نقد سریال لوکی (Loki) | قسمت پنجم از فصل دوم
قسمت چهارم فصل دومسریال Loki پایانی کاملا غافلگیر کننده داشت و در آن عملا همهچیز ظاهرا به پایان رسید و تلاش لوکی و اعضای TVA برای رفع مشکل پیش آمده با شکست مواجه شد. اما مهمترین بخش سریال بدون شک جاییبود که ما واقعا نمیدانستیم که باید منتظر چه چیزی در دو قسمت بعدی باشیم و این غیر قابل پیشبینی بودن به یک سلاح قدرتمند برای این سریال تبدیل شده است. سلاحی که اگر درست از آن استفاده شود میتواند باعث ثبت یکی از بهترین سریالهای ابرقهرمانی شود و اگر اشتباهات سریالهای اخیر مارول در آن تکرار شود، ممکن است همهچیز سقوط کند و سرنوشت سریال مانند سریالهای اخیر MCU شود.
حالا قسمت پنجم فصل دوم سریال Loki منتشر شده است که اتفاقات آن درست پس از پایان قسمت چهارم آغاز میشود که TVA در حال فروپاشی است و حالا لوکی را تک و تنها در یک ساختمان خالی میتوانیم مشاهده کنیم. همانطور که از قسمت قبلی هم میتوانستیم حدس بزنیم، باید منتظر یک قسمت غیر عادی باشیم و سازندگان هم خیلی زود به این سؤال پاسخ مثبت دادند. شروع قسمت با یک صحنه تقریبا ترسناک نه از لحاظ اینکه باعث ترس بیننده با استفاده از جامپاسکیر و غیره شود، بلکه از این نظر که بیننده را دربرابر شرایطی قرار میدهد که حکم پایان همهچیز را دارد.
پایانیکه میتواند مشابه پایان دنیا باشد و ما صرفا در حال تماشای شرایطی هستیم که میتواند ترسناک باشد و این حس بهخوبی در طول قسمت که همهچیز در حال نابودی و به پایان رسیدن است، احساس میشود. پس میتوان گفت سازندگان سریال به هدفی که بهدنبالش هستند یعنی انداختن چنین ترسی در دل بیننده موفق عمل کردهاند. اما درست زمانیکه حس میکنیم لوکی در TVA گرفتار شده است دوباره شاهد لغزش زمانی او هستیم. قسمت اول را بهخاطر میآورید؟ جاییکه لوکی اتفاقای به گذشته و آینده سفر میکرد و حتی با رفتن به گذشته باعث تاثیرگذاری در آینده شد.
قسمت پنجم فصل دوم سریال Loki شروع پایان سازمان TVA و در ادامه دنیا را نشان میدهد و لوکی باید مانع آن شود
اما او کنترلی روی این قضیه نداشت و در قسمتهای بعدی ظاهرا مشکل او حل شده بود، اما تازه متوجه شدیم که این موضوع نهتنها حل نشده، بلکه حالا لوکی با مشکل بزرگتری هم مواجه شده است. حالا لوکی واقعا باید بتواند مشکل لغزش زمانی را حل کند. او در بخشی با نسخه دیگرش دوباره مواجه میشود که آیا این صحنه بخشی از قسمت پایانی است؟ چرا که در ادامه این صحنه حداقل میدانیم تکرار نشد. اما لوکی در حال پیدا و جمع کردن اعضای TVA است که هر یک حالا زندگی متفاوتی پیدا کردهاند.
گروهی ظاهرا زندگی خوبی پیدا کردهاند و گروهی هم آن زندگی خوبی را که در TVA داشتند در دنیای واقعی ندارند. حتی شاهد ارجاع جالبی به فیلم فرار از آلکاتراز هم هستیم که از جمله ارجاعات غیر منتظره و جذاب سریال است. اما نکته جالب توجه در طول قسمت این است که کم کم پایان دنیا در حال شروع شدن است و اتفاقات در یک لحظه رخ نمیدهد. لوکی درحالیکه در حال یافتن اعضای تیمش است، در همان زمان بدون اینکه متوجه شود فروپاشی دنیا آغاز شده است.
در طول آن تنها سیلوی او را میشناسد و OB هم باتوجهبه خصوصیاتی که دارد برای ساخت یک تمپد به لوکی کمک میکند. اما در پایان لوکی تازه یاد میگیرد که چگونه لغزش زمانی را کنترل کند، اما آیا این برای نجات دنیا و TVA کافی است؟ آیا لوکی با استفاده از این قدرت میتواند همهچیز را به حالت اول بازگرداند؟ آیا این پایانی برای سریال Loki خواهد بود؟ سوالات زیادی مطرح شده است، اما بهنظر میرسد که لوکی درواقع کم کم در حال جایگزین شدن با کانگ است و این میتواند نقطه شروعی دوباره برای او باشد.
او در بخشی از اتفاقات سریال به سیلوی میگوید که او بهدنبال یافتن جایگاه خودش است و شاید درنهایت این چیزی باشد که او به آن نیاز دارد. البته امیدوار هستم که پایان سریال عجولانه نباشد، اما چیزی که در مورد روند سریال همچنان میتوان حس کرد که سریال Loki احتمالا برای فصل سوم باز خواهد گشت؛ مگر اینکه پایان آن دقیقا عکس انتظار ما رخ دهد و همهچیز سقوط کند. صد البته که میتوان انتظار یک پایان رضایت بخش هم داشت، اما داستان سریال به شکلی جلو رفته است که پتانسیل و سوالات زیادی باقیمانده است.
سریال لوکی بهطور کلی اثری مستقل در دنیای سینمایی مارول است؛ پس واقعا سازندگان نیازی دارند که برای یک فیلم یا سریال دیگر به داستان آن سریعا خاتمه دهند. این مستقل بودن به سریال کمک زیادی کرده و باعث شده است سریال بتواند ریسک بیشتری کند. خود اپیزود پنجم اثباتی برای این موضوع است که سریال ظاهرا مانند سریال Legion بدون اینکه نگران چیزی باشد، هر لحظه میتواند پیچیدهتر شود. این موضوع باعث شده است سازندگان هم دست به مراتب بازتری در داستان سرایی پیدا کنند.
درکنار آن نمیتوان از بازی درخشان تام هیدلستون هم گذشت. در هر حال او در مرکز سریال است و بازی درخشان او در این قسمت حتی بیشتر از قبل هم دیده میشود. هیدلستون در طول قسمت باید حالتهای وحشت زده، نگران، ناامید و حتی امیدوار لوکی را به تصویر بکشد و در این کار هم بسیار موفق است. او در جایی مثل یک بچه کوچک از یک موفقیت ذوق میکند که انگار قهرمان یک مسابقه شده است و رعایت این موارد حتی اگر خیلی مورد خاصی نباشد باعث هیجان بیشتر من در طول این قسمت میشود.
قسمت پنجم فصل دوم سریال Loki ارجاعات زیادی به بازنده بودن شخصیت لوکی میکند
اما پایانبندی قسمت پنجم فصل دوم سریال Loki در عین اینکه کمی جسورانه بهنظر میرسد، اما مانند روند کلی فصل مثل قدم زدن روی یک طناب و عبور از یک ساختمان بلند به سمت یک ساختمان بلند دیگر است. هرگونه لغزش میتواند نتایج بسیار منفی برای مارول و سریال داشته باشد و بدون شک پایان فصل دوم یکی از بحث برانگیزترین بخشهای سریال قرار است باشد. در هر حال سریالهای اخیر مارول نتوانستهاند نظر مثبت طرفداران را جلب کنند.
حتی سریالی مثل شوالیه ماه طرفداران را در قسمت پایانی به دو قسمت تقسیم کرد و عدم بازگشتش برای فصل دوم تا به امروز سوالات زیادی در مورد برنامه مارول ایجاد کرده است. اما اگر سریال لوکی بتواند کیفیت دو قسمت اخیرش را حفظ کند و حتی پایانی به مراتب بهتر و قویتر از فصل اول ارائه کند میتواند باعث شود آینده سریالهای MCU روشنتر از همیشه شود. در حال حاضر نمیدانیم که سریال برای یک فصل دیگر باز خواهد گشت یا نه، اما قسمت پنجم با یک صحنه پس از پایان خاتمه یافت که میتواند سرنخی برای قسمت بعدی یا حتی فصل بعدی باشد.
در طول این صحنه که البته تصویری ندارد، یک شخص مرموز میگوید که «دخلت اومد. سکهتو بنداز بازنده!» ما در طول قسمت پنجم و جاییکه لوکی و سیلوی در یک بار در حال صحبت هستند، شاهد یک بازی آرکید بودیم که در آن کلمه game over شنیده میشود که شبیه لحن Zaniac است. در طول قسمت دوم ارجاعی به فیلم این شخصیت هم شد و در طول این قسمت دوباره به این موضوع اشاره شده است.
در مجموع شاید در میانه فصل دوم فکر میکردیم در یک لوپ تکرار قرار گرفتهایم، اما ظاهرا سازندگان سریال برای هر بخش برنامه داشتهاند که نتیجه آن را اکنون میتوانیم مشاهده کنیم. اما نکته مهم در این بخش این است که ظاهرا لوکی در حال تلاش دوباره برای موفق شدن است و این میتواند بدان معنا باشد که لوکی قرار است بارها برای نجات TVA تلاش کند. البته برخی هم به شوخی میگویند شاید باید منتظر نسخه شیطانی ثور باشیم که البته کمی بعید است این اتفاق رخ دهد.
در یک بخش جالب توجه دیگر آهنگ Oh! Sweet Nuthin است که سیلوی در اواخر قسمت به آن گوش میکند که در معنای شعر آن اشاره به گروهی از بازندگان میکند و به این شکل ارجاعی به بازنده بودن لوکی هم دارد. اما سوالات زیادی فعلا باقیمانده است و امیدوار هستیم که مارول نخواهد با یک پایانی مثل سریال تهاجم مخفی بخواهد به سریال خاتمه دهد و به سازندگان سریال فرصت کافی را ارائه کند. اما نکته مهم دیگر بدون شک عملکرد درخشان تیم اریک مارتین بهعنوان نویسنده و جاستین بنسن و ارون مورهد بهعنوان کارگردانان است.
تیمی که بهخوبی نشان دادند که مارول به درستی به آنها اعتماد کرده است و بهخوبی توانستهاند جواب اعتماد کوین فایگی را دهند.آنها داستانی را که بهدنبال هستند به تصویر کشیدهاند و البته مستقل بودن اثر روی این موضوع بیتاثیر نیست، اما کارگردانی و نویسندگی این قسمت در دو فصل اگر بهترین نباشد، یکی از بهترینها در طول دو فصل سریال است و بدون شک باعث هیجان ما برای قسمت ششم و پایانی فصل دوم سریال Loki شده است. درنهایت امیدوار هستم که در مرحله پایانی هم بتوانند مثل دو قسمت اخیر درخشان عمل کنند.
نظرات