گزارش باکس آفیس: چرا Dune و Godzilla vs. Kong ریسکیترین فیلمهای ۲۰۲۱ هستند؟
هفتهی گذشته خبر رسید که برادران وارنر و لجندری سر نحوهی پخش گودزیلا علیه کونگ (Godzilla vs. Kong) مشغول مذاکره برای رسیدن به یک توافق قابلقبول هستند. لجندری که ۷۵ درصد از بودجهی ۱۸۰ میلیون دلاری این فیلم را تأمین کرده است، قبلا سعی کرده بود آن را به مبلغ ۲۲۵ میلیون دلار به نتفلیکس بفروشد، اما برادران وارنر با این تصمیم مخالفت کرده بود. بنابراین وقتی شرکت اِیتیاندتی (شرکت مادر وارنر) چند وقت پیش تصمیم گرفت تا تمام فیلمهای سینماییاش برای سال ۲۰۲۱ را که گودزیلا علیه کونگ و تل ماسه (Dune) هم جزوشان هستند، بهطور همزمان در سینماها و سرویس استریمینگِ اچبیاُ مکس پخش کند، لجندری از عدم مذاکرهی قبلی وارنر با آنها تا سر حد تهدید کردن اِیتیاندتی به شکایت حقوقی، خشمگین شد. اما اکنون به نظر میرسد که آنها به صلح رسیدهاند. چرا که وارنر بهتازگی بهطور رسمی از تاریخ اکران جدید گودزیلا علیه کونگ در بیست و ششم ماه مارس ۲۰۲۱ (۶ فروردین ۱۴۰۰) پردهبرداری کرد. باید دید آیا این دو شرکت در ادامه سر اکران تل ماسه که فعلا برای یکم اُکتبر ۲۰۲۱ (۹ مهر ۱۴۰۰) برنامهریزی شده است نیز به توافق خواهند رسید یا نه، اما چیزی که در رابطه با جنجال پیرامون این فیلمها با آن کار داریم، ماهیت تجاری متزلزل و نه چندان تضمینشدهی آنهاست.
بخش کنایهآمیز ماجرا این است که در حالی این دو فیلم پُرخرج لجندری بیشترین بحث و جدل را سر اکران سینماییشان ایجاد کردهاند که آنها در آن واحد مبهمترین سرنوشت تجاری ممکن را در بین بلاکباسترهای سال ۲۰۲۱ دارند. یا به عبارت دیگر، ساختهی هیولایی آدام وینگارد و ساختهی علمیتخیلی دنی ویلنوو حکم ریسکیترین اکرانهای برادران وارنر در سال ۲۰۲۱ را دارند. بالاخره داریم دربارهی فیلمهایی صحبت میکنیم که دنبالهی مستقیم و دنبالهی معنوی دو بلاکباستر پُرخرجِ شکستخورده هستند. نخست اینکه بودجهی تخمینزدهشدهی ۱۸۰ میلیون دلاری و بودجهی ۱۶۵ میلیون دلاری گودزیلا علیه کونگ و تل ماسه، آنها را (منهای «ماتریکس ۴»)، به گرانقیمتترین فیلمهای برادران وارنر در سال ۲۰۲۱ تبدیل میکند. نهتنها بودجهی اِسپیس جم: یک میراث جدید (Space Jam: A New Legacy) با بازی لبران جیمز و جوخهی انتحار به کارگردانی جیمز گان به احتمال خیلی زیاد در حد و اندازهی بودجهی ۱۷۵ میلیون دلاری قسمت نخست جوخهی انتحار، ساختهی دیوید آیر نخواهد بود، بلکه تحلیلگران حدس میزنند که بودجهی فیلم مورتال کامبت به تهیهکنندگی جیمز وان نیز حداکثر ۹۰ میلیون دلار (یا برابر با بودجهی «شزم!») خواهد بود.
نکتهی دوم اینکه گودزیلا علیه کونگ، همان فیلم گرانقیمتی است که حتی پیش از اوضاعِ قمر در عقربِ ناشی از همهگیری کرونا هم حکم یک «اکران شانسی» را داشت؛ فیلمی که عملکردش در گیشه در بهترین حالت یک علامت سؤال بود و در بدترین حالت یک شکست حتمی. «گودزیلا»ی گرت اِدواردز گرچه از سمت منتقدان و طرفداران با واکنش مثبتتری در مقایسه با نخستین تلاش هالیوود در سال ۱۹۹۸ برای ساخت نسخهی آمریکاییِ مارمولک رادیواکتیوی ژاپن مواجه شد، اما پس از افتتاحیهی ۹۳ میلیون دلاری بزرگش در گیشهی آمریکای شمالی، با اُفت فروش قابلتوجهای روبهرو شد و کارش را با کسب ۲۰۰ میلیون دلار در خانه به سرانجام رساند؛ این فیلم ۵۲۵ میلیون دلار از سراسر دنیا بهدست آورد.
گرچه این رقم نشان از آیندهی اُمیدوارکنندهای برای این مجموعه داشت، اما عملکرد اسفناکِ گودزیلا: پادشاه هیولاها هرگونه اُمیدی که استودیو داشت را به خاکستر تبدیل کرد. پادشاه هیولاها که حکم رویارویی گودزیلا با دشمنان کلاسیکش مثل کینگگیدورا، رودان و ماثرا را داشت، در تابستان سال ۲۰۱۹ روی پرده رفت و به فقط ۱۱۱ میلیون دلار فروشِ خانگی و ۳۸۷ میلیون دلار فروشِ جهانی دست یافت؛ رقمی که کمتر از کونگ: جزیرهی جمجمه (۵۶۶ میلیون دلار)، مِگ (۵۳۰ میلیون دلار)، گودزیلای گرت اِدواردز (۵۲۹ میلیون دلار) و کینگ کونگِ پیتر جکسون (۵۵۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۵) است. تازه درآمد پادشاه هیولاها فقط با فاصلهی بسیار اندکی بالاتر از گودزیلای رولند اِمریک (۳۷۹ میلیون دلار در سال ۱۹۹۸) قرار میگیرد.
عملکرد این فیلم بهشکلی دلسردکننده بود که در حالت عادی به مرگ زودهنگام و فوری این مجموعه در همان لحظه و در همان جا منجر میشد، اما از آنجایی که مراحل تولید گودزیلا علیه کونگ از مدتها پیش از اکران پادشاه هیولاها آغاز شده بود، پس استودیو چارهی دیگری به جز ادامه دادن این پروژه نداشت. فاکتورهای مختلفی در شکست این فیلم تأثیرگذار بودند. نخست اینکه، پادشاه هیولاها در تابستانِ شلوغی در محاصرهی فیلمهایی مثل «اونجر: پایان بازی»، «علاالدین» و «جان ویک ۳» (که دوتای آخری فراتر از پیشبینیها ظاهر شدهاند) و تازهواردهایی مثل «راکتمن» (Rocketman) و «ما» (Us) اکران شد.
دوم اینکه نباید فراموش کنیم که اگرچه هایپ مثبتی «گودزیلا»ی گرت ادواردز را قبل از اکرانش احاطه کرده بود، اما فیلم بعد از اکرانش با واکنشهای منفی سینماروها که دل خوشی از ریتمِ آرامسوزش، کاراکترهای مقواییاش و مخفی نگه داشتنِ گودزیلا در اکثر زمان فیلم نداشتند روبهرو شد. اینکه آیا این نقدها چقدر درست بودند یا نه مهم نیست. مهم این است که عملکردِ آن فیلم در باکس آفیس که به ۲۰۰ میلیون دلار فروش خانگی بعد از افتتاحیهی ۹۳ میلیون دلاریاش منجر شد (۲/۱۵ برابر افتتاحیه که آمار افتضاحی است) نشان داد که حتی فیلمِ کم و بیش موفق قبلی هم اکرانِ قرض و محکمی را در گیشه تجربه نکرده بود. درواقع به نظر میرسید شاید آن فیلم موفق به جلب نظرِ خورههای گودزیلا شده بود، اما در جلب نظر عموم سینماروها شکست خورده بود.
فیلم هیولایی آدام وینگارد و ساختهی علمیتخیلی دنی ویلنوو حکم ریسکیترین اکرانهای برادران وارنر در سال ۲۰۲۱ را دارند. بالاخره داریم دربارهی فیلمهایی صحبت میکنیم که دنبالهی مستقیم و دنبالهی معنوی دو بلاکباستر پُرخرج شکستخورده هستند
پس از اینکه فیلم جدید با استقبالِ ضعیفتری از سوی منتقدان مواجه شد، پادشاه هیولاها مخاطبانِ اصلیاش را هم از دست داد. سوم اینکه میتوان به ظهور لشگری از فیلمهای هیولایی از جمله دنیای ژوراسیک، دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوطکرده، حاشیهی اقیانوس آرام: طغیان، رمپیج، کونگ: جزیرهی جمجمه و مِگ اشاره کرد که در فاصلهی بین قسمت اول و دوم گودزیلا اکران شدند و عطش سینماروها را برای این ژانر بهخصوص بهشکلی سیراب کردند که وقتی سروکلهی پادشاه هیولاها پیدا شد، این فیلم دیگر حکم یک محصول کمیاب را نداشت. بخشِ دیگری از شکست این فیلم به فاکتور «ارزش افزوده» مربوط میشود. وقتی یک دنباله معرفی میشود، استودیوی سازنده باید جوابِ خیلی خوبی برای این سؤال داشته باشد: «اینبار چه چیز جدیدی برای عرضه داری؟». این چیزی است که مارول با استفاده از بازیگران مختلف و امتحان کردن ژانرهای مختلف و اضافه کردن کاراکترهای جدید به دنبالههایش، در آن به نهایتِ استادی رسیده است. بهترین نمونهاش را میتوانید در رابطه با «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» ببینید که نهتنها مرد آهنی را بهعنوان یکی از نقشهای اصلی به آن اضافه کرد، بلکه حکم معرفیکنندهی بلک پنتر و مرد عنکبوتی را هم داشت و البته دیگر اعضای اونجرز را هم به جان یکدیگر میانداخت.
پادشاه هیولاها شاید با اضافه کردن برخی از مهمترین کایجوهای اسطورهشناسی گودزیلا، فاکتورِ ارزش افزوده را رعایت کرده بود، اما مشکل این بود که عموم سینماروها یا دار و دستهی کینگ گیدورا، رودان و ماثرا را نمیشناختند یا اهمیتی بهشان نمیدادند. آخرین عنصر تأثیرگذار در عملکرد ضعیف پادشاه هیولاها، فاصلهی طولانی پنج سالهاش با قسمت قبل بود. درواقع، پادشاه هیولاها» تنها دنبالهای از برادران وارنر در سال ۲۰۱۷ نبود که به این مشکل دچار شد. قسمت اول «لگو مووی» کارش را در اوایل سال ۲۰۱۴ با ۶۹ میلیون دلار افتتاحیه آغاز کرد و رفت تا به ۲۵۹ میلیون دلار درآمدِ خانگی برسد. پنج سال بعد، «لگو مووی ۲» با وجود نقدهای مثبت، محبوبیتِ قسمت اول در بین سینماروها و اطمینان کارشناسان به موفقیتِ بیبروبرگردش، اکرانش را با کسب فقط ۳۴ میلیون دلار افتتاحیه آغاز کرد و به ۱۰۵ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار فروش خانگی و ۱۹۱ میلیون دلار فروش جهانی از ۱۰۰ میلیون دلار بودجه دست یافت. خلاصه اینکه وقتی اپیدمی کرونا وضعیت سینماها را به هم ریخت، تصمیم لجندری برای فروختن فیلم گرانقیمت و غیرقابلاطمینانش از لحاظ تجاری به نتفلیکس با عقل جور در میآمد. از طرف دیگر، تصمیم برادران وارنر هم برای پخش این فیلم در آمریکای شمالی روی اچبیاُ مکس بهعنوان پوششی برای عملکرد احتمالا ضعیفش در باکس آفیس خانگی، تصمیمِ استراتژیکی به نظر میرسید.
بالاخره پادشاه هیولاها در حالی ۷۲ درصد از درآمدِ جهانیاش را از کشورهای خارجی بهدست آورد که فقط ۲۸ درصد از درآمد جهانیاش متعلق به گیشهی خانگی بود؛ در مقایسه، قسمت اول گودزیلا ۳۸ درصد از فروشش را از آمریکای شمالی و ۶۲ درصدش را از کشورهای خارجی بهدست آورده بود. این موضوع درست مثل اتفاقی که در رابطه با جانوران شگفتانگیز: جرایم گریندلوالد اُفتاد نشان داد که ابراز بیعلاقگی سینماروها به پادشاه هیولاها بیشتر دربارهی سینماروهای آمریکای شمالی صدق میکند. آیندهی تجاری نامطمئنِ گودزیلا علیه کونگ دربارهی تل ماسه (Dune) هم صدق میکند. گرچه این اقتباس حماسی از گروه بازیگران درجهیکی (تیموتی شالامت، زِندیا، ربکا فرگوسن، جیسون موموآ، اُسکار آیزاک، دیو باتیستا و غیره) بهره میبرد، اما میتواند به سرنوشت ناگوار مشابهی بلید رانر ۲۰۴۹، بلاکباستر قبلی دنی ویلنوو دچار شود. با اینکه دنبالهی ۱۵۰ میلیون دلاری فیلم کالت ریدلی اسکات که رایان گاسلینگ و هریسون فورد را در گروه بازیگرانش داشت، مدعی موردانتظارترین فیلمِ خورههای سینما بود، اما عموم سینماروها جزیی از جمعیت اندکِ طرفداران سینهچاکش نبودند.
گرچه این فیلم با نقدهای اکثرا مثبتش رضایت سینمادوستان هاردکور را جلب کرد، اما در فراهم کردن دلیل متقاعدکنندهای برای کشیدن عموم سینماروها به سالنهای سینما شکست خورد. نهتنها کمپین تبلیغاتی این فیلم، محبوبیت فیلم کلاسیک ریدلی اسکات، محصول سال ۱۹۸۲ در بین عموم مردم را زیادی دست بالا گرفته بود، بلکه تریلرهای تبلیغاتی مرموز فیلم هم قادر به جلب نظر سینماروهایی که با فیلم اورجینال اِسکات آشنا نبودند نبود. نتیجه، به کسب ۲۵۹ میلیون و ۲۳۹ هزار دلار فروش جهانی از ۱۵۰ میلیون دلار بودجه منتهی شد. در مقایسه، تل ماسه در شرایط اُمیدوارکنندهتری نسبت به بلید رانر ۲۰۴۹ قرار دارد؛ نهتنها گروه بازیگران تل ماسه بزرگتر است و درجهبندی سنی کودکانهپسندتری دارد (برخلاف درجهبندی سنی بزرگسالانهی بلید رانر ۲۰۴۹)، بلکه این فیلم اکشنهای بیشتر، بزرگتر و عامهپسندتری نیز دارد. همچنین، کمپین تبلیغاتی فیلم نیز باتوجهبه نخستین تریلرش گمان نمیکند که عموم مردم از قبل با رُمانهای علمیتخیلی فرانک هربرت آشنا هستند. تریلر تل ماسه نهتنها با منبع اقتباسش همچون هری پاتر و هانگر گیمز که از جامعهی طرفدارانِ از پیش شکلگرفتهی غولآسایی بهره میبرند رفتار نمیکند، بلکه خودش را محصول کاملا اورجینالی تصور میکند که باید نظر غریبهها را از صفر به خودش جلب کند.
با وجود این، همانطور که قبلا هم گفتم، بهترین شانس تل ماسه برای تبدیل شدن به یک موفقیت جهانی زمانی بود که برادران وارنر آن را برای اکران در هجدهم دسامبر ۲۰۲۰ برنامهریزی کرده بود. تعطیلاتِ آخر سال بهطور پیشفرض بهعنوانِ زمان سنتی نمایش بلاکباسترهای فانتزیِ پُرزرق و برق شناخته میشود و وارنر با این تصمیم، تل ماسه را بهعنوانِ ارباب حلقهها، جنگ ستارگان، آکوآمن یا آواتارِ فصل تعطیلات معرفی میکرد. اما وقتی وارنر تاریخ اکران این فیلم را عقب انداخت، آن را بهجای دسامبر ۲۰۲۱، برای نمایش در یکم اُکتبر ۲۰۲۱ برنامهریزی کرد؛ اول اُکتبر مصادف با همان آخرهفتهای است که بلید رانر ۲۰۴۹ در سال ۲۰۱۷ در آن شکست خورد. البته که برادران وارنر اُمیدوار است که تل ماسه بهجای بلید رانر ۲۰۴۹، به یکی دیگر از موفقیتهای تاریخی اُکتبر مثل «جاذبه»، «مریخی» و «جوکر» تبدیل شود. این احتمال وجود دارد که اصرار ویلنوو برای اکران فیلمش «فقط در سینماها» به حقیقت تبدیل خواهد شد. بالاخره تاریخ اکران تل ماسه آنقدر دور است که احتمال دارد وضعیت کرونا تا آن زمان بهحدی که مردم باز دوباره برای نشستن در سالنهای سینما احساس امنیت کنند بهبود پیدا کرده باشد.
از طرف دیگر، بخشی از سرنوشت تل ماسه به این بستگی دارد که آیا این فیلم واقعا همانطور که نویدش را میدهد مجموعهی فانتزی بزرگی در حد و اندازهی ارباب حلقهها یا دزدان دریایی کاراییب از آب در خواهد آمد یا نه. درنهایت، مسئله این است که منهای ماتریکس ۴ (که از عنصر نوستالژی و کیانو ریوزی که پُرطرفدارتر از همیشه است بهره میبرد) و جوخهی انتحار (که هنوز بودجهاش مشخص نیست)، تل ماسه و گودزیلا علیه کونگ پُرخرجترین فیلمهای برادران وارنر در سال ۲۰۲۱ هستند. اما آنها همزمان به خاطر عملکرد ناامیدکنندهی قسمت قبلی «گودزیلا» و علمیتخیلی کالت قبلی دنی ویلنوو، ریسکیترین فیلمهای سال نیز هستند. گودزیلا علیه کونگ در حالی میتواند به یک «جاستیس لیگ» جدید تبدیل شود که تبدیل شدن تل ماسه به یک بلید رانر ۲۰۴۹ دیگر نیز غافلگیرکننده نخواهد بود. آیا درسهایی که تل ماسه از شکست فیلم قبلی ویلنوو گرفته نتیجهبخش خواهد بود؟ آیا رویارویی کینگ کونگ و گودزیلا با استقبال بیشتری در مقایسه با رویارویی گودزیلا و کینگ گیدورا منجر میشود؟ باید صبر کرد و دید.
آیا میدانستید فیلمهای ۲۰۱۹ چهارتا از ۱۰ فیلم پُرفروش ۲۰۲۰ را تشکیل میدهند؟
اما از تل ماسه و گودزیلا علیه کونگ که بگذریم، یکی دیگر از پیامدهای بیشمار تعطیلی سینماها بر اثر اپیدمی کرونا این است که برای نخستین بار در تاریخ باکس آفیس، فیلمهای سال ۲۰۱۹ یک سوم از پُرفروشترین فیلمهای سال ۲۰۲۰ را تشکیل میدهند. حتما خبر دارید که پسران بد تا ابد (Bad Boys For Life) با بازی ویل اِسمیت و مارتین لارنس یک سال پیش در چنین روزهایی روی پرده رفت و پس از کسب ۷۳ میلیون دلار افتتاحیهی جمعه تا دوشنبه، ۲۰۴ میلیون دلار در گیشهی خانگی فروخت و صدر جدول پُرفروشترین فیلم گیشهی آمریکای شمالی در سال ۲۰۲۰ را تصاحب کرد. این فیلم از لحظهای که در ژانویهی ۲۰۲۰ به پُرفروشترین فیلم سال تبدیل شد، بهلطف کرونا بدون اینکه رقیبی داشته باشد، جایگاهش را تا آخر سال حفظ کرد. از همین رو، پسران بد تا ابد رکورد طولانیترین فرمانروایی بر جدول پُرفروشترین فیلم سال را در اختیار دارد. البته که اگر اپیدمی کرونا اتفاق نمیاُفتاد، امثال مولان (Mulan)، زمانی برای مُردن نیست (No Time to Die)، بلک ویدو (Black Widow)، سریع و خشن ۹ (F9)، واندروومن ۱۹۸۴ (Wonder Woman 1984) و اِترنالها (The Eternals)، از به درازا کشیدن غیرمعمولِ فرمانرواییاش جلوگیری میکردند. اما یکی دیگر از عواقب عجیب رکود صنعت سینما در سال ۲۰۲۰ این است که چهارتا از ۱۰ فیلم برتر باکس آفیس ۲۰۲۰ را فیلمهای ۲۰۱۹ تشکیل میدهند.
باکس آفیس خانگی در سال ۲۰۲۰، یک سومِ کل درآمدش را مدیون فیلمهای اکرانشده در اواخر ۲۰۱۹ است
قابلذکر است که ما داریم دربارهی دو «ردهبندی» متفاوت صحبت میکنیم. وقتی دربارهی پُرفروشترین فیلمهای ۲۰۲۰ صحبت میکنیم، منظورمان فیلمهایی است که اکرانشان در سال ۲۰۲۰ آغاز شده است و جایگاهشان براساس مقدار فروشی که در طول دوران نمایششان کسب کردهاند تعیین میشود. اما یک ردهبندی نامرسومِ دیگر هم وجود دارد؛ این یکی جایگاه فیلمها را نه براساس مقدار فروششان در طول دوران نمایششان، بلکه براساس مقدار فروششان در طول یک سال معین، تعیین میکند؛ این فیلمها معمولا بلاکباسترها و مدعیان اُسکار که در دسامبر، آخرین ماه سال میلادی اکران میشوند هستند. برای مثال، «آواتار» اکرانش را با کسب ۷۷ میلیون دلار افتتاحیه در اواسط دسامبر سال ۲۰۰۹ آغاز کرد و درنهایت، به ۷۶۰ میلیون دلار درآمد خانگی دست یافت و به جایگاه پُرفروشترین فیلم آن سال صعود کرد. اما نکته این است: «آواتار» ۴۶۶ میلیون دلار از درآمد خانگیاش را در سال ۲۰۱۰ بهدست آورد؛ به عبارت دیگر، «آواتار» از لحاظ فنی بالاتر از «داستان اسباببازی ۳» (۴۱۵ میلیون دلار)، پُرفروشترین فیلم باکس آفیس ۲۰۱۰ حساب میشود. بهعنوان یک مثالِ آشکار دیگر میتوان به «تایتانیکِ» جیمز کامرون، محصول ۱۹۹۷ اشاره کرد؛ فیلمی که فقط ۱۱۲ میلیون دلار از درآمد رکوردشکنانهی ۶۰۰ میلیون دلاریاش را در سال ۱۹۹۷ کسب کرد.
به بیان دیگر، درآمد ۴۹۸ میلیون دلاری این فیلم در سال ۱۹۹۸، آن را بالاتر از مجموع درآمد «نجات سرباز رایان» (۲۱۸ میلیون دلار) و «آرماگدون» (۱۹۸ میلیون دلار)، در جایگاه نخستِ باکس آفیس سال بعد از اکرانش قرار میدهد. یا مثلا، از آنجایی که «ارباب حلقهها: یاران حلقهها»، محصول سال ۲۰۰۱، بادوامتر از دنبالههای «ارباب حلقهها» بود، پس در حالی این فیلم ۱۴۹ میلیون دلار از مجموع درآمد ۳۱۳ میلیونیاش را در سال ۲۰۰۲ بهدست آورد که «ارباب حلقهها: دو بُرج» ۲۱۲ میلیون دلار از مجموع درآمد ۳۴۰ میلیون دلاریاش را در همان سال کسب کرد. این موضوع دربارهی «جنگ ستارگان: نیرو برمیخیزد» هم حقیقت دارد؛ «نیرو برمیخیزد» که در دسامبر ۲۰۱۵ روی پرده رفت، ۳۹۰ میلیون دلار از درآمد نهایی ۹۳۷ میلیونیاش را در سال ۲۰۱۶ کسب کرد. در نتیجه، در بین پُرفروشترین فیلمهای سال ۲۰۱۶، نه یک فیلم «جنگ ستارگان» («روگ وان» با ۴۰۸ میلیون دلار فروش در سال ۲۰۱۶)، بلکه دو فیلم «جنگ ستارگان» حضور داشت. بنابراین اگر درآمد «نیرو برمیخیزد» در سال ۲۰۱۶ (۳۹۰ میلیون دلار) را جزو درآمدش در سال ۲۰۱۵ حساب نکنیم، آن وقت این فیلم با کسب ۶۵۱ میلیون دلار در سال ۲۰۱۵، یک پله پایینتر از «دنیای ژوراسیک» (۶۵۲ میلیون دلار)، در جایگاه دوم پُرفروشترین فیلم سال ۲۰۱۵ جای میگیرد.
اما این آمار به سالهای استثنایی مربوط میشود؛ سالهای استثنایی، سالهایی هستند که به فیلمی از «جنگ ستارگان»، فیلمی از سرزمین میانهی پیتر جکسون یا حماسههای جیمز کامرون در کریسمس منتهی میشوند. در سالهای «نرمال» که خبری از این اَبربلاکباسترها نیست، در عوض، فیلمی مثل «آکوآمن» را داریم که گرچه در سال ۲۰۱۸ اکران شده است، اما با کسب ۱۳۶ میلیون دلار از مجموع درآمد ۳۳۵ میلیون دلاریاش در سال ۲۰۱۹، در ردهی بیستم باکس آفیس ۲۰۱۹ جای میگیرد؛ این موضوع دربارهی فیلمی مثل انیمیشن «فروزن» هم صدق میکند که گرچه در سال ۲۰۱۳ اکران شد، اما به خاطر کسب ۱۳۷ میلیون دلار از مجموع درآمد ۴۰۰ میلیونیاش در سال ۲۰۱۴، در ردهی بیستم پُرفروشترین فیلمهای ۲۰۱۴ قرار گرفت. «جومانجی: به جنگل خوش آمدید» که در دسامبر ۲۰۱۷ روی پرده رفت، آنقدر بادوام بود که ۲۳۵ میلیون دلار از مجموع درآمد ۴۰۴ میلیون دلاریاش را در سال ۲۰۱۸ کسب کرد و بالاتر از «بزرگترین شومن» (۱۲۵ میلیون دلار از مجموع ۱۸۵ میلیون دلار) و «جنگ ستارگان: آخرین جدای» (۱۰۲ میلیون دلار از ۶۲۰ میلیون دلار) در بینِ ۱۰ فیلم پُرفروش سال ۲۰۱۸ قرار گرفت.
گرچه راه پیدا کردن فیلمهای سال قبل به جمع پُرفروشترین فیلمهای سال جدید بیسابقه نیست، اما شرایط استثنایی کرونا، تعداد فیلمهای ۲۰۱۹ در بین پُرفروشترین فیلمهای ۲۰۲۰ را بیشتر از همیشه کرده است. در نتیجه، چهارتا از ۱۰ فیلم برتر ۲۰۲۰ و هفتتا از ۱۵ فیلم برتر باکس آفیس خانگی را فیلمهای باقیمانده از ۲۰۱۹ تشکیل میدهند. پسران بد تا ابد (محصول ۲۰۱۹) با کسب ۲۰۴ میلیون دلار، پُرفروشترین فیلم سال ۲۰۲۰ است. در جایگاه دوم پُرفروشترین فیلمهای ۲۰۲۰، به درام جنگی اُسکاری «۱۹۱۷» به کارگردانی سم مندز برمیخوریم؛ این فیلم که در اواخر دسامبر ۲۰۱۹ روی پرده رفت، با کسب ۳۶ میلیون دلار بهعنوان افتتاحیه، به ۱۵۶ میلیون دلار فروش نهایی دست یافت. این اتفاق بیسابقه نیست؛ «تکتیرانداز آمریکایی» به کارگردانی کلینت ایستوود هم در حالی پُرفروشترین فیلم سال ۲۰۱۴ بود که ۹۹ درصد از درآمد ۳۵۰ میلیون دلاریاش را در سال ۲۰۱۵ کسب کرده بود. سونیک خارپشت در ردهی سوم فیلمهای برتر ۲۰۲۰ قرار دارد؛ این فیلم که درست کمی قبلتر از تعطیلی سینماها در ماه فوریه روی پرده رفت، ۱۴۸ میلیون دلار فروخته است. درنهایت، ردهی چهارم و پنجم پُرفروشترین فیلمهای ۲۰۲۰ نیز به «جومانجی: مرحلهی بعد» (۱۲۴/۷ میلیون دلار از مجموع ۳۲۰ میلیون دلار) و «جنگ ستارگان: ظهور اسکایواکر» (۱۲۳ میلیون دلار از ۵۱۵ میلیون دلار) اختصاص دارد.
گرچه فیلم ابرقهرمانی «پرندگان شکاری» (۸۴ میلیون دلار خانگی) و دولیتل (۷۷ میلیون دلار) با بازی رابرت داونی جونیور جزو شکستهای تجاری ۲۰۲۰ هستند، اما بهلطف کسادی بازار ردهی ششم و هفتم پُرفروشترین فیلمهای سال را در اختیار دارند. اما ردهی هشتم جدول به فیلم دیگری از سال ۲۰۱۹ تعلق دارد: زنان کوچک، فیلم نامزد اُسکار گرتا گرویک. این فیلم ۷۰ و نیم میلیون دلار از مجموع درآمد ۱۰۸ میلیون دلاریاش را در سال ۲۰۲۰ کسب کرد. در آخر، مرد نامرئی (۶۴ میلیون دلار) و «ندای وحش» (۶۲ میلیون دلار) نیز در جایگاه نهم و دهم جدول قرار گرفتهاند. همچنین، در حالی انیمیشن «بهپیش» (۶۱ میلیون دلار) و «تنت» (۵۸ میلیون دلار) در ردهی یازدهم و دوازدهم قرار دارند که ردهی سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم باکس آفیس ۲۰۲۰ به فیلمهای باقیمانده از ۲۰۱۹ تعلق دارند: چاقوکشی (۴۹ میلیون دلار از مجموع ۱۶۳ میلیونیاش)، «فروزن ۲» (۴۸ میلیون دلار از مجموع ۴۷۷ میلیونیاش) و انیمیشن جاسوسان در لباس مُبدل (۳۷ میلیون دلار از مجموع ۶۶ میلیون دلار). بخش جالب ماجرا این است که جایگاه جنگ ستارگان: ظهور اسکایواکر در باکس آفیس ۲۰۱۹ و باکس آفیس ۲۰۲۰ «تقریبا» یکسان است.
قسمت فینال حماسهی اسکایواکر با کسب مجموع ۵۱۵ میلیون دلار، پایینتر از شیر شاه (۵۴۳ میلیون دلار) و «اونجرز: پایان بازی» (۸۵۸ میلیون دلار) در ردهی سوم پُرفروشترین فیلمهای باکس آفیس ۲۰۱۹ قرار گرفت. این فیلم در حالی با کسب ۳۹۱ میلیون دلار در چارچوب سال ۲۰۱۹ در ردهی ششم باکس آفیس ۲۰۱۹ جای میگیرد که با کسب ۱۲۳ میلیون دلار در چارچوب سال ۲۰۲۰ در ردهی پنجم باکس آفیس ۲۰۲۰ قرار میگیرد. همانطور که گفتم، تنها دلیل حضور پُررنگ باقیماندههای سال ۲۰۱۹ در بین پُرفروشترین فیلمهای ۲۰۲۰، تعطیلی سینماها در ماه مارس ۲۰۲۰ و فرار کردن بلاکباسترهای سال جدید به سال ۲۰۲۱ بوده است. به خاطر همین است که «واندروومن ۱۹۸۴» (۵/۵ میلیون دلار از مجموع ۲۸ میلیونیاش) تا آیندهی نزدیک پُرفروشترین فیلم ۲۰۲۱ باقی خواهد ماند. مجموع درآمد باکس آفیس خانگی در سال ۲۰۲۰، دو میلیارد و ۸۵ میلیون دلار برآورد شده است که بهطرز قابلدرکی ۸۱ درصد کمتر از مجموع درآمد یازده میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلاری باکس آفیس ۲۰۱۹ است؛ این رقم شامل درآمد فیلمهای ۲۰۱۹ در سال ۲۰۲۰ نیز میشود. بنابراین اگر درآمد فیلمهای ۲۰۱۹ را از مجموع باکس آفیس ۲۰۲۰ کم کنیم، با مجموع درآمدِ افتضاحترِ یک میلیارد و ۳۵۲ میلیون دلار مواجه میشویم که بهمعنی ۸۸ درصد اُفت فروش در مقایسه با مجموع یازده میلیارد و ۳۰۰ میلیونی باکس آفیس ۲۰۱۹ است. این آمار به این معنی است که باکس آفیس خانگی در سال ۲۰۲۰، یک سومِ کل درآمدش را مدیون فیلمهای اکرانشده در اواخر ۲۰۱۹ است.
نظرات