداران نسخهی گرانقیمت سوپر ماریو داشت، از این میگوید که محبوبیت این شخصیت هرگز از بین نمیرود و ماریو یکی از نمادهای بزرگ فرهنگ عامه محسوب میشود و همیشه طرفداران خود را خواهد داشت:
از دید من بازیهایی مثل Super Mario Bros و آثاری هنری هستند که حتی اهمیتی بهمراتب بیشتر از اثری چون تابلوی «مونالیزا» دارند.
بد نیست بدانید آقای لچه مدتی قبل قصد فروش یکی از منحصربفردترین نسخههای Super Mario Bros را داشت، آن هم با قیمت یک میلیون دلار! رقمی که البته آنقدر بالا بود که هیچکسی حاضر به پرداخت پول برای آن نشد.
از طرف دیگر افرادی مثل دونالد براک هم هستند که از زاویهی دیگری به این قضیه نگاه میکنند. این کلکسیونر کمیک و بازی از مردم میخواهد قبل از حرکت بهسمت بازار بازیهای کلکسیونی، کمی بیشتر با این صنعت آشنا شوند و به شناخت خوبی برسند و سپس بهسراغ این کار بروند، و البته این را بدانند که شرکتهایی مثل هریتج و واتا گیمز به خاطر سود بالای خود به تبلیغ در این زمینه میپردازند و مشتریان را بیخود و بیجهت بابت حضور در این بازار هیجانزده میکنند:
این شغل آنها است و این شرکتها وظیفهی خود میدانند که بازار بازیهای کلکسیونی را همیشه داغ نگه دارند و مطمئن باشند که تب و تاب آن همواره در اوج باقی بماند، چرا که این بازار برای آنها حکم یک دستگاه چاپ پول عظیم را دارد.
آنتونیو مونتیرو، یکی از رکورداران در زمینهی کلکسیون بازیهای ویدیویی
در هر حال باید صبر کرد و دید که این بازار نوپا و جدید (در مقایسه با سایر بازارهای کلکسیونی) چه آیندهای در پیش دارد و همچنان با قدرت به جلو میرود یا در نقطهای متوقف میشود و سقوط میکند؛ بازاری که در کشور ما ایران به دلایل مختلف جایگاه خاصی ندارد و برخلاف کلکسیونهای نقاشی، مجسمه و... که در حراجیهای ایران با قیمتهای بالایی خرید و فروش میشوند، کسی به بازیهای ویدیویی به چشم آثاری ارزشمند نگاه نمیکند. نظر شما همراهان زومجی در این ارتباط چیست؟ جمعآوری چنین کلکسیونهایی را تفریحی مناسب میدانید یا به عقیدهی شما کاری بیهوده است و حتی در صورت در اختیار داشتن بودجهی کافی هم نباید بهسراغ آن رفت؟