نویسنده: سوگند مختاری
// پنجشنبه, ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۵۹

نقد فیلم سرزمین خواب (Slumberland) | یک داستان فانتزی

Slumberland، فیلمی فانتزی و اقتباسی است که براساس یک داستان مصور ساخته شده و نمی‌تواند گروه سنی خاصی را مخاطب خودش قرار دهد. با نقد این فیلم همراه زومجی باشید.

Slumberland که براساس داستان مصور نمو کوچولو در سلامبرلند نوشته‌ی زیناس وینسور مک‌کی ساخته شده فیلمی فانتزی است که قرار است سر از دنیای رویاها و خواب‌ها دربیاورد. اسلامبرلند تنها تلاش سینمایی برای مصور کردن این قصه نیست. در سال ۱۹۸۴، یک نسخه‌ی اروپایی گران‌قیمت با عنوان Dream One به کارگردانی جان بورمن از روی این داستان ساخته شد و نتوانست نظر منتقدان را به خود جلب کند. چند سال بعد انیمیشنی ژاپنی- آمریکایی به‌نام «نمو کوچولو: ماجراهای سرزمین خواب»، اکران شد و همانند فیلم قبلی اقتباس شده شکست خورد.

Slumberland، فرانسیس لارنس نسبت به دیگر نسخه‌های ساخته شده قابل تحمل‌تر است اما همچنان دلایل زیادی وجود دارد که یک تماشاگر نتواند با فیلم کنار بیاید. زیناس مک‌کی نامی شناخته شده در میان طراحان انیمیشن و کارتون است که با داستان‌های مصور نمو کوچولواش به شهرت رسید و بر هنرمندان بسیاری تاثیر گذاشت. به‌همین دلیل این فیلم و دو فیلم قبلی شاید خیانتی غم‌انگیز به زندگی و کارهای هنری او باشد. Slumberland، نمایشی است که افراد زیادی آن را دوست نخواهند داشت و ترجیح می‌دهند به سراغ دنیای مک‌کی بروند تا به تماشای این اثر فانتزی بنشینند.

در ادامه داستان این فیلم مشخص می‌شود

نمو و پدرش در حال صحبت کردن در فیلم اسلامبرلند

نمو دختری نه ساله است که با پدرش در یک فانوس دریایی دور از دنیا زندگی می‌کند. شبی پدر نمو برای نجات یک قایق به اقیانوس می‌رود و دیگر برنمی‌گردد. او بعد از این اتفاق، غمگین و ناراحت به خانه‌ی عمویش برده می‌شود تا در آن‌جا زندگی کند. نمو برای دیدن دوباره‌ی پدرش با نقشه‌ی رازآلودی وارد دنیای عجیبی از خواب‌های اسرارآمیز می‌شود. او در آن‌جا با فلیپ که یک یاغی تحت تعقیب است ملاقات می‌کند و پی به رازهای زیادی درباره‌ی پدر و عمویش می‌برد. Slumberland، دارای ایده‌ای از ماهیت جهان خواب است. یک دوخطی که با نگاهی به مقوله‌ی خواب و رویا پیش می‌رود و در حد بضاعت خودش، یک فانتزی رنگارنگ را به‌تصویر می‌کشد. این فیلم مثل همه‌ی فیلم‌های کودکانه شروع می‌شود، اتاقی رنگارنگ، دختری با عروسک‌ محبوبش و پدری که برایش قصه می‌گوید. دقایق ابتدایی اسلامبرلند نویدبخش فیلمی جذاب است، دنیایی پر از بافت در یک فانوس دریایی که گویی قرار است بهشت در آن‌جا فرود آید اما طولی نمی‌کشد و پیرنگ ما را از این جهان جدا می‌کند به‌جای دیگری می‌فرستد.

اسلامبرلند به هیچ گروه سنی خاصی تعلق ندارد، نه کودکان می‌توانند ارتباط مناسبی را با فیلم برقرار کنند و نه طیف بزرگسال خودش را در حد دیدن این نمایش می‌بینند

قبل از هر چیز، مهم‌ترین نکته درباره‌ی فیلم تعیین این است که اسلامبرلند برای چه کسانی ساخته شده و قرار است چه گروهی را مخاطب خود قرار دهد و البته دشوار است که بتوان مخاطب هدف را برای این فیلم پیدا کرد. اسلامبرلند به هیچ گروه سنی خاصی تعلق ندارد، نه کودکان می‌توانند ارتباط مناسبی را با فیلم برقرار کنند و نه طیف بزرگسال خودش را در حد دیدن این نمایش می‌بینند. فیلم در جائی شبیه‌به هزارتوی پان عمل می‌کند و یک کودک را به سمت تخیل سوق می‌دهد تا با شرایط سخت‌اش کنار بیاید و در جائی هم وارد دنیای بزرگسالان و روابط بین آن‌ها می‌شود. دراین‌میان شاید تنها طرفداران جیسون موموآ با تیپیکال جک اسپارو باشند که تا پایان می‌توانند به تماشای اسلامبرلند بنشینند.

Slumberland، فیلمی است که اصرار عجیبی به داستان‌محور بودن دارد و ترجیح می‌دهد که از پیش‌رفتن برمبنای شخصیت‌ها چشم‌پوشی کند. همین رویکرد باعث شده که شخصیت‌ها قابل درک نباشند و مخاطب در شناخت آن‌ها به مشکل بربخورد. شخصیت فیلیپ چه در جهان رویا و چه در دنیای بیداری، محو است و به جز یک‌سری دیالوگ‌ چیز دیگری وجود ندارد تا که ما را به‌سمت شناخت از او ببرد. فلیپ جهان رویا با آن شاخ‌های عجیب و دندان‌های نیش‌دارش، می‌خواهد که از دنیای خواب بیدار شود و دوباره خودش را به یاد بیاورد اما کنش‌های این کارکتر در جهت هدفی که در سر دارد چندان دغدغه‌مند نیستند و مخاطب باید به‌طور مداوم فلیپ را برای خودش مرور کند.

نمو و فیلیپ در حال پرواز در فیلم اسلامبرلند

شخصیت فیلیپ (فلیپ)، کارکتری است که مأموریت دارد تا دو جهان رویا و واقعیت را درکنار یکدیگر قرار دهد و تضاد، ارتباط و هماهنگی بین این جهان‌ها را برای تماشاگر تشریح کند و به‌تصویر بکشاند. درواقع قرار بود که ما با عموی نمو، سر از راز جهانی نامرئی دربیاوریم و ببینیم که چگونه ممکن است در خواب به رویاهایمان برسیم. فیلمنامه اما، این کارکتر را در حد همان تفکرات اولیه می‌داند و بضاعت‌اش در حدی نیست که فیلیپ دنیای واقعی را به فلیپ دنیای رویاها متصل کند و رابطه‌ای عمیق بین این دو دنیا را شکل دهد، به‌همین دلیل مخاطب گاها احساس خواهد کرد که شخصیت فیلیپ (فلیپ) تنها به‌عنوان یک شخصیت همراه و همراز برای نمو خلق شده و کارایی دیگری ندارد.

فیلم استعداد زیادی برای از دست دادن پتانسیل‌هایش خرج کرده که یکی‌شان جنبه‌ی نمادها و روانشناسی است

برای شخصیت نمو نیز، اوضاع به‌همین شکل است. باتوجه‌به اینکه ما در دنیایی کودکانه به‌سر می‌بریم و مخاطب نیازمند این است که در یک مسیر کدگذاری شده ورود کند و کارکتر کودکانه‌ی نیمو را بشناسد، فیلم از منظر روانشناسانه شکست می‌خورد. Slumberland، به‌جز نمادهایی مثل فانوس دریایی و دریا که به‌ترتیب نمادهایی از مردانگی و زنانگی هستند استعاره‌های دیگری را بکار نمی‌گیرد و همه چیز در میان این دو نماد متوقف می‌شود. درواقع فیلم استعداد زیادی برای از دست دادن پتانسیل‌هایش خرج کرده که یکی‌شان همین جنبه‌ی نماد و روانشناسی است. دریا یکی از مهم‌ترین استعاره‌های دنیای رویاست، جائی که پدر نمو در آن غرق می‌شود، فیلیپ دوباره به خودش می‌آید و اتفاقات مهم فیلم در آن شکل می‌گیرد.

وقتی که دریا با چنین ویژگی‌های کنشمندی در یک فیلم رویاگرا و خواب‌محور ظاهر می‌شود، پیرنگ نیازمند این است که جنبه‌ای روانشناسانه را در خود باز کند و به تخیل خود قوامی لایه‌مند و عمیق ببخشد ولی فیلم از این مسئله تنها به‌عنوان یک ایده‌ی ابتدایی استفاده می‌کند و پا را از این فراتر قرار نمی‌دهد. به‌همین دلیل شخصیت‌ها نیز با تاسی از نوع پیرنگ نه عمیق هستند و نه می‌توانند خیلی خارق‌العاده و فانتزی ظاهر شوند و دست به اعمال چالش‌برانگیزی بزنند. چه شخصیت‌های اصلی و چه فرعی شبیه روانشناس و مشاور مدرسه، همه‌وهمه گویا تنها برای یک درام ساده پرداخت شده‌اند و نه برای یک فیلم فانتزی که یک سرش به روان آدمی بازمی‌گردد.

فیلیپ و نمو در فیلم slumberland

سرزمین رویا با وجود تلاش‌های زیادی که دارد در پرداخت و بکارگیری عنصر تخیل درجا می‌زند. آغاز سفر نمو به اسلامبرلند باید آغاز سفر ما به فانتزی رویا باشد اما در عوض با خلا سردی از پرده‌های سبز مواجه می‌شویم. خیال‌پردازی همانند جنبه‌ی روانشناسانه‌ی فیلم المانی است که پتانسیل‌اش از دست رفته و نمی‌تواند در پیرنگ اثر جائی برای خودش داشته باشد. مخاطب هنگام رویارویی با چنین اثری که در رویاها سیر می‌کند، منتظر دیدن چالش‌ها و کشمکش‌هایی است که تاکنون در بیداری ندیده و تنها از جهان رویاها برمی‌آید. اسلامبرلند اما اتفاقاتش همچون در بیداری عمل می‌کنند و تماشاگر را به سفری هیجان‌انگیز نمی‌برند، به جز یک کابوس، کامیون‌سواری، مرغابی سواری و مرواریدهای آرزو چیز دیگری دست قصه را نمی‌گیرد و همین باعث می‌شود که فانتزی و تخیل نقش کمرنگی را در این فیلم داشته باشند.

سرزمین خواب فیلمی درباره‌ی از دست دادن و اندوه است و هزارتوی رویا را راهی برای خلاصی از غم و پریشانی می‌داند

سرزمین خواب فیلمی درباره‌ی از دست دادن و اندوه است و هزارتوی رویا را راهی برای خلاصی از غم و پریشانی می‌داند. Slumberland، فیلمی‌ است پرزرق‌وبرق همراه‌با جلوه‌های گرافیکی خیلی خاص و جذاب که سبک بصری‌اش بر سبک روایی پیشی می‌گیرد و سعی می‌کند تا ضعف‌های بخش فیلمنامه را جبران کند. این فیلم، نمایشی با ایده‌های پُرگرانش ابتدایی است، قصه‌ای که تنها با هیجان اولیه‌ی سفر به سرزمین خواب‌ها مخاطب را سرگرم می‌کند.


منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده