
در بخش بهترین کارگردانی هنری، از یک بازی انحصاری سوییچ گرفته تا چند مورد از بزرگترین بازیهای سال را شاهد هستیم. با ما همراه باشید.
بازیهای ویدیویی جدا از اینکه مدیومی برای سرگرم کردن مخاطب هستند، یک اثر هنری هم بهحساب میآیند. از این رو یکی از جنبههایی که همیشه در بررسی بازیها مورد توجه قرار میگیرد، توجه آنها به جنبههای هنری از جمله زیبایی بصری و زیبایی طراحیهای بازی است. در سال ۲۰۱۸ آثار زیادی منتشر شدند که از حیث کارگردانی هنری، سطحی بسیار بالا و گاها هم متفاوت داشتند؛ البته تفاوتی که در نهایت نتیجه آن کیفیت بالای طراحیهای بازی بود. پس با زومجی همراه باشید تا نگاهی به نامزدهای بخش بهترین کارگردانی هنری و همچنین برنده آن داشته باشیم:
Octopath Traveler
در حالی که بسیاری بازیهای ویدیویی به سراغ گرافیک واقعگرایانه و شبیهسازی دنیای واقعی در آثارشان به طبیعیترین شکل ممکن روی میآورند، هستند بازیسازانی که با استفاده از گرافیک پیکسلی، جهان شدیدا چشمنواز خلق میکنند. بازی Octopath Traveler یکی از این دست آثار است که برخلاف رویه مرسوم حرکت میکند، اما به اندازه بازیهای AAA مملو از شگفتیهای هنری و فنی است. سازندگان از سبک گرافیکی خاصی برای این بازی استفاده کردهاند که از آن با نام HD-2D یاد میکنند. این ویژگی باعث شده است که بازی Octopath Traveler بتواند به واسطه طراحی پیکسلی دو بعدی شخصیتها و دشمنان حس نوستالژیک ایجاد کند و قادر به بازآفرینی حال و هوای بازیهای سالهای گذشته مانند سری Final Fantasy باشد. در عین حال با استفاده از سبک گرافیکی خاص خود این بازی توانسته است با نمایش دنیایی ترکیب شده از ظواهر سه بعدی و طراحی ۱۶ بیتی با محیطهایی مثل غار، جنگل، بیابان و ساحل که پر از جزئیات ریز و درشت هستند، افکتهای باکیفیت همچون آتش و رعد و برق و شبیهسازی و واقعگرایانه المانهای آب، برف و شن بتواند خود را از آثار همرده و همسبکش جدا کند. در دنیای Octopath Traveler ساکن بودن معنا ندارد و جهان پویای این بازی همواره در حال تغییر است. در طول بازی درختان، گلها و در کل پوشش گیاهی را مشاهده میکنید که با وزش با تکان میخورند، ابرهایی که در آسمان حرکت میکنند و سایهشان روی زمین میافتد و موجهایی که به ساحل برخورد میکنند. این ویژگی در کنار نورپردازی عالی که چه در محیطهای باز و چه در محیطهای بسته خودنمایی میکند و سایهزنی بینقص این بازی باعث شدهاند که این بازی از لحاظ کارگردانی هنری و جلوههای بصری همتراز با آثاری همچون God of War و Red Dead Redemption 2 و لایق نامزد شدن در این بخش باشد. در این بین نباید از تصاویر شخصیتها که با دست طراحی شدهاند و بینهایت زیبا و باجزئیات هستند چشمپوشی کرد.
Celeste
مقالات مرتبط
بازی Celeste اثری عالی و فراموشنشدنی است؛ از شبیهسازی تمام و کمال از کوهنوردی با تمامی سختیها و دشواریهایش تا گیم پلی درگیرکننده، سخت و فراگیر که در عین شکستهای متعدد، همچنان باعث جذب بازیکنان میشود. اما اگر بخواهیم یکی از اصلیترین برگهای برنده این بازی را نام ببریم، باید به کارگردانی هنری آن اشاره کنیم. بازی Celeste سراسر زیبایی و ظرافت است و همچون یک تابلوی نقاشی که به دست هنرمندی طراز اول و خلاق طراحی شده است، میدرخشد. تیم سازنده این بازی سبک طراحی پیکسل آرت را آموختهاند، از آثار مشهور آن الهام گرفتهاند و با خلاقیت، هنر و تواناییهای خود آن را پیشرفت داده و بهبود بخشیدهاند. هرچند ساخته جدید استودیو سازنده بازی TowerFall از داستانی ساده و گیمپلی سرراست بهره میبرد، اما جلوههای بصری بازی شدیدا پیچیده، تماشایی و چشمنواز است. همزمان با اضافه شدن مکانیسمهای جدید و افزایش سطح دشواری بازی، در مراحل هشتگانه بازی Celeste پا به محیطهای مختلفی همچون هتل و کوهستان میگذاریم که هریک از آنها دارای طراحی خاص خود و المانهای محیطی منحصربهفرد هستند. این محیطها در هماهنگی کامل با حس و حال بازی قرار دارند و به زیبایی هرچه تمامتر میتوانند با استفاده از ویژگیهایی همچون رنگبندی المانها و حتی طراحی موانع فضای تیره و تاریک این بازی و درون ناآرام مدلین، شخصیت اصلی بازی که از مشکلاتی همچون اضطراب و نگرانی رنج میبرد، به نمایش بگذارد. استفاده از طراحی پیسکلی باعث شده است که شخصیتهای مختلف بازی از جمله تئو و آقای اوشیرو طراحی سادهای داشته باشند، اما اگر به آنها در هنگام تعامل با مدلین دقت کنید متوجه عمق، جزئیات و انیمیشنهای خاص آنها خواهید شد. در بخشهای از بازی همچون گفتوگو با شخصیتها و عکسهایی که تئو ثبت میکند، از تصاویری که با دست طراحی شدهاند، بهره گرفته شده است که این امر باعث شده است بعد هنری بازی زیبایی دوچندان داشته باشد. بازی Celeste نه تنها یکی از برترین بازیهای دوران است، بلکه میتوان از آن به عنوان یکی از بهترین بازیهای تاریخ که از طراحی پیکسلی بهره میبرد، نام برد. اثری که حتی اگر گیم پلی فوقالعاده و داستان بیمانند آن را نادیده بگیریم، باز هم به واسطه کارگردانی هنری عالی و بینقصش لیاقت قرار گرفتن در بین آثار شاخص صنعت بازیهای ویدیویی و برترین بازیهای سال ۲۰۱۸ از نگاه زومجی را دارد.
Return of the Obra Dinn
پیدا کردن صفتی که بتواند اثر جدید لوکاس پوپ را که به اندازه ساختهی قبلی او یعنی بازی Papers, Please عجیب و غریب است و در عین حال از لحاظ ابعاد هنری دست کمی از آثار پرهزینه و مطرح سال جاری ندارد توصیف کند، امری بسیار دشوار است. لوکاس پوپ برای طراحی بازی Return of the Obra Dinn به سراغ مونوکروم (تک رنگ) رفته است؛ سبکی که در دوران کامپیوترهای خانگی اولیه مانند مکینتاش مورد استفاده قرار گرفته است. در صورتی که جزء آن دسته از بازیکنان باشید که از گرافیک واقعگرایانه لذت میبرید، مسلما در نگاه اول بازی مذکور شما را ناامید میکند، اما اگر به این بازی فرصت دهید بدون شک از طراحی هنری آن که به رنگهای مربوط به نمایشگرهایی همچون IBM 5151 و Zenith ZVM-1240 محدود است، لذت خواهید برد. لوکاس پوپ با ترکیب یک رنگ خاص و خطوط چنان عمق و جزئیاتی به بخشهای مختلف بازی تزریق کرده است که شاید در نگاه اول ساده به نظر رسد، اما چیزی از واقعگرایانهترین بازیهای دوران کم ندارد. کافی است به لحظات افنجار یا شلیک گلولهها دقت کنید تا متوجه دقت بالای سازنده بازی در بازسازی المانهای مختلف شوید. همچنین با توجه به شخصیتها، جزئیات دقیق و بسیار آنها که حتی با وجود گرافیک خاص و متفاوت بازی بهتر از هر اثر دیگری خودنمایی میکنند، به چشم میآید. به جرات میتوان گفت که لوکاس پوپ برای ساخت این بازی پازل، بهترین سبک طراحی را انتخاب کرده است و به خوبی توانسته حس مرموز بودن را با استفاده از آن به بازیکنان منتقل کند. لوکاس پوپ همانند گذشته، در ساخت بازی Return of the Obra Dinn در مسیر متفاوتی نسبت به دیگر بازیسازان حرکت کرده است و با نبوغ و استعدادش توانسته است، محصول ویژهای را ارائه دهد که از لحاظ هنری یکی از شاخصترین آثار دوران است و در بخش کارگردانی هنری به قدری عالی عمل کرده است که قرار نگرفتن در بین نامزدهای این بخش عملا غیرممکن است.
Red Dead Redemption 2
مقالات مرتبط
زمانی که قصد داریم در مورد ابعاد هنری یکی از برترین بازیهای تاریخ صنعت بازیهای ویدیویی که تمامی جنبههای آن در سطح عالی قرار دارند، صحبت کنیم بیان حس و حال و زیبایی وصفناپذیر آن از طریق کنار هم قرار دادن کلمات و جملات تقریبا غیرممکن است. بازی Red Dead Redemption 2 جزو آن دسته از آثار شاخص، معیار و سنگ محک بازیهای ویدیویی است که حتما باید شگفتیهای آن را با چشمان خودتان ببینید. این بازی به راحتی میتواند با کارگردانی هنری بینظیرش هر لحظه شما را تحسین وادارد و مهم نیست که یک ساعت بازی را تجربه کرده باشید یا بیش از ۴۰ ساعت در محیطهای متنوع آن گذشت و گذار کرده باشید، همواره مواردی را مشاهده میکنید که موفق میشوند شما را شگفتهزده کنند. کوهستان و ارتفاعات برفی که کاملا میتوانند شرایط این محیطها را بازسازی کنند، دشتها ومحیطهای جنگلی با پوشش گیاهی و جانوری خاص خود، شهرهایی که هریک دارای المانهای منحصربهفردی هستند و به موجب آنها از دیگر بخش متمایز میشوند و دریاچهها و مردابهایی که با نهایت دقت و ظرافت طراحی شدهاند، باعث شده است که بازی Red Dead Redemption 2 بتواند لقب واقعگرایانهترین بازی ویدیویی تاریخ را تصاحب کند. در این بازی شاهد صحنههایی هستیم که یک سر و گردن از زیباترین صحنههای تاریخ سبک اوپن ورلد بالاتر است و باعث میشود برای مدتی کنترلر را کنار گذاشته و از اوج هنر کمپانی راک استار لذت ببرید. مقطعهای زمانی مختلف و تغییرات آب و هوایی میتوانند بیش از پیش محیطهای بازی را زیبا کنند. کافی است در شب وارد شهر سنت دنیس شوید، در کنار دریاچه غروب آفتاب را تماشا کنید و در هنگام بارش باران و در حالی که Cinematic Camera را فعال کردهاید در دشتهای وسیع بازی اسبسواری کنید تا شاهد تعدادی از جذابترین صحنههای دوران باشید. بازی Red Dead Redemption 2 که بدون شک زیباترین اثر وسترنی است که تاکنون ساخته شده است و این غنای هنری در بطن این بازی جریان دارد، در بخش کارگردانی هنری به کلاس درسی تبدیل شده است که تا مدتها باید از آن یاد گرفت و تلاش کرد ذرهای به آن نزدیک شد. عملکرد بینقص و بیمانند این بازی در بخش مذکور باعث شده است که در بین نامزدهای برترین کارگردانی هنری از نگاه زومجی قرار بگیرد.
God of War
مقالات مرتبط
جدیدترین ساخته استودیو پرآوازه سانتا مونیکا یک گنجینه هنری است که نه تنها علاقهمندان به سبک هک اند اسلش از مبارزه در محیطهای متنوع، پرجزئیات و چشمنواز آن لذت میبرند بلکه بازیکنانی که زیباییهای بصری یک اثر اهمیت میدهند لب به تحسین آن باز میکنند. این آیینه تمام نمای افسانههای نورس که بهتر از هر اثر دیگری میتواند علاقهمندان را با داستانها و شخصیتهای اساطیر اسکاندیناوی آشنا کند، از کارگردانی هنری بینظیری بهره میبرد که عملا نمیتوان رقیبی برای آن فرض کرد. در محیطهای مختلف بازی که گسترهای از سرزمین سوزان موسپلهایم و دنیای سرد و تاریک هلهایم تا محل زندگی الفها یعنی الفهایم و کوهستان یوتونهایم را در بر میگیرد، قدم میگذارید چیزی جز زیبایی، ظرافت، شگفتی و هنر سازندگان را مشاهده نخواهید کرد. دنیای بزرگ و متنوع God of War بسیار پویا و زنده بوده و چه در لوکیشنها و چه در کاراکترها و دشمنان پر است از جزئیات بزرگ و کوچک که بسیاری از آنها دارای اهمیت داستانی هستند و بدون شک پیدا کردن آنها برای عاشقان رمز و راز بسیار هیجانانگیز است. سازندگان در ساخت این بازی تمام تلاش خود را برای ارائه گرافیک واقعگرایانه و در عین حال حماسی و شگفتانگیز که یادآور بازیهای قبلی سری مذکور است، به کار بستهاند و به جرات میتوان گفت که نه تنها در این امر موفق شدهاند، بلکه آن را چندین مرحله به جلو پیش بردهاند. نورپردازی یکی از اصلیترین بخشهایی است که کارگردانی هنری عالی بازی God of War را به رخ میکشد. به واسطه عملکرد بینقص سازندگان در این بخش مکانهایی همچون Lake of Light و Realm Travel Room شدیدا چشمنواز و تماشایی هستند. شاهکار هنری سانتا مونیکا به درجهای از کمال در کارگردانی هنری رسیده است که به دفعات متعدد خود را غرق در زیبایی آن پیدا خواهید کرد، با چرخش دوربین شگفتیها آن را دنبال میکنید و با استفاده از قابلیت Photo Mode صحنههایی را ثبت میکنید که در تاریخ نظیر ندارند. در سالی که بازی Celeste و Octopath Traveler در رده برترینهای گرافیک پیکسلی قرار میگیرند، بازی Return of the Obra Dinn با جلوههای بصری متفاوت خود تجربه منحصربهفرد خلق میکند و بازی Red Dead Redemption 2 با گرافیک عالیاش به عنوان یک شبیهساز جامع و کامل از دنیای وسترن عالی میکند، بازی God of War توانست با ارائه دنیایی که در هر گوشه میتوان اوج هنر سازندگان را مشاهده کرد و برای کارگردانی هنری آن دست زد، به عنوان بهترین اثر سال ۲۰۱۸ در بخش کارگردانی هنری از نگاه زومجی لقب بگیرد.
پس برندگان بهترین کارگردانی هنری سال ۲۰۱۸ از دید زومجی به ترتیب زیر است:
- God of War
- Read Dead Redemption 2
- Return of the Obra Dinn
- Celeste
- Octopath Traveler
نظرسنجی بهترین کارگردانی هنری با مجموع ۱۴۹۸ رای به پایان رسید و God of War در نهایت برنده این بخش شد.
همچنین نظرسنجی انتخاب بهترین روایت داستانی هم به پایان رسیده است که میتوانید نتیجه آن را در مطلب مربوطه مشاهده کنید.