نقد فیلم قفل باز شده (Unlocked) | یک تریلر کرهای
تریلرهای کرهای بهخاطر فضای متفاوتشان نسبت به تریلرهای آمریکایی محبوبیت بیشتری در میان مخاطبان آسیایی و حتی غربی دارند. فضای اینگونه از فیلمها نسبت به آثار آمریکایی واقعگرایانهتر و تلختر است. این تریلرها شبیه آثار نوردیک فضای سیاهی دارند و اتمسفر حاکم بر آنها، شرایط غمانگیز و ناراحتکننده را بهوجود میآورد که قادر است ناخودآگاه مخاطب را هدف بگیرد و در او احساساتی ناخوشایند را زنده کند. در تریلرهای کرهای و نوردیک حتی اگر همه چیز به سرانجام برسد باز هم در آخر امیدی به چشم نمیآید و نوری دیده نمیشود.
Unlocked، یک تریلر کرهای است که فضای نسبتا روشنتری نسبت به دیگر تریلرهای کرهای دارد و فیلمساز سعی کرده که با یک نوآوری فرمول این تریلرها را تغییر دهد. قفل باز شده، نقدی بر استفادهی بیش از حد مردم به فضای مجازی است. آدمهای این داستان معتاد به دنیای تکنولوژی هستند و از این بابت نیز ضربه میخورند. تریلر Unlocked، بهعنوان یک فیلم کرهای که از فرمولهای روایتهای جنایی غربی و کرهای بهره میگیرد، اثری نسبتا قابل اعتنا است. فیلم خالی از ایراد نیست اما برای یک بار هم که شده، میتوان به تماشایش نشست.
در ادامه داستان فیلم مشخص میشود
لی نامی وقتی در اتوبوس خواب است گوشی خود را گم میکند و تا فردا نیز متوجه نبودش نمیشود، دراینمیان مردی گوشی را برمیدارد و با خود میبرد. فیلم به محض شروع روایت، درام خود را با دزدیدن گوشی لی نامی آغاز میکند. قفل باز شده با خلق تعلیقی جذاب هنگام افتادن تلفن همراه شخصیت اول قصه شروع به فضاسازی و پیریزی پیرنگ خود میکند. فیلم مخاطب را یک قدم جلوتر از شخصیتهای قصه نگه میدارد و به او اطلاعات بیشتری راجعبه رویدادهای پیرنگ میدهد. تماشاگر بهعنوان شخصیتی که همه چیز را میداند و در جریان همهی امور قرار گرفته، منتظر است تا لی نامی پی بی جنایتی ببرد که در حال وقوع است. در این صورت ندانستن کارکترها و دانستن مخاطب، شیوهی ایجاد تعلیق برای فیلم میشود.
فیلم Unlocked، بر پایهی پیرنگ بسته نوشته شده و مخاطب با مطرح کردن سؤالِ «قاتل کی به سزای اعمالش میرسد؟» در تعلیق و اضطراب غرق میشود
فیلم Unlocked، بر پایهی پیرنگ بسته نوشته شده و مخاطب با مطرح کردن سؤالِ «قاتل کی به سزای اعمالش میرسد؟» در تعلیق و اضطراب غرق میشود. فیلم با استفاده از زوایه دید سوم شخص، مخاطب را قبل از همهی کارکترها سر رویدادها و اتفاقات میبرد و به او آنقدری انتظار میخوراند تا کمکم تبدیل به اضطرابی دراماتیک شود. قفل بازشده در قالب ژانر جنایی از همهی ویژگیهای اینگونه استفاده میکند اما وارد بُعد معمایی نخواهد شد. فیلم همانند دیگر آثار این دستهی سینمایی از کارآگاهی استفاده میکند که زندگی شخصیاش را باخته و تنها چیزی که برایش باقی مانده کار حرفهایاش است. سایر عناصر فیلم نیز همانند قربانی، گروگانگیری، دوست کارآگاه، جنایتها شبیه آثار جنایی پیش میرود.
حالا از بررسی فیلم در قالب ژانر فاصله میگیریم و خود اثر را براساس اطلاعات خودش مورد بررسی قرار میدهیم. فیلم کاشتهای بسیار جالبی دارد. فیلمساز از یک عنصر برای ایجاد فضاسازی و شخصیتپردازی قاتل استفاده میکند و آن «آلو» است. در ابتدای فیلم روی میز قاتل آلو قرار دارد، جسدها کنار درخت آلو پیدا شدهاند و قاتل نیز همیشه لیموناد آلو سفارش میدهد. فیلمساز همهی این اتفاقات را کنار یکدیگر میچیند که هم اثرش از جنبهی شخصیتپردازی محکم باشد و هم اینکه در پایان کار پیچش داستانی تعلیقآمیزاش بهخوبی به برداشت برسد.
قاتل از یکی از فرمولهای همیشگی سینما یعنی تغییر هویت که هیچکاک استاداش بود، استفاده میکند. قاتل هویت پسر کارآگاه را میدزدد و با استفاده از آلو، همه را گمراه میکند و توجه کارآگاه را بهسمت پسری که مدتها است از خانه رفته جلب میکند. تا اواسط پردهی سوم فیلم مخاطب خیال میکند که همچنان دانای کل است یا حداقل اندازهی کارآگاه از هویت قاتل اطلاع دارد اما تماشاگر در همین سکانسهای نهایی است که رو دست میخورد و پیچش داستانی که مختص آثار تعلیقی است شکل میگیرد. فیلم تنها در این قسمت است که هم مخاطب و هم کارآگاه را به یک اندازه از رویدادی مطلع میسازد و به هر دو به یک میزان آگاهی میدهد. در این پرده متوجه میشویم که فیلمساز همه را بازی داده و یک برگ برنده پرتعلیق را کف دست خود نگه داشته است. درواقع همهی ما تا به اینجا اشتباه میکردیم، پسر کارآگاه نیز قربانی همین قاتلی بوده که حالا لی نامی و پدرش را گروگان گرفته است.
فیلم قفل بازشده سعی دارد که قبل از همه چیز قوانین ژانری را رعایت کند و طبق فرمولها پیش برود
ایده و طرح داستانی فیلم قفل بازشده، تمییز و جذاب است. هم پیچش داستانی و ایدهی تغییر هویت آن مخاطب را سرحال میآورد و هم کاشتها و فضاسازیها. اما بعد از اتمام فیلم ممکن است هنوز مسائلی در ذهن مخاطب حل نشده باقی بماند و آن باگهای شخصیتپردازی است. اول از همه اینکه تا زمانیکه فکر میکنیم قاتل فرزند کارآگاه است همه چیز عادی پیش میرود، چراکه انگیزهی سرخوردگیهای او مشخص است اما هنگامی که جسد پسر کارآگاه پیدا میشود، پرانتز دیگری برای شخصیتپردازی در فیلم باز میشود که متاسفانه تا انتها خالی میماند. هویت و انگیزهی اصلی قاتل حتی بعد از پایانبندی نیز بدون پاسخ درستی بیجواب میماند. درواقع بیشتر شخصیتپردازیها در همین حیطهی تعقیبوگریزهای دیجیتالی و فیزیکی صورت میگیرد و چیز بیشتری از آدمها دستگیرمان نمیشود.
درواقع فیلم قفل بازشده سعی دارد که قبل از همه چیز قوانین ژانری را رعایت کند و طبق فرمولها پیش برود. از لحاظ پارادایمهای اینگونهی سینمایی همه چیز دقیق است و میتوان دانهبهدانه الهمانها را تیک زد اما از لحاظ خود درام فیلم به مشکل برمیخورد. Unlocked، قصه را میچیند، ایدهها را بازگو میکند اما دقیقا همانجائی که باید شخصیتها را پرداخت کند جا میزند و کم میآورد. قاتل طبق یک عنصر فیلم جنایی نیروی محرکهی درام است اما این عنصر پرگرانش از لحاظ لایههای پرداختی همانند پوکهای است که هر لحظه ممکن است درهم فروریزد.
همانطور که در ابتدای این مطلب اشاره کردیم، فیلم قفل بازشده یک تریلر جنایی کرهای است. سینمای کره دنیای مخصوص به خود را دارد و باتوجهبه پیشینهی تاریخی این کشور از ویژگیهای متفاوتی نسبت به سینمای جنایی غربی برخوردار است. قفل بازشده اما تفاوتهایی نسبت به همگروههای خودش دارد. زنان در تریلرهای کرهای قربانیانی هستند که هیچگاه عدالت ازشان حمایت نمیکند. خاطرات یک قتل را به یاد بیاورید، قتلهایی که هیچوقت سرانجامی پیدا نکردند و هیچ کسی هم به داد آن زنها نرسید. اما در این فیلم زنان همه کاره هستند. لی نامی، شبیه قربانیان نیست، درست است که در ابتدا شبیه آدمهای خنگ تصمیم میگیرد اما در ادامه رشد میکند و بزرگ میشود.
فیلم Unlocked، با اینکه آن سیاهی همیشگی تریلرهای کرهای را همراه خود ندارد اما در آخر کار با یک پلان از تصویر لی نامی، ترس میپاشد
لی نامی، با اسلحهی پلیس قاتل را میکشد، عملی که باعث میشود او بهعنوان شخصیت اول قصه به چشم بیاید. زن قفل بازشده، نهتنها قربانی نیست بلکه میخواهد خودش عدالت را اجرا کند.
اما پلیسهای این تریلر همانند الگوی همیشگی فیلمهای جنایی کرهای پیش میروند. آنها با وجود تمام تلاشهایشان همیشه یک قدم از جانی فیلم عقب هستند و اگر نقشهها و کمکهای لی نامی نبود، آنها هرگز نمیتوانستند به هویت قاتل اصلی پی ببرند. فیلم Unlocked، با اینکه آن سیاهی همیشگی تریلرهای کرهای را همراه خود ندارد اما در آخر کار با یک پلان از تصویر لی نامی، ترس میپاشد و نشان میدهد که هیچگاه امیدی بر تمام شدن این جنایتها نیست.
نظرات