بهترین فیلم های کریس همسورث | از ثور تا انتقام جویان

کریس همسورث اولین بازیگری‌اش را در سال ۲۰۰۲ انجام داد. او نقش شاه آرتور را در یک مجموعه تلویزیونی فانتزی به نام Guinevere Jones بازی کرد و مانند بسیاری از بازیگران به نام استرالیایی، بیشتر تجربیات بازیگری خود را از بازی در سریال‌های خانوادگی به‌دست آورد. همسورث به‌خاطر بازی در نقش ثور با سبکی تمسخرآمیز و ایجاد حس انسان‌دوستی در کاراکتر او، توانست این فیلم را به موفقیت بالایی برساند و صاحب‌امتیاز مجموعه ثور مارول شود. همچنین بازی همسورث در Thor: Ragnarok (۲۰۱۷) ثور: رگناروک مورد تحسین منتقدان و مخاطبان واقع شد. اما حضور در مارول انتهای حرفه کاری او نبود. همسورث قبل و بعد از سینمای مارول نقش‌های متعددی بازی کرده است که در این مقاله به آن‌ها خواهیم پرداخت.

فیلم‌ها براساس نظر تحریریه زومجی انتخاب و رتبه بندی شده‌اند.

بهترین فیلم های کریس همسورث

۲۰. فیلم Red Dawn

فیلم طلوع سرخ

• سال ساخت: ۲۰۱۲
• کارگردان: دن برادلی
• بازیگران: کریس همسورث، ایزابل لوکاس، جاش هاچرسون، جاش پک

• میانگین امتیازات Red Dawn در IMDB: ۵.۳

خلاصه داستان: یک روز کاملاً معمولی، وقتی که مردم آمریکا مشغول زندگی روزمره‌شان هستند، ناگهان مورد حمله کره شمالی قرار می‌گیرند. این حمله هوایی با پرتاب بمب و فرود چتربازان نظامی دشمن شروع می‌شود. مردم عادی نگران به این صحنه نگاه می‌کنند و نمی‌دانند چه سرنوشتی در انتظار آنهاست. خیلی زود، نیروهای کره شمالی اوضاع را تحت کنترل می‌گیرند اما گروهی از جوانان آمریکایی موفق به فرار از دست ارتش دشمن می‌شوند و با ایجاد یک گروه کوچک، به مقابله با دشمن می‌پردازند. یکی از افراد این گروه به نام جید (کریس همسورث) یک تفنگ‌دار دریایی است که ...

از ساخت ضعیف و داستان‌پردازی معمولی طلوع سرخ که بگذریم، شاید برای شما هم جای تعجب باشد که چطور کشوری با ۲۵ میلیون نفر جمعیت (کره شمالی) می‌تواند به کشوری با بیش از ۳۰۰ میلیون نفر جمعیت (ایالات متحده آمریکا) حمله کند و پیروز هم بشود؟

خب پاسخ این سؤال پیش من است. فیلمنامه و فیلم طلوع سرخ بعد از ساخت، بازسازی شده است. در ابتدا این مهاجمان متخاصم، چینی بودند اما بعد از آن فیلم بنا به دلایل سیاسی و اجتماعی به‌دست تدوین و ویرایش سپرده شد و هویت دشمن با فیلم‌برداری مجدد چندین صحنه، دوبله کردن تعداد زیادی دیالوگ و استفاده از تنظیمات دیجیتال برای تغییر ظاهر پرچم‌ها به کره شمالی تغییر کرد.

اما چرا این اتفاق افتاد؟ زیرا یک نابغه بازاریابی متوجه شد که چین یکی از بزرگ‌ترین بازارها برای فیلم‌های آمریکایی را دارد و کره شمالی، همان‌طور که همه ما می‌دانیم، تقریباً هیچ‌گونه ارتباط فرهنگی با خارج از کشور خود ندارد؛ بنابراین چه لزومی داشت میلیاردها دلار سرمایه و روابط دیپلماتیک آمریکا با چین به خطر بیفتد درحالی‌که می‌شد همه کاسه‌کوزه‌ها را بر سر کره شمالی شکست؟

درواقع هیچ‌گونه منطقی در این فیلم حاکم نیست. اطلاعات بی‌ربط و سربازان آمریکایی که همیشه مقدس و جان‌برکف نشان داده می‌شوند، ترکیب بسیار احمقانه‌ای برای این فیلم ساخته‌اند. از این فیلم به‌عنوان بدترین فیلم کریس همسورث نیز یاد می‌شود.

۱۹. فیلم Blackhat

فیلم سیاه کلاه

• سال ساخت: ۲۰۱۵
• کارگردان: مایکل مان
• بازیگران: کریس همسورث، ویولا دیویس، تانگ وی، لیهوم وانگ
• میانگین امتیازات Blackhat در IMDB: ۵.۳

خلاصه داستان: هکرهای خرابکار به نیروگاه برق اتمی چین و بازار بورس هنگ‌کنگ حمله کرده و نیروگاه‌ها را دچار مشکل کرده‌اند. به یک هکر بسیار باهوش به نام هنیک هاتاوی (کریس همسورث) پیشنهاد می‌شود در ازای آزادی زندان، با دولت آمریکا و چین همکاری کند و این هکرهای کلاه‌سیاه را پیدا کرده و گروهشان را منهدم کند ولی ...

مایکل مان فیلمساز اکشن بعد از چند سال دوری از سینما با کارگردانی این فیلم به سینما بازگشته بود اما این فیلم آن‌طور که طرفدارها انتظار داشتند نبود. در فیلم های وسترن کلاسیک، قهرمان‌ها کلاه‌های روشن و شرورها کلاه‌های تیره بر سر می‌گذاشتند و تشخیص خوب و بد خیلی ساده بود. امروزه اما تشخیص خوب از بد تلاشی بیشتر از نگاه‌کردن به کلاه آدم‌ها می‌طلبد. در فیلم سیاه کلاه، در ابتدا اندکی مرز میان خوب و بد ناشناخته می‌ماند اما بعد از آن به مایکل مان، کنترل فیلمش را از دست می‌دهد و فیلم کسل‌کننده می‌شود.

مان تلاش می‌کند موضع امنیت سایبری را درکنار داستانی جذاب بررسی کند. از سویی، درست است که امروزه همه ما دربرابر حملات سایبری بسیار ضعیف هستیم و امنیتمان تضمین نشده است و دقیقا این همان تنشی است که سیاه کلاه می‌خواهد از آن بهره ببرد اما، حملات تروریستی به تصویر کشیده شده در این فیلم شبیه کمیک استریپ‌هایی است که یک نوجوان بی‌استعداد آن‌ها نقاشی کرده است. کارگردان مان در این فیلم عملکرد مطلوبی نداشته است.

۱۸. فیلم Men in Black: International

فیلم مردان سیاه‌پوش: بین‌المللی

• سال ساخت: ۲۰۱۹
• کارگردان: اف. گری
• بازیگران: کریس همسورث، تسا تامپسون، کومیل نانجیانی، ربکا فرگوسن
• میانگین امتیازات Men in Black: International در IMDB: ۵.۶

خلاصه داستان: شعبه حدیدی از مردان سیاه‌پوش در لندن راه‌اندازی شده است و دختر جوانی به نام مولی که در گذشته به‌خاطر پاک شده حافظه‌اش در امان مانده بود، حالا می‌خواهد به سازمان مردان سیاه‌پوش بپیوندد. بعد از اینکه موفق می‌شود عضو این مجموعه شود، همکار مأمور اچ (کریس همسورث) می‌شود. مردی مغرور و بسیار باتجربه که نمی‌تواند چندان مولی را تحمل کند.

فقط چون دو ستاره در یک فیلم کنار هم‌بازی می‌کنند یا در فیلم دیگری به‌خوبی کنار هم جفت شده‌اند، دلیل نمی‌شود در فیلم‌های دیگر هم شیمی خوبی بین آن‌ها ایجاد شود. رابطه بین تسا تامپسون و کریس همسورث در ثور: رگناروک، یکی از برجسته‌ترین نکات این فیلم بود. دیالوگ‌های حماسی و کمدی که بیش از هر چیزی در رگناروک کشمکش ایجاد می‌کنند، بسیاری از طرف‌داران آرزو داشتند این زوج را بار دیگر بر پرده نقره‌ای سینما ببیند و شاهد کشمکش آن‌ها باشند. اما فیلم جدید آن‌ها، مردان سیاه‌پوش: بین‌المللی، هر چیزی داشت جز جذابیت‌های شیمی میان همسورث و تامپسون.

آخرین قسمت مردان سیاه‌پوش نه مأمور جی (ویل اسمیت) دارد و نه مأمور کی (تامی لی جونز). در عوض یک قهرمان جدید و مربی‌اش در فیلم هستند که باید مأموریت‌های جسورانه کی و جی را برای مخاطب بازآفرینی کنند. بخشی از جذابیت اصلی قسمت اول و دوم مردان سیاه‌پوش، پویایی میان اسمیت و جونز بود. اسمیت تقریباً برای هر موقعیتی یک واکنش تند و افراطی داشت درحالی‌که جونز با اخمی ساده و چهره‌ای بی‌حرکت به اطراف نگاه می‌کرد. پیش‌ازاین فیلم، قسمت سوم نیز کوشید بود شبیه این دو قسمت باشد اما نتوانست.

بعد از قسمت سوم، اسپین آف جدید مردان سیاه‌پوش با بازی کریس همسورث می‌کوشد این پویایی را در بین کاراکترهای جدیدش تقلید کند اما متأسفانه این مسئله چیزی نیست که قابل کپی‌برداری باشد و حتی اگر بازیگرها هم بتوانند این کار را انجام دهند، فیلم‌نامه چیز جدیدی به مخاطب عرضه نکرده است و نمی‌تواند دل تماشاگر را به‌دست بیاورد.

فیلم‌نامه مردان سیاه‌پوش: بین‌المللی، پر از اتفاق‌هایی است که قراردادهای از پیش تعیین شده این مجموعه را نادیده ‌می‌گیرد. مثل قانون دیده نشدن با فناوری بیگانه در انظار عمومی که با صحنه‌های مربوط‌به موتورسیکلت بیگانگان به‌راحتی نادیده گرفته می‌شود. برخی از نقاط عطف فیلم نیز به‌حدی کوتاه و تلگرافی شده‌اند که به‌سختی می‌توان آن را یک پیچش واقعی در نظر گرفت.

فیلم‌نامه این فیلم بارهاوبارها هنگام فیلم‌برداری بازنویسی شد به‌حدی که بازیگران گیج شده بودند و نمی‌توانستند به‌خوبی بازی کنند. این موضوع را یکی از اصلی‌ترین دلایل شکست این فیلم دانسته‌اند.

۱۷. فیلم Ca$h

فیلم پول نقد

• سال ساخت: ۲۰۱۰
• کارگردان: استیون میلبرن اندرسون
• بازیگران: شان بین، کریس همسورث، ویکتوریا پروفتا، مایک استار
• میانگین امتیازات Ca$h در IMDB: ۶

خلاصه داستان: سم فیلان و همسرش لزلی وقتی “پایک کیوبیک” با پیشنهادی خطرناک به خانه‌شان می‌رود متوجه می‌شوند یک شانس خیلی عالی در خانه‌شان را زده است اما آن دو باید تصمیم بسیار حساسی بگیرند.

تعدادی احمق، چند گانگستر و یک چمدان پر از پول. بوووم شما یک فیلم سینمایی ماجراجویی دارید که فقط یک داستان زمینه ساده لازم دارد تا فیلمنامه‌اش کامل شود. فیلم Ca$h (که دقیقاً با همین املا نوشته می‌شود) با فیلم‌برداری نامناسب و اجراهای بد بازیگرهایش به یک فیلم بد تبدیل شده است. دوربین‌هایی که فیلم با آن‌ها ضبط شده از کیفیت HD برخوردار بودند اما فیلم‌برداری آماتوری بی‌نظیر(!) پول نقد، تقریباً تمام منابع مالی آن را هدر می‌دهد. استفاده از رنگ‌های تندوتیز، حرکات آشفته بازیگران و تلاش برای تاکید بیش از حد بر بازیگران عموماً نشانه‌های یک فیلم ضعیف و کارگردانی ناآزموده است. استیون میلبرن اندرسون به کیفت و عمق صحنه‌هایش هیچ اهمیتی نمی‌دهد و فقط همه آن‌ها را با حملات تشنج‌آمیز پرتنش متعدد پر می‌کند. تنشی که پذیرش آن برای مخاطب تقریباً غیرممکن است.

۱۶. فیلم The Huntsman: Winter's War

فیلم سفیدبرفی و شکارچی ۲ یا شکارچی: جنگ زمستان

• سال ساخت: ۲۰۱۶
• کارگردانان: سدریک نیکلاس-ترویان
• بازیگران: کریس همسورث، جسیکا چستین، شارلیز ترون، امیلی بلانت
• میانگین امتیازات The Huntsman: Winter's War در IMDB: ۶.۱

خلاصه داستان: دو خواهر به نام‌های راونا و فریا قصد دارند سرزمین های جدیدی را تسخیر کنند. اما سارا و اریک (کریس همسورث) راهشان را سد می‌کنند. اریک همان شکارچی است که در قسمت قبل به سفیدبرفی در شکست دادن راونا کمک کرده بود.

شکارچی جنگ زمستان، با اینکه قسمت دوم فیلم سفیدبرفی و شکارچی خوانده می‌شود، اما داستانش درواقع پیش‌درآمد فیلم قبلی است. این فیلم با مضامین افسانه‌ای‌اش، داستان عشقی میان یک شکارچی و دختری به نام سارا است. این عشاق برای یکدیگر هر کاری می‌کنند و هر فداکاری را به جان می‌خرند. این فیلم حاشیه‌های بسیاری داشت. یکی از این حاشیه‌ها نقدی بر نگاه فیلم بر زنان بود. نگاه جنسی نامناسبی که این فیلم بر زنان می‌اندازد مخاطب را به فکر فرو می‌برد تا بین مفاهیم هوس و عشق در صنعت سینما تفکر عمیق‌تری داشته باشد. دومین حاشیه این فیلم مربوط‌به مسائل فیلم قبل می‌شود که در بند ۱۵ بیان شده است.

جنگ زمستان از آن آثاری بود که نه‌تنها نساختنش هیچ صدمه‌ای به هیچ کجا وارد نمی‌کرد، بلکه ساختنش هم هدردادن بودجه بود. اما اصرار شرکت و تهیه‌کنندگان بود که این مشکل را به بار آورد. جنگ زمستان از داستان بی سر و تهی رنج می‌برد که می‌کوشد داستان سفیدبرفی، ملکه یخی و عشق‌های تینیجری قرن ۲۱ را با یکدیگر مخلوط کند. اما به‌جای قسمت‌های جذاب، بدترین تکه‌های هر فیلم و داستان را بر می‌دارد. این فیلم نیز یکی از بدترین فیلم‌های کریس همسورث است.

۱۵. فیلم Snow White and the Huntsman

فیلم سفیدبرفی و شکارچی

• سال ساخت: ۲۰۱۲
• کارگردان: روپرت سندرز
• بازیگران: کریس همسورث، جسیکا چستین، شارلیز ترون، امیلی بلانت
• میانگین امتیازات Snow White and the Huntsman در IMDB: ۶.۱

خلاصه داستان: سفیدبرفی سال‌ها است که در چنگ ملکه‌ای ظالم اسیر است. سرانجام زمانی‌که می‌تواند از زندان مخوف او بگریزد و به دل جنگل فرار کند، با یک شکارچی آَشنا می‌شود که ...

نباید انتظار داشته باشیم یک افسانه پریان قدیمی که بارهاوبارها اقتباس‌های مختلفی از آن منتشر شده است، شگفت‌زده‌مان کند. حقیقت این است که داستان سفیدبرفی را از هر سمتی نگاه کنیم، بازهم تکراری است و غافلگیر کردن مخاطب اندکی مشکل. تقریباً نمی‌توان هیچ کاراکتر جدیدی وارد داستان سفیدبرفی کرد که خلوص داستان اولیه را از بین نبرد. پس به چند صورت می‌توان باشخصیت‌های جادوگر، سفیدبرفی و شکارچی داستان متفاوتی ساخت؟ چقدر می‌توان با فضاسازی جدید و تکنیک‌های بصری متعدد جذابیت خرید؟

علاوه‌بر مشکلات ساختاری، این فیلم حاشیه و رسوایی بدی داشت. کارگردان فیلم، روپرت سندرز، مردی که در آن زمان متأهل بود، در طی زمان ساخت فیلم با کریستین استیورات که او نیز هم‌زمان در یک رابطه عاطفی دیگر بود. رابطه عاشقانه نامتعارفی برقرار کرده بودند. این رسوایی اخلاقی از چشم خبرنگاران دور نماند. این مسئله موجب شد که شرکت سازنده فیلم و تهیه‌کنندگان از ساخت قسمت بعدی منصرف شوند و دست به ساخت یک مقدمه برای این فیلم بزند.

۱۴. فیلم Vacation

فیلم تعطیلات

• سال ساخت: ۲۰۱۵
• کارگردان: جان فرانسیس دیلی
• بازیگران: اد هلمز، کریستینا اپلگیت، اسکایلر گیسوندو، استیل استبینز
• میانگین امتیازات Vacation در IMDB: ۶.۱

خلاصه داستان: راستی گریزولد، خلبان یک شرکت هواپیمایی ارزان‌قیمت، برای اینکه روابط خانوادگی‌اش را رونق ببخشید برای تعطیلات برخلاف هرسال که به یک کلبه کهنه سفر می‌کنند، یک سفر جاده‌ای ترتیب می‌دهد. راستی امیدوار است بتواند با این سفر روابط خانوادگی را بهبود ببخشد اما خیلی زود بی برنامه‌گی کار دستشان می‌دهد و ...

تعطیلات پنجمین فیلم از مجموعه فیلم‌های تعطیلات است. اکثر مردم احتمالاً موافق هستند که تعطیلات اصلی ۱۹۸۳ و تعطیلات کریسمس ۱۹۸۹ بهترین فیلم‌های این مجموعه هستند. دو فیلم تعطیلات اروپایی و تعطیلات وگاس نیز لحظات شاد خوبی می‌آفرینند اما به‌خوبی دو مورد اول نیستند. اما آخرین قسمت این مجموعه هیچ‌چیز جدیدی برای عرضه به مخاطبش ندارد. سکانس‌های تعطیلات یکی بعد از دیگری بیننده را زیر بار سنگین شوخی‌های بی‌مزه و یخ له می‌کنند. فیلم‌نامه نیز به‌جای ارائه یک هسته کمدی جالب با مجموعه‌ای از اتفاقات در هم و برهم و شوخی‌های سطحی و بی‌ارزش پر شده است. فیلم پنجم مجموعه تعطیلات، بدترین فیلم این مجموعه لقب گرفته است. کریس همسورث در این فیلم نقش کوتاهی دارد.

۱۳. فیلم ۱۲Strong

فیلم دوازده دلاور

• سال ساخت: ۲۰۱۸
• کارگردان: نیکولای فوگلسیگ
• بازیگران: کریس همسورث، مایکل شانون، مایکل پنا، نوید نگهبان
• میانگین امتیازات ۱۲Strong در IMDB: ۶.۵

خلاصه داستان: ۱۲ دلاور روایتی جدید و محرمانه را از حادثه ۱۱ سپتامبر بازگو می‌کند. داستان نظامیانی که در قالب یک گروه به افغانستان میروند تا با گروهک تروریستی طالبان بجنگند.

قبل از هر چیزی باید بدانید ۱۲ دلاور در نشان‌دادن خشونت هیچ‌گونه رحم و سانسوری به خرج نمی‌دهد و تماشای این فیلم برای هرکسی مناسب نیست. تمام بار این فیلم بر دوش کریس همسورث است. او با به‌تصویرکشیدن شخصیتی متفاوت نسبت به دیگر فیلم‌هایش، این فیلم را از نظر کیفی بسیار بالا می‌برد. دوازده دلاور با وجود پایه‌ها و مضامین سیاسی‌اش، کوشیده است از موضع‌گیری سیاسی دوری کند و حتی گاهی روایت را از واقعیت دور می‌کند تا بتواند بر داستان دراماتیک خود تمرکز کند اما روایت داستانی آن‌قدرها هم بی‌طرفانه نیست و این تلاش اندکی بیهوده می‌شود. دوازده دلاور مشکلات کوچک و بزرگ متعددی دارد که یکی از آن‌ها طولانی بودن زمان فیلم و کش آمدن وقایع است. به‌حدی که با حذف یک‌سوم فیلم می‌توان همچنان ساختار و کیفیت فعلی آن را حفظ کرد. منتقدان سراسر دنیا درنهایت این فیلم را تنها یک اثر آمریکایی برای افزایش روحیه ملی‌گرایی و وطن‌پرستی آمریکایی‌ها خوانده‌اند.

۱۲. فیلم Extraction

فیلم استخراج

• سال ساخت: ۲۰۲۰
• کارگردان: سام هارگریو
• بازیگران: کریس همسورث، گلشیفته فراهانی، برایون لروم، رایدر لروم، رودراکش جیسوال
• میانگین امتیازات Extraction در IMDB: ۶.۷

خلاصه داستان: در جهان غیرقانونی و زیرزمینی دلالان و قاچاقچیان اسلحه، یک پسر جوان در جنگ میان اربابان بدنام مواد مخدر بازیچه دست آن‌ها می‌شود. او به‌دست آدام ربایان یکی از غیر قابل‌نفوذترین شهرهای جهان اسیر شده است و نجات او تقریباً غیرممکن است. اما مزدوری به نام تایلر راک وجود دارد که می‌تواند بامهارت باورنکردنی خود او را نجات دهد. راک مردی درهم‌شکسته است که هیچ‌چیزی برای ازدست‌دادن ندارد و بهتر از هرکسی می‌تواند پا در یک مأموریت نجات غیرممکن و مرگ‌آور بگذارد.

بعد از جان ویک افسانه‌ای بود که فیلم‌هایی با کمترین روایت و بیشترین اکشن در فیلمنامه‌شان به دنیای سینما راه پیدا کردند. ابتدا شاید برای تقلید از جان ویک بود که این ماجرا شروع شد اما بعد از آن این دست فیلم‌ها تبدیل به یک سبک شدند و در زیر ژانر اکشن، با نام فیلم‌های جان ویکی یا بزن‌بهادری معروف شدند. فیلم استخراج از همان ابتدا نشان می‌دهد که یک فیلم جان ویکی است و فقط می‌خواهد بیننده را در یک بعدازظهر کسل‌کننده یا در یک آخر هفته خلوت بعد از یک هفته سخت، سرگرم کند. صداقت فیلم استخراج است که باعث می‌شود بیننده با رغبت و میل خودش به تماشای آن بنشیند.

استخراج در به‌تصویرکشیدن صحنه‌های خشونت‌آمیز تقریباً هیچ رحمی نشان نمی‌دهد و هرچند که در سبک جان ویک جلو می‌رود، می‌کوشد از بستر داستانی جان ویک فاصله بگیرد و در جهت این هدف، یک آنتاگونیستی به قدرت قهرمانش در داستان می‌گنجاند و آن را مستقل می‌کند. اجرای بازیگران و سکانس‌های اکشن این فیلم تحسین شد اما به‌خاطر فیلم‌نامه و شخصیت‌پردازی تکراری مورد انتقاد شدیدی قرار گرفت.

۱۱. فیلم Thor: The Dark World

فیلم ثور: دنیای تاریک

• سال ساخت: ۲۰۱۳
• کارگردان: آلن تیلور
• بازیگران: کریس همسورث، ناتالی پورتمن، تام هیدلستون، استلان اسکارسگارد
• میانگین امتیازات Thor: The Dark World در IMDB: ۶.۸

هشدار. در این بخش قسمت اول مجموعه ثور اسپویل می‌شود.

خلاصه داستان: جین فاستر، دوست‌دختر زمینی ثور که در قسمت یک با او آشنا شد و در تجربه سفر به زمین ثور او را همراهمی می‌کرد، مورد تهدید ساکنین دنیایی تاریک سُوارتالفیم قرار گرفته است. ثور می‌کوشد به هر قیمتی شده به زمین بازگردد تا از محبوبش مراقبت کند اما مشکلاتی بر سر راه او ظاهر می‌شوند که ...

شاید نام ثور روی این فیلم گذاشته شده باشد اما مهم‌ترین بازیگر این فیلم تام هیدلستون در نقش لوکی است. تام هیدلستون در دنیای تاریک، سومین حضور خود در دنیای مارول را تجربه می‌کند. برخلاف کریس همسورث که نقشش را کمی تکراری بازی می‌کند، هیدلستون به همین زودی، نقش لوکی را در چنگ خود گرفته و بسیار با آن راحت است به‌حدی که در هر سکانسی که او حضور دارد، تمام توجه تماشاگر به او معطوف می‌شود. سکانس‌های مشترک او با کریس همسورث شیمی فوق‌العاده‌ای در فیلم برقرار می‌کند. اما این فیلم در زمان انتشار نتوانست رضایت مخاطبان را جلب کند. بازی ضعیف ناتالی پورتمن، فیلم‌نامه پراکنده و آشفته و شخصیت منفی ضعیف، قسمت دوم مجموعه ثور را به قهقرا برده است و به جرئت می‌توان گفت که اگر تام هیدلستون در این فیلم حضور نداشت، دنیای تاریک تبدیل به شکستی تمام‌عیار برای مارول می‌شد.

۱۰. فیلم Ghostbusters

فیلم شکارچیان ارواح

• سال ساخت: ۲۰۱۶
• کارگردان: پل فیگ
• بازیگران: ملیسا مک کارتی، کریستن ویگ، کیت مک کینون، کریس همسورث
• میانگین امتیازات Ghostbusters در IMDB:۶.۹

خلاصه داستان: زمانی‌که ارواح خبیث به شهر نیویورک حمله‌ور می‌شوند، چهار خانم متشکل از دو دوست قدیمی و علاقه‌مند به فعالیت‌های ماورایی و دانشمند با نامهای اَبی (مک‌کارتی) و ارین (ویگ)، یک مهندس اتمی بنام جیلیان (مک‌کینون) و یک مامور مترو بنام پَتی (جونز) درکنار هم تشکیل گروهی می‌دهند که کارشان پاکسازی شهر از روح‌های سرگردانِ بزرگ و کوچک خواهد بود.

این فیلم در زمان انتشار سروصدای بسیاری به پا کرد. شکارچیان ارواح دنباله فیلمی با همین نام که در سال ۱۹۸۴ منتشر شد محسوب می‌شود. اما این فیلم یک تغییر جدی نسبت به قسمت اول دارد. در قسمت اول چهار قهرمان فیلم مرد بودند درحالی‌که در این فیلم ۴ زن جای آن‌ها را گرفته بودند. طرف‌داران بسیار به این موضوع اعتراض داشتند اما این موضوع ابداً مشکل فیلم محسوب نمی‌شود. حقیقت این است که نسبت به قسمت اول این فیلم تنها چیز جدیدی که عرضه شده است، تغییر جنسیت قهرمانان است. این ماجرا حواشی بسیاری بین طرف‌داران قسمت اول و مدافعین حقوق زنان پدید آورد. کریس همسورث در این فیلم در نقش منشی شکارچیان ارواح بازی می‌کند.

۹. فیلم In the Heart of the Sea

فیلم در قلب دریا

• سال ساخت: ۲۰۱۵
• کارگردان: ران هاوارد
• بازیگران: کریس همسورث، کیلیان مورفی، برندان گلیسون، بن ویشا
• میانگین امتیازات In the Heart of the Sea در IMDB:۶.۹

خلاصه داستان: در قلب دریا داستان غرق شدن یک کشتی بسیار بزرگ شکار نهنگ اسکس، به‌دست نهنگی غول‌پیکر در سال ۱۸۲۰ است. این داستان همچنین الهام‌بخش خلق رمان موبی دیک نیز شده است. پولارد یک ناخدای بی‌تجربه است که رابطه ناخوبی با دستیار اول باتجربه‌اش، اوون جیس (کریس همسورث) دارد. رابطه بد مابین این دو نفر اسکس و خدمه‌اش را به سمت مرگ می‌کشاند.

این دومین فیلم مشترک ران هاوارد و کریس همسورث است که براساس زندگی واقعی یک نفر ساخته شده است. اولین فیلم مشترک آن‌ها «شتاب» بود که در رتبه ۴ این فهرست قرار گرفته است. هاروارد تمام تلاشش را می‌کند که داستان این فیلم را به نحوی شایسته روایت کند اما سرعت روایت داستان از دستش خارج می‌شود و در همه چیز بیهوده عجله می‌کند. قطعاً فیلم پرحادثه‌ای چون در قلب دریا را نمی‌توان در قالب ۲ ساعت نقل کرد. به همین خاطر هاوارد دست به استفاده از پرش زمانی می‌زند که به نوبه خود ساختار فیلم را به هم می‌ریزد. البته مشخص نیست که این مشکل از فیلمنامه نشئت‌گرفته است یا از تدوین نادرست. این فیلم با وجود رتبه خوب در IMDB یکی از بزرگ‌ترین شکست‌های سال ۲۰۱۵ محسوب می‌شود.

۸. فیلم The Cabin in the Woods

فیلم کلبه‌ای در جنگل

• سال ساخت: ۲۰۱۱
• کارگردان: درو گدارد
• بازیگران: کریستن کانولی، کریس همسورث، آنا هاچیسون، فران کرانز
• میانگین امتیازات The Cabin in the Woods در IMDB: ۷

خلاصه داستان: پنج دوست دانا (کریستن کانولی)، کرت (کریس همسورث)، ژولز (آنا هاچیسون)، هولدن (جسی ویلیامز) و مارتی (فران کرانز)، برای خوشگذرانی در آخر هفته به یک کلبه دورافتاده در دل یک جنگل می‌روند. آن‌ها زمانی‌که به کلبه می‌رسند متوجه می‌شوند هیچ‌گونه وسیله ارتباطی با دنیای خارج ندارند. حین گردش در کلبه، در سرداب را باز می‌کنند و ازروی کنجکاوی به داخل سرداب می‌روند. وقتی یکی از دخترها، دانا، ازروی کتابی قدیمی چند جمله می‌خواند، یک خانواده زامبی قاتل را بیدار می‌کند و ...

کلبه‌ای در جنگل یکی از بهترین فیلم‌های ترسناک دهه‌های اخیر سینما است. این فیلم در ظاهر شبیه به کهنه داستان تکراری ژانر وحشت به نظر می‌رسد. اما این فیلم یک نقطه قوت فراموش ناشدنی دارد. این فیلم که به‌عنوان یکی از اولین پروژه‌های کاری کریس همسورث شناخته می‌شود پایش را از یک فیلم ترسناک معمولی فراتر می‌گذارد و وارد موضوعات اخلاقی و انسانی می‌شود. کریس همسورث آن‌قدر خوب در کلبه‌ای در جنگل بازی کرده بود که پروژه بعدی که به او پیشنهاد شد، ثور مارول بود. این فیلم ثابت می‌کند که کریس همسورث که عمدتاً به‌خاطر بازی نقش ثور شناخته می‌شود، پیش‌ازاین مجموعه نیز بازیگر قابل قبولی بوده است.

۷. فیلم Thor

فیلم ثور

• سال ساخت: ۲۰۱۱
• کارگردان: کنت برانا
• بازیگران: کریس همسورث، آنتونی هاپکینز، ناتالی پورتمن، تام هیدلستون
• میانگین امتیازات Thor در IMDB: ۷

خلاصه د‌استان: خدای تندر و رعد افسانه‌های اسکاندیناوی، ثور مغرور، از سرزمینش آزگارد تبعید می‌شود تا در میان انسان‌ها در میدگارد (زمین) زندگی کند. او همه چیز خود را طی یک اشتباه مغرورانه ازدست‌داده است. حالا او باید خودش را به خیلی‌ها ثابت کند. یکی از آن‌ها هم چکش افسانه‌ای‌اش است که جز در دستان کسی که «لیاقت» داشته باشد، بسیار سنگین و غیر قابل حرکت است. اما جای ثور در میدگارد امن نیست. خیلی زود او مورد حمله یک دشمن قدیمی قرار می‌گیرد.

قسمت اول ثور آن‌قدر که برای کریس همسورث عالی بود، فیلم قدرتمندی نبود. هرچند که حضور همسورث در این فیلم و قدرت او در به‌دست گرفتن کاراکتر ثور بسیار عالی بود اما داستان و فیلمنامه ثور بسیار ضعیف عمل می‌کرد. اما این مشکل تنها مخصوص قسمت اول ثور نیست. بسیاری از فرنچایزهای مارول در قسمت اول بسیار ضعیف عمل می‌کنند. قسمت اول فرنچایزها معمولاً برای شناساندن شخصیت به مخاطب است و داستان گیرا و بی‌همتایی را روایت نمی‌کند. کریس همسورث به‌خاطر اجرای نقش ثور در این فیلم بود که توانست مهارت بازیگری خود را به هالیوود و دنیای فیلم و سریال ثابت کند.

۶. فیلم Avengers: Age of Ultron

فیلم انتقام‌جویان: عصر اولتران

• سال ساخت: ۲۰۱۵
• کارگردان: جاس ویدون
• بازیگران: رابرت داونی جونیور، کریس ایوانز، مارک روفالو، کریس همسورث
• میانگین امتیازات Avengers: Age of Ultron در IMDB: ۷.۳

خلاصه داستان: تأثیرات ثانویه حمله لوکی به زمین هنوز از بین نرفته است. ترسی کشنده، یعنی ترس حمله دوباره فضایی‌ها و نابودی انتقام‌جویان، گریبان‌گیر تونی استارک شده است و او را به سمت ساخت یک ابر ربات فوق هوشمند سوق می‌دهد. رباتی که با ذهن قدرتمند و جسم نامیرایش، بتواند از زمین و انسان‌ها مراقبت کند. اما یک اشتباه محاسباتی همه چیز را به هم می‌ریزد و حالا تونی دست‌به‌دامن همه انتقام‌جویان می‌شود تا از عواقب تصمیم بد او جلوگیری کنند.

یکی از نقاط قوت سینمای مارول این است که تمام تلاشش را می‌کند اشتباهاتش را تکرار نکند و گاهی به‌خوبی از پس این کار بر میاید. در نظر من، یکی از موضوعاتی که در نظر بسیاری از تماشاگران و منتقدین نقطه‌ضعف سینمای مارول به‌خصوص انتقام‌جویان به نظر در حقیقت نقطه قوت آن است.

در نگاه اول، بیشتر انتقام‌جویان از مشکل عدم درک و ناتوانی در گفت‌وگو با دیگران و شنیدن نظرات آن‌ها رنج می‌برند و این موضوع تقریباً تا نیمه فاز چهارم سینمای مارول ادامه دارد. این مشکل به‌خصوص در دو فیلم عصر اولتران و جنگ داخلی دیده می‌شود. اما این موضوع، نه‌تنها ضعف فیلم‌نامه نیست بلکه تلاشی است برای عمق بخشیدن به کاراکترهای داستان. درست است که ما با مشتی ابرقهرمان روبه‌رو هستیم که هرکدام ویژگی‌های شگفت‌انگیزی دارند اما در انتها بیشتر آن‌ها جدای از چهره قهرمان خود، چهره و احساساتی انسانی نیز دارند و این انسانیت همراه‌با کمی ایگو و خودمحوری است. اگر قرار باشد همه کاراکترها به‌سادگی بتوانند همه چیز را بپذیرند و دربرابر یکدیگر نرمش نشان دهند، هرگز نمی‌توانند از سطح تیپ فاصله بگیرند.

در انتقام‌جویان: عصر اولتران به‌خصوص این خودمحوری به‌عنوان ضعف دیده می‌شود. اما همکاری و اتحاد و وفاداری که طی چندین سال و چندین فیلم در بین انتقام‌جویان شکل می‌گیرد بسیار باارزش‌تر از دوستی سریع و توخالی است که مخاطب در ابتدای هر دو قسمت انتقام‌جویان و انتقام‌جویان: عصر اولتران انتظارش را می‌کشد.

انتقادی که به عصر اولتران وارد است، حضور شخصیت‌های محوری جدید، بدون توجه به پیشینه، شخصیت‌پردازی و عمق آنهاست. جاس ویدون فیلمنامه‌نویس توانمندی است اما حتی او هم نمی‌تواند در تنها یک فیلم شش هفت ابرقهرمان، چهار شخصیت مهم و جدید و مقدار زیادی اکشن و ماجراجویی را بگنجاند. عصر اولتران به‌طورقطع نیازمند این بود که مانند دو قسمت دوم انتقام‌جویان، به دو قسمت شکسته شود.

۵. فیلم Thor: Ragnarok

فیلم ثور: رگناروک

• سال ساخت: ۲۰۱۳
• کارگردان: تایکا وایتیتی
• بازیگران: کریس همسورث، تام هیدلستون، کیت بلانشت، مارک روفالو
• میانگین امتیازات Thor: Ragnarok در IMDB: ۷.۹

هشدار. در این بخش قسمت اول و دوم مجموعه ثور اسپویل می‌شود.

خلاصه داستان: اودین، خدای خدایان اسکاندیناوی و پدر ثور و لوکی بر اثر کهولت سن از دنیا می‌رود. اما مرگ او باعث آزادی دخترش هلا، فرزند ارشدش می‌شود. هلا که سال‌ها زندانی بوده، حالا به‌قصد انتقام و حکومت بر آزگارد برگشته است. ثور حالا مجبور است درکنار برادر شرورش لوکی، جلوی خواهر دیوانه‌شان را بگیرد و اگر او نتواند از آزگارد دفاع کند، رگناروک، فاجعه‌ای که سالیان پیش در سرنوشت آزگارد دیده شده، رخ می‌دهد.

ثور: رگناروک سومین قسمت سری فیلم‌های ثور است. رگناروک ضعف‌های جدی دارد که غیر قابل‌چشم‌پوشی هستند اما با نگاهی منصفانه این ضعف‌ها با بازی خوب بازیگران اصلی فیلم و فیلم‌برداری قابل‌قبول، پوشیده می‌شوند.

این فیلم، اولین فیلمی است که شخصیت متفاوتی از ثور نشان می‌دهد. کریس همسورث نسبت به دو فیلم قبلی مجموعه ثور، از حالات خداگونه و شاهزاده نازنازی خود فاصله می‌گیرد و بیش‌ازپیش شخصیتی انسانی به نمایش می‌گذارد. این فیلم یکی از کمدی‌ترین فیلم‌های مارول نام‌گرفته است و استاندارهای کمدی به‌خوبی در لابه‌لای آن گنجانده شده‌اند. کمدی‌های که اگر نتوانند مخاطب را بخندانند حداقل لبخندی به لب او می‌نشانند و ریتمی مناسب به فضای درام، هیجان‌انگیز و تخیلی رگناروک می‌بخشند.

در مقیاس دیگر فیلم‌های مارول، دیدن یا ندیدن ثور: رگناروک به خودتان بستگی دارد. رگناروک شروع پیوند دو بخش موازی سینمای مارول یعنی انتقام‌جویان و نگهبانان کهکشان محسوب می‌شود. ندیدن آن ضربه خاصی به روند سینمای مارول نمی‌زند اما دیدن آن می‌تواند شناخت جدیدی از شخصیت ثور، لوکی و هالک به شما بدهد.

۴. فیلم Rush

فیلم شتاب

• سال ساخت: ۲۰۱۳
• کارگردان: ران هاوارد
• بازیگران: دانیل برول، کریس همسورث، اولیویا وایلد، الکساندرا ماریا لارا
• میانگین امتیازات Rush در IMDB: ۸.۱

خلاصه داستان: نیکی لائودا در سال ۱۹۷۶ در جریان مسابقه فرمول یک، دچار تصادف شدیدی می‌شود و فِراری او آتش می‌گیرد. نیکی به‌حدی مجروح می‌شود که پزشکان از او قطع امید می‌کنند. اما طی یک ماجرای شگفت‌انگیز، شش هفته بعد او موفق می‌شود به میدان مسابقه برگردد و دربرابر رقیبش جیمز هانت برای دستیابی به مقام قهرمانی جهان سال ۱۹۷۶ در فوجی ژاپن رقابت کند.

این فیلم که براساس زندگی‌نامه اکشن دو اسطوره فرمول یک جیمز هانت و نیکی لائودا ساخته شده است، نوشته فیلمنامه‌نویس مشهوری است که بیشتر متخصص نوشتن درام‌های زندگی‌نامه‌ای است. راش بینندگانش را به سفری در دهه ۷۰ میلادی می‌برد و روی رقابت شدید این دو اسطوره تمرکز می‌کند. هیجان فیلم راش به‌حدی بالاست که بیننده را لبه صندلی‌اش میخکوب نگه می‌دارد.

معمولاً فیلم‌های زندگی‌نامه‌ای یا ورزشی به جز مخاطبان خودشان، در نظر دیگر بینندگان جذاب نیستند. اما این فیلم چیز دیگری است. شتاب می‌تواند حال و هوای رقابتی آن دهه‌ها را به‌راحتی بازآفرینی کند و شکوه مسابقات اتومبیل‌رانی را بر بروی پرده نقره‌ای سینما بیاورد. توجه ران هاروارد به جزئیات تاریخی و ورزشی این فیلم باورنکردنی است. فیلم‌برداری به شیوه‌ای نفس‌گیر و عالی صورت‌گرفته است و شتاب می‌تواند تقریباً بدون هیچ‌گونه اغراق یا دست‌کاری در تاریخ و جعل وقایع احساسات مخاطبینش را در مشت بگیرد و داستانی جذاب ارائه کند.

کریس همسورث در این فیلم نقش جیمز هانت را بازی می‌کند. در ابتدا او کمی با نقش خود ناهماهنگ به نظر می‌رسد اما از میانه داستان او کاراکتر را در مشت خود می‌گیرد و تماشاگران را به قعر داستان می‌کشاند.

۳. فیلم The Avengers

فیلم انتقام‌جویان

• سال ساخت: ۲۰۱۲
• کارگردان: جاس ویدون
• بازیگران: رابرت داونی جونیور، کریس ایوانز، اسکارلت جوهانسن، کریس همسورث
• میانگین امتیازات The Avengers در IMDB: ۸.۱

خلاصه داستان: زمین مورد حمله خدای شرارت، برادر ثور و پسر اودین، لوکی قرار گرفته است. یک سازمان مخفی که در جهت امنیت زمین و ساکنینش تلاش می‌کند، قدرتمندترین قهرمانان زمین و کهکشان را گرد هم جمع می‌کند تا به‌عنوان یک تیم بر علیه لوکی شرور و ارتش موجودات بیگانه او بجنگند و بشریت را نجات دهند.

انتقام‌جویان طولانی‌ترین تریلر تاریخ را از آن خود کرده است. همچنین این فیلم که در زمان ساخت و انتشار، مورد انتظارترین فیلم مارول لقب گرفته بود، بعد از انتشار توانست به پرفروش‌ترین فیلم سال تبدیل شود و همچنین توانست نامش را در فهرست یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما جا دهد. برای همه کسانی که در جریان داستان سری فیلم‌های مرد آهنی، کاپیتان آمریکا، ثور و هالک بوده‌اند، این فیلم شبیه یک معجزه بود. این فیلم اولین‌باری است که ابرقهرمانانِ انتقام‌جو گرد هم جمع می‌شوند تا زمین را نجات دهند.

شاید این ایده از دور خیلی خوب به نظر برسد اما وقتی پنج مرد ابرقهرمان و بلک ویدو فریبنده را کنار هم قرار می‌دهیم، هرج‌ومرجی پیش‌بینی‌ناپذیر شروع می‌شود. این ابرقهرمانان آن‌چنان از نظر شخصیتی شبیه هم هستند که نمی‌توانند یکدیگر را تحمل کنند ولی ویژگی مشترکشان آن‌ها را کنار هم نگه می‌دارد. ابتدا ازروی اجبار سازمان شیلد و بعد ازروی اتحادی خودجوش که در اثر روحیه قهرمانی‌شان ایجاد می‌شود. انتقام‌جویان جاس ویدن بسیار سرگرم‌کننده ساخته شده است و این حس سرگرم‌کنندگی حتی برای لحظه‌ای فروکش نمی‌کند. جاس به‌خوبی متواند برای اولین‌بار در سینمای مارول تجربه حضور چندین ابرقهرمان درکنار هم را مدیریت کند و فیلمی سرگرم‌کننده و عالی به مخاطب عرضه کند.

۲. فیلم Avengers: Endgame

فیلم انتقام‌جویان: آخر بازی

• سال ساخت: ۲۰۱۹
• کارگردانان: آنتونی روسو، جو روسو
• بازیگران: رابرت داونی جونیور، کریس ایوانز، مارک روفالو، کریس همسورث
• میانگین امتیازات Avengers: Endgame در IMDB: ۸.۴

هشدار. در این بخش قسمت سوم انتقام‌جویان اسپویل می‌شود.

خلاصه فیلم: بعد از وقایع ویرانگر انتقام‌جویان: جنگ ابدیت، جهان به‌خاطر به پیروزی رسیدن تلاش‌های تانوس، تایتان دیوانه ویران شده است. نیمی از مردم زمین و نیمی از انتقام‌جویان از بین رفته‌اند. بعد از ۵ سال وقت آن رسیده است که متحدان پراکنده انتقام‌جویان، بار دیگر کنار یکدیگر جمع شوند تا نتایج اقدامات دیوانه‌وار تانوس را خنثی کنند و هرج‌ومرج جهانی را آرام سازند. اما برخی از انتقام‌جویان مخالف این کار هستند و .

فیلم انتقام‌جویان: آخر بازی چهارمین قسمت مجموعه انتقام‌جویان محسوب می‌شود. ثور یکی از اصلی‌ترین انتقام‌جویان حساب می‌شود و نقشی کلیدی در انتقام‌جویان: پایان بازی دارد. اما او همان ثوری نیست که ما پیش‌تر در سینمای مارول دیده بودیم. بیش از هر چیز، تغییر ظاهر شدید کریس همسورث در انتقام‌جویان: آخر بازی بینندگان را شگفت‌زده کرد. ثور، خدای رعدوبرق اسکاندیناوی که به‌خاطر وقایع جنگ ابدیت در انزوای خودخواسته فرورفته بود، در اولین سکانس حضورش در آخر بازی ریش پر و پشت و شکم بزرگی دارد. بله خدایان هم می‌توانند افسرده و چاق شوند.

همسورث خود را یک مصاحبه اعلام کرده بود که از این دگرگونی ظاهری بسیار لذت برده بود. او خطاب به مصاحبه‌کنندگان گفته بود که از گریم و آرایش ۳ ساعته خود لذت برده بود. به‌علاوه او باید یک لباس سیلیکونی بزرگ که حدود ۹۰ پوند وزنش بود، به تن می‌کرد تا چاق و شکم گنده به نظر برسد. همسورث تجربه پوشیدن این لباس را طاقت‌فرسا توصیف کرده بود و در مصاحبه دیگری عنوان کرده بود: «من از بازی این نسخه ثور لذت بردم. حال و هوای این ثور و بازی آن، با تمامی حالات دیگر این شخصیت بسیار متفاوت بود.»

۱. فیلم Avengers: Infinity War

فیلم انتقام‌جویان: جنگ ابدیت

• سال ساخت: ۲۰۱۸
• کارگردانان: آنتونی روسو، جو روسو
• بازیگران: رابرت داونی جونیور، کریس همسورث، مارک روفالو، کریس ایوانز
• میانگین امتیازات Avengers: Infinity War در IMDB: ۸.۵

خلاصه فیلم: انتقام‌جویان و متحدان آن‌ها سال‌ها است به محافظت از جهان دربرابر تهدیدات بزرگی که هیچ ابرقهرمانی به‌تنهایی قادر به ایستادگی دربرابر آن‌ها نیست، مشغول هستند. به‌تازگی خطر جدیدی از آن‌سوی کهکشان پدیدار شده است: تانوس. هیولایی مستبد و بدنام در سراسر کهکشان. او قصد دارد هر شش سنگ ابدیت را جمع کند و از آن‌ها برای تحمیل استبداد و خودکامگی خود بر تمام کهکشان کند. هرآنچه که تا به امروز همه مردم و انتقام‌جویان برای آن‌ها تلاش کرده یا جنگیده‌اند، در سرنوشتی مبهم و تاریک فرورفته است ...

فیلم انتقام‌جویان: جنگ ابدیت سومین قسمت مجموعه انتقام‌جویان محسوب می‌شود. اغراق نیست اگر بگویم جنگ ابدیت از بزرگ‌ترین رویدادهای مارول بود. جنگ ابدیت بعد از ده سال تلاش و ساخت شخصیت و روایت تقریباً تمام ابرقهرمانان دنیای مارول در یک نقطه جمع می‌شوند تا به نقطه اوج بلندپروازانه برسند.

جنگ ابدیت در کل امتیاز بسیار خوبی دارد. یکی از نقاط قوت سینمای مارول، توسعه هر شخصیت در یک فیلم جداگانه است. به همین علت زمانی‌که شخصیت‌های متعدد در یک فیلم دور هم جمع می‌شوند، دیگر نیازی به شخصیت‌پردازی عمیق احساس نمی‌شود. شخصیت‌ها از قبل شناخته شده‌اند و تنها کاری که باقی‌مانده، پیشروی ماجراجویی با اندکی چاشنی طنز است. بیشتر فیلم‌های انتقام‌جویان این ویژگی‌ها را دارند.

انتقام‌جویان: جنگ ابدیت، توانست محبوبیت زیادی در بین مخاطبان کسب کند و از گذشت ۴ سال از زمان اکران، هنوز هم فیلم سودآوری است.