بهترین کارگردانی سال ۲۰۱۹ از نگاه زومجی
کارگردانی همواره یکی از مهمترین مولفههای بازیهای قوی محسوب شده است. در عصری که به دلیل پیشرفت روزافزون تکنولوژی، پای تکنیکهای –نسبتا- نزدیک به فیلمسازی به صنعت بازیسازی باز شده است، توجه به کارگردانی در بازیها ضروری است. کارگردانی، مانند هر عنصر دیگری، در متون درجه اول، بخشی از یک کل بزرگتر است؛ کلی که تک تک اجزای آن در انسجامی مثالزدنی به یکدیگر متصل هستند. ما در زومجی، به رسم سالهای پیش کمپین «بهترینهای سال» را آغاز کردهایم و همانطور که مشخص است، یادداشت حاضر به بهترین کارگردانی سال میپردازد. در ادامه میتوانید ویدیو این بخش را تماشا کنید تا بعد مفصل به سراغ نامزدها و برنده برویم:
دانلود ویدیو از آپارات | تماشا در یوتیوب
Resident Evil 2 Remake
بازی Resident Evil 2 Remake پس از سالها ساخته و منتشر شد تا حکم تجدید دیداری برای طرفداران این مجموعه قدیمی را داشته باشد. نسخه ریمیک میزبان تغییرات مختلفی بود. دلیل اعمال برخی از این تغییرات، تطبیق بازی با وضعیت و نیازمندیهای عصر حاضر بازیهای ویدیویی است. یکی از مولفههایی که میزبان تغییرات گستردهای نسبت به بازی اورجینال بود، بحثِ کارگردانی است. میتوان ادعا کرد کارگردانی در Resident Evil 2 Remake به سمتِ سینماییتر شدن بازی پیش رفته است. محلهای قرارگیری دوربین در بازی میتوانند این ادعا را ثابت کنند. دوربینِ بازی دیگر متکی به جنبههای ویدیوگیمی نیست. دوربین در غالب لحظات بازی در تلاش است تا تجربهی بصریِ منحصربهفردی به مخاطب بدهد. اینچنین است که دوربین در بازی برای گرفتن نماهایی نزدیک به کار گرفته شده است. نماهای نزدیکی که باز هم در خدمتِ نمایشِ بصریِ تمامعیارِ موردنظر بازی هستند. یکی از محورهای اصلی بازی Resident Evil 2 Remake قوتِ بصری آن محسوب میشود و کارگردانی بازی کاملا در خدمت این هدف عمل کرده است.
Star Wars Jedi Fallen Order
بازی Star Wars Jedi Fallen Order قرار بود همان بازیای باشد که بالاخره عطش طرفداران جنگ ستارگان را رفع کند. موفقیت یا شکست بازی در این امر، موضوع این متن نیست. همانطور که میدانید، مجموعه Star Wars پیشینهای کاملا سینمایی دارد. طبعا در چنین بازیای، مباحثی مانند کارگردانی بارز میشوند. بازی Star Wars Jedi Fallen Order در باب کارگردانی، تاثیراتی از بازیهای موفق چندسال اخیر پذیرفته است. نتیجهی این امر، مواجهه مخاطب با سکانسها و نماهایی شاید آشنا، اما احتمالا چشمنواز است. بازی Star Wars Jedi Fallen Order صبغهای بلاکباسترگونه دارد و تکنیکهای کارگردانی در چنین بازیای طبعا در خدمت القای همین وجه بلاکباستری بازی هستند. این چنین است که در بازی شاهد فراوانی سکانسهای عظیم مبارزات هستیم. بازی Star Wars Jedi Fallen Order از بازیهای باکیفیت سال در زمینه کارگردانی محسوب میشود.
Sekiro: Shadows Die Twice
بازی Sekiro: Shadows Die Twice با محوریت مبارزات تن به تن ساخته شده است و همین موضوع، میتواند نوید یک کارگردانی قوی را بدهد. چرا که در نمایش نبردهای تنبهتن، «به تصویر کشیدن» اهمیت بالایی دارد. «بهتصویر کشیدنِ» سیر نزولی یا صعودی نبرد، سقوط یا چیرگی مبارزان، نمایش زاویههای مختلف از یک مبارزه، همه و همه به تکنیکهای مختلف کارگردانی بستگی دارند. نکته این است که Sekiro: Shadows Die Twice در بسیاری از این موارد موفق عمل میکند. برای نمونه، حینِ مبارزات بازی، خصوصا در زمان از بین بردن دشمنان، زاویه دوربین به طرز تماشاییای تغییر میکند و به این ترتیب احتمال یکنواخت شدن روند بازی نیز کمتر از قبل میشود. از طرفی همین تمهید، مهارتهای شخصیت بازی را بیش از پیش بارز میکند. همانگونه که در همین مقاله، تلویحا ذکر شد، در متن درجه یک، کارگردانی مولفهای است هماهنگ با همه اجزای متن.
Death Stranding
بازی Death Stranding میتواند یکی از سینماییترین بازیهای سال جاری لقب بگیرد. در چنین بازیای، تمهیدات مربوط به کارگردانی اهمیت بسیاری دارند، از طرفی وقتی صبغه سینمایی بازی به یاریِ محوریت روایت داستان بارز شود، نحوه کارگردانی آن نیز اهمیت زیادی پیدا میکند. این موارد در بازی Death Stranding نیز بروز پیدا کردهاند. گیمر در طول بازی نقش شخصیتی به نام سم را برعهده دارد. به واسطهی داستان، شخصیت سم مدام در حال پیادهروی بین نقاط مختلف است، کارگردانی بازی در این موارد نمود پیدا میکند، جایی که حین پیادهروی با سم، نماهایی وسیع میبینیم؛ نماهایی که با نمایش دورنمایی از محیط، حال و هوایی مبتنی بر پیادهروی به دست میدهند. بازی Death Stranding همچنین واجد کاتسینهای زیادی است و طبعا در چنین وضعیتی نحوه کارگردانی بیش از پیش نمایان میشود. در طول کاتسینهای مذکور همچنین جنبهی سینمایی بازی به واسطه کارگردانی آنها بیش از پیش نمایان میشد. بروز اینچنینی تکنیکهای کارگردانی، بازی Death Stranding را به عنوان یکی از بازیهای موردتوجه سال ۲۰۱۹ از منظر کارگردانی مطرح میکند.
Control
بازی Control همان بازی است که کارگردانی در آن با دیگر مولفهها مانند یک شبکهی مستحکم مرتبط است. بازی در وضعیتی بیانگرایانه (اکسپرسیونیستی) در جریان است. بیانگرا از این منظر که فضاهای بازی نمود بیرونی چندانی ندارند و کاربر مدام در طول بازی با محیطهای عجیب و غریبی روبهرو میشود. به بیان دیگر، محیط در بازی Control، حکم نمودِ وضعیتی کاملا ذهنی و درونی را دارند. به بیان سادهتر، آنچه که در این بازی دیده میشود، بیانگری (برونریزی)هایی به مراتب ذهنی هستند. از آنجایی که بازی در چنین محیطهای ناآشنایی جریان دارد، کارگردانیِ بازی مهم میشود. دلیل این امر ضرورت نمایش مکانهای ناآشنا به مخاطب است. نمونه، نماهای لانگ بازی در برخی از محیطها هستند، نماهایی که کاملا در خدمت نمایش جهانی بدیع هستند. روشن است که دلیل نمایش این جهان، ناآشنا بودن آن برای مخاطب است. از طرف دیگر، گیمپلی بازی Control، موردی است که بخش قابل توجهای از کارکردش در کارگردانی بروز پیدا میکند. چرا که شخصیت اصلی بازی میتواند با تاثیر از نیروهای ماورایی، برخی از اجسام را در هوا معلق نگه دارد و به جهتهای مختلف پرتاب کند. برای نمایش این ویژگی بهخصوصِ گیمپلی، لازم است تا دوربین بازی مطابقت قابل توجهای با بازهی حرکت شخصیت داشته باشد؛ چرا که برای استفاده از این قابلیت، گسترهی دید کاربر اهمیت دوچندانی دارد.
از نظر زومجی، بازی Control همان بازی است که کارگردانی در آن با دیگر عناصر بازی، ارتباطی شبکهوار دارد. به این معنی که برای نمونه، کارگردانی در بازی Control در خدمت ارائه هرچه بهتر گیمپلی بازی است. یا نمونهی دیگر، تطابق قابل توجه کارگردانی بازی با رویکردهای بصری بازی است. به اینترتیب، تیم زومجی کارگردانیِ بازی Control را به عنوان بهترین کارگردانی سال ۲۰۱۹ انتخاب کرده است.
پس بهترین کارگردانی در بازیهای سال ۲۰۱۹ از دید زومجی به شرح زیر است. همانطور که در پست اصلی بهترینهای سال هم اشاره شد، امسال به جز رتبه نخست، سایر بازیها رتبهبندی خاصی ندارند:
- Control
- Death Stranding
- Sekiro: Shadows Die Twice
- Star Wars Jedi Fallen Order
- Resident Evil 2 Remake
نظرسنجی بهترین کارگردانی با برتری بازی Death Stranding به پایان رسید. در ادامه میتوانید نتایج را مشاهده کنید: