تونی استارک در مجموعه کمیکی Iron Man یک دشمن جدید برای خودش درست کرد
اخطار: ادامه این مطلب ممکن است بخشهایی از داستان قسمت ۱ سری کتاب کمیک Iron Man را برای شما فاش کند.
.
.
.
تونی استارک همیشه یک فرد آیندهنگر و وسواسی به حساب میآمد و مدام روی این موضوع تمرکز داشت که دستاوردهای پیشرفته و بزرگ جدیدی را در زندگیاش داشته باشد. همین ذهنیت تک بعدی و ماهیت خودپسندانهای که در اعماق وجود تونی پنهان شده، شرایطی را به وجود آورده که او بهصورت کاملا غیرعمدی تعداد زیادی از بزرگترین ابرشروران زندگیاش را خلق بکند. با اینکه در این دوران تونی در تلاش است که چه در زندگی شخصی و چه در زندگی حرفهای یک رویکرد سادهتر را در پیش بگیرد و به سمت ریشههای خود برود، اما باز هم به نظر میرسد که نمیتواند از تمایل خود نسبت به تکرار دوباره این اشتباه جلوگیری کند.
یکی از چیزهایی که تونی استارک کاملا کنار گذاشته، همان ماشینهای فهمیدهای است که کار تولید و توسعه تجهیزات جدید را انجام میدادند؛ چیزی که تونی سالهای زیادی را صرف ساخت آنها کرده بود. تونی تمام ماشینهای حرفهای و جدید و همچنین لباسهای پرقدرت آیرون من را کنار گذاشت و در عوض ماشینهای قدرتمند قدیمی و یک لباس کلاسیک را برای نقش آیرون من تهیه کرد که در روزهای ابتدایی زندگی ابرقهرمانی خود از آنها استفاده میکرد. او در ابتدای هر کاری، یک مهمانی به راه انداخت و به نظر میرسد که کمی از حد و حدود خود گذشت. از آنجایی که این مهمانی با تجار و کارآفرینان آزاردهنده و بیادب زمینه تکنولوژی پر شده بود، تونی مدام مجبور بود که با آنها دوستانه صحبت و مانند خودشان رفتار کند.
در میان این مهمانان، فردی به نام فولر تیلهارد که یک آیندهنگر فناوری محسوب میشد، به سراغ تونی رفت. او در نظر داشت که انرژی خام را از رعد و برقها بگیرد و بعد از مهار کردن آن را تبدیل به یک منبع سوخت خالص و تمیز بکند. تونی در ابتدا اعلام کرد که تا حدودی شیفته این احتمال و تئوری شده است اما درنهایت فولر را به همراه دیگر مهمانان تنها گذاشت و با پتسی واکر به زیرزمین خانه جدید خود رفت. او برای پتسی توضیح داد که یک اختلالگر مخفی کار گذاشته تا تمام دستگاههای مهمانان از کار بیفتد و همین دلیل اصلی دعوت کردن آنها بود؛ زمانی هم که وقت فعال شدن این اختلالگر فرا رسید، تونی و پتسی از آنجا رفتند.
زمانیکه یک طوفان رعد و برقی در سرتاسر منهتن در حال رخ دادن بود، فولر از پنجره به بیرون نگاه کرد و بهشدت از این موضوع عصبانی بود که تونی او را در مهمانی تحقیر کرد و بعد هم از آنجا رفت. ما در دنیای سینمایی مارول بارها و بارها شاهد این اتفاق بودیم که تونی به خاطر اعتمادبهنفس بیش از حدی که دارد، چقدر باعث ایجاد دشمنان مختلف برای خودش و دردسرهای بزرگ برای دیگران شده است. هنوز مشخص نیست که فولر چطور میخواهد از آیرون من انتقام بگیرد اما باتوجهبه تخصص و علاقهای که در زمینه مهار کردن قدرت رعد و برق دارد، مطمئنا یک انتقام الکتریسیتهای خواهد بود. تونی که حالا به آن زره قدرتمند آیرون من تکیه کرده است، ممکن است در آیندهای نزدیک به این نتیجه برسد که به سلاحهای بزرگتری برای کنترل طوفان جدید دارد؛ او دوباره یک فرد دیگر را دستکم و تحقیر کرده است و باید منتظر این باشد که در آیندهای نه چندان دور، با دشمن جدید خود مقابله کند.
نظرات