نقد فیلم بیوه کلیکو (Widow Clicquot) | طعم خوش تاکستان

چهارشنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۸:۲۷
مطالعه 6 دقیقه
بارب نیکول در حال آزمایش نوشیدنی در فیلم بیوه کلیکو
بیوه کلیکو دارمی عاشقانه درباره‌ی سوگ و از دست دادن است. فیلمی استعاری که در تاکستان‌های انگور اتفاق می‌افتد. با نقد این فیلم همراه زومجی باشید.
تبلیغات

بیوه کلیکو یک فیلم زندگی‌نامه‌ای است که براساس وقایع زندگی یکی از مهم‌ترین کارآفرینان زن فرانسه ساخته شده است. باب نیکول یکی از اولین مدیران زن فرانسه بود که توانست نوشیدنی‌های بسیار خاصی را با استفاده از فرمول‌های خودش تولید کند. شرکت ووئف کلیکو نیز که در سال ۱۷۷۲ تاسیس شد متعلق به خانواده‌ی باب نیکول است که او توانست بعد از شکست ناپلئون صادرات نوشیدنی‌های این شرکت را ارتقا ببخشد و با فرمول‌های تازه‌ای به بازار عرضه کند.

فیلم بیوه کلیکو، نمایشی درباره‌ی استقامت و مبارزه‌ی زنی در دورانی تاریک و سیاه است. فیلم با محوریت یک زن پیش می‌رود اما روایت در دام فیلم‌های فمنیستی نمی‌افتد و با لحنی کنترل‌شده جهانی کنشگرانه را به‌تصویر می‌کند. این درام عاشقانه یک اثر متوسط در زیرژانر بیوگرافی است که از همه‌ی ایده‌هایش به یک اندازه استفاده می‌کند و تنها در بخش شخصیت‌پردازی و یکی از خرده‌داستان‌ها کم می‌آورد. این فیلم یک تجربه‌ی نسبتا جدید برای کسانی است که به دنیای نوشیدنی‌ها علاقه دارند.

باب نیکول در حال حرف زدن در فیلم بیوه کلیکو

فیلم بیوه کلیکو یک اثر بیوگرافی است و همانند بیشتر آثار این زیرژانر ممکن است درگیر چالش‌هایی شود که فیلم را به‌سمت یک اثر غیردراماتیک بکشاند. اما فیلمساز تمام تلاش‌اش را انجام می‌دهد تا بیوه کلیکو وارد چنین گردابی نشود. این فیلم یک اثر شاعرانه است، فیلمی رقیق، آرام همراه درامی عاشقانه. داستان فیلم از یک خاکسپاری غم‌انگیز آغاز می‌شود. لحنی سرد همه‌ی پلان‌های این خاکسپاری را فراگرفته است و زنی که از پشت توری سیاه همه جا را می‌نگرد، قهرمان قصه‌ای زنانه است که باید در مقابل ناملایمات فراوانی ایستادگی کند. بعد از پایان خاکسپاری ابتدایی فیلم، روایت در داخل خانه‌ای سرد همراه با پالت‌های رنگی خاکستری ادامه پیدا می‌کند.

فیلم با توجه به هدفی که دارد، ساختار کلاسیک سه پرده‌ای به خود می‌گیرد و طبق اصول سنتی سیدفیلد درام‌اش را شکل می‌دهد.

بارب نیکول همسر فرانسیس در حال آماده شدن بری روزهای سوگواری است. او خاطرات خود و همسرش را به یاد می‌آورد و فیلمساز آرام‌آرام مخاطب را در جریان زندگی و گذشته‌ی قهرمان قصه قرار می‌دهد. درام بعد از خاکسپاری همسر بارب نیکول شروع می‌شود و فیلم ایده‌ی اصلی‌اش را تعریف می‌کند. نیکول صاحب بهترین تاکستان‌های منطقه است و عده‌ای قصد تصاحب‌اش را دارند. بارب نیکول اما نمی‌خواهد میراث همسرش را به دست فراموشی بسپارد و آن عمارت را ترک کند. با مخالفت قهرمان قصه نسبت به واگذاری تاکستان‌های همسرش فیلم تصویری از یک زن کنشگر را در دوران قوانین ناپلئونی ارائه می‌دهد و از همین ابتدا مخاطب را متوجه فضای قصه‌ای می‌کند که قرار است زندگی پرچالش یک قهرمان به‌تصویر کشیده شود.

بارب نیکول بعد از یک مکالمه‌ی غیرمنفعلانه وارد مرحله‌ی تازه‌ای از زندگی‌اش می‌شود، موقعیتی که او را مجبور به مبارزه می‌کند. او هنوز دوران سوگواری خود را طی نکرده باید شورشی را که به راه انداخته است مدیریت کند. بارب نیکول درنهایت مسئولیت تاکستان را به چنگ می‌آورد و برای فروش نوشیدنی‌های حاصل از این تاکستان‌ها با دوست شوهرش مرحوم‌اش قرارداد می‌بندد. حالا دیگر هدف فیلم مشخص است: «آیا بارب نیکول می‌تواند در این دنیای مردانه موفق به تحقق اهداف و آرزوهای خود و همسرش فرانسیس شود؟» حالا فیلم با توجه به هدفی که دارد، ساختار کلاسیک سه پرده‌ای به خود می‌گیرد و طبق اصول سنتی سیدفیلد درام‌اش را شکل می‌دهد. بیوه کلیکو بعد از تعیین هدف خود، قهرمان‌اش را به میدان می‌فرستد و ضدقهرمان‌هایش را در مقابل او می‌چیند.

بارب نیکول و دوستش در حال صحبت کردن در فیلم بیوه کلیکو

در این فیلم ضدقهرمان‌های متعددی در برابر خواسته‌های قهرمان قصه ایستادگی می‌کنند و نحوه‌ی رویارویی بارب نیکول با آن‌ها پیرنگ قصه را شکل می‌دهد. زمان لشگرکشی‌های ناپلئون است و بارب نیکول برای برای فروش نوشیدنی‌های تاکستان‌اش باید مسیر جنگ و تحریم را دور بزند وگرنه رقبایش او را کنار خواهند زد. او نقشه‌هایش را می‌چیند، کارگرانش را فرامی‌خواند و برای صادر کردن نوشیدنی‌هایش آماده می‌شود. طبق قوانین ناپلئونی مردها بارب نیکول را به‌عنوان یک مدیر نمی‌پذیرند. آن‌ها قهرمان قصه را پس می‌زنند و عرصه را بر او تنگ می‌کنند. درنهایت بارب نیکول طبق قوانین کلاسیک سه پرده‌ای نوشیدنی‌هایش را از مسیری غیرقانونی به خارج از مرزهای فرانسه می‌فرستد و طبق قوانین یک اثر دراماتیک سنتی با شکست مواجه می‌شود. بیوه کلیکو آجربه‌آجر درام‌اش را با کشمکش‌های دراماتیک شکل می‌دهد و بعد از اولین شکست بارب نیکول را دوباره سرپا نگه می‌دارد.

در کنار هدفی که قهرمان قصه مصمم به انجام آن است زیرمتنی از سوگواری شکل می‌گیرد و تبدیل به عمیق‌ترین قسمت درام می‌شود

نیکول آشفته از این وضعیت خود را در میان کشمکش‌های هولناکی می‌بیند و طبق یک قهرمان دست به اقدامات کنشگرانه‌ای می‌زند. در پرده‌ی ابتدایی فیلم بارب نیکول تصمیم می‌گیرد که تاکستان‌های فرانسیس را نگه دارد. او همانند قهرمانان قوایش را جمع می‌کند و در تقابل ضدقهرمانان قرار می‌گیرد. در همین حین فیلم ایده‌های فمنیستی‌اش را رو می‌کند و زنی را در دنیایی مردانه به سوی اهداف‌اش سوق می‌دهد اما این ایده‌های فمنیستی تبدیل به جفنگیات و کنش‌های گل‌درشت نمی‌شود و فیلمساز نه بیانیه صادر می‌کند و نه شعارهای علنی می‌دهد. او به زن قهرمان قصه‌اش به‌عنوان یک انسان نگاه می‌کند. در مسیر رسیدن بارب نیکول به خواسته‌هایش اتفاقات زیادی رخ می‌دهد تا اینکه در پرده‌ی دوم همه‌ی کشمکش‌ها به اوج خود می‌رسد.

قهرمان این قصه در میان کمربندی از ناملایمات قرار می‌گیرد و ضدقهرمان‌ها یکی پس از دیگری خودشان را رو می‌کنند. بارب در برابر کشمکش‌های بیرونی بسیاری قرار گرفته است و باید از میان این ناملایمات عبور کند و به اهدافش برسد. او برای پرداخت حقوق کارگرانش وسایل عمارت را می‌فروشد، تلاش‌هایش را از سر می‌گیرد، از سرمای زمستان تاکستان‌ها را به‌سختی عبور می‌دهد، فلیپ، پدر فرانسیس را مجاب می‌کند و همانند یک قهرمان درامی کلاسیک دوباره به تلاش‌هایش ادامه می‌دهد. در کنار هدفی که قهرمان قصه مصمم به انجام آن است زیرمتنی از سوگواری شکل می‌گیرد و تبدیل به عمیق‌ترین قسمت درام می‌شود.

باب نیکول در حال فکر کردن در فیلم بیوه کلیکو

فیلم در مسیر روایت کشمکش‌های زندگی بارب نیکول، به گذشته و روابط میان فرانسیس و او گریز می‌زند. فیلمساز با بهره‌گیری از این فلش‌بک‌ها مجرایی برای سوگواری بارب نیکول خلق می‌کند. نمایش رابطه‌ی میان این دو نفر، لحنی شاعرانه به بدنه‌ی فیلم می‌پوشاند. تاکستان‌ها استعاره‌هایی از فرانیسیس‌اند که حالا دیگر وجود ندارد و بارب نیکول بواسطه‌ی نوازش آن‌ها با همسرش ارتباط برقرار می‌کند. قهرمان قصه با به بار نشاندن و مراقبت از تاکستان‌ها سعی دارد سوگواری کند و خود را از بند این فقدان برهاند. بارب نیکول با غرق شدن در میان انگورها خود را کنار همسرش می‌بیند و بخاطر او مصمم است تا بهترین نوشیدنی را تولید کند.

فیلم بیوه کلیکو یک درام عاشقانه است. اثری لطیف اما متوسط. فیلمی با سبک بصری جذاب که تا حدامکان ضعف‌های سبک روایی را می‌پوشاند

فیلم بخاطر فلش‌بک‌هایش، دو مسیر مجزا برای ارائه‌ی روایت خود دارد. جهان در بیوه کلیکو به دو بخش تقسیم شده است. ما در زمان حال فیلم، قهرمانی داریم که برای اهداف‌اش در حال جنگیدن است و طبق ساختار درام سه پرده‌ای کلاسیک می‌جنگد و با کشمکش‌ها روبه‌‌‌رو می‌شود. همه‌ی کنش‌ها و واکنش‌ها در زندگی بارب نیکول بعد از مرگ همسرش برایمان کاملا قابل درک و تجزیه و تحلیل است. اما جهانی که در فلش‌بک‌ها برای ما روایت می‌شود، دنیایی غیرقابل دسترس است. فیلمساز آنچنان که باید به زندگی عاشقانه‌ی بارب نیکول و فرانسیس نمی‌پردازد. عدم نمایش علت جنون فرانسیس ساختار اثر را بهم می‌ریزد و بخش فلش‌بک‌های فیلم نمی‌تواند با زمان حال اثر ارتباط درستی برقرار کند. عدم شخصیت‌پردازی نیز مشکل دیگر فیلم است. از کارکتر فرانسوا گرفته تا فلیپ و حتی خود بارب نیکول نیز همگی در حد تیپ و قالب اند و نمی‌شود به درونشان راه پیدا کرد. فیلم بیوه کلیکو یک درام عاشقانه است. اثری لطیف اما متوسط. فیلمی با سبک بصری جذاب که تا حدامکان ضعف‌های سبک روایی را می‌پوشاند.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات