معرفی شخصیت قناری سیاه، دایانا لورل لنس
دایانا لنس در خانوادهای به دنیا آمد که همگی از مبارزان جرم و جنایت محسوب میشدند؛ مادر او یک پارتیزان بود و پدر او هم یک پلیس محسوب میشد. او درکنار گروهی از قهرمانان بزرگ شد و رشد کرد و بعد از سالها آموزش و تمرین، پا جای پای مادر خود گذاشت. او بعد از پشت سر گذاشتن این دوران، لباس، هویت و میراث مادر خود را که دایانا دریک نام داشت، بهدست آورد و تبدیل به بلک کنری یا همان قناری سیاه جدید شد. بلک کنری نام یکی از شخصیتهای ابرقهرمانیای است که در کتابهای کمیکی که توسط شرکت دی سی کامیکس منتشر میشوند، حضور پیدا میکند. دایانا لورل لنس یکی از زنانی محسوب میشود که لقب قناری سیاه را در دنیای دی سی کسب کرد.
دایانا لورل لنس دختر دایانا دریک محسوب میشود؛ کسی که پیش از لورل، لباس و هویت این ابرقهرمان را در دست داشت و در داستانهای بعد از بحران، بهعنوان قناری سیاه فعالیت میکرد. او معمولا با تیم ابرقهرمانی لیگ عدالت آمریکا در ارتباط است و بیشتر در داستانهای ابرقهرمان تیر و کمانداری به نام گرین ارو حضور دارد؛ زیرا هم کاری و هم احساسی با او در ارتباط است. او همچنین یکی از اعضای همیشگی و ثابت گروه پرندههای شکاری هم محسوب میشود. بلک کنری با خاطر محبوبیت بسیار زیادی که در طی این دوران بهدست آورده، توانسته در رسانههای مختلفی از جمله فیلمهای انیمیشنی، بازیهای ویدیویی، لایو اکشنها و انیمیشنهای سریالی و غیره ایفای نقش کند.
همانطور که بالاتر هم گفته شد، دایانا لورل لنس دختر قناری سیاه اصلی یعنی دایانا دریک و همچنین یک افسر پلیس به نام «لری لنس» بوده است. دایانا بهعنوان یک ابرانسان به دنیا آمد و از همان ابتدا هم توانایی «جیغ قناری» را داشت. دایانا در سن ۱۹ سالگی تصمیم گرفت که راه مادرش را ادامه بدهد. از همین رو هم تحت نظر وایلد کت مورد آموزش و تربیت قرار گرفت؛ وایلد کت در گذشته با مادر لورل کار میکرد. با وجود نگرانیهای بسیار زیادی که مادر دایانا داشت، او تبدیل به بلک کنری یا همان قناری سیاه شد و فعالیت خود را در زمینه مبارزه با جرم و جنایت آغاز کرد.
القاب و اسامی مستعار: دایانا لورل لنس، بلاند بامبشل، سانیک سایرن، دایانا ویندرو، دایانا کویین، سیو جرک جای، پریتی برد، بی. سی، اسکریم کویین، اسکریمی، کنری، بردی، برد-لیدی، سارا لنس، واربلر، افسر کینیری، دانا و غیره.
تیمها: لژیون بتمن، پرندههای شکاری، بلک کنری، اینسرجنسی، لیگ عدالت ماجراجویی، لیگ عدالت آمریکا، جاستیس لیگ تسک فورس، لیگ عدالت بینهایت، جامعه عدالت آمریکا، لیگ قاتلان، خانواده کویین، تیم ۷، تیم ارو، نتورک، سوپرچیکس و غیره.
متحدان: ایر ویو، ال پرت، الکس فرچایلد، آماندا والر، انجل، انی گرین، آکوامن، آرتمیس کراک، باربارا گوردن، بری آلن، بتمن، بیست، بیست بوی، بیگ باردا، بیلی بتسون، بلک آلیس، بلک نایت، بلک لایتنینگ، بلو بیتل، بوستر گلد، برنز تایگر، کاپیتان آمریکا، کاپیتان اتم، کارول فریس، کاساندرا کین، کترین کوبرت، چارلز ام مکنایدر، کلویی سالیوان، کاندور، کانگوریلا، کانر هاوک، کریگ ویندرو، کریپر، دیوی تنزر، دث استروک، دزموند لامار، دینا بل و غیره.
دشمنان: ایس، ادجادیکیتور، امیزو، انتی متر من، آنتی مانیتور، آرتور لایت، اکستون، بین، بیگ گیم، بیزارو، بلک آدم، بلک آلیس، بلاک باستر، بلایند، بون برکر، بانی هافمن، بریک، برنز تایگر، برادر آی، کالکیولیتور، کارمن لینو، کت وومن، چیتا، کیمو، کشیر، چینا وایت، چوک، کلو مستر، کلونل دیاز، کانستراکت، کاپر هد، کنت کریستال، کنت ورتیگو، کرامبلر، کیوپید، کارنت، سایبورگ سوپرمن، دانته، دارک ساید، دث بت، دث استروک، دسپرو، دیسکورد و غیره.
دایانا لورل لنس توسط دیک دیلین و دنیس اونیل خلق شده است. این شخصیت برای اولینبار در قسمت ۴۲ سری کتاب کمیک All-Star Comics به نام The Man Who Hated Science حضور پیدا کرده است. البته این نکته لازم به ذکر است که بخش زیادی از طراحیهای این شخصیت و همچنین شخصیتپردازی او توسط رابرت کانیگر و همچنین کارماین اینفانتینو انجام شده است؛ هنرمندانی که مادر دایانا یا همان بلک کنری اصلی را خلق کرده بودند. یک بار اینفانتینو درباره مادر کنری (کسی که لورل بخش زیادی از خصوصیات خود را از او به ارث برده است)، اینطور توضیح داد:
زمانیکه کانیگر داستان و متن را به من داد، من گفتم: «دوست داری که چطور او را بکشم؟» و او گفت: «فانتزی و تصور تو از یک دختر زیبا و جذاب چیست؟ من هم همان نسخه را میخواهم». این حرف عالی و فوقالعاده نیست؟ من هم دقیقا همان کاری را که او از من خواسته بود انجام دادم. من کاری کردم که شخصیت او بسیار قدرتمند و ظاهر او بسیار جذاب به نظر برسد.
بعدها دقیقا همین خصوصیات شخصیتی و جسمی به دختر او یعنی دایانا لورل لنس هم اضافه شد. لازم به ذکر است که تاریخ تولد این شخصیت در کتابهای کمیک، ۱۰ آوریل سال ۱۹۸۶ عنوان شده است. از طرف دیگر، دایانا لورل لنس در ۲۶۲۸ کتاب کمیک حضور داشته که در هیچکدام از آنها جان خود را از دست نداده است.
- دوران طلایی: زمین دوم:
در دهه ۱۹۶۰، جامعه عدالت آمریکا و بلک کنری (یعنی دایانا دریک لنس) احیا شدند و در یک زمین موازی که با نام زمین دوم شناخته میشد، قرار گرفتند. زمانیکه دایانا بازگشت، اینطور توضیح داده شد که او درست از زمانیکه گم شده بود، با کاراگاهی به نام لری لنس ازدواج کرده است. دایانا به همراه دیگر اعضای جامعه عدالت با اعضای گروه لیگ عدالت آمریکا متحد شدند و در چندین ماجراجویی مختلف با هم همکاری کردند. او به واسطه همین مأموریتها توانست دوباره جایگاه خود را در میان اعضای جامعه عدالت آمریکا بهدست بیاورد. در یکی از مأموریتها، اعضای تیم در مقابل یک موجود بیگانه به نام «Aquarius» قرار گرفتند.
در همین خط داستانی، از آنجایی که جان دایانا در خطر بود، لری لنس خودش را به خطر انداخت تا زندگی همسر خود را نجات دهد و از همین رو هم خودش کشته شد. دایانا که به خاطر از دست دادن همسرش در رنج و عذاب بود، سوپرمن و اعضای لیگ عدالت را دنبال کرد و به زمین اول رفت و همان جا هم یک زندگی جدید را آغاز کرد. در همین برهه زمانی بود که او به قدرتهای صوتی خود پی برد؛ قدرتهایی که به طرز مرموزی بهدست آورده بود و شامل یک جیغ فراصوتی میشد که آن را «جیغ قناری» نامگذاری کرد. سرانجام دایانا به لیگ عدالت آمریکا پیوست و تبدیل به تنها قهرمان دوران طلایی و نقرهای شد که هم در لیگ عدالت آمریکا و هم جامعه عدالت آمریکا حضور داشته است.
خالق شخصیت بلک کنری آنقدر آزادی در اختیار آن قرار داد که طراح این کاراکتر، دقیقا زن ایدهآل خودش را در بلک کنری به تصویر کشید
هنوز مدت خیلی زیادی از حضور دایانا در لیگ عدالت نگذشته بود که او ارتباطش را با یکی از همتیمیها به نام گرین ارو آغاز کرد. در همین دوران مشخص شد که این قناری سیاه، در حقیقت دختر بلک کنری اصلی بوده است؛ آن هم دقیقا به همین خاطر که نویسندگان احساس میکردند دایانا زیادی برای گرین ارو بزرگ است و فاصله سنی با گرین ارو و دیگر اعضای گروه خیلی زیاد میشود. بنابراین برای توضیح این تغییرات، داستان گذشته این نسخه از قناری سیاه برای او فاش شد. براساس این آشکارسازی، در دهه ۱۹۵۰ دایانا و لری صاحب یک فرزند شدند. در همین حین، یکی از دشمنان جامعه عدالت به نام «ویزارد» برای انتقامگیری، فرزند دایانا و لری لنس را طلسم کرد.
ویزارد به واسطه همین طلسم، یک جیغ صوتی غیرقابل کنترل و ویران کننده را به این کودک داد. بعد هم والدین این کودک راهحلی را اتخاذ کردند و تصمیم گرفتند که او را در وضعیت تعلیقی قرار دهند تا قدرتهای او به هیچکس آسیب نزند. بعدها دایانا متوجه شد که او توسط نبردی که با Aquarius داشته، به واسطه اشعهها مسموم شد است. از آنجایی که او در حال مرگ بود، درخواست کرد که خاطرات او به بدن دخترش که حالا در دوران بزرگسالی قرار داشت، منتقل شود.
- دوران مدرن: زمین جدید:
بعد از رویداد بحران در زمینهای بینهایت، داستان گذشتهی بلک کنری یا همان قناری سیاه دستخوش تغییرات شد. در این دوران دیگر دو شخصیت جداگانه وجود داشتند: یکی دایانا دریک بود و یکی هم دختر او یعنی دایانا لورل لنس. دایانا دریک با یک کاراگاه و محقق خصوصی به نام لری لنس که یکی از دوستان جیمز گوردن محسوب میشد، ازدواج کرد. دایانا لنس بعد از، از دست دادن همسرش، خودش را بازنشسته کرد تا تمام وقتش را صرف بزرگ کردن دختر خود یعنی دایانا لورل لنس بکند. این دختر در حالی بزرگ شد که دوستان و همچنین همتیمیهای سابق مادرش از گروه جامعه عدالت، او را احاطه کرده بودند.
دایانا که افشاگری مادرش که همان بلک کنری بوده است و همچنین ماجراجوییهای جامعه عدالت را شنیده بود، آرزو داشت که تبدیل به یک ابرقهرمان شود. اما دایانا بزرگتر، اصلا دوست نداشت که دخترش به این آرزوی خود برسد و اصلا آنها را تایید نمیکرد. دایانا نسبت به خواستههای مادرش اعتراض کرد و با وجود گفتههای او، مخفیانه زیر نظر چشمان مراقب وایلد کت به آموزش پرداخت تا موارد لازم را یاد بگیرد. دایانا همچنین یک توانایی منحصربهفرد به نام «جیغ قناری» هم داشت. برخلاف بلک کنری نسخه دوران نقرهای، دایانا به واسطه یک متاژن این توانایی را بهدست آورده بود و بهصورت کامل میتوانست آن را کنترل کند.
دایانا بعد از سالها تمرین و آموزش شدید، هویت بلک کنری را بهدست آورد و فعالیت پارتیزانی خود را آغاز کرد. این در حالی بود که او روزها شغل دیگری داشت و بهعنوان صاحب و کارمند Sherwood Florist فعالیت میکرد. دایانا کمک کرد تا گروه لیگ عدالت آمریکا اصلاح شود و دوباره با حضور گرین ارو، گرین لنترن، فلش، مارشن من هانتر و همچنین آکوامن، شکل بگیرد. او در طی دورانی که در تیم لیگ عدالت حضور داشت، عاشق گرین ارو شد و رابطه احساسی خود را با او آغاز کرد. در طی این برهه زمانی، دایانا مادر خود را که به خاطر پرتوها و اشعههای مربوطبه نبرد با Aquarius، سرطان گرفته بود، از دست داد.
از همین رو هم تصمیم گرفت که لیگ عدالت را ترک کند. او به همراه گرین ارو به سیاتل نقل مکان کرد تا یک زندگی دوباره را آغاز کند؛ همانجا هم مغازه گل فروشی خود را باز کرد. متاسفانه نقل مکان او به سیاتل، مسائلی را در زندگی دایانا به وجود آورد که باعث شد او کم کم در زندگی خود افت کند. دایانا تصمیم گرفت که در یک عملیات شرکت کند و یک حلقه مواد مخدر را دستگیر کند اما در آن شکست خورد. در عوض، دایانا ربوده شد، به غل و زنجیر بسته شد و مورد شکنجه قرار گرفت. متاسفانه دایانا به واسطه این تجربه وحشتناک و آسیبزا، هم قدرتهای خود و هم توانایی باردار شدن را از دست داد. سرانجام گرین ارو به کمک او آمد اما این باعث نشد که زندگی دایانا دچار تغییر شدیدی نشود.
او بعد از آن فاجعه، تحت درمان و مشاوره شدیدی قرار گرفت. با اینکه او از لحاظ فیزیکی خیلی زود بهبود پیدا کرد و آن اتفاقات را پشت سر گذاشت. اما این بهبودیها نهتنها در بهتر شدن رابطه او با گرین ارو تاثیر نداشت، بلکه روزبهروز ارتباط آنها بدتر از قبل میشد. دایانا هنوز هم پس از گذشت سالها، نمیتوانست به گرین ارو اعتماد کند زیرا در موقعیتهای مختلف او توسط اولیور کویین تنها گذاشته شده بود و مشکلات زیادی را بدون او پشت سر گذاشت. اما اوضاع زمانی بدتر شد که دایانا وارد مغازه خود شد و گرین ارو را در روز سال نو، درکنار همکار خودش یعنی «ماریان» دید؛ همین اتفاق باعث شد تا دایانا بهصورت کامل ارتباط خود را با اولیور تمام کند.
خیلی زود، زمانیکه Sherwood Florist نابود شد، دایانا هم شغلش را از دست داد. در همین دوران، دایانا در گروه پرندههای شکاری حضور پیدا کرد و به جمع آنها پیوست؛ گروهی که توسط اوراکل ایجاد شده بود. در طی این مدت، وضعیت فیزیکی و حتی قدرتهای دایانا به بالاترین سطح خود بازگشت؛ آن هم بعد از اینکه در گودال لازاروس قرار گرفت. در طی این دوران، لیدی شیوا به دایانا پیشنهاد داد که با هم افرادی را آموزش بدهند اما دایانا این فرصت و پیشنهاد را رد کرد. او در یک نقطه زمانی، تیم پرندههای شکاری را ترک کرد تا بتواند جایگاه خود را در لیگ عدالت بهدست بیاورد. او در این دوران توانست نقش رئیس و رهبر لیگ را که بهتازگی دوباره تأسیس شده بود، بازی کند.
- بعد از فلش پوینت: زمین صفر:
در دنیای کمیک دو قناری سیاه وجود دارند؛ یکی دایانا دریک لنس و یکی هم دختر او به نام دایانا لورل لنس
بعد از ماجراهایی که در رویداد فلش پوینت رخ داد، دنیای دی سی مجددا تنظیم شد و خیلی چیزها تغییر کرد. دایانا لنس حالا تبدیل به یک مبارز سرسخت و آرمانگرا شده بود که تیم پرندههای شکاری را هدایت میکرد؛ تیمی که از استارلینگ، کاتانا، پویزن آیوی و بعدها هم بت گرل تشکیل میشد. او یک مبارز حرفهای در زمینه هنرهای رزمی بود و جیغ قناری را هم در اختیار داشت. در این دوران، دایانا به جرم قتل «کورت لنس»، از سوی مقامات تحت تعقیب قرار گرفته بود. کورت لنس همسر دایانا و همکار سابق او در تیم ۷ که حالا منحل شده بود، محسوب میشد. براساس گزارشهای مطرح شده، دایانا همسر خود را به واسطه جیغ صوتی خود و منفجر کردن سر او، به قتل رسانده بود؛ جرمی که خودش هم به آن اعتراف کرد.
ما ماجراهای کنونی دایانا را در صفحات مربوطبه سری کتاب کمیک Birds of Prey میدیدیم. این در حالی بود که ماجراهای گذشته او بهعنوان یکی از ماموران دولت که توسط «جان لینچ» استخدام شده بود، در صفحات مربوطبه Team 7 به تصویر کشیده شده بود. در اینجا، داستان منشاء بلک کنری دوباره بازگو میشد. جان لیگ با این هدف دایانا دریک و دیگر اعضای تیم ۷ را استخدام کرده بود تا یک گروه از سلاحهای ابرانسانی را کنار هم جمع کند که در مقابل تهدیدهای بزرگ جهانی بایستد. در طی دوران استخدام، آزمایشهای مختلفی روی دایانا انجام شد و ژن او مثبت درآمد. این نشان میداد که او یکی از معدود افرادی است که متاژن دارد.
بعد از اینکه کورت لنس توسط مردان «کایزن گامورا» مورد اصابت گلوله قرار گرفت و آسیب دید، متاژن او تحریک شد و بالاخره قدرتهای صوتی او آزاد شدند. براساس گفتههای لینچ، اینگونه پیشبینی میشد که جیغ صوتی دایانا همانند یک گلوله صوتی باشد. اما در عوض، آن چیزی که او به نمایش گذاشت و رها کرد، بیشتر شبیه یک آرایه از موشکهای تاماهاوک بود. بهتازگی مشخص شده بود که همسر دایانا یعنی کورت همچنان زنده است و برای آماندا والر کار میکند. قناری هم بهتازگی به زنده بودن او پی برده بود و زمانیکه فهمید که او در اسارت «Regulus» است، بسیار تعجب کرد.
- پرندههای زمستانی پرواز نمیکنند:
زمانیکه روی هارپر به هروئین اعتیاد پیدا کرد و گرین ارو به این موضوع پی برد، او را به خیابانها انداخت. هنوز مدت زیادی نگذشته بود که گرین لنترن او را پیدا کرد و تحت نظارت و محافظت قناری سیاه قرار داد. قناری سیاه در تمام این مدت درکنار او ماند و به او کمک کرد که این دوران بسیار سخت و دردناک را پشت سر بگذارد. روی از کمک و حمایتی که دایانا به او داده بود، تشکر کرد. بعد از آن اتفاق دیگر همیشه به دایانا به شکلی نگاه میکرد که هم او را خواهر، هم دوست و هم یک والد میدانست.
- پرندههای شکاری:
در این دوران، اوراکل از بلک کنری خواست تا بهعنوان یک مامور برای او کار کند؛ بعد از اینکه مأموریت او با اولین مامورش یعنی پاور گرل به شکل بدی پیش رفت. این دو نفر با کمک هم توانستند گروه پرندههای شکاری را تشکیل دهند. زمانیکه دایانا مشغول کار کردن با پرندههای شکاری شده بود، دست از سر کلاه گیس بلوند خود برداشت و موهای خود را بهصورت کامل بلوند کرد. در ابتدا دایانا اصلا نمیتوانست با اوراکل کنار بیاید اما سرانجام این دو نفر اختلافات خود را کنار گذاشتند و تبدیل به بهترین دوستان یکدیگر شدند. بعد از گذشت مدتی در یکی از قسمتهای اولیه سری کتاب کمیک Birds of Prey مشخص شد که دایانا، زمانیکه خیلی جوان بوده، ازدواج کرده بود؛ ازدواجی که خیلی به طول نیانجامید و به جدایی ختم شد.
همسر سابق او در خط داستانی این مجموعه حضور پیدا کرد. او در حقیقت بهدنبال کمک دایانا بود و میخواست که او را به سمت خود بازگرداند؛ آن هم بعد از اینکه مقداری پول از یک خلافکار دزدیده بود. در طی این برهه زمانی، دایانا شروع به قرار گذاشتن و آغاز یک رابطه با یک مرد اروپایی کرد. بعدها مشخص شد که این مرد اروپایی در حقیقت همان رأس الغول بوده است. دایانا به واسطه ماجراهای مختلف دچار آسیب بسیار زیادی شده بود که به قرار گرفتن در گودال لازاروس نیاز داشت. این گودال توانست قدرتهای ابرانسانی و همچنین توانایی بارداری او را دوباره بازگرداند. دایانا در طی این مدت زیر نظر یک استاد هنرهای رزمی تحت آموزش قرار گرفت؛ کسی که لیدی شیوا را هم آموزش داده بود.
شیوا با دیدن هنرهای رزمی دایانا و تواناییهای او تحت تاثیر قرار گرفت و به او فرصتی را پیشنهاد داد تا او استعدادهای خودش را کارآمدتر و بهتر کند. دایانا بلافاصله این پیشنهاد را رد کرد زیرا باور داشت که این کار، اخلاقیات او را تغییر میدهد و او را تبدیل به یک قاتل خون سرد و بیاخلاق میکند؛ درست همانند خود شیوا. بااینحال، با وجود اینکه این اتفاق رخ داد، اما باز هم شیوا یکی از شخصیتهای مهم زندگی دایانا باقی ماند.
- بتمن: خانواده:
زمانی که دایانا دریک برای اولینبار معرفی شد، به عنوان یک فرد جنایتکار در کتابهای کمیک ظاهر شد
در این دوران دایانا به مسکوی کوچک که در بخش شرقی شهر گاتهام قرار داشت، رفت. در همین دوران هم فردی به نام «جوردن ویلی» به سالن رد استار رفت تا یکی از دوستان خود به نام «گرگوری اولانوو» را ببیند. اولانوو قبول کرد که بدهکاری ویلی را بهصورت کامل پاک کند؛ تنها در صورتی که ویلی، مجری جدید روزتی یعنی «سوساید کینگ» را به قتل برساند. درست در همین لحظه، بلک کنری به واسطه جیغ قناری مخصوص خودش یک ورود انفجاری را اجرا کرد و تمام مردان اولانوو را شکست داد. دایانا در اقدام بعدی به سراغ ویلی رفت و به او گفت که به خانه بازگردد و از فرزند ۶ ماهه خود محافظت کند. اولانوو که شاهد این ماجراها بود، به کنری گفت که هرچه زودتر ویلی را بردارد و از آنجا بیرون ببرد؛ پیش از اینکه بخش باقیمانده سالن او را هم نابود کند.
در همان حین، دایانا متوجه شد که «اورفئوس» کف خیابان افتاده است؛ این در حالی بود که افراد اولانوو هم با چوبهای بیسبال به جان او افتاده بودند و او را کتک میزدند. به نظر میرسید که اورفوئوس یک جنگ داخلی را بین اولانوو و همچنین «راسپوتین» به وجود آورده بود؛ ماجرایی که باعث از بین رفتن سازمانهای آنها و همچنین به زندان افتادن راسپوتین شده بود. دایانا بلافاصله اورفئوس را نجات داد و او را بهجای اینکه به یک بیمارستان خوب ببرد، یک انبار برد؛ جایی که در اصل یک کتابخانه بود. زمانیکه اورفئوس هوشیاری خود را بهدست آورد، به کنری گفت که باید هرچه زودتر به کلینیک بازگردد. اما در مقابل قناری به او اطلاع داد که کلینیک کامل سوخته است و حتی رسانهها هم خبر آن را اعلام کردهاند.
- بحران بینهایت و یک سال بعد:
در طی خط داستانی رویداد بحران بینهایت، الکس لوتر اعلام کرد که واندر وومن در ابتدا یکی از اعضای موسس لیگ عدالت بوده است. همین موضوع روی وضعیت بلک کنری بهعنوان موسس گروه تاثیر گذاشت؛ آنطور که در نسخههای اولیه به تصویر کشیده شده بود، بلک کنری در جایگاه واندر وومن قرار داشت و یکی از اعضای این لیگ به حساب میآمد. در خط داستانی رویداد یک سال بعد، که بعد از بحران بینهایت آمده بود، دایانا زندگی خود را با لیدی شیوا معامله کرد. در این دوره، دایانا دقیقا همان آموزشهایی را تجربه کرد که شیوا در اوایل دوران حرفهای خودش پشت سر گذاشته بود. این ماجرا در یک روستای ویتنامی جریان داشت. در اینجا دایانا توسط یک گروه از جنگجویان مورد سوءاستفاده قرار گرفت و بیشتر درباره مبارزه و نبرد آموخت.
در طی مدتی که دایانا در ویتنام مشغول آموزش بود، لیدی شیوا توانست خودش را بهجای او در گروه پرندههای شکاری جا بزند. او اسم خود را «جید کنری» گذاشته بود و خشونت بسیار زیادی در اعمال خود به کار میبرد. سرانجام دایانا به این نتیجه رسید که این دوره آموزشی که در حال گذراندن آن است، میتواند اخلاقیات او را تغییر دهد و از همین رو تصمیم گرفت که به این دوره پایان دهد. بعد از پایان دادن به این دوره، دایانا دوباره به ایالات متحده بازگشت. کنری بعد از بازگشت، جانشین جوان شیوا یعنی «سین» را زیر بال و پر خودش گرفت و گروه پرندههای شکاری را ترک کرد تا نقش مادر/خواهر را برای او داشته باشد.
- لیگ عدالت آمریکا:
در این برهه زمانی بود که بالاخره پیشنهاد عضویت در لیگ عدالت آمریکا به دایانا داده شد و او هم این پیشنهاد را پذیرفت. از آنجایی که قناری سیاه استراتژیهای ذهنی قویای داشت و دارای آی.کیو احساسی بالایی بود، بهعنوان رئیس و رهبر میدانی جدید گروه انتخاب شدو بعدها دایانا و هال جوردن (گرین لنترن) به ماموریتی فرستاده شدند تا به «رد ارو» و همچنین «رد تورنیدو» پیشنهاد عضویت در لیگ عدالت را که جدیدا اصلاح شده بود، بدهند. دایانا بعد از پشت سر گذاشتن چندین مأموریت ناموفق، لیگ عدالت را منحل کرد؛ البته او بعد از منحل کردن این گروه همچنان نقش خودش را ادامه داد.
- زندگی با سین:
دایانا در رابطه با ارتباط خود با گرین ارو برای سین توضیح داد و به این موضوع هم اشاره کرد که اولی بالاخره از او خواستگاری کرده است. اما از آنجایی که ماجرای آنها کمی پیچیدگی داشت، دایانا هنوز پاسخی به درخواست اولی نداده بود. این دو در این دوران با «کریگ ویندرو» برخورد کردند. او به دایانا گفت که برخی مرگ او را میخواهند و کریگ التماس کرد که از او محافظت کنند. در ابتدا دایانا این درخواست را نپذیرفت اما سرانجام در زمان لازم به کریگ کمک کرد و او را نجات داد. دایانا به کمک همسر سابق خود توانست سین را به یک مدرسه امن بفرسد و همچنین خانهای را در استار سیتی اجاره کنند.
روز بعد از این اتفاقات خوب، سین در مدرسه توسط لیگ قاتلان مورد حمله قرار گرفت. سین توانست به هر طریقی که شده نینجاها را شکست دهد و از مدرسه فرار کند. او بیرون از مدرسه اولیور کویین را در یک ماشین دید که اسم او را صدا میزد. بااینحال، زمانیکه او در ماشین نشست، توسط یک تیر گازی بیهوش شد. اولیور روی واقعی خودش را نشان داد و مشخص شد که در اصل این مرلین بوده که ظاهر اولیور را به خود گرفته است. دایانا، گرین ارو و اسپیدی که صحنه جرم را مورد بررسی قرار داده بودند، همان موقع متوجه شدند که فردی که شباهت زیادی به گرین ارو داشت، سین را ربود. دایانا تصمیم گرفت که خودش بهدنبال سین بگردد.
از طرف دیگر هم گرین ارو و اسپیدی قرار بود بهدنبال سرنخهای دیگر باشند. دایانا بلافاصله به سمت آپارتمان کریگ رفت و متوجه شد که یک بمب زیر ماشین او نصب شده است. کریگ هم لوازم خود را جمع کرده بود تا شهر را ترک کند. دایانا کاری کرد تا کریگ تمام چیزهایی را که درباره افرادی که تهدیدش کرده بودند میداند، برای او توضیح دهد. دایانا و کریگ بعد از فهمیدن همه چیز، به کمک اوراکل تلهای را برای مرلین آن هم در دفتر کارش قرار دادند؛ این در حالی بود که گرین ارو و اسپیدی به کمک سین رفته بودند. بعد از اینکه مرلین به دفتر کارش رسید، دایانا خیلی راحت او را شکست داد. او بعد از این کار، به بندر رفت تا به گرین ارو کمک کند.
خاطرات بلک کنری اصلی، پیش از مرگ به ذهن دختر خودش منتقل شد
اسپیدی توانست سین را نجات دهد و او را در یک قایق نجات بگذارد و همان زمان گرین ارو که حسابی خسته شده بود، یک تیر به سمت طناب قایق پرتاب کرد و این قایق را به درون آب انداخت. بااینحال، قایق بعد از برخورد با آب متلاشی شد و دیگر کسی نمیتوانست سین را ببیند و پیدا کند. دایانا حسابی از اتفاقی که برای سین افتاده بود، عصبانی شد. حضور اعضای لیگ قاتلان در آنجا هم عصبانیت او را چند برابر کرد. آنها، علت اصلی شکست خوردنشان در مأموریت خود را، دایانا میدانستند و او را سرزنش میکردند. دایانا حسابی اعضای این لیگ را کتک زد تا اینکه مرلین به آنجا رسید. مرلین هم قصد داشت بر دنیا حکومت کند و فرصت خیلی خوبی را هم پیدا کرده بود.
اما این فرصت کاملا نابود شده بود و مرلین، دایانا را مقصر اصلی این اتفاق میدانست. دایانا که دیگر چند برابر قبل خشمگین بود، به مرلین حمله کرد و او را تا آستانه مرگ پیش برد؛ تا اینکه اولیور او را متوقف کرد. زمانیکه آنها به خانه رسیدند، دایانا حلقه نامزدی اولی را دور انداخت. اما در همان لحظه اولیور وارد خانه شد و نامهای را که توسط سین نوشته شده بود، به دایانا داد. سین به دایانا گفت که اولی نقشهای کشیده تا لیگ آدمکشها را برای همیشه از او دور نگه دارد. اما این نقشه، نیازمند این بود تا دایانا باور کند که سین به قتل رسیده است؛ درحالیکه سین واقعا به درون آب نیفتاده بود و در حقیقت یک سمت از قایق را که به طناب وصل بود، در دست داد و در زمان لازم دوباره وارد کشتی شد. برای اینکه این اتفاق قابل باور باشد، نیاز داشتند که دایانا عکسالعمل واقعیای نشان دهد.
در همین حین که این اتفاقات در حال رخ دادن بود، اسپیدی، سین را به سراغ کانر برد و او هم سین را برای استاد سابق اولی برد تا او را مخفی کند. دایانا هم بعد از اینکه عصبانیت بسیار زیاد خود را سر اولی خالی کرد، به او گفت که درخواست ازدواج او را میپذیرد؛ با وجود اینکه اولیور، دختر دایانا را دزدیده بود و به او گفته بود که دخترش جان خود را از دست داده است.
- ازدواج قناری سیاه:
زمانیکه قناری سیاه و گرین ارو در حال ازدواج با یکدیگر بودند، توسط یک سری ابرشرور که زیر نظر دث استروک هدایت میشدند، مورد حمله قرار گرفتند. اما این ابرشروران خیلی زود توسط همان ابرقهرمانان زیادی که در آن مراسم حضور داشتند، متوقف شدند. درست در شب مراسم عروسی، دایانا مجبور شد تا اولیور را به قتل برساند؛ آن هم بعد از اینکه اولیور به سمت همسر خود حملهور شد. مدت زیادی طول نکشید که مشخص شد این مهاجم در حقیقت یک مقلد بود و اولیور کویین واقعی توسط آمازونها ربوده شده بود. دایانا، اسپیدی و کار هاوک بالاخره توانستند اولیور را نجات دهند.
در طی خط داستانی تاریکترین شب، تعداد زیادی از شخصیتها یا کسانی که پیش از جان خود را از دست داده بودند، احیا شدند و در قالب اعضای ارتش بلک لنترن دوباره به زندگی بازگشتند؛ این افراد شامل سوپرمن، واندر وومن، سوپر بوی، کید فلش و همچنین گرین ارو بودند. اولی که تحت تاثیر حلقه بلک لنترنی خودش بود، دایانا را مورد آزار و اذیت قرار داد و اعلام کرد که با کمال میل دوست دارد با «شدو» در ارتباط باشد. با اینکه اولی بالاخره به حالت قبل خود بازگشت، اما این به این معنی نبود که زندگی زناشویی آنها اصلا تحت تاثیر قرار نگرفته بود.
- تاریکترین شب: مرگ لیان هارپر:
در این برهه زمانی، «پرومتئوس» که خودش را به شکل کاپیتان مارول درآورده بود، به سراغ رد ارو رفت و دست او را قطع کرد. علاوهبر این، پرومتئوس خسارت بسیار زیاد و گستردهای را به استار سیتی وارد کرد. او بخش زیادی از شهر را نابود کرد و دختر روی هارپر یعنی لیان هارپر را هم حتی به قتل رساند. اولی که شاهد این ماجراها بود، پرومتئوس را تحت تعقیب قرار داد و او را با خون سردی کامل به قتل رساند و حتی به هیچکس در رابطه با این ماجرا نگفت. اما مدت زیادی طول نکشید که اقدامات او برای همه فاش شد. به همین دلیل هم دستگیر و محاکمه شد. زمانیکه او از شهر استار سیتی بیرون انداخته شد و تبعید شد، دایانا اعلام کرد که زندگی متاهلی آنها به پایان رسیده است.
- روشنترین روز: پرندههای شکاری:
بلک کنری دوباره به همتیمیهای سابق خود یعنی اوراکل، هانترس، لیدی بلک هاوک و اعضای جدیدی به نام هاوک و داو پیوست تا با کمک یکدیگر دوباره تیم پرندههای شکاری را راه بیاندازند. آنها که در این دوران با پنگوئن در ارتباط بودند، توسط یک قاتل دیگر مورد حمله قرار گرفتند. دایانا اعلام کرد که این قاتل وایت کنری یا قناری سفید نام دارد و خواهر انتقامجوی گروه Twelve Brothers in Silk محسوب میشود. این قاتل پلیس را بهگونهای فریب داد تا به محل دایانا بروند. از طرف دیگر هم گزارشهای خبری درباره یک مأموریت بسیار دشوار او برای نجات یک کودک ربوده شده و همچنین ازدواج او با گرین اروی تبعید شده، صحبت میکردند. آنها همچنین به این موضوع اشاره کردند که او، سین را «ترک کرده» است. با این تفاسیر دیگر همه به هویت واقعی بلک کنری پی بردند.
پنگوئن آنها را به پناهگاه مخفی خود فرستاد تا از دست نیروهای پلیس فرار کنند. آنها بالاخره توانستند وایت کنری را شکست دهند و دستگیر کنندو در همین حین هم بلک کنری متوجه شد که سین به همراه والدین ناتنی فعلی خود، اسیر شدهاند؛ آن هم درحالیکه جانشان در خطر بود. در همین حین هم بلک کنری به چالش کشیده شد که به زور تا آستانه مرگ با لیدی شیوا مبارزه کند. در عوض، این هانترس بود که قبول کرد تا با شیوا مبارزه کند. زیرا قرار بود که بلک کنری در همین حین به سمت سین برود و به کمک یکی از دانشآموزان لیدی شیوا، او را نجات دهد. مدت زیادی طول نکشید که مبارزه بین لیدی شیوا و هانترس توسط کنری متوقف شد. البته قناری سفید اصلا از این اتفاق خوشحال نشد. بعد از این ماجرا هم لیدی شیوا که اصلا از شرایطی که برایش به وجود آمده بود خوشش نیامد، به جبهه پرندههای شکاری پیوست.
- مرگ اوراکل:
داستان گذشته قناری سیاه هم درست مانند شخصیتهای دیگر، چند بار دستخوش تغییرات قرار گرفت؛ هم داستان گذشته و هم ماجرای جیغ قناری او
کلکیولیتور که بهدنبال اوراکل بود و قصد شکار او را داشت، به این باور رسیده بود که یکی از اعضای گروه پرندههای شکاری، هویت دوم اوراکل است. به همین ترتیب هم گروهی از ابرشرورها را به دور خود جمع کرد؛ از جمله «ماموث»، «کارنت»، «هایو» و یک شخصیت شرور دیگر به نام «مورتیس». او این گروه را تشکیل داد تا به کمک هم به پرندهها که در سالن آیس برگ قرار داشتند، حمله کنند. در طی مدت زمانیکه قناری سیاه و بتمن درکنار هم با آنها مبارزه میکردند، کنری تحت تاثیر قدرتهای مورتیس قرار گرفت. قدرتهای این شخصیت به این شکل بود که تنها با یک لمس، میتوانست پشیمانیها را آشکار و آنها را چندین برابر کند.
همین اتفاق باعث شد تا کنری حال بسیار بدی پیدا کند و دیگر در وضعیت طبیعی نباشد. دایانا که وارد حالت خلسه شده بود، هانترس، لیدی بلک هاوک و داو هم دستگیر شدند. در میان پشیمانیها و شرمندگیهایی که از دایانا نمایش داده میشد، چهره گرین ارو، مادرش، سین، کریگ ویندرو، ری، دکتر لایت و همچنین رأس الغول قرار داشتند. دایانا در همان حین که در خلسه بود، با تصاویر ذهنی والدین مرحوم خود، روی هارپر، همسر سابقش اولیور کویین، سین، تشییع جنازه لیان و همچنین آن حمله بسیار وحشتناکی که باعث از دست دادن جیغ قناریاش شده بود، مورد آزار و اذیت قرار گرفت. این وحشتها زمانی بیشتر شد که دایانا با چهره مادر مرحومش یعنی بلک کنری اصلی برخورد کرد؛ مادرش اعلام کرد که دوستانش، او را تنها گذاشتهاند.
سرانجام دایانا دربرابر تمام اینها مقاومت کرد و توانست بر توهمهایش غلبه کند؛ همین اتفاق هم باعث شد تا مورتیس متلاشی شود. بعد از این ماجرا، کلکیولیتور یکی دیگر از اعضای گروه یعنی کارنت را مامور این کرد تا کاری کند که هلی کوپتری را که اعتقاد داشت اوراکل خلبان آن است، سقوط کند. آنها فکر میکردند که انفجار ناشی از این اتفاق، حتما اوراکل را به قتل رسانده است اما این در حالی بود که هاوک غیرقابل نفوذ در حال خلبانی و هدایت این هلی کوپتر بود. در پی این ماجرا، اوراکل تمام تماسها را نادیده گرفت و اجازه داد که همه تصور کنند که او مرده است؛ البته به جز افرادی مانند بلک کنری که هویت واقعی او را میدانستند.
- تصاحب خصمانه:
در این خط داستانی بلک کنری و دیگر اعضای گروه پرندههای شکاری با فرد خطرناکی برخورد کردند که پشت یک سازمان مجرمانه قرار داشت. او در قالب خواهر «رگ دال» یعنی «جونیور» ظاهر شده بود و در یک ساختمان تحقیقاتی فعالیت میکرد. بلک کنری و داو با جونیور برخورد کردند و مدت زیادی طول نکشید که دیگر اعضای گروه هم به آنها پیوستند. با اینکه همگی آنها به جونیور حمله کردند اما در آخر این هانترس بود که او را شکست داد. همین موفقیت باعث شد تا هانترس تبدیل به رهبر میدانی جدید تیم بشود.
- جنگ و یادآوری:
در دو قسمت آخری که در دوران پیش از فلش پوینت در مجموعه پرندههای شکاری منتشر شده بود، مشخص شد که دایانا دریک لنس ملقب به بلک کنری اصلی، به همراه لیدی بلک هاوک و ساندرا نایت ملقب به فانتوم لیدی، سه ابرقهرمان زنی بودند که در گذشته و دومین جنگ جهانی، با نیروهای نازی مبارزه کردند. در فلش بکی که از ماه مارس سال ۱۹۵۰ نشان داده شد، ما شاهد این بودیم که آنها در کشور آرژانتین در حال شکار نازیها هستند. این نبرد زمانی به پایان رسید که یک موجود ساختگی توسط یک جراح نازی، نابود شد؛ این موجود توسط روتگر براگرمن ساخته شده بود تا برای ریش مبارزه کند. اما بعد از نابودی بخشهایی از ناخودآگاه و هوشیاری او در ذهن این سه نفر قرار گرفت.
در زمان حال، ساندرا نایت و لیدی بلک هاوک که دیگر بازنشسته شده بودند، توسط نئو-نازیها دستگیر شدند. آنها در تلاش بودند تا با انجام این کار، آن موجودی را که ساخته بودند، دوباره بازگردانند و زنده کنند. از طرف دیگر هم پرندههای شکاری و من هانتر که نوهی ساندرا نایت محسوب میشد، به سراغ آنها رفتند تا آنها را نجات دهند. سرانجام دشمنان شکست خوردند زیرا ساندرا نایت را به خاطر سنی که داشت، حسابی دست کم گرفته بودند. از طرف دیگر هم آنها نتوانستند آن موجود را احیا کنند. زیرا بخش آخر هوشیاری این موجود در ذهن دایانا دریک لنس قرار داشت که دیگر او مرحوم شده بود.
- The New 52:
در پیوستگی جدید دی سی یعنی New 52، دایانا لنس یا همان بلک کنری بهعنوان یک مبارز سرسخت و آرمانگرا به تصویر کشیده شد. او در این دوران درکنار «ایو کراوفورد» ملقب به استارلینگ، بهعنوان موسس تیم مخفی عملیاتی به نام پرندههای شکاری شناخته میشدند. او حالا دیگر دایانا لنس (موسوم به دریک)، همسر کورت لنس محسوب میشد. ما حتی شاهد این بودیم که او در تیم ۷ هم فعالیتهایی دارد؛ البته پیش از اینکه کامل منحل شود. او دارای یک جیغ صوتی به نام جیغ قناری است که این توانایی ابرانسانی در نسخههای قبلی او هم وجود داشت.
- تیم ۷:
مدت خیلی زیادی است که دایانا لنس و جان لینچ یکدیگر را میشناسند؛ این آشنایی حتی به پیش از تشکیل تیم ۷ میرسد. او و همسر او، مورد اعتمادترین مامورهای لینچ به حساب میآمدند. لینچ آنقدر به این دو اعتماد داشت که در آن روزهای ابتدایی، این دو را مسئول اصلی تشکیل تیم قرار داد. دایانا و همسر او بهعنوان ماموران تیم ۷ درکنار افراد مختلفی مانند خود لینچ، اسلید ویلسون، الکس فرچایلد، جیمز برانسون، کاپیتان سامر راموس، کول کش، آماندا والر و سرگرد دین هیگینز مبارزه کردند. آنها در این تیم در مقابل دشمنان مختلفی مانند تروریستهایی به نام جان آکارا، اکلیپسو، باسیلیسک، اسپارتان و کایزن گامورا قرار گرفتند.
در طی همین دوران بود که دایانا با کورت لنس ازدواج کرد. علاوهبر ازدواج، در همین دوران هم قدرتهای صوتی و ابرانسانی دایانا از خواب طولانی مدت بیدار شدند؛ البته در این زمان فراتر از سطح کنترل او بودند. در طی نبرد آخری که آنها با کایزن گامورا داشتند، کایزن تهدید کرد که جعبه پاندورا را باز میکند و در همین حین هم مامور برانسون که حالا تبدیل به «مجستیک» شده بود، موج آبی بزرگی را به وجود آورد که جزیره گامورا کامل به زیر آب رفت. این تیم تنها چند دقیقه فرصت داشتند تا قسمتهای بالایی کاخ کایزن نابود شود. در همین نقطه بود که کورت لنس هم تواناییهای خود را نشان داد. او کاری کرد که جیغ دایانا قویتر شود و جعبه از دستان کایزن بیرون بیفتد.
بعد از بحران بینهایت، او یکی از افرادی بود که تیم لیگ عدالت را تشکیل دادند
بلافاصله بعد از این اتفاق هم مجستیک به سراغ جعبه رفت و با وجود استدلالهای کورت لنس، قصد باز کردن آن را داشت. این کاخ بالاخره روی سر آنها فرو ریخت و تبخیر شد؛ آن هم زمانیکه دایانا با گرفتن دستان لینچ و آماندا والر قدرت خود را زیاد کرد و با یک جیغ انفجاری، مجستیک را از جعبه دور کرد. بعد از این ماجراها دایانا بهدنبال کورت گشت اما هیچ رد و نشانی را از او پیدا نکرد. او بهشدت از ایکه از قدرتهای خود استفاده کرده بود، پشیمان شد و به ناچار از جستوجو دست کشید. زیرا به دستور والر محبور بود که این جعبه را از لینچ که حالا برای باز کردن آن وسوسه شده بود، دور کند. سرانجام او سوار هواپیمایی شد که توسط استیو ترور خلبانی و هدایت میشد.
این در حالی بود که والر همانجا باقی ماند و در ناحیه سر به لینچ شلیک کرد تا او را متوقف کند. زیرا لینچ با استفاده از قدرتهای دورجنبی خود در تلاش بود که به این هواپیما اجازه رفتن را ندهد. پروژه تیم ۷ بعدها دچار مشکل شد و همین اتفاق هم منجر به این شد که این آخرین ماجراجویی و ارتباط دایانا با اعضای گروه باشد. در پایان این ماجرا، تنها دایانا، اسلید، استیو و کول کش جان سالم به در بردند. دیگران هم یا گم شدند یا فرض میشد که مردهاند. تمام ماجراهای رویداد گامورا هم حالا دیگر محرمانه شده بود و هیچ سابقهای از تیم ۷ در آن وجود نداشت.
- تاج و تخت آتلانتیس:
در این دوران، بلک کنری یکی از ابرقهرمانان خیلی زیادی بود که توسط سایبورگ استخدام شد. آنها قرار بود که به کمک آکوامن و دیگر اعضای لیگ عدالت بروند و با اوشن مستر مبارزه کنند. اوشن مستر به همراه نیروهای خود در حال حمله به دنیای سطح بود.
- Trouble in Mind:
بلک کنری تصمیم گرفت که کاتانا و پویزن آیوی را استخدام کند و به جمع پرندههای شکاری بیاورد. در این دوران آنها در تلاش بودند تا با یک فرد روانی به نام «چوک» که تواناییهای کنترل ذهن هم داشت برخورد کنند و مقابل فعالیتهای جنایتکارانهی او بایستند. این جنایتکار با استفاده از تواناییهای خود، مردم جامعه را تبدیل به عروسکهای خود میکرد و آنها در مسیر بد قرار میداد. دراینمیان اعضای تیم به سراغ بت گرل هم رفتند تا او را استخدام کنند اما در ابتدا او اصلا تمایلی به این کار نداشت. اما بالاخره این پیشنهاد را پذیرفت تا در مأموریتها درکنار دیگر اعضای گروه فعالیت کند. کار به جایی رسیده بود که چوک کم کم داشت بلک کنری را هم تحت کنترل میگرفت.
اما دخالت به موقع استارلینگ باعث شد تا چوک موفق نشود؛ هرچند که به بیهوش شدن دایانا ختم شد. کم کم بلک کنری و دیگر اعضای پرندههای شکاری به این باور رسیده بودند که چوک همان «ترور کاهیل» است. البته این مربوطبه پیش از این بود که کاتانا به وسیله «سول تیکر» خود او را به قتل برساند. بعدها آنها به واسطه ارتباطی که با «ماسئو یاماشیرو» برقرار کردند متوجه شدند که ترور، چوک نیست بلکه یکی از سربازان او که تحت کنترل ذهنی قرار داشت، بود؛ ماسئو یاماشیرو کسی است که در آن شمشیر ساکن است.
- پرندههای شکاری:
در این برهه زمانی بلک کنری به همراه دیگر اعضای تیم پرندههای شکاری با تالنهایی که به محفل جغدها تعلق داشتند، برخورد کردند. البته مدت خیلی زیادی با آنها درگیر نبودند زیرا توانستند با کمک پویزن آیوی و تواناییهای او، آنها را شکست دهند؛ خصوصا آن قدرتمندترینها. سرانجام بلک کنری متوجه شد که پویزن آیوی، به او و دیگر اعضای گروه خیانت کرده است. او درخواست کرده بود تا به جبران کارهای قهرمانانهای که کرده بود، او را به نزدیکیهای منبع قدرتهای خود یعنی گرین که در آمازون قرار داشت، ببرند. اما در طی مسیر آنها با یک سری موجودات گیاهی برخورد کردند که او و دیگر اعضای گروه را مسموم کرده بود.
پویزن آیوی به این طریق توانست همتیمیهای خود را مجبور کند که در تروریسم محیط زیستی او شرکت کنند. آنها مجبور بودند برای اینکه بتوانند درمانی برای آن وضعیت خود بهدست بیاورند، دستوران پویزن آیوی را انجام دهند. علاوهبر این، اعضای این گروه در تلاش بودند تا کاری کنند که مردم باقیمانده در دنیا، از دست این سم در امان باشند و با مشکل روبهرو نشوند. بلک کنری و دیگر اعضای تیم با اینکه هیچ تمایلی نداشتند، اما مجبور بودند که دستورها او را انجام دهند. بااینحال، پیش از اینکه پویزن آیوی بتواند به هدف خود برسد، اعضای گروه پرندههای شکاری به او پشت کردند. بعد هم کاتانا به واسطه سول تیکر خود آسیب زیادی به او وارد کرد و نقشههای او را بهصورت کامل از بین برد؛ این ماجراها باعث شد تا بلک کنری حسابی از کاری که کرده بود پشیمان شود.
- A Clash of Daggers:
در پی ماجرای خیانت پویزن آیوی و همچنین اضافه شدن بت گرل به تیم، کنری و دیگری اعضای گروه از سمی که آیوی وارد بدن آنها کرده بود، بهبود پیدا کردند؛ آن هم درحالیکه در انزوا باقی مانده بودند. ماجراجویی آنها با نجات کاتانا و بازگرداندن شمشیر سول تیکر او از دست یک گروه از نینجاها به نام Dagger Clan، ادامه پیدا کرد. آنها این هدف را داشتند که از کاتانا انتقام خود را بگیرند. بلک کنری با کمک کاندور و همچنین دیگر اعضای تیم پرندههای شکاری توانست اعضای این کلن را شکست دهد. بعد از این ماجراها، کاتانا انتخاب کرد که این تیم را ترک کند. از طرف دیگر هم یک عضو جدید توسط بت گرل به گروه اضافه شد.
این عضو جدید یک تالن سابق از محفل جغدها بود که با نام «استریکس» شناخته میشد. در همین برهه زمانی و در میان همین ماجراجوییها بود که بلک کنری احساس کرد قدرت تواناییهایش در حال اضافه شدن است؛ این افزایش قدرت به جایی رسید که دیگر تواناییهایش قابل کنترل نبودند. بهدنبال این افزایش قدرت، الهامات همسر او یعنی کورت هم اضافه شد. در طی مدت زمانیکه قهرمانان در حال مبارزه با کلن دگر بودند، جیغ کنری تقریبا باعث نابود شدن جمجمه استارلینگ شد. بعدها، زمانیکه استریکس به گروه پیوست، جیغ کنری دایانا که حالا دیگر کاملا غیرقابل کنترل بود، نیروگاه شهر گاتهام را نابود کرد.
با اینکه دایانا با گرین ارو ازدواج کرد، اما در ابتدا مشکلات زیادی در رابطه خود داشتند و دایانا حتی مجبور شد با او مبارزه کند
همین اتفاق باعث شد تا برق کل آن بلوک از شهر قطع شود و تقریبا تمام همتیمیهای او بیهوش شوند. بااینحال، از آنجایی که استارلینگ و استریکس شاهد این اتفاقات بودند، دایانا از آنها خواهش کرد که این موضوع را به بت گرل اطلاع ندهند. او در ادامه برای آنها توضیح داد که تمام این ماجراها، به خاطر قدرتهایش رخ میدهند و او عمدا این نابودیها را به وجود نمیآورد. بعد از گذشت مدتی، اعضای تیم توسط با یک گروه مهاجم شبه نظامی برخورد کردند. آنها بهدنبال پاسخ برای خرابیهایی که بلک کنری به وجود آورده بود، بودند. آنها یک سری ماشین شناور به نام Heartstoppers به همراه داشتند که قرار بود روی الگوی الکتریکی نزدیکترین قلب انسان قفل کند و با شوکهای قدرتمندی آن را از بین ببرد. درنهایت استارلینگ با کمکهای آماندا والر توانست این ماشینها را متوقف کند و باری دیگر پرندههای شکاری پیروز میدان شدند.
- تولد دوباره دی سی:
در قسمت ۱ سری کتاب کمیک DC Rebirth، والی وست درحالیکه خارج از جهان قرار دارد، به این موضوع اشاره میکند که چطور بلک کنری و گرین ارو، دیگر به سختی یکدیگر را میشناسند؛ آن هم درحالیکه باید با یکدیگر ازدواج کرده باشند. زیرا یک سری تغییرات شوم در خط زمانی به وجود آمده بود و این هم یکی از تبعات همان دستکاری بود. این کتاب کمیک نشان داد که چطور این دو نفر بهصورت کاملا اتفاقی با یکدیگر ملاقات کردند و بعد از اینکه مدت کوتاهی را با هم گذراندند، هر کدام جداگانه به خانههای خود رفتند. آنها که آن شب تا دیروقت بیدار بودند، مدام به این فکر میکردند که چیزی در زندگیشان کم است.
آنها دوباره در قسمت اول سری کتاب کمیک Green Arrow Rebirth یکدیگر را ملاقات کردند. اما این بار ناگهان چیزی تغییر کرد. در ماجراهای بعدیای که در سری کتاب کمیک گرین ارو رخ داد، دایانا اولین نفری بود که متوجه شد در ماجرای خودکشی ظاهری اولیور و ناپدید شدن او، نکته خاصی وجود دارد؛ در حقیقت مرگ اولیور به این خاطر بود که شدو قصد داشت او را به قتل برساند. او در این دوران هم یکی از اعضای فعلی گروه پرندههای شکاری محسوب میشد و هم یکی از اعضای لیگ عدالت آمریکا. در سری کتاب کمیک Birds of Prey: Rebirth اینطور مشخص شد که دایانا و باربارا (بت گرل) چند سالی است که بهترین دوستان یکدیگر محسوب میشوند.
این در حالی بود که آنها بهتازگی با هلنا برتینلی (هانترس) آشنا شده بودند. در مجموعه لیگ عدالت آمریکا، ما شاهد این بودیم که بلک کنری در حال مبارزه کردن با کیتلین اسنو (کیلر فراست) است. بعدها هم توسط بتمن استخدام شد تا آنها بتوانند از مهارتها و استعدادهای خیلی خوبی که او دارد، نهایت استفاده را ببرند.
تنها توانایی ابرانسانی منحصربهفردی که بلک کنری دارد، همان جیغ مافوق صوت و بسیار قدرتمندش است که «جیغ قناری» نام دارد. این جیغ آنقدر قدرتمند است که میتواند اشیاء را نابود کند، دشمنان را از خود بیخود کند و غیره. اخیرا هم مشخص شده که بلک کنری با این توانایی میتواند جمجمهها را هم نابود یا استخوانها را آب کند. او در زمینه هنرهای رزمی هم تخصص بسیار زیادی دارد؛ خصوصا در رشته جودو و بوکس. او بهعنوان یکی از ۷ مبارز برتر در دنیای دی سی به حساب میآید. در پیوستگی بعد از فلش پوینت، اینطور آشکار شد که دایانا میتواند با استفاده از جیغ قناری خود پرواز هم بکند. زمانیکه دایانا توانایی جیغ قناری خود را از دست داد، از سلاحها و گجتهای مختلفی استفاده کرد؛ سلاحهایی مانند اخلالگرهای صوتی با فرکانس بالا، گلولههای گازی، جیغهای صوتی و غیره.
در انتها به چند مورد از انیمیشنها و بازیهایی و آثاری اشاره میکنیم که شخصیت دایانا لورل لنس/بلک کنری در آن حضور داشت:
- سریال Legends of the Superheroes محصول سال ۱۹۷۹ با بازی دانوتا ویزلی
- سریال Smallville محصول سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۱ با بازی الینا هافمن
- دنیای تلویزیونی Arrowverse محصول سال ۲۰۱۲ تاکنون با بازی کیتی کسیدی، کیتی لاتز و جولیانا هارکیوی
- انیمیشن سریالی Justice League محصول سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ با صداپیشگی جنیفر هیل
- انیمیشن سریالی Justice League Unlimited محصول سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ با صداپیشگی مورنا باکارین
- انیمیشن سریالی Batman: The Brave and the Bold محصول سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ با صداپیشگی گری دلیسل
- انیمیشن سریالی Young Justice محصول سال ۲۰۱۰ تاکنون با صداپیشگی ونسا مارشال
- انیمیشن سریالی DC Nation Shorts محصول سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ با صداپیشگی کاری والگرن
- فیلم Birds of Prey (and the Fantabulous Emancipation of One Harley Quinn) محصول سال ۲۰۲۰ با بازی جرنی اسمالت
- انیمیشن DC Showcase: Green Arrow با صداپیشگی گری دلیسل
- بازی Injustice 2 محصول سال ۲۰۱۷ با صداپیشگی ونسا مارشال
- بازی Lego Batman 2: DC Super Heroes محصول سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳ با صداپیشگی کاری والگرن
نظرات