نویسنده: مسیح کریمی
// چهار شنبه, ۲۱ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۲۱:۵۹

نقد فیلم Guardians of the Galaxy Vol. 3 | پایان خوب نگهبانان کهکشان؟

فیلم Guardians of the Galaxy Vol. 3 قرار است به‌عنوان پایانی برای گروه نگهبانان کهکشان عمل کند، اما آیا در این ماموریتش موفق عمل کرده است؟

از همان ابتدا مجموعه نگهبانان کهکشان به‌عنوان یک پدیده در دنیای سینمایی مارول شناخته می‌شدند. گروهی از اعضای کمتر شناخته شده دنیای کمیک مارول که خیلی سریع با فیلم Guardians of the Galaxy در سال ۲۰۱۴ به محبوبیت زیادی دست پیدا کردند. فیلم‌های این مجموعه بیشتر به‌خاطر کمدی خاص جیمز گان تا استفاده از آهنگ‌های کلاسیک شناخته می‌شوند و حالا پس از ۹ سال این فیلم‌ها به پایان راه خود نزدیک شده‌اند، اما گان چقدر توانسته است پایان مناسبی برای این گروه دوست داشتنی تدارک ببیند؟

اتفاقات فیلم Guardians of the Galaxy Vol. 3 زمانی آغاز می‌شود که پیتر کوئیل هنوز در غم از دست دادن گامورا است، اما او و دیگر اعضای نگهبانان کهکشان برای نجات و دفاع از زندگی یکی از بهترین دوستان خود باید تلاش و مبارزه کنند و اگر آن‌ها موفق نشوند، می‌تواند به معنای پایان کار آن‌ها باشد. از همان ابتدا از این فیلم به‌عنوان آخرین مأموریت نگهبانان کهکشان یاد می‌شد و بخش زیادی از تمرکز فیلم روی گذشته تاریک راکت راکون است.

ادامه نقد ممکن است بخش‌هایی از داستان فیلم را فاش کند.

اعضای نگهبانان کهکشان در فیلم Guardians of the Galaxy Vol 3

فیلم از ابتدا با مشکلات پیتر کوئیل آغاز می‌شود که هنوز نتوانسته با مرگ گامورا کنار بیاید آغاز می‌شود، اما خیلی زود داستان اصلی خود را شروع می‌کند و آن هم چیزی نیست جز آخرین مأموریت نگهبانان کهکشان برای نجات زندگی بهترین دوست خود. فیلم از همان ابتدا شخصیت آدام وارلاک را معرفی می‌کند؛ شخصیتی که از اولین قسمت این مجموعه بارها به آن اشاره شده بود و بالاخره چشم ما به جمال این شخصیت روشن شد و او درواقع باعث صدمه زدن به راکت راکون شده است، اما آیا ارزش انتظار کشیدن را داشت؟ جواب این سؤال را در ادامه خواهیم داد.

نمایش گذشته راکت راکون بخش مهمی از اتفاقات فیلم Guardians of the Galaxy Vol. 3 را تشکیل می‌دهد

مانند دو قسمت گذشته دوباره شاهد المان‌هایی مثل صحنه‌های کمدی تا پخش آهنگ‌های کلاسیک هستیم، اما بار صحنه‌های احساسی به نسبت قسمت‌های قبلی بیشتر شده است. ناسلامتی آن‌ها در حال از دست دادن زندگی یکی از اعضای خود هستند و مشخصا کاهش صحنه‌های کمدی چیزی است که فیلم به آن نیاز دارد. گان تا حد زیادی تصمیم گرفته تا از صحنه‌های کمدی فاصله بگیرد و در اکثر مواقع توانسته تعادل خوبی را ایجاد کند، اما باز هم برخی از مواقع ظاهرا خود شخصیت‌ها هم وضعیت راکت راکون را فراموش می‌کنند و شاهد کمی زیاده‌روی هستیم.

البته این موضوع خیلی آزار دهنده نیست و خیلی کم به چشم می‌آید، اما در هر حال همچنان صحنه‌های این چنینی هم وجود دارند. اما از آنجایی‌که راکت راکون در ابتدا فیلم توسط آدام وارلاک به‌شدت آسیب دیده است، پس گان چگونه قرار است جای اون را در بخش زیادی از فیلم پر کند؟ او به هر حال شخصیت محبوبی است و نقش مهمی در موفقیت‌های قسمت‌های قبلی داشته است، اما گان در اینجا هوشمندانه عمل کرده است و با اضافه کردن صحنه‌های گذشته راکت راکون به چند هدف چنگ زده است.

نگاه عصبانی آدام وارلاک با بازی ویل پولتر در فیلم Guardians of the Galaxy Vol 3

هدف اول اینجا قطعا نمایش گذشته راکت است که ما درواقع از آن بی‌خبر بودیم. گذشته‌ای که او هرگز دوست نداشت در موردش حرف بزند و حالا متوجه می‌شویم که راکت چه گذشته تاریک و تلخی داشته است. البته اینجا بدون شک می‌توانستیم درک کنیم که احتمال دارد گان قصد داشته با این کار حتی طعنه‌ای به وضعیت حیوانات آزمایشگاهی هم بزند که در کارش هم بسیار موفق عمل می‌کند و در آثار سینمایی کمتری پیش می‌آید که به چنین موضوعاتی پرداخته شود.

هدف دوم بدون شک اینجا حضور شخصیت راکت در طول روند فیلم است. بااینکه این حضور اکثرا صحنه‌های فلش بک به گذشته این شخصیت است، اما ازطرفی باعث می‌شود بیشتر او و تصمیماتش را درک کنیم و همچنین به سوالات زیادی در مورد او پاسخ داده شود و همچنین این صحنه‌ها کمک زیادی به صحنه‌های احساسی و تأثیرگذار فیلم کرده است. بخش دیگر این هدف بدون شک معرفی شخصیت شرور و منفی تکامل عالی یا High Evolutionary است که او درواقع راکت راکون و بسیاری از جوامع را خلق کرده است.

گان تلاش زیادی کرده است تا شخصیت تکامل عالی را شخصیتی ترسناک و قدرتمند به تصویر بکشد که تقریبا از انجام هیچ‌کاری عبایی ندارد و خب در این کار هم موفق است، اما مشکل اینجا یک مشکل هم وجود دارد. شخصیت تکامل عالی درنهایت نمی‌تواند به سطح شخصیتی مثل ایگو در قسمت دوم نزدیک شود و بااینکه گان از همان المان‌های مشابه در این راه استفاده کرده است، اما نتیجه مثل قبل نیست و یکی از دلایلش می‌تواند این باشد که ما قبلا این الگو را دیده‌ایم و اینجا تنها به شکل متفاوتی به تصویر کشیده شده است. در هر حال این شخصیت در گذشته راکت راکون حضور و نمایش بهتری دارد و متاسفانه در زمان حال اتفاقات فیلم آن ابهت، تاثیر گذاری و ترسناکی بخش فلش‌بک فیلم را ندارد.

استار لرد و گامورا در سفینه در فیلم Guardians of the Galaxy Vol. 3

اما این مشکل صرفا در مورد شخصیت منفی فیلم است؟ جواب منفی است. روند فیلم Guardians of the Galaxy Vol. 3 تقریبا مشابه چیزی است که قبلا در قسمت‌های قبلی تماشا کرده‌ایم و بااینکه پرده اول فیلم قدرتمند شروع می‌شود و در پرده دوم این روند ادامه پیدا می‌کند، اما در پرده سوم شاهد تکرار الگوهای مشابه فیلم‌های گان هستیم. اگر به فیلم‌های مارولی و غیر مارولی اخیر گان توجه کنیم، بدون تماشا کامل فیلم هم می‌توانیم الگو مبارزه پایانی فیلم را پیش‌بینی کنیم.

فیلم Guardians of the Galaxy Vol. 3 در دو پرده اول عملکرد کم نقصی دارد، اما در پرده سوم شاهد تکرار الگوهای جیمز گان هستیم

البته این موضوع به خودی خود قرار نیست مشکل بزرگی باشد، اما اگر گان بخواهد همچنان از این الگو پیروی کند احتمال دارد در آینده به مشکل بخورد. در پرده سوم و مبارزه نهایی شاهد حضور حمله گروهی نیروهای دشمن هستیم که مانند فیلم جوخه انتحاری و سریال پیسمیکر اینجا هم شاهد یک نوع خاص از موجودات هستیم. دوباره بسیاری از اعضای گروه قرار است ضربه بخورند و درنهایت هم به هر شکلی که می‌شود از آن خارج شوند.

اما پرده سوم در مجموع بخش ضعیفی از فیلم نیست و تنها نسبت به دو پرده اول و در مقایسه با دو قسمت اول در سطح پایین‌تری قرار می‌گیرد. اما پایان‌بندی فیلم احساسات چندگانه‌ای را حداقل برای من ایجاد کرده است. احساس اولم در مورد این است که آیا همین بود؟ این پایانی برای نگهبانان کهکشان است؟ دلیل این سوالم درواقع از اینجا نشات می‌گیرد که حس می‌کنم گان به نحوی همه درها را پشت سر خود نبسته و همه پل‌های پشت سرش را هم نابود نکرده است و عملا راهی را برای بازگشت خودش باز گذاشته است. شاید هیچوقت فیلم Guardians of the Galaxy Vol. 4 را نبینیم، اما پایان فیلم به شکلی نیست که باعث شود بگوییم که ساخت قسمت چهارم غیر ممکن است.

راکت راکون در فیلم Guardians of the Galaxy Vol. 3

ازطرفی سرنوشت شخصیت‌ها هم احساسات دو‌گانه‌ای را می‌تواند ایجاد کند. اولا در مقایسه با دو قسمت اول بار احساساتی فیلم به‌نظر من پایین‌تر است. مرگ و فداکاری گروت اصلی در قسمت اول و مرگ و فداکاری یاندو در قسمت دوم بار احساسی به مراتب بیشتری تا صحنه استار لرد دارد. حرکت استار لرد تا حد زیادی یکم احمقانه به‌نظر می‌رسد و کار او باعث نمی‌شود خیلی احساس بدی در ما رخ دهد که آره او خودش را برای نجات دوستانش به خطر انداخته است.

اینکه گان تصمیم گرفته است تا کسی را برای پایان‌بندی نکشد تصمیم اشتباهی نیست و اتفاقا باعث می‌شود کمی تازگی را شاهد باشیم. اما سوالی که است آیا ریسک‌پذیری گان کمتر شده است یا اینکه همان‌طور که جلوتر گفتم نمی‌خواسته همه راه‌های بازگشتش را ببندد؟ یا او صرفا تصمیم داشته تا کاری متفاوتی را انجام دهد. این گزینه‌ها هرکدام می‌توانند واقعی باشند به‌خصوص اینکه گان اصولا خیلی از الگوهای خود را در فیلم‌هایش تکرار می‌کند و امیدوار هستم تا در فیلم سوپرمن تا حد زیادی از این الگوها فاصله بگیرد و کار متفاوت‌تری را انجام دهد.

در هر حال گان درهای زیادی را برای ادامه دادن داستان بسیاری از شخصیت‌ها مثل استار لرد و منتیس باز گذاشته است و احتمال دارد شاهد داستان‌های کوتاه و مستقل از هر یک از شخصیت‌ها در آینده باشیم. البته مشخص دیگر فیلم هم نداشتن تاثیر خیلی زیاد فیلم The Guardians of the Galaxy Holiday Special روی قسمت سوم است. در هر حال چندان اهمیتی در مورد بحث خواهر و برادر بودن پیتر کوئیل و منتیس در طول فیلم دیده نمی‌شود و چیزی که انتظارش را داریم، در فیلم نمی‌توانیم پیدا و مشاهده کنیم.

منتیس و گامورا در حال حمل درکس آسیب دیده در فیلم Guardians of the Galaxy Vol. 3

اما در مورد شخصیت‌ها راکت راکون نسبت به قسمت‌های قبلی درخشش کمتری دارد که طبیعی است، اما ستاره فیلم بدون شک استار لرد است. کریس پرت بازی به مراتب پخته‌تر و قوی‌تری را در طول فیلم دارد و شیمی او با نبیولا با بازی کارن گیلان نقطه قوت عملکرد او است. عجیب نیست که گان بارها از بازی پرت تعریف کرده است و ما عملا در طول فیلم این بهبود عملکرد او را شاهد هستیم و بازی او نقطه مثبتی در تمام اتفاقات فیلم است.

آدام وارلاک بخش ناامید کننده فیلم Guardians of the Galaxy Vol. 3 است

البته این موضوع تقریبا در مورد تمامی شخصیت‌های اصلی فیلم صدق می‌کند و دیو باتیستا و کارن گیلان تا پام کلمنتیئف توانسته‌اند نسبت به قسمت قبلی درخشش و عملکرد بهتری داشته باشند. به‌خصوص باتیستا توانایی بهتری در ایفای نقش‌های کمدی پیدا کرده است و کلمنتیئف هم زوج خوبی برای او به‌حساب می‌آید. اما وقتی صحبت از گامورا می‌شود یک نکته وجود دارد و آن هم این است که ظاهرا گان تنها تصمیم داشته است تا او را در فیلم داشته باشد و به همین منظور عملکرد زوئی سالدانیا تا حد زیادی زیر سایه این تصمیم قرار گرفته است.

گان در هر حال تصمیم می‌گیرد تا در فیلم Guardians of the Galaxy Vol. 3 از تمامی اعضای نگهبانان کهکشان استفاده کند، اما اگر گامورا در فیلم حضور نداشت، حداقل می‌توانستیم بیشتر و بهتر تاثیرات فیلم Avengers: Endgame را درک کنیم. اما بخش ناامید کننده فیلم حداقل از نگاه من شخصیت آدام وارلاک است. پس از دو فیلم که منتظر حضور این شخصیت بودم، وارلاک چیزی نیست که انتظارش را داشتم و عملا بود و نبود این شخصیت اهمیتی در اتفاقات فیلم ندارد.

شخصیت تکامل عالی در فیلم Guardians of the Galaxy Vol. 3

متاسفانه دلیل زیادی برای حضور آدام وارلاک وجود ندارد و اگر در قسمت قبلی حضور داشت، حداقل می‌توانستیم منتظر حضور مهم‌ترش در فیلم‌های Avengers باشیم، اما گان با اینکه سال‌ها به حضور وارلاک اشاره کرده بود، اما انگار او واقعا برنامه‌ای هم برای او نداشته است. در هر حال آدام وارلاک واقعا می‌توانست ستاره فیلم باشد، اما حتی آینده او هم چندان شفاف نیست و حتی انتخاب ویل پولتر هم سوالات زیادی را ایجاد می‌کند که او چقدر مناسب این نقش است.

فیلم Guardians of the Galaxy Vol. 3 درنهایت می‌تواند پایان مناسبی برای گروه نگهبانان کهکشان باشد، اما یک پایان قطعی و کامل از آن نیست. فیلم دارای نکات مثبتی است و حتی در برخی از مواقع بهتر از دو قسمت قبلی عمل می‌کند، اما در مجموع به‌خصوص در پرده سوم نمی‌تواند به آن کیفیت و خاص بودن قسمت‌های قبلی برسد؛ این موضوع بیشتر به‌خاطر تکرار الگوهای جیمز گان در این فیلم است که باعث شده فیلم کمی تکراری به‌نظر برسد. اما در هر حال این فیلم یکی از بهترین فیلم‌های مارول در دوران پس از Endgame است.


منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده