نویسنده: سوگند مختاری
// یکشنبه, ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۲۳:۰۲

نقد فیلم از پایان دنیا خیلی انتظار نداشته باش (Do Not Expect Too Much from the End of the World)

از پایان دنیا خیلی انتظار نداشته باش، فیلمی از سینمای رومانی است. اثری هجو که به‌طرزی هوشمندانه جهان امروز را به سخره می‌گیرد. با نقد این فیلم همراه زومجی باشید

از پایان دنیا خیلی انتظار نداشته باش یکی از فیلم‌های نادیده گرفته شده‌ی سال ۲۰۲۳ است. یک کمدی هجو از کارگردانی رومانیایی به‌نام رادو جوده که تا پیش از این برای دو فیلم آفریم! (!Aferim) و سکس بدفرجام یا پورن جنون‌آمیز (Bad Luck Banging or Loony Porn) برنده‌ی خرس نقره‌ای و خرس طلایی جشنواره بین‌المللی فیلم برلین شده بود. فیلم‌های این کارگردان رومانیایی همگی در یک مسیر فکری ساخته‌ شده‌اند، مجرایی که تا چند سال آینده این کارگردان را تبدیل به یکی از کارگردانان مطرح اروپایی می‌کند. آثار رادو جوده به‌نحوی از امضایی شخصی برخوردار هستند، ویژگی‌هایی که در هر اثر تکرار می‌شوند.

فیلم Do Not Expect Too Much from the End of the World، همانند دو فیلم موفق و دیگر این کارگردان در قالب یک کمدی سیاه و با تصاویر سیاه‌وسفید روایت می‌شود و به خط فکری این دو اثر نیز پایبند می‌ماند. از پایان دنیا خیلی انتظار نداشته باش همانند بیشتر فیلم‌های اروپای شرقی مخاطب خاص خود را می‌طلبد اما این حرف به معنای آن نیست که فیلم برای مخاطب عام سینما غیرقابل تحمل باشد. این فیلم به‌خاطر استفاده از عناصر و المان‌های جهان مدرنی که با زندگی مخاطب ملموس است، جهانی قابل دسترس برای تماشاگرش خلق کرده است.

در ادامه داستان فیلم مشخص می‌شود

آنجلا در حال رانندگی در فیلم از پایان دنیا خیلی انتظار نداشته باش

داستان فیلم در رومانی اروپای شرقی اتفاق می‌افتد، مکانی بسیار متفاوت با همسایه‌های اروپای غربی‌اش. آنجلا شخصیت اصلی قصه‌ است. او شغلی مدرن دارد و برای یک گروه فیلمسازی کار می‌کند. حقوق‌اش را به‌سختی می‌گیرد و علاوه‌بر این مجبور است ساعت‌های زیادی را کار کند. قصه فیلم از این قرار است که آنجلا باید از چند نفر مصدوم حین کار مصاحبه بگیرد تا کارفرمای اتریشی‌اش یکی‌ را برای دریافت مقداری پول انتخاب کند. ایده‌ی ابتدایی فیلم بسیار سررواست و ساده است، قرار نیست اتفاق خاصی رخ بدهد یا شخصیت‌های اصلی وارد مسیر پرپیچ‌وخمی شوند. فیلم با نمایش یک روز کاری شخصیت اصلی به زیرمتن‌های مهم اجتماعی و سیاسی جهان امروز سفر می‌کند.

فیلم با نمایش یک روز کاری شخصیت اصلی به زیرمتن‌های مهم اجتماعی و سیاسی جهان امروز سفر می‌کند

آنجلا با رخوت از خواب بیدار می‌شود، نزدیک ماشین‌اش فیلمی برای صفحه‌ی مجازی خود می‌گیرد و برای انجام مصاحبه‌ای به خانه‌ی مردی می‌رود که انگشت‌هایش قطع شده‌اند. او وقتی به آن‌جا می‌رسد می‌بیند که کیس موردنظر با انگشت‌های قطع شده به ماهیگیری رفته است! آنجلا در این شرایط مجبور می‌شود مصاحبه‌اش را به‌ صورت مجازی بگیرد. در حین همین گفت‌وگوها فیلمساز ایده‌ها و انتقاداتش را راجع‌به مسائل پیرامون جنگ اوکراین و کمبودهای انرژی بازگو می‌کند. فیلم از همین سکانس‌های ابتدایی به مخاطب می‌فهماند که روایت قرار است حول چه موضوعاتی بچرخد.

آنجلا بعد از انجام این مصاحبه به‌سراغ مورد بعدی می‌رود و همان سوالات و مشکلات را دوباره تکرا می‌کند. جهانی که فیلمساز در میان این رویدادها خلق کرده است، همان جهان آشنا و ملموسی است که مخاطب دنیای امروز با آن سروکار دارد. آنجلا شبیه همه‌ی ماست، شبیه همه‌ی آدم‌هایی که در این جهان مدرن زندگی می‌کنند. اتفاقاتی که او از سر رد می‌کند برای تماشاگر درگیر یک زندگی پرتلاطم بسیار هم‌مترادف است. از دید فیلمساز آخرالزمان همین‌جا است، جائی در میان ساعت‌های کاری طولانی، ترافیک، رانندگی زیاد، کمبود انرژی، دزدی شهرداری‌ها و جنگ اوکراین.

کارفرما در حال نگاه کردن در فیلم به پایان دنیا امید نداشته باش

Do Not Expect Too Much from the End of the World، اثری شخصیت‌محور است که با استفاده از شخصیت اصلی‌اش به درون مشکلات عصر جدید سفر می‌کند. با اینکه این فیلم در دوران معاصر و زمان کاملا مترادف ما اتفاق می‌افتد اما فیلمساز همان خط فکری اثری قبلی خود یعنی آفریم! که داستان‌اش در قرن نوزدهم رخ می‌دهد را پیش می‌گیرد. آفریم! متعلق به جامعه‌ای سنتی و پوسیده است، جائی که رومانیایی‌ها همانند برده‌ها تحت خشونت قرار می‌گیرند. حالا گویی آنجلا نواده‌ی همان برده‌ها است. او باید به‌سختی کار کند و پولش را به‌زور بگیرد. آنجلا حتی حق خوابیدن نیز ندارد!، آنهم در زمانی‌که مردم به‌جای اسب از اتومبیل استفاده می‌کنند و جلساتشان با برنامه‌های مجازی برگزار می‌شود.

جهان از پایان دنیا خیلی انتظار نداشته باش، جهانی تلخ، سرد، بهم‌ریخته و مبادی آداب دنیای مدرن است

شخصیت‌های زن فیلم از پایان دنیا خیلی انتظار نداشته باش، همانند شخصیت‌های زن آفریم! در جهانی زن‌ستیز زندگی می‌کند. هر دو آنجلای این فیلم مورد توهین‌های لفظی قرار می‌گیرند. شخصیت زن فیلم رنگی سال ۱۹۸۱ به‌خاطر راننده بودن برای مردان جذابیت ندارد و مورد توهین قرار می‌گیرد. آنجلای زمان کنونی نیز پشت فرمان مورد هتاکی زبانی قرار می‌گیرد و مردان راننده به او توهین‌های جنسی می‌کنند. برای فیلمساز رومانی قرن بیست‌ویکم با رمانی قرن نوزدهم هیچ تفاوتی ندارد و از نظر او برده‌داری و تبعیض‌های جنسیتی فقط با شکلی دیگر در حال اتفاق افتادن است.

جهان از پایان دنیا خیلی انتظار نداشته باش، جهانی تلخ، سرد، بهم‌ریخته و مبادی آداب دنیای مدرن است. اتفاقاتی که برای شخصیت‌های این قصه رخ می‌دهد، رویدادهای ناراحت‌کننده و آزاردهنده‌ی عادی دنیایی است که ما در آن زندگی می‌کنیم. هرآنچه که در این فیلم به‌نمایش درمی‌آید هم‌معنی با مسائل آدم‌هایی است که باید از صبح تا شب کار کنند، حین کار آسیب ببینند، برای تأمین گرمایش محل زندگی خود هزینه‌ی زیادی بپردازند، قبرشان دزدیده شود، حواسشان باشد که از دولت‌های جنگ‌طلب صحبت نکنند و درنهایت اگر زن نیز هستند، مورد توهین و تحقیر قرار بگیرند.

آنجلا در حال نگاه کردن به کتاب در فیلم از پایان دنیا انتظار زیادی نداشته باش

از پایان دنیا خیلی انتظار نداشته باش (Do Not Expect Too Much from the End of the World)، هجوی بر جهان امروز است. آنجلا با استفاده از یک فیلتر و اکانت در فضای مجازی شخصیت مشهوری به‌نام بوبیتزا را ساخته است، کارکتری که ویدئوهایش بازدیدهای بسیاری می‌خورند. او با استفاده از این شخصیت همه چیز را مسخره می‌کند و فحش‌های رکیک می‌دهد. درواقع بخشی از وجود قهرمان قصه که در این آخرالزمان سرکوب شده به شکل بوبیتزا درآمده است. آنجلا برای تخلیه‌ی روانی خود مجبور است، فحاشی کند و سیستم‌های اجتماعی و سیاسی را به‌طرز خنده‌داری زیر سؤال ببرد. جالب اینجا است که بوبیتزا یک مرد است، چراکه آنجلا باور دارد در این دیستوپیا تنها به‌عنوان جنس مذکر می‌تواند زندگی خوبی داشته باشد.

خیلی از پایان دنیا انتظار نداشته باش (Do Not Expect Too Much from the End of the World)، هجوی بر جهان امروز است

Do Not Expect Too Much from the End of the World، فیلمی است که در دو قالب سیاه‌وسفید و رنگی روایت می‌شود. اثری که با ریتمی کنداش به مخاطب اجازه می‌دهد تا به محتوای قاب‌ها عمیق شود و به درون ایده‌های قوی و قدرتمند فیلم سفر کند. این اثر نقدی است به هر آنچه که زندگی انسان را در این دنیای پرتلاطم سخت‌تر می‌کند. فیلمساز از اقتصاد فلج‌کننده‌ی کمونیستی گرفته (که در فیلم استعاره‌اش آن میله‌ی آهنی سنگین است) تا ایده‌های کاپیتالیستی و جنگ‌های ایدئولوژیک همه را زیر سؤال می‌برد. این فیلم برای مخاطب خاص خود اثری جذاب است، نمایشی که هوشمندانه از عناصر سینمایی استفاده می‌کند تا جهان متفاوتی را به‌تصویر می‌کشد.


منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده