آرشیو: No One Lives Forever؛ جاسوسی فراموشنشدنی با کیت آرچر
به قسمت نهم از سری مقالات آرشیو رفتیم و به رسم قسمتهای فرد، بازهم از یک بازی قدیمی خواهیم نوشت؛ بازی که اولین اثر در سبک شوتر اولشخص است که در این سری مقالات به آن میپردازیم و صد البته اثری است که احتمالا خیلی از شماها هم با آن و دنیای متفاوتش در بین بازیهای شوتر آن زمان خاطرات زیادی دارید. بله منظورم مجموعه No One Lives Forever یا همان NOLF خودمان است که در ادامه مقاله هم به همین شکل مخفف از آن اسم خواهیم برد؛ مجموعه بازیهای شوتری که شخصیتی دوستداشتنی، گیمپلی بسیار غنی و کامل و همینطور روایتی با ترکیب عالی طنز و جدی بودن داشتند و جدا از اینکه در زمان خودشان کمک زیادی به احیای استودیو مونولیث کردند، توانستند جایگاه ویژهای هم در بین بازیهای همسبک خود داشته باشند.
طبیعتا وقتی صحبت از بازیهای شوتر اولشخص مخصوصا از نوع قدیمی میشود، ذهنمان ناخودآگاه سراغ آثاری چون Doom، Medal of Honor یا Call of Duty میرود؛ بازیهایی اکثرا جدی با فضاهای جهنمی یا جنگزده که اکثرا هم خشونت زیاد و همینطور یک شخصیت مرد بزن بهادر دارند. البته که در بین اینها بازیهای کمی متفاوتتری مثل Half-Life هم وجود داشتند اما خب NOLF از جهات مختلفی تجربهای خاص و منحصربهفرد بود. این بازی، داستان ساخت بسیار جالبی دارد به طوریکه سایت یوروگیمر، از آن بهعنوان اثری یاد کرده که باعث نجات استودیو مونولیث شده است؛ استودیویی که در سال ۲۰۰۴ توسط شرکت برادران وارنر خریداری شد و بازیکنان کم سن و سالتر آن را با بازیهایی مثل Middle-earth: Shadow of Mordor میشناسند. اما ماجرای ساختهشدن NOLF به سال ۱۹۹۸ برمیگردد. سالی که مونولیث در آن ابتدا بازی Shogo: Mobile Armor Division را روانه بازار کرد و هرچند این بازی با استقبال خوبی از جانب منتقدین روبهرو شد، اما سازندگانش خیلی از آن رضایت نداشته و بر این باور بودند که ایدههایشان آنطور که باید در عمل موفق نبودهاند. به دنبال این بازی در همان سال مونولیث Blood II: The Chosen را هم ساخت و این بازی در شرایطی که باگهای مختلفی هم داشت روانه بازار شد و به همین دلیل دیگر حتی با استقبال خیلی خوبی از جانب منتقدین هم روبهرو نشد. این اتفاقات باعث شده بودند تا مونولیث خیلی شرایط خوبی را در آن روزها پشت سر نگذارد ولی خب در همین زمان هم آنها ایدههای جالبی برای بازی بزرگ بعدیشان داشتند. پروسه ساخت بازی در حالی آغاز شده بود که اعضای اصلی را تقریبا ۱۸ نفر تشکیل میدادند و خب به دلیل مشکلاتی که پیش آمده بود مونولیث خیلی در زمینه پیدا کردن ناشر برای پروژه بعدیاش وضعیت خوبی نداشت؛ به طوریکه آنها با چهار ناشر مختلف دیدار کرده اما ناموفق برگشته بودند.
ایده اولیه بازی، اثری الهامگرفته از انیمهها در سبک اکشن و با مراحل مختلف بود که بهنوعی دنباله معنوی بازی Shogo بهحساب میآمد. با این حال مونولیث بالاخره پس از ملاقات با شرکت فاکس، توانست نظر آنها را برای حمایت از این پروژه و برعهده گرفتن وظیفه انتشار آن جلب کند. جالب است بدانید که پس از امضای این قرارداد، سامانتا رایان، تهیهکننده بازیهای مونولیث اعلام کرد که این استودیو در وضعیتی قرار داشت که اگر دو هفته دیگر هم بدون توافق با ناشر پشت سر میگذاشت حتی ممکن بود کارش به تعطیلی هم بکشد! اما خب بخت با ما گیمرها یار بود و این اتفاق رخ نداد و در جریان نمایشگاه E3 سال ۱۹۹۹، بازی NOLF رسما معرفی شد و حتی برخی از اصحاب رسانهها هم این شانس را داشتند تا از نزدیک با آن آشنا شوند. هرچند برخی ایدههای کلی مثل جریان داشتن بازی در دهه ۶۰ در آن نسخه هم مثل نسخه نهایی بودند ولی خب بازی تفاوتهای زیادی هم داشت؛ برای مثال شخصیت اصلی آن مردی به اسم آدام چرچ بود که عضو نیروهای مخصوص امنیتی ملکه انگلستان بود. پس از نمایشهای بازی، اتفاقی که برای آن رخ داد مقایسه شدنش با سری Golden Eye جیمز باند بود؛ اتفاقی که البته مونولیث علاقهای به آن نداشت و اصلا به همین دلیل هم تصمیم گرفت تا تغییراتی در بازیاش اعمال و هویت منحصربهفردی به آن ببخشد. اصلیترین تغییر، عوض شدن شخصیت اصلی بازی و استفاده از یک زن بهعنوان پروتاگونیست در آن بود. بهگفته کارگردان NOLF، آنها پیش از اینکه سراغ کیت آرچر بروند با مشکل تبدیل کردن شخصیت اصلی بازی به کاراکتری خاص که شبیه سایر جاسوسهای بهتصویرکشیده شده در فیلمها و بازیها نباشد دست و پنجه نرم میکردند اما رفتن به سراغ شخصیتی مونث، تمام این مشکلات را حل کرد و حتی گزینههای جذاب زیادی مثل فراهم شدن امکان استفاده از یک سری ابزارهای جاسوسی خاص از قبیل ادکلن و مواردی از این دست را فراهم کرد.
پس از امتحان کردن طراحیهای ظاهری مختلف برای کیت آرچر، در نهایت مونولیث ظاهری الهامگرفته از میتزی مارتین، بازیگر مشهور را برای این شخصیت در نظر گرفت و صداپیشگی وی هم به کیت هریس واگذار شد. هریس که یک آمریکایی بود، برای صداپیشگی کیت آرچر که اصالتی اسکاتلندی داشت با لهجه غلیظی صداها را ضبط کرد اما تهیهکننده بازی پس از شنیدن این صداها، بر این باور بود که لهجه استفادهشده بیشتر مربوط به طبقه پایین جامعه اسکاتلند است و در نتیجه هریس یک بار دیگر صداها را این بار با لهجه بریتیش ضبط کرد و در نهایت این صداها در بازی استفاده شدند. البته برای نسخه دوم NOLF هم ظاهر کیت آرچر دستخوش تغییراتی شد و هم صداگذاری وی را شخص دیگری به اسم جن تیلور انجام داد. کیت آرچر، در جریان داستان بازی بهعنوان یک جاسوس موسسه UNITY ظاهر میشود؛ موسسهای واقع در کشور انگلستان که هدفش دفاع از انسانها در برابر تهدیدها است. در سال ۱۹۶۰، بیش از نیمی از ماموران ویژه یونیتی بهدست یک قاتل ناشناس کشته میشوند و به همین دلیل هم این موسسه تصمیم میگیرد ماموریتهای مهمی را به کیت آرچر واگذار کند که اولین مامور ویژه زن آنها است. هرچند تردیدهایی از جانب مسئولان ارشد یونیتی برای این تصمیم وجود دارد اما حامی اصلی کیت شخصی به اسم برونو لوری است که یکی از مامورهای افسانهای یونیتی بهحساب میآید و چند سال قبل شخصا کیت آرچر را که قبلا یک دزد بود، وارد این موسسه کرده است. یونیتی بر این باور است که مامورهایش به دست یک قاتل روسی به اسم دیمیتری ولکوو و سازمان تروریستی جدیدی که با اسم H.A.R.M تاسیس شده کشته شدهاند و به همین دلیل هم کیت در اولین ماموریتش، راهی مراکش میشود تا سرنخی از این گروه بهدست بیاورد و برونو هم او را همراهی میکند.
اما حالا که کلیتی از داستان و پیشزمینه شخصیتی کیت آرچر بهدست آوردیم، دوباره به پروسه ساخت بازی برگردیم؛ NOLF با تمام تغییراتی که داشت و تیم سازنده هم بعدها از آنها بهعنوان تصمیماتی بسیار مهم و حیاتی یاد کردند، در نهایت نوامبر سال ۲۰۰۰ با نام کامل The Operative: No One Lives Forever برای پیسی منتشر شد. برای ساخت بازی از موتوری به اسم Lithtech استفاده شده بود و یکی از اولین وجه تمایزهای آن با بازیهای هم دورهاش، کیفیت گرافیکی بسیار بالای بازی بود؛ به طوریکه حتی سازندگان اعلام کردند تعداد پالیگانهای استفادهشده برای طراحی این بازی بیشتر از هر بازی همدوره دیگری بوده است و فقط برای طراحی خود شخصیت کیت آرچر از ۱۷۰۰ پالیگان استفاده شده بود. با این حال برگ برنده اصلی NOLF، نه شخصیت متفاوت آن، نه داستان جالب و پرپیچوخمش و نه حتی جزییات بصری باکیفیتش است؛ برگ برنده اصلی این بازی را باید در گیمپلی آن جستجو کنیم که بیاغراق چند سالی از زمان خودش جلوتر بود و حتی پیسی گیمر در مقالهای که در سال ۲۰۱۰ و ۱۰ سال پس از عرضه بازی منتشر کرد، به این موضوع هم اشاره داشت و بر این باور بود که گیمپلی NOLF حتی با گذشت ۱۰ سال از عرضه اولیه کماکان جذاب است و باور کنید یا خیر حال که ۱۹ سال از انتشار بازی گذشته هم این موضوع صدق میکند و کماکان میتوان از NOLF بهعنوان یک بازی شوتر اکشن یا مخفیکاری لذت زیادی برد.
یکی از جالبترین ویژگیهای NOLF، تنوع بسیار بالای مراحل در آن است؛ به طوریکه بازی در مرحلهای شما را مامور مراقبت از سفیر آمریکا در مراکش میکند، در مرحلهای سوار بر قطار به واشنگتن میبرد تا یک دانشمند را پیدا کنید و در پی این ملاقات، پایتان به جزیرهای در کاراییب باز میشود که از آن در نقش یکی از ماموران H.A.R.M، سوار یک راکت شده و به پایگاه فضایی H.A.R.M سفر میکنید! چنین حجم از تنوع در مراحل بازی و ترکیب شدن آنها با فضاهای منحصربهفردی که مونولیث برای هر مرحله طراحی کرده بود، باعث میشد تا تجربه بازی هرگز یکنواخت و تکراری نشود؛ جدا از این مکانیسمهای گیمپلی NOLF هم نه فقط در زمان خودش که حتی امروز هم حرفهای زیادی برای گفتن دارند. برای مثال هرچند برخی مراحل شما را مجبور میکردند تا به شیوهای خاص ماموریت را انجام دهید، اما خیلی از آنها هم این آزادیعمل را بهتان میدادند تا به دلخواه از طریق اکشن یا مخفیکاری مرحله را انجام بدهید. سلاحهای متفاوتی در اختیار کیت آرچر قرار داشتند که از طریق آنها، هم میتوانستید حسابی کشت و کشتار بهراه بیندازید و هم اینکه سراغ جاسوسبازی و مخفیکاری بروید. مخصوصا ابزارهای مخفیکاری کیت طراحیهای جالبی داشتند و از بین آنها میتوان به رژ لبهای انفجاری، سنجاقهایی که برای باز کردن قفل استفاده میشدند یا ادکلنهای حاوی گاز خوابآور اشاره داشت. حتی بهعنوان یک ویژگی جالب در آن زمان، بازیکنان میتوانستند برای برخی اسلحهها جدا از گلولههای معمولی، از گلولههای خاص دیگری هم استفاده کنند که فرضا باعث سوختن هدف هم میشدند.
یکی دیگر از موارد منحصربهفرد NOLF، نقش پررنگ طنز در آن بود. کافی است اگر الان هم به سراغ بازی رفتید، سعی کنید برخی مراحل را به شکل مخفیکاری بازی کنید تا شانس گوش دادن به صحبتهای دشمنان را داشته باشید و از مکالمات واقعا خندهدار آنها که بیشتر در قالب غر زدن از وضعیت فعلیشان یا مواردی از این دست است لذت ببرید. این ویژگی طنز، NOLF را به اثری تبدیل کرده که هرچند جدیت بازیهای شوتر و مخفیکاری را دارد، اما در عین حال واقعا برای هدف سرگرمی و ظاهر شدن در قالب یک تفریح هم ساخته شده است و به همان اندازه که میتوان از گان پلی و مکانیکهای گیمپلیش تعریف کرد، همان اندازه و بیشتر هم میتوان به تمجید از طنز آن پرداخت و برای داستان بسیار جالبی که در سراسر بازی روایت میشود سازندگانش را تحسین کرد. NOLF همچنین در کنار بخش تکنفره و داستانیاش، یک قسمت چندنفره هم داشت که میشد به شکل آنلاین یا از طریق LAN آن را تجربه کرد. این بخش چندنفره خود شامل دو حالت دثمچ و H.A.R.M vs Unity میشد که دومی در واقع یک دثمچ تیمی بود و باید در آن با ورود به پایگاه تیم رقیب، از اطلاعات محرمانه آنها عکس میگرفتید. چنین آیتمهای محرمانهای البته در بخش داستانی بازی هم وجود داشتند که حتی برای پیدا کردن برخی از آنها، باید پس از تمام کردن بازی و بهدست آوردن ابزارهای جاسوسی ویژه کیت دوباره سراغ مراحل میرفتیم. راستی تا یادم نرفته به هوش مصنوعی عالی بازی هم اشاره کنم که حتی میتوانستند از طریق دیدن رد پای شما در برخی محیطها مثل قسمتهای برفی، متوجه حضورتان شوند و مخصوصا اگر سعی کنید بازی را به شکل مخفیکاری تجربه کنید، هوش مصنوعی عالی آن کار را حسابی برایتان سخت خواهد کرد.
با تمام این توضیحات، پس از انتشار بازی NOLF در سال ۲۰۰۰ بازی مورد استقبال عالی منتقدین قرار گرفت؛ به طوریکه نمره نهایی متای بازی به ۹۱ رسید! منتقد سایت گیماسپات نمره ۹.۳ از ۱۰ را برای آن در نظر گرفت و اعلام کرد NOLF اثری است که خلاقیت در تک تک اجزای آن بهچشم میخورد. منتقد IGN از بازی بهعنوان اثری یاد کرد که یکی از بهترین شوترهای سال است و خیلی از منتقدین دیگر هم بر این باور بودند که NOLF، پس از هف لایف در سال ۱۹۹۸ بهترین شوتری است که عرضه شده است. چنین استقبال فوقالعادهای البته فروش فوقالعادهای هم برای بازی در پی نداشت و تا پایان سال ۲۰۰۰، چیزی حدود ۳۶ هزار نسخه از بازی فروش رفت که درآمدی ۱.۳۲ میلیون دلاری برایش در پی داشت و حتی پیسی گیمر با انتشار مطلبی این فروش را یک ناامیدی کامل برای چنین اثری خطاب کرد. البته در طولانیمدت وضعیت فروش بازی کمی بهتر شد و تعداد نسخههای فروشرفته از آن تا پایان ۲۰۰۲ به ۳۵۰ هزار رسید. در پی جوایز مختلفی مثل بهترین بازی اکشن سال از پیسی گیمر یا بهترین بازی اکشن و بهترین بازی سال از Computer Games Magazine، سازندگان تصمیم گرفتند یک نسخه Game of the Year هم از NOLF منتشر کنند؛ نسخهای یک مرحله داستانی اضافه داشت و تعدادی نقشه جدید هم به بخش چندنفره بازی اضافه میکرد. البته سایر بازیکنان هم میتوانستند این نقشهها را دانلود و روی نسخه اصلی استفاده کنند. علاوه بر این در سال ۲۰۰۲ یک نسخه از NOLF برای پلیاستیشن 2 هم پورت شد که خب خیلی کیفیت ایدهالی از نظر فنی نداشت.
در پی موفقیتهای NOLF، استودیو مونولیث سراغ ساخت دنباله این بازی هم رفت و خب پس از صحنهای که در پایان قسمت نمایش اسامی تیم توسعه قسمت اول پخش میشد، زمینههای داستانی ساخت نسخه دوم هم فراهم بودند. قسمت دوم با اسم کامل No One Lives Forever 2: A Spy in H.A.R.M.'s Way، در سال ۲۰۰۲ برای پیسی منتشر شد و هرگز هم راهی کنسولها نشد. کلیت بازی، شباهت زیادی به نسخه اول داشت اما خب از هر نظر با تجربهای کاملتر و پرجزییاتتر طرف بودیم. برای مثال ساختار مراحل بازی در NOLF 2 به شکلی بود که حتی بیشتر از نسخه قبلی آزادیعمل به بازیکنان میداد و تعداد سناریوهایی که شما را مجبور میکردند تا حتما از طریق مخفیکاری اقدام کنید، به مراتب کمتر شده بود. جدا از این تنوع محیطها در این نسخه از قسمت قبلی هم بهتر بود و در حالی که کارتان را از روستا در ژاپن آغاز میکردید و پس از گوش دادن به صحبتهای یکی از شخصیتها با مادرش پشت تلفن مطمئن میشدید که کماکان طنز نقش پررنگی در بازی دارد، در ادامه بازی حتی محیطهای جذابتری مثل یک پایگاه واقع در یک زیردریایی هم تدارک میدید. سلاحهای جدید، ابزارهای تکمیلتر و تغییرات ظاهری شخصیت کیت آرچر هم از دیگر ویژگیهای NOLF 2 بود و نکته مهم دیگر هم اینکه استودیو مونولیث، برای این نسخه هم داستان بسیار خوب و پرپیچ و خمی برای روایت کردن داشت و بازی، اصلا شبیه به اثری بهنظر نمیرسید که لزوما برای سود بردن از موفقیتهای نسخه اول ساخته شده است. جالب است بدانید که سردبیر Computer Games Magazine، از این بازی بهعنوان God Father II بازیهای ویدیویی یاد و اعلام کرد که NOLF 2 کلاس درسی برای دنبالهسازی است. این نسخه هم نمره متای عالی ۹۱ را دریافت کرد و در جمع بهترین بازیهای سال از دید سایتهای معتبر زیادی هم دیده میشد؛ هرچند که برخی از این جوایز را در شاخههای مختلف به بازیهای درخشان دیگر آن سال مثل Medal of Honor: Allied Assault و Tom Clancy's Splinter Cell واگذار کرد.
سری بازیهای NOLF، البته یک برادر ناخلف هم دارند! منظورم بازی Contract J.A.C.K. است که یک سال پس از NOLF 2 منتشر شد و مونولیث بازهم ساخت آن را برعهده داشت. این بازی در واقع حکم یک پیشدرآمد برای قسمت دوم را داشت و وقایع آن بین نسخههای اول و دوم NOLF روایت میشدند. کانترکت جک با کنار گذاشتن کیت آرچر سراغ شخصیتی به اسم جان جک رفته بود؛ یک قاتل که توسط موسسه H.A.R.M استخدام شده است. در این نسخه البته خیلی درگیر تقابل هارم با یونیتی نمیشدیم و در عوض مبارزههای این سازمان تروریستی با یک سازمان رقیب به اسم Danger Danger را دنبال میکردیم. هرچند کلیت ایده داستانی بازی و نگاه کردن آن به قضایا از زاویهای متفاوت جالب بهنظر میرسد، اما کانترکت جک صرفا در حد همین ایده جذاب بود و در عمل نه داستان خوبی برای روایت کردن داشت و نه میتوانست آن جادوی خاص گیمپلی NOLFها را به بازیکن منتقل کند؛ نتیجه اینکه بازی با کسب نمره متای ۵۶ به کارش پایان داد و به اثری تبدیل شد که دوست نداریم حتی اسمی از آن کنار بازیهای اصلی مجموعه ببریم.
نکته نهایی جالب در رابطه با مجموعه No One Lives Forever، به وضعیت فعلی IP آن برمیگردد. این بازیها توسط استودیو مونولیث ساخته شدهاند و فاکس هم ناشر نسخه اول آن بوده است اما در ادامه شرکتهای دیگری مثل سیرا یا ویوندی هم در انتشار نسخههای مختلفی (منظور پورتهای بازی برای پلتفرمهای دیگر، نسخه GOTY و مواردی از این دست است) از آن نقش داشتند. در نتیجه با اینکه همیشه شایعههایی مبنی بر ریمستر یا بازسازی شدن این مجموعه و انتشار آن با پلتفرمهای مدرن بهگوش رسیده، اما به دلیل اینکه دقیقا مشخص نیست مالک IP کدام شرکت است، این شایعهها هرگز به واقعیت تبدیل نشدهاند و اسم بازی یعنی هیچکس برای همیشه زنده نمیماند، در مورد وضعیت این مجموعه هم صدق کرده و عمر آن به پایان رسیده است! برای مثال، در سال ۲۰۱۴ شرکت نایت دایو که در زمینه انتشار مجدد بازیهای قدیمی پیسی اسمی شناختهشده است، تصمیم گرفت تا مجوز استفاده از اسم این مجموعه را ثبت کند. آنها حتی کدهای سورس بازی را بهدست آورده بودند که باعث میشد بتوانند آنها را برای سیستمهای مدرن منتشر کنند اما خب بهعنوان بخشی از درخواست استفاده از اسم بازیها، نایت دایو باید هویت مالک IP مجموعه را مشخص میکرد که کاری غیرممکن بود. چرا که یکی از مالکان احتمالی این مجموعه، 20th Century Fox است که قبلا شرکت فاکس، ناشر نسخه اول را خریداری کرده است. اکتیویژن میتواند یک مالک احتمالی دیگر باشد چرا که آنها ویوندی، شرکت مادر سیرا را که ناشر نسخه دوم بود خریداری کردهاند! این وسط حتی برادران وارنر هم حق تبدیل شدن به مالک IP را دارد چرا که آنها هم استودیو مونولیث، سازنده بازی را خریداری کردهاند. در نتیجه شرکت نایت دایو پس از روبهرو شدن با چنین شرایطی تصمیم گرفت به کل قید این مجموعه را بزند و پس از آن تاریخ هم هنوز تصمیم جدیدی برای No One Lives Forever گرفته نشده است.
به هر حال اگر بنا به هر دلیلی تا به امروز شانس تجربه بازی No One Lives Forever و دنباله آن را نداشتید، پیشنهاد میکنم برای لذت بردن از یک شوتر اولشخص بسیار خوشساخت سراغ این بازی بروید. اگر هم طرفدار همیشگی این مجموعه هستید، خاطرات خوبی را که از آن دارید با زومجی و کاربرانش بهاشتراک بگذارید.