نویسنده: مریم اصلانی
// یکشنبه, ۲۸ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۵۹

استعداد‌های جالب ستاره‌های هالیوودی که در فیلم‌ها به کمکشان آمدند

از دید بسیاری از مخاطبان، دنیای سینما صحنه‌ی رویدادهایی عمدتا غیر واقعی است. اما برخی از بازیگران، با تکیه بر استعداد‌ها و مهارت‌‌های شخصی، جنبه‌ای واقعی‌تر به نقش خود می‌بخشند. هنرمندانی همچون کیانو ریوز، دنزل واشینگتن، جک نیکلسون و دیگر بازیگران سرشناس.

بیشتر اوقات ما به‌عنوان مخاطب آثار سینمایی یا تلویزیونی، می‌دانیم بسیاری از چیزهایی که در حال تماشا کردن آن‌ها هستیم، واقعی نیستند. به عبارت بهتر ما می‌دانیم آرنولد شوارتزنگر، رباتی از آینده نیست و کریس ایوانز هم برای سال‌ها در میان لایه‌‌ای از یخ منجمد نشده است! اما گاهی اوقات چیزی که روی صفحه می‌بینیم واقعی‌تر از چیزی است که تصور می‌کنیم. به‌عنوان مثال وقتی دنزل واشنگتن درحدواندازه‌ی یک بازیکن بسکتبال حرفه‌ای ظاهر می‌شود یا وقتی داریل هانا با مهارت‌های ژیمناستیک خود، هریسون فورد را ضربه فنی می‌کند، پای مهارت‌ها و استعداد‌های شخصی در میان است.

به عبارت بهتر، باید بپذیریم برخی از بازیگران از استعداد و مهارت‌هایی فراتر از تصور ما برخوردار هستند که به کمک آن‌ها، به شخصیت‌های خیالی، رنگ و بویی واقعی‌تر می‌بخشند و البته که آن‌ها از هر فرصتی برای نشان دادن این تجربیات و مهارت‌های خود هم استقبال کرده و هم لذت می‌برند.

درادامه این مطلب با زومجی همراه باشید تا نگاهی به تعدادی از این بازیگران بااستعداد داشته باشیم و ببینیم چگونه مهارت‌های آن‌ها به جذاب‌تر شدن نقش آفرینی‌هایشان کمک کرده است.

بیل مری در هنگام بازی بولینگ

۱- بیل موری و سه استرایک متوالی در فیلم سردسته

شاید برای مخاطبان جالب باشد که چگونه در فیلم سردسته (Kingpin)، بیگ ارن (بیل مری) در بولینگ شگفتی آفریده و سه پرتاب استرایک متوالی را به نام خود ثبت می‌کند. واکنش جمعیت به این هنرنمایی مشتاقانه و سرشار از هیجان است. اما نکته جالب اینجا است که مخاطبان شاهد رویدادی شگفت‌انگیز بودند چون این سه پرتاب موفق را مری درواقعیت و آن هم در اولین تلاش خود به نمایش گذاشت.

بیل مری با زدن سه استرایک متوالی در فیلم سردسته، حضار را به وجد آورد

همان‌طور که بابی فارلی یکی از کارگردانان این فیلم در این مورد اشاره می‌کند، در بخش پایانی فیلم شخصیت بیل مری باید سه ضربه متوالی می‌زد. درآن زمان آن‌ها تصور می‌کردند فیلم‌برداری این صحنه ممکن است بین ده الی پانزده روز طول بکشد. بااین وجود کارگردان برای حاضران درصحنه توضیح می‌دهد که این آخرین فریم است و آن‌ها باید در هر مرحله دست زدن را با شدت بیشتری تکرار کنند به طوری که با زده شدن ضربه سوم آن‌ها باید از شدت هیجان منفجر شوند.

اما در رخدادی جالب توجه، مری حتی باوجود اینکه قبل از فیلم‌برداری این صحنه هیچ تمرینی انجام نداده بود، موفق شد هر سه ضربه را با دقت پرتاب کرده و پشت سر هم به نتیجه برساند و دراینجا بود که همه دیوانه‌وار او را تشویق کردند و این صحنه‌ای واقعی بود.


راب لو و کیانو ریوز در درام ورزشی یانگبلاد

۲- کیانو ریوز، بازیکنی فوق‌العاده در فیلم یانگبلاد

به نظر می‌رسد بزرگ شدن در یورکویل در انتاریوی کانادا، باعث تقویت مهارت‌های ورزشی کیانو ریوز شده است. به‌صورت دقیق‌تر باید بگوییم او زمانی یک دروازه‌بان بسیار موفق با لقب «دیوار» بود. استعداد او در بازی هاکی به اندازه‌ای بود که حتی به او پیشنهاد بازی در باشگاهی بزرگ و مطرح هم داده شد، بااین‌وجود او به حرفه‌ی دیگری علاقه داشت و به همین خاطر هاکی را چندان جدی نگرفت.

مقاله‌ مرتبط

او می‌گوید باوجود علاقه‌ی فراوانی که به هاکی داشت، اما هرگز قصد دنبال کردن آن به‌صورت جدی را نداشته و به فکر حضور در مسابقات جهانی و بازی کردن برای تیم کانادا نبود. بااین وجود استعداد او در این رشته‌ی ورزشی، شانس بازی در یک فیلم را برای او فراهم کرد. کیانو در فیلم «یانگبلاد» (Youngblood) که درامی ورزشی در مورد ورزش هاکی بود، حضور پیدا کرده و درکنار بازیگرانی همچون پاتریک سوویزی و راب لو هنرنمایی کرد.

پس از این فیلم بود که ریوز فرصت‌های بهتری را برای درخشیدن در دنیای سینمایی پیدا کرد، از جمله ایفای نقشی مهم در فیلم «ماجراجویی بسیار عالی بیل و تد» (Bill & Ted's Excellent Adventure) که نقطه‌ای درخشان در کارنامه‌ی حرفه‌ای این بازیگر است. و همه این‌ها از جایی آغاز شد که کیانو می‌دانست چگونه باید همچون دیواری مستحکم، جلوی قهرمانان تیم حریف را بگیرد.


تام هالند در نقش مرد عنکبوتی

۳- تام هالند تقریبا یک مرد عنکبوتی کامل است

می‌توان گفت تام هالند با اتکا به قدرت بازیگری خود موفق به گرفتن نقش پیتر پارکر در دنیای سینمایی مارول شد. اما شاید لازم است به این واقعیت هم اشاره کنیم که این هنرپیشه جوان می‌تواند واقعا مثل مرد عنکبوتی بپرد و همچون او این سو و آن سو رفته و هنرنمایی کند.

هالند یک ژیمناست آموزش دیده است و این هنر خود را در هنگام تست بازیگری به رخ کشید. او هنگام ضبط تست بازیگری هرکاری که در توان داشت را به نمایش گذاشت، چون معتقد بود حتی اگر شانس بازی در فیلم را نداشته باشد هم بهتر است هنر و توانایی‌های خود را چه در زمینه ژیمناستیک و چه مسائل دیگر به تیم سازنده نشان دهد.

کار او به اندازه‌ای خوب بود که باعث شد توانایی‌های ورزشی او ستایش شود. او نه‌تنها یک پیتر پارکر شگفت‌انگیز بود، بلکه می‌توانست بهترین بدلکار مرد عنکبوتی هم باشد. درواقع او گاهی به بدلکاران توصیه می‌کرد چطور فرود آمده یا چگونه دربرابر دوربین ژست بگیرند.

البته هالند مراقب بود تنها در زمینه‌ای که در آن مهارت داشت فعالیت کند. او می‌توانست برخی از بدلکاری‌ها را خودش انجام دهد، اما گاهی مهارت لازم برای یک صحنه بیش از توانایی بود. او همیشه از حمایت بدلکاران بااستعدادی که در طول کار از او حمایت کردند، قدردانی می‌کند. تام هالند جایی اشاره کرد گاهی برای انجام برخی از حرکات حس راحتی نداشته و اینجا بود که افراد با تجربیات بیشتر به کمکش آمده و به او آموزش می‌دادند.


مندی پتینکین در فیلم عروس شاهزاده درحال شمشیربازی با شخصیت وستلی

۴- مندی پتینکین و شمشیربازی دیدنی در فیلم عروس شاهزاده

مندی پتینکین خود یک شمشیرباز آموزش دیده است، اما برای آمادگی بازی در فیلم عروس شاهزاده (Princess Bride) محصول سال ۱۹۸۷، به مدت دو ماه روزی هشت ساعت با یک مربی شمشیربازی تمرین می‌کرد تا به خوبی به کار مسلط شود.

صحنه شمشیربازی پتینکین و الویس در این فیلم، یکی از بهترین نمونه‌های شمشیربازی دنیای سینما است

شاید هیچ صحنه شمشیربازی در دنیای سینما، معروف‌تر از رویارویی اینیگو مونتویا با بازی پتینکین و وستلی (کری الویس) در فیلم عروس شاهزاده وجود نداشته باشد. باوجود‌اینکه پتینکین دست پر وارد کار شده و از مهارت‌های گذشته خود بهره می‌برد، اما این کارنامه درخشان هم نتوانست او را از برنامه طاقت‌فرسای تمرین شمشیربازی نجات دهد.

این دو بازیگر برای نمایش این صحنه، ساعت‌های متمادی تمرین می‌کردند به صوری که کل این صحنه را حفظ شده بودند. همچنین از هردو خواسته شده بود تا حرکات طرف مقابل را هم یاد بگیرند، به‌علاوه هر دو باید با دست چپ با هم مبارزه می‌کردند. این همه تمرین باعث شد که بعد از مدتی شمشیربازی به بخشی از زندگی روزمره هردو تبدیل شود، به طوری که گاهی از تکرار نشدن بعضی از صحنه‌های شمشیربازی حین ضبط، ناراحت می‌شدند.


داستین هافمن و اما تامسون در فیلم آخرین شانس هاروی

۵- داستین هافمن و استعداد نوازندگی در فیلم آخرین شانس هاروی

بی‌تردید داستین هافمن یک بازیگری حرفه‌ای است، اما او همچنین یک پیانیست بااستعداد هم است که هنر خود را در نوشتن آهنگی برای فیلم آخرین شانس هاروی (Last Chance Harvey) به نمایش گذاشت.

داستین هافمن به جز بازیگری، در نواختن پیانو هم مهارت دارد

داستین هافمن به‌لطف هنر بازیگری خود برای چند دهه بین مخاطبان به شهرت رسید، اما او در سال ۲۰۰۸ با حضور در فیلم آخرین شانس هاروی، چهره‌ای دیگر از خود به نمایش گذاشت. آن‌جا بود که هافمن بالاخره درگفتگویی با مجله «Parade» اعتراف کرد در ابتدا می‌خواست پیانیست جاز شود.

به‌دنبال یک ماجرای عاشقانه، هافمن آهنگی ساخت که آن را «Shoot the Breeze» نامید. درسال ۱۹۷۷ و بعد از معروف شدن هافمن، بت میدلر اشعاری برای او نوشت و آن‌ها به‌صورت مشترک این ترانه را با هم اجرا کردند. این همان آهنگی است که هافمن در فیلم آخرین شانس هاروی می‌نوازد و قصه مردی را به تصویر می‌کشد که هرگز نتوانست به رویای خود که همانا تبدیل شدن به یک نوازنده جاز بود، جامه عمل بپوشاند.


دنیل دی لوئیس در فیلم آخرین موهیکان

۶- روش خاص آماده شدن دنیل دی لوئیس برای بازی در فیلم آخرین موهیکان

دنیل دی لوئیس یکی از بازیگران محبوب و شناخته شده است که به‌ویژه به خاطر سبک بازیگری و روش‌های تقریبا غیرمنطقی که برای آماده شدن برای ایفای هرنقش در پیش می‌گیرد، به شهرت رسیده است. دراین‌میان روش آمادگی او برای بازی در فیلم «آخرین موهیکان» (The Last of the Mohicans) داستانی خاص دارد. دی لوئیس که در این فیلم در نقش سرخپوستی به نام «چشم عقاب» (Hawkeye) بازی می‌کرد، شش ماه قبل از شروع فیلم‌برداری راهی طبیعت وحشی و بکر آلاباما شد تا زندگی در شرایط سخت را آموخته و درکنار آن با مهارت‌های بقا آشنا شود.

او در این مدت آموخت چطور قایق‌رانی کند، رد حیوانات را زده و با تفنگ مدل قدیمی خود شکار کند. تفنگی که چه در زمانی فیلم‌برداری و حتی در زمان استراحت و صرف غذا، هرگز آن را از خود دور نمی‌کرد. دیگر نکته جالب این است که دی لوئیس در طول کار از خوردن هر نوع غذای آماده (غذایی که تهیه آن را برعهده نداشت)، امتناع می‌کرد. او با جمع آوری مواد غذایی و شکار کردن به زندگی خود ادامه می‌داد، درحالی‌که همبازی‌هایش درست درکنار میز او درحال خوردن غذا بودند.


لانس هنریکسن در فیلم بیگانه

۷- لانس هنریکسن و ترفند بازی با چاقو در فیلم بیگانه ها

یک صحنه کوتاه اما خاطره‌انگیز در فیلم «بیگانه‌ها» (Aliens) وجود دارد که در آن می‌بینیم چگونه شخصیت بیشاپ با بازی لانس هنریکسن دست هادسون (بیل پکستون) را روی میز نگه داشته و با سرعتی فزاینده چاقویی را بین انگشتان او روی میز می‌کوبد. کاری که از آن با عنوان بازی چاقو (چاقو بازی) یاد می‌شود.

از آن زمان بارها از این بازیگر پرسیده شد که آیا می‌تواند این حقه را در زندگی واقعی هم انجام دهد و جالب اینکه پاسخ او همیشه مثبت است. درواقع صحنه‌ای که بینندگان فیلم دیدند کاملا حقیقت داشت و این خود هنریکسن بود که این ترفند را اجرا می‌کرد، هرچند که با جادوی فیلم کمی سرعت حرکات او را بالاتر برده بودند. هنریکسن که مدتی را در نیروی دریایی آمریکا سپری کرده است، در جایی اشاره می‌کند مردم گاهی او را با نام بیشاپ صدا می‌کنند و از او می‌خواهند حقه چاقو را انجام دهد. او می‌گوید که شاید حتی بیش از یک میلیون بار از او این درخواست را کرده باشند.

به‌هرحال این بازیگر با سربلندی این صحنه را در فیلم به اتمام رساند، هرچند ممکن است گاهی در زندگی واقعی نتواند آن را به خوبی همیشه انجام دهد.


داریل هانا در فیلم بلید رانر

۸- مهارت‌های ژیمناستیک داریل هانا در صحنه‌های مبارزه فیلم بلید رانر

ازآنجایی که داریل هانا یک ژیمناست آموزش دیده بود، پس برای به نمایش گذاشتن مهارت‌ او صحنه مبارزه فیلم «بلید رانر» (Blade Runner) بازنویسی شد. زمانی‌که این بازیگر برای ایفای نقش پریس در این فیلم انتخاب شد، چیزی از خود به نمایش گذاشت که دیگر نامزدهای ایفای این نقش توان ارائه آن را نداشتند.

مهارت داریل هانا در ژیمناستیک باعث شد ریدلی اسکات صحنه مبارزه فیلم بلید رانر را از نو بازنویسی کند

همین مسئله باعث شد کارگردان ریدلی اسکات تحت تأثیر استعداد درخشان او، صحنه‌ای بزرگ‌تر را برای هنرنمایی این بازیگر ترسیم کند. درفیلمنامه اصلی صحنه مبارزه او با دکارد (هریسون فورد) در یک ورزشگاه اتفاق افتاده و شامل ضربه زدن مبارزان با هالتر به یکدیگر بود. اما مهارت هانا در ژیمناستیک باعث شد که او حین مبارزه از حرکات این رشته ورزشی هم استفاده کند. او به اسکات پیشنهاد داد می‌تواند از حلقه و میله‌ پارالل (میله موازی) استفاده کند و حتی برای بهتر نشان دادن منظور خود، چندین حرکت را هم به‌صورت عملی به کارگردان نشان داد.

از آنجایی که دیگر دختران حاضر در تست بازیگری چنین مهارتی نداشتند، پس ریدلی اسکات با الهام از توانایی هانا این صحنه را بازنویسی کرد که نتیجه نهایی آن یکی از به‌یادماندنی‌ترین سکانس‌های ژانر اکشن است. حرکاتی زیبا که هریسون فورد به این سادگی آن‌ها را فراموش نخواهد کرد.


جک نیکلسون در نقش جک تورنس در فیلم درخشش

‌۹- جک نیکلسون و مهارت آتش نشان بودن در فیلم درخشش!

بازیگر شناخته شده جک نیکلسون، مدتی به‌عنوان یک آتش‌نشان داوطلب فعالیت کرده بود و همین مسئله به او در ایفای نقش جک تورنس در فیلم «درخشش» (The Shining) کمک کرد. یکی از معروف‌ترین صحنه‌های فیلم درخشش جایی است که جک تورنس همسر غرق در ترس و وحشتش را تعقیب کرده و درنهایت با ضربات تبر به جان در می‌افتد، صحنه‌ای که به‌عنوان یکی از نمادین‌ترین صحنه‌های ژانر وحشت شناخته می‌شود. شاید یکی از جذابیت‌های این صحنه، واقعی بودن آن است.

همه چیز خیلی ملموس و قابل درک است، از چهره‌ی وحشت‌زده شلی دووال گرفته تا حرکات فی‌البداهه جک نیکلسون و البته فریادهای او که با حرکات تبر همراه شده‌اند. البته که جک با کمک گرفتن از آموزش‌های قبلی خود، صحنه شکستن در را خیلی واقعی به نمایش گذاشت.

او که درجوانی به‌عنوان یک آتش‌نشان آموزش دیده بود، کار با تبر و شکستن در را به خوبی بلد بود. درابتدا استنلی کوبریک می‌خواست از یک در معمولی استفاده کند، اما نیکلسون به‌سادگی از پس خرد کردن آن برآمد. پس آن‌ها به‌جای آن از یک در تقویت شده استفاده کردند، هرچند که جک تورنس عصبانی برای شکستن آن هم با مشکل چندانی مواجه نشد.


استیو مک کوئین در فیلم فرار بزرگ سوار بر موتور سیکلت

۱۰- پیشنهاد استیو مک‌کوئین برای هنرنمایی هرچه بهتر در فیلم فرار بزرگ

شاید جالب باشد بدانید این خود استیو مک کوئین بود که پیشنهاد گنجاندن صحنه‌های تعقیب و گریز با موتور سیکلت را به‌دست‌اندرکاران ساخت فیلم «فرار بزرگ» (The Great Escape) داد تا بتواند مهارت خود را در این زمینه به مخاطب نشان دهد.

استیو مک کوئین ایده فرار با موتور سیکلت را مطرح کرد تا بتواند مهارت خود را به بیننده نشان دهد

صحنه بیرون زدن پرخروش استیو مک کوئین از اردوگاه اسرا در فیلم حماسی و جنگی فرار بزرگ، به‌عنوان یکی از مهیج‌ترین صحنه‌های موتور سواری در تاریخ سینما شناخته می‌شود. هرچند که ابتدا قرار بود شخصیت مک‌کوئین در این فیلم با استفاده از قطار فرار کند، اما این بازیگر ایده استفاده از موتورسیکلت را مطرح کرده و به جان استرجس گفت ایده‌ای دارد که می‌تواند به جذابیت بیشتر این فیلم کمک کند.

مک کوئین که خود یک موتورسوار حرفه‌ای بود، از امکان نشان دادن این توانایی و مهارت خود روی پرده سینما بسیار هیجان زده شده بود. او بدلکاری تمام صحنه‌هایی که در فیلم دیده می‌شود را خود برعهده گرفت، البته به جز یک صحنه، یعنی صحنه پرش بلند از روی حصاری از سیم‌های خاردار که اینبار بدلکاری به نام باد اتکینز این کار را انجام داد.


کرت راسل و پرتاب توپ جذاب در فیلم فرار از لس انجلس

۱۱- کرت راسل و تمریناتی سخت برای فیلم فرار از لس انجلس

یکی از به ‌یادماندنی‌ترین صحنه‌های فیلم «فرار از لس انجلس» (Escape from L.A.)، هنرنمایی اسنیک پلیسکن با بازی کرت راسل است که وظیفه دارد ده امتیاز بازی بسکتبال را در زمانی محدود به‌دست بیاورد، آن‌ هم درحالی‌که ده‌ها تماشگر درحال فریاد زدن شمارش معکوس هستند. اگر این میزان هیجان کافی نیست، باید اشاره کنم اگر او موفق به انجام این کار نمی‌شد، مرگ در انتظارش بود. اما خوشبختانه او معادلات را بهم ریخته و از عهده کار برآمد.

کرت راسل اصرار داشت که خودش باید این صحنه را انجام دهد، او فشار زیادی به خود وارد کرده و هرزمانی که فرصتی پیدا می‌کرد در تمرینات بسکتبال شرکت کرده و مهارت خود را بالاتر می‌برد. کار به جایی رسید که حتی یک حلقه هم در محل فیلم‌برداری نصب شد تا او بتواند در طول فیلم‌برداری و همینطور در فرصت بین آن به تمرینات خود ادامه دهد.

کرت راسل به خاطراتش از آن زمان اشاره کرده و می‌گوید دوست داشت خودش توپ را داخل حلقه بیندازد. اما یک مشکل وجود داشت، اینکه او باید عینک می‌زد. اما به‌دلیل نوع گریمش در فیلم، چنین چیزی ممکن نبود. درنهایت تلاش‌های او به ثمر رسید و این هنرپیشه موفق به انجام کاری شد که برایش سخت بود.


دنزل واشینگتن و ری آلن در فیلم او بازی را برد

۱۲- گل زنی واقعی دنزل واشنگتن در فیلم او بازی را برد

دنزل واشینگتن بازیگر معروف هالیوودی در سال ۱۹۹۸ در درام ورزشی به نام «او بازی را برد» (He Got Game) حضور پیدا کرد که به زندگی یک ستاره بسکتبال آمریکایی به نام «Jesus Shuttlesworth» با بازی ری آلن می‌پرداخت. در صحنه‌ای از فیلم قرار بود او با پدرش که نقش او را دنزل واشینگتن برعهده داشت، بازی کند و او را با نتیجه یازده به صفر پشت سر بگذارد.

این نتیجه چندان غیرمعقول نبود، چون به هرحال خود آلن هم در زندگی واقعی یکی از برترین بازیکنان کشور بوده و در زمان ساخت فیلم به‌عنوان ستاره NBA برای تیم میلواکی بازی می‌کرد. اما ستاره کهنه‌کار سینما نظر دیگری داشت.

آلن خبر نداشت، شاید خیلی‌های دیگر هم نمی‌دانستند که دنزل واشینگتن دو فصل برای تیم دانشگاهی خود بازی کرده و مصمم است در مقابل همبازی ورزشکارش کم نیاورده و چند ضربه را به ثمر برساند. کارگردان اسپایک لی می‌گوید این داستانی خنده‌دار بود، چون در فیلمنامه هم به این نکته اشاره شده بود که او باید با این نتیجه از پدرش می‌برد. اما واشینگتن که در دوران دانشگاه زیر نظر مربی مشهور و حرفه‌ای آموزش دیده بود، حاضر نبود دست خالی میدان مبارزه را ترک کند.

البته این ستاره هالیوودی به شکل فروتنانه‌تر به این مسئله اشاره کرده و می‌گوید فقط می‌خواست چند ضربه بزند، چون درنهایت مشخص بود قرار است چه کسی برنده شود. آلن هم این خاطره را یادآوری کرده و می‌گوید همه سر صحنه فیلم‌برداری از دست او عصبانی بودند، چون به دنزل اجازه گلزنی داده بودم.


مایکل اوکیف در فیلم پادو گلف

۱۳- مایکل اوکیف و دروغی که به موفقیتش در فیلم پادوی گلف ختم شد!

بازیگر مایکل اوکیف (Michael O’Keefe) در ابتدا در مورد تجربه و مهارت خود در بازی گلف دروغ گفت تا صرفا بتواند نقشی در فیلم «پادوی گلف» (Caddyshack) محصول سال ۱۹۸۰ بگیرد. اما او برای اینکه این دروغ افشا نشود هم از هیچ تلاشی دریغ نکرده و ماه‌ها آموزش دید، کاری که شاید کمتر بازیگری حاضر به انجام آن باشد.

زمانی‌که اوکیف برای ایفای نقش اصلی این فیلم رقیب میکی رورک جوان شد، تصمیم گرفت مهارت خود را در بازی گلف به بالاترین حد ممکن برساند، کاری که اتفاقا در انجام آن به موفقیت خوبی دست پیدا کرد. هارولد ریمیس کارگردان فیلم در خاطرات اشاره می‌کند مایکل اوکیف پسر بسیار خوبی بود، به‌علاوه او در بازی گلف هم مهارت داشت. مسئله‌ای که کار را برای رورک جوان کمی سخت می‌کرد.

هرچند وضعیت اوکیف درابتدا به اندازه‌ای که ریمیس تصور می‌کرد درخشان نبود، چون اوکیف مهارت چندانی در بازی گلف نداشت، درواقع او اصلا گلف باز نبود. خود او بعدها اعتراف کرده و گفت در زمان آزمون آزمایشی دروغ گفته است تا فقط نقش را به‌دست بیاورد.

یک دروغ مصلحتی باعث شد مایکل اوکیف به یک گلف‌باز حرفه‌ای تبدیل شود

او به دروغ خود را یک گلف باز حرفه‌ای جا زد، درحالی که اتفاقا بازیکن وحشتناکی بود. اوکیف تنها در دوران نوجوانی (حدود ۱۲ الی ۱۳ سالگی) چندباری گلف بازی کرده بود و می‌دانست اگر نقش را بگیرد باید دوباره از پایه شروع به یاد گرفتن این ورزش کند. او تنها شش هفته زمان داشته تا برای بازی در فیلم آماده شود. پس در یک باشگاه گلف ثبت نام کرده و درادامه پیش خانواده‌ای افسانه‌ای از مربیان گلف در فلوریدا آموزش دید. او حین فیلم‌برداری فیلم هم به یادگیری ادامه داد، تاوقتی که در زدن ضربات به مهارتی قابل قبول دست پیدا کرد.

درحالی که گفتن این دروغ باعث شد اوکیف تجربه‌ای عالی در بازی گلف پیدا کرده و نقش خود را به بهترین شکل ایفا کند، اما در عمل این آموزش‌ها چندان هم ضروری نبود. شاید باورش سخت باشد، اما تقریبا هیچ کس دیگری در فیلم هم چیزی از گلف نمی‌دانست. اوکیف خود هم به این مسئله اشاره کرده و می‌گوید این بی‌احترامی نیست ولی به معنای واقعی کلمه هیچ کس در فیلم خوب نبود، تنها گلف‌باز واقعی فیلم بیل موری بود که البته او هم در فیلم گلف بازی نمی‌کرد.


هریسون فورد در فیلم شاهد

۱۴- تخصص قبلی هریسون فورد در فیلم شاهد

همه کمابیش می‌دانیم بسیاری از ستارگان امروزی دنیای سینما، در گذشته شغل‌های دیگری را تجربه کردند و این مسئله در مورد هریسون فورد هم صدق می‌کند. او که در گذشته به‌عنوان یک نجار فعالیت می‌کرد، هنگام بازی در فیلم «شاهد» (Witness) و زمانی‌که درحال تعمیر یک لانه پرنده بود، از تجارب قبلی خود استفاده کرد.

فیلم شاهد محصول سال ۱۹۸۵، یک درام مهیج با رنگ و بویی عاشقانه است. در این فیلم فورد در نقش افسر پلیسی به نام جان بوک بازی می‌کند که خود را در میان جامعه‌ی آمیش پنهان می‌کند تا از یک زن و فرزندش محافظت کند که شاهد یک جنایت بودند. او موفق می‌شود با توانایی خود در حرفه نجاری به شکلی نمادین، مردم محلی را تحت تأثیر قرار دهد و همین‌جا است که هریسون فورد از تجربیات قبلی خود بهره می‌برد.

جالب است بدانید زمانی‌که فورد از کسب موفقیت در دنیای بازیگری ناامید می‌شود، به سراغ حرفه نجاری می‌رود. شغلی که باعث می‌شود او شانس همکاری با کارگردان‌های مطرحی همچون فرانسیس فورد کاپولا و جورج لوکاس را پیدا کند. دو کارگردانی که هم از هنر او در نجاری بهره بردند و هم درنهایت فرصتی دراختیارش قرار دادند تا یک بار دیگر شانس خود را در دنیای بازیگری امتحان کند. درنهایت لوکاس نقش هان سولو را در فیلم جنگ ستارگان محصول سال ۱۹۷۷ به فورد داد و این آغازی بود بر موفقیت‌های هرچه بیشتر این هنرمند در دنیای بازیگری که تا به امروز ادامه دارد.


سباستین استن در نقش باکی بارنز یا سرباز زمستان

۱۵- سباستین استن و تسلط بر زبان رومانیایی در فیلم کاپیتان آمریکا

در فیلم کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی (Captain America: Civil War)، صحنه‌ای در شهر بخارست وجود دارد که سباستین استن تسلط خود به زبان مادریش را به نمایش می‌گذارد.

بسیاری از مخاطبان این بازیگر را با ایفای نقش باکی بارنز (سرباز زمستان) می‌شناسند، اما شاید برای‌تان جالب باشد که بدانید اصلیت این بازیگر به کشور رومانی بازمی‌گردد. استن که متولد شهر کنستانتا در رومانی است، در سن دوازده سالگی به همراه مادرش به نیویورک نقل مکان کرد و درآنجا بود که متوجه استعداد خود در زمینه بازیگری شد.

این بازیگر در طول سومین حضورش در دنیای سینمایی مارول، فرصتی پیدا کرد که به اصل و ریشه خود برگردد. در فیلم جنگ داخلی زمانی‌که بارنز در حال فرار است، خود را خانه‌ای امن در رومانی رسانده و آن‌جا پنهان می‌شود. درصحنه‌ای از فیلم او را می‌بینیم که کنار یک دکه توقف می‌کند تا مقداری میوه بخرد و همین‌جا است که تسلط او در زبان رومانیایی به کارش می‌آید.

با مرور هنرنمایی بارنی بارنز به پایان این مطلب رسیدیم. نظر شما در مورد مهارت بازیگران در دنیای واقعی چیست؟ آیا این اصرار آن‌ها برای کسب مهارت بیشتر لازم است؟ شما چطور بازیگری را ترجیح می‌دهید؟ ما همچنان مشتاق شنیدن نظرات ارزشمند شما عزیزان هستیم، آن‌ها را با ما و دیگر دوستان‌تان در زومجی درمیان بگذارید.


منبع ranker
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده