نقد فیلم ابیگیل (Abigail) | در اسارت دختری خون آشام!
مت بتینلی-اولپین و تایلر جیلت پس از کارگردانی فیلم Ready or Not، فیلم Scream و فیلم Scream VI حالا به سراغ فیلمی براساس داستان دختر دراکولا رفتهاند. یک فیلم هیولایی جدید از یونیورسال که داستانی گروهی از آدمربایان را روایت میکند که دختر یک شخصیت قدرتمند را دستگیر میکنند و باید مراقب او باشند، تا زمانیکه ابیگیل ماهیت واقعی خود را بهعنوان یک کودک خونآشام آشکار میکند و آنها را یکی یکی شکار میکند.
این مطلب شامل تصاویر آزار دهنده است که ممکن است برای همه مناسب نباشد
فیلم Abigail با یک آدمربایی آغاز میشود که در آن گروهی توسط فردی مرموز استخدام میشوند تا یک دختر را که رقص باله انجام میدهد بدزدند و یک روز از او نگهداری کنند. همهچیز در ابتدا عادی بهنظر میرسد و مشکلی وجود ندارد، اما ماجرا کمکم با مشخص شدن هویت پدر ابیگیل مرموز و عجیب میشود. او دختر یک خلافکار خطرناک است و حالا با مرگ اولین نفر از اعضای گروه، بهنظر میرسد که او قاتل خودش را سر وقت این گروه فرستاده است، اما ماجرا چیست؟
از آنجاییکه سازندگان فیلم از قبل هویت ابیگیل را فاش کردهاند، این موضوع که این دختر یک خون آشام است، نمیتواند یک غافلگیری باشد. اما اگر بدون اطلاع قبلی به سراغ فیلم بروید، میتواند یک غافلگیری جذاب باشد. درواقع این میتوانست غافلگیری جذابی در فیلم باشد و سازندگان استفادهای از این موضوع نکردند. در عوض آنها تلاش کردند فیلم را به یک اثر اسلشری تبدیل کنند که اعضای گروه مثل طعمههایی هستند که باید از دست ابیگیل فرار کنند.
فیلم Abigail روندی کاملا مشابه با فیلم Ready or Not دارد و حتی در پایانبندی نیز از همان مسیر پیروی کرده است
بااینکه در شروع فیلم احساس میکنیم قرار است با اثری کاملا متفاوت طرف باشیم، اما خیلی زود متوجه میشویم که فیلم قرار است روندی مشابه با فیلم Ready or Not داشته باشد که اتفاقات آن در یک عمارت تاریخی و مرموز جریان دارد و در آن مکانهای مرموز و ترسناک زیادی هم وجود دارد. اما در اینجا یک تفاوت بزرگ وجود دارد و آن هم این است که برخلاف فیلم Ready or Not، در اینجا بهجز یک شخصیت سایرین طعمه هستند و باید برای بقا مبارزه کنند و عملا جای طعمه با طعمهها و شکارچیها با شکارچی عوض شده است.
نکته دیگری که برخلاف تبلیغات فیلم دیده میشود این است که فیلم ابیگیل اصلا یک فیلم کمدی ترسناک نیست و بیشتر یک فیلم ترسناک اسلشری و هیولایی است که کمی عجیب بهنظر میرسد چرا یونیورسال تبلیغاتی متفاوت از فیلم نمایش داده است. در هر حال این تفاوتها باعث میشود صرفا احساس نکنیم که در حال تماشا یک فیلم تکراری هستیم که صرفا بازیگران آن متفاوت هستند و فیلم با وجود شباهتهایی که دارد، اما شخصیت مستقل خودش را در طول فیلم ارائه میکند.
کلیت داستان فیلم Abigail مثل یک بازی موش و گربه است که در آن قربانیان باید برای حفظ جان خود راهی را پیدا کنند. یکی از نکات قابلتوجه فیلم این است که فیلم تلاش کرده است تا جای امکان از برخی از کلیشههای مرسوم دوری و حتی آن با شوخی کند که همین موضوع باعث ایجاد چند صحنه کوتاه کمدی در فیلم هم شده است. این موضوع به کلیت و داستان فیلم ضربهای نمیزند و در عوض کمک میکند تا فیلم از حالت یکنواختی خارج شود.
ابیگیل با اینکه فرصت این را دارد تا یک فیلم ترسناک تمام عیار شود، در عوض راهی مشابه کار قبلی کارگردانهای خود را در پیش میگیرد و هرچقدر داستان جلوتر میرود، شباهتها هم بیشتر میشود. شباهتهایی مثل گورستانی پنهان در زیر خانه یا مکانهای مخفی که کلید بسیاری از اتفاقات است و همچنین گرفتاری شخصیتها در یک خانه تنها بخشی از این شباهتها است. بهصورت کلی این موضوع بهتنهایی قرار نیست نکته منفی باشد و اتفاقا ایده مناسبی هم برای فیلم شده است، اما سازندگان فیلم درنهایت نتوانستهاند تفاوت خیلی معناداری ایجاد کنند.
دقیقا فیلم از بخشی بسیار قابل پیشبینی میشود و حتی میتوانیم شخصی را که درنهایت قرار است نجات یابد، انتخاب کنیم و این موضوع باعث میشود پایان فیلم تا حد زیادی قابل پیشبینی شود. شاید مهمترین بخش فیلم جایی باشد که شخصیتها تصمیمات متفاوتی میگیرند و درنهایت فیلم در بخش کوتاهی نسبت به Ready or Not متفاوتتر عمل میکند، اما درنهایت کلیت و مسیری که دنبال میکند، همان است و چیزی قرار نیست در اینجا تغییر کند.
نکته اینجا است که در فیلم قبلی سازندگان توانستند تا حدی دست و پا شکسته پیام خود را انتقال دهند. چنین تلاشی در فیلم Abigail نیز وجود دارد، اما درنهایت آنها صرفا یک مسیر تکراری را دنبال میکنند و درنهایت یک صحنه اکشن را تحویل مخاطب میدهند. فیلم درواقع در بین اینکه میخواهد یک اثر سرگرم کننده باشد یا اینکه پیامی انتقال دهد گیر میکند و با اینکه درنهایت میخواهد یک اثر سرگرمکننده باشد، اما تا پایان نمیخواهد تلاش برای موضوع اول را کنار بگذارد؛ حتی با اینکه نمیتواند پیامی را که میخواهد درنهایت انتقال دهد.
بازی آلیشا ویر فیلم Abigail بهترین نکته فیلم است که دو شخصیتی بودن ابیگیل را به بهترین شکل به تصویر کشیده
در هر حال فیلم پیشزمینه مناسبی برای ریشه شخصیت ابیگیل تا موارد بیشتر دارد، اما درنهایت نمیتواند از این موضوع بهخوبی استفاده کند. درواقع فیلم میتوانست پایانی به مراتب متفاوتتر و تازهتری ارائه کند، اما درنهایت گرفتار کلیشههای فیلم دیگر سازندگان فیلم میشود و نمیتواند از پتانسیلهای خود استفاده کند. اما نکته مثبتی که در مورد فیلم وجود دارد این است که فیلم تلاش میکند تا باورهای کلیشهای در مورد خونآشامها را تغییر دهد.
شاید در نگاه اول این مورد کمی پیش پا و افتاده بهنظر برسد، اما چنین تغییراتی باعث میشود روش شکست دادن ابیگیل در فیلم پیچیدهتر شود. باورهایی مثل صلیب یا سیر یا موارد دیگر در طول فیلم بهعنوان باورهای غلط به تصویر کشیده شدهاند، اما همچنان چوب یا نور آفتاب دشمن اصلی خون آشامها هستند. البته ابیگیل توانایی بیشتری هم دارد که سازندگان میتوانستند از این موضوع برای ارائه صحنههای ترسناک بیشتر بهره ببرند، اما درنهایت این موارد جذاب مثل کنترل انسانها استفاده کوتاهی در طول روند فیلم دارند.
اما فیلم ابیگیل با اضافه کردن بازیگران شناخته شده تلاش کرده است تا بخشی از مشکلات فیلمنامه و مسیری که در پیش گرفته است، پوشش دهد. بازیگری مثل دن استیونز با اینکه بازی نسبتا تکراری را در فیلم ارائه میکند، اما هر زمانیکه در صحنه حضور دارد، باعث بهتر شدن روند فیلم میشود و نقطه قوت فیلم است. اما کاترین نیوتون نقشی را بازی میکند که بارها از او دیدهایم و متاسفانه بازی ناامید کنندهای را در طول فیلم دارد و او دوباره نقش یک دختر نرد با شوخیهای لوس و بیمزه را بازی کرده است.
بااینحال ملیسا باررا که نقش اصلی فیلم را بازی کرده است، بازی او بالا و پایین زیادی دارد و تا حدی مشکل از فیلمنامه است. درواقع تکلیف سازندگان در مورد شخصیت او خیلی مشخص نیست و در بخشی میخواهند او را یک مادر به تصویر بکشند که در تلاش است تا پیش پسر خود بازگردد و در نقطه مقابل در برخی از صحنهها تکلیفش روشن نیست. بااینحال بازی خود باررا نسبتا خوب است و تا جاییکه توانسته است این مشکلات را پوشش دهد، کوتاهی نکرده است.
اما ستاره فیلم بدون شک آلیشا ویر است که بهخوبی از پس نقش ابیگیل بر آمده است. او درواقع باید شخصیتی را به تصویر بکشد که با اینکه ظاهری کودکانه دارد، اما سن او بسیار زیاد است و به همین منظور دارای تجربه بالایی است. ویر توانسته است چنین موضوعی را بهخوبی درک کند و بازی او توانسته است به بهتر شدن فیلم کمک زیادی کند. درواقع او بهخوبی توانسته است دو چهره بودن شخصیت ابیگیل را به تصویر بکشد و این چیزی است که فیلم به آن واقعا نیاز داشت.
فیلم Abigail میتوانست با تمرکز بیشتر روی موضوعاتی مثل ارائه اتمسفر و صحنههای ترسناک با استفاده از دوری جستن از کلیشههای مرسوم در مورد خون آشامها و استفاده بهتر از فرصتهایی که دارد، فیلمی به مراتب جذابتر و سرگرمکنندهتری شود، اما درنهایت صرفا میتوانیم آن را یک اثر سرگرمکننده توصیف کنیم که برای یکبار تماشا کردن جذاب است، اما تماشا دوباره آن چیزی نیست که هرگز به آن فکر کنیم. در هر حال فیلم ابیگیل اثری خوش ساخت است که میتواند ارزش وقت گذاشتن را داشته باشد، اما نباید انتظار بالایی از آن داشته باشیم.
نظرات