// سه شنبه, ۳۰ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۰۰

نقد فیلم ۱۲ یتیم توانا (12Mighty Orphans)

 فیلم 12Mighty Orphans «دوازده يتيم توانا» داستان یک تیم فوتبال آمریکایی است که به کمک مربی خود، راستی راسل، از یک یتیم‌خانه برای تعلیم و آموزش انتخاب می‌شوند و از نقطه صفر به لیگ A مسابقات راه پیدا می‌کنند. در ادامه همراه نقد زومجی باشید.

فیلم ۱۲ یتیم توانا به کارگردانی تی رابرتز، روایت خود را براساس یک ماجرای واقعی سامان داده است و تمام شخصیت‌ها در سال ۱۹۳۸ ما به ازای بیرونی داشته‌اند. فیلم سعی کرده است تا در بطن درام ورزشی خود، هم روایتی از پیروزی‌ها و شکست‌های این گروه دوازده نفره ارائه دهد و هم به شخصیت‌های تیم به‌عنوان بازیکنانی که از کمبود عاطفی بهره می‌برند، بپردازد. در این بین برای اینکه مفهوم تیم شکل بگیرد کارگردان از میزانسن‌هایی چند نفره و شلوغ، طوری که هر دوازده نفر در آن جای بگیرند، بهره می‌گیرد؛ به طوری که در هر بخش آن شاهد واکنش یکی از اعضای تیم هستیم. واکنش‌هایی که درنهایت منجر به وحدت جمعی و یکپارچگی گروه می‌شود.

فیلم‌ساز از روابط کلیشه‌ای میان بازیکنان و بازیکنان و همچنین بازیکنان و مربی نیز فاصله می‌گیرد. اعضای تیم گاهی با هم دعوا و شوخی می‌کنند و گاهی نیز به بهترین شکل ممکن از هم حمایت می‌کنند. اعضای تیم باتوجه‌به شرایط یتیم‌خانه‌ای که در آن زندگی می‌کنند و مصائب روحی‌ای که به خاطر بی‌سرپرست شدن پشت سر گذاشته‌اند، طبیعی است که همواره با هم مهربان نباشند. درواقع آن چیزی که اهمیت دارد تیم بودن آن‌هاست که این امر به درستی در فیلم محقق می‌شود.

در ادامه جزئیاتی از فیلم دوازده یتیم توانا فاش می‌شود

تیم ماسون‌ها در نمایی از فیلم دوازده یتیم قدرتمند

اولین صحنه فیلم با صدای راوی آغاز می‌شود. راوی نقشی مینیمال در روایت دارد تا جایی که می‌توانست حذف شود، بدون اینکه به روایت آسیبی برسد. به طوری که اگر در آثار بزرگ تاریخ سینما، راوی آن بخش از زوایای پنهان ماجرا را روایت می‌کرد در اینجا بیشتر حادثه‌ها و اتفاقاتی را شرح می‌دهد که ازطریق تصاویر و  میان‌نوشته‌ها نیز قابل درک است. مثل تعریف واقعه داست، سبک زندگی یتیمان و نوع آرایش تیمی آن‌ها در هر بازی. معمولا در 12Mighty Orphans حضور و غیاب راوی بدون علت دراماتیک و به‌صورت دل به خواهی اتفاق می‌افتد.

فیلم ۱۲ یتیم توانا، به سیر موفقیت تیم ماسون از نقطه صفر تا شرکت در مسابقات سطح A می‌پردازد

معرفی تیم یتیمان در بدو امر، بر پایه یک شکست و نزاع بین اعضای تیم است. در اینجا فیلم‌ساز از دو تمهید مهم در بستر روایت بهره می‌گیرد. اول به سبک مونتاژ دیالکتیک آیزنشتاین و تصویر ذهنی راسل (لوک ویلسون) صحنه‌هایی از مسابقه را به صحنه‌هایی از جنگ جهانی پیوند می‌دهد تا به این ترتیب تداعی‌گر فوتبال آمریکایی به مثابه یک مبارزه باشد. این تصویر ذهنی روایتی از راسل نیز است و ما به شکل موجز با پیشینه او که به‌عنوان سرباز در جنگ جهانی حضور داشته، آشنا می‌شویم. در ادامه، تمهید دوم در خدمت فلش بکی است که به شش ماه قبل بازمی‌گردد. این فلاش بک دو پرده ابتدایی فیلم‌نامه و قسمتی از پرده نهایی را در برمی‌گیرد و روایت را از جایی شروع می‌کند که راستی راسل برای اولین‌بار به یتیم‌خانه آمده بود.

راسل در نمایی از فیلم دوازده یتیم قدرتمند

راسل به همراه خانواده خود برای درس دادن به بچه‌ها و همچنین قبول مسئولیت مربی‌گری تیم ماسون راهی این یتیم‌خانه می‌شود و همزمان با ورود او شاهد ورود هاردی براون به داستان نیز هستیم. این تلاقی دو نکته مهم را خاطر نشان می‌کند؛ راسل قرار است به‌عنوان یک معلم جدید به تمام اعضای یتیم‌خانه درس بدهد که براون یکی از آن‌هاست و از آن طرف براون قرار است یادآور تمام یتیم‌هایی باشد که به خانه ماسون آمده‌اند چرا که معمولا این افراد رنج‌هایی مشابه را پشت سر گذاشته‌اند و والدین‌شان آن‌ها را رها کرده‌اند. حال باتوجه‌به اینکه روایت در ادامه از بین یتیمان، بیشتر به هاردی نزدیک می‌شود، می‌توان ادعا کرد که پیرنگ قرار است مصائب درونی او را به کل بچه‌ها تعمیم دهد.

از میان ۵۲۰ نفری که در یتیم‌خانه زندگی می‌کنند عده‌ای برای مسابقات فوتبال‌ ابراز علاقمندی می‌کنند که از این میان تنها آن افرادی انتخاب می‌شوند که امتحان را با موفقیت پشت سر بگذارند. پس پایان پرده اول، این افراد را با چالشی بزرگ روبه‌رو می‌کند و آن پیروزی در امتحان است و درست از اینجا است که ۱۲ نفر برتر انتخاب می‌شوند و درام شکل می‌گیرد.

دکتر هال در نمایی از فیلم دوازده یتیم قدرتمند

حال برای اینکه پیروزی‌ها و موفقیت‌های آینده این گروه بیشتر نمایان شود، نیاز به یک بستر متضاد است. این تضاد با نگاه به شرایط اقتصادی و وضعیت نامطلوب تیم خود را نشان می‌دهد. تیم یتیمان از زیر صفر شروع می‌کند. آن‌ها حتی کفش و توپ مناسب برای تمرین ندارند و این الگو موجب می‌شود تلاش و پشتکار آن‌ها بیشتر درک شود و همدلی مخاطب را برانگیزد. مثلا آن‌ها در یکی از مسابقات انگیزه‌شان بردن به قصد تصاحب توپ است. لذا زمانی‌که آن‌ها به لیگ A مسابقات راه پیدا می‌کنند مخاطب با آن‌ها همراهی می‌کند و میل به پیروزی‌شان دارد.

زخم قهرمان و درد مشترک باعث همذات‌پنداری راسل با یتیمان و باور پذیرشدن او می‌شود

در پیروزی‌ها و موفقیت‌های تیم ماسون، دو نفر نقش اساسی دارند. دکتر هال (مارتین شین) که از مدت‌ها قبل با یتیمان در ارتباط است و راسل که با حضورش در جایگاه مربی، آینده‌ای روشن برای آن‌ها رقم می‌زند. شخصیت‌ او باتوجه‌به آن آموزه‌هایی شکل گرفته ـ البته روایت اصلی کمک فراوانی کرده است ـ‌ که همواره در اصول فیلم‌نامه‌نویسی از آن سخن به میان می‌آید و آن مربوط‌به زخم قهرمان و درد مشترک است. زخم راسل در اینجا یتیم شدن در سن کودکی است و لزومی هم ندارد که به‌طور کامل با چگونگی آن آشنا شویم.

راسل دردی مشترک با بازیکنان تیمش دارد و این مسئله ابتدا موجب نزدیکی بیشتر او با آن‌ها می‌شود و سپس حساسیت‌ها و کنش‌هایش را برای مخاطب باورپذیر می‌کند. راسل نه‌تنها در مقام یک مربی فوتبال بلکه در جایگاه یک آموزگار، اعضای تیم را راهنمایی می‌کند. او هر جا لازم باشد با بچه‌ها مهربانی می‌کند و لطافت به خرج می‌دهد و هر جا نیاز به دعوا و تنبیه باشد با شیوه خود این کار را انجام می‌دهد. او در مقام معلمی دلسوز و فداکار حاضر است از خودش به خاطر بچه‌های تیم بگذرد و این مسئله در دادگاه هاردی به خوبی قابل درک است.

لوتر در نمایی از فیلم دوازده یتیم قدرتمند

بحران‌هایی که در پرده میانی شکل می‌گیرند یک بحران اصلی و بیرونی و چند بحران درونی است. بحران درونی در ارتباط با ویتی، یکی از اعضای تیم است. در این وهله وقتی مادر او پس از ده سال به دنبالش می‌آید شاهد فروپاشی درونی ویتی هستیم که این به هم ریختگی خود را به شکل خشم بیرونی او نیز نشان می‌دهد. بحران درونی دیگر مربوط‌به هاردی است، او همچنان در خصوص خانواده خود دل چرکین است و این مسئله روح او را می‌آزارد. حال چه در خصوص این بحران و چه در خصوص بحران مربوط‌به ویتی آن چه که اهمیت دارد نوع برخورد راسل و دیگر اعضای تیم است. آن‌ها در هر دو روایداد، در نقش حامی ظاهر می‌شوند و این دو نفر را تسکین می‌دهند.

چیزی که باعث ضعف پرده میانی فیلم می‌شود شکل‌گیری یک بحران الکن است. چرا که نقشه جبهه آنتاگونیست آن چنان که باید دارای پیچیدگی‌ و ظرافت نیست و غائله خیلی سریع به نفع تیم ماسون فیصله می‌یابد

مسئله‌ای که در پرده میانی ۱۲ یتیم توانا، باعث ایجاد بحران اصلی برای تیم ماسون می‌شود، حضور دو آنتاگونیست، یعنی آقای وین و لوتر است. آقای وین که کارگاه کفش دارد و مرتب به بهانه‌های مختلف بچه‌ها را کتک می‌زند، سعی می‌کند در روند کاری تیمِ فوتبال مشکل ایجاد کند تا بدین طریق دوباره کارگاه خود را به سود برساند. لوتر نیز در مقام شخصی که رقیب تیم ماسون محسوب می‌شود سعی می‌کند با نقشه‌ای از پیش تعیین شده به کمک آقای وین، تکلیف تیم ماسون را یکسره کند. اما چیزی که باعث ضعف پرده میانی فیلم می‌شود شکل‌گیری یک بحران الکن است. چرا که نقشه این دو نفر در خصوص محدودیتِ سنی هاردی براون، آن چنان که باید دارای پیچیدگی‌ و ظرافت نیست و غائله خیلی سریع به نفع تیم ماسون فیصله می‌یابد.

تیم ماسون و راسل در فیلم دوازده یتیم قدرتمند

برگشت به زمان اصلی روایت کمی بعد از آغاز پرده پایانی صورت می‌گیرد و در آن، موضوع اصلی مسابقه تیم ماسون دربرابر تیم ساندس در آماریلو است. در پایان نیمه اول بازیکنان ماسون از بازی ناجوانمردانه حریف به ستوه آمده‌اند و هر کس به طریقی مصدوم شده است. اما اراده آن‌ها سبب می‌شود در نیمه دوم به رقابت بپردازند و با اختلاف اندکی شکست را بپذیرند. شکست در این بخش از فیلم‌نامه موجب می‌شود تا فیلم بر مضمونی بااهمیت‌تر تکیه کند و آن چیزی نیست جز تلاش و پشتکار. درواقع براساس چنین مضامینی است که از ابتدا مخاطب با تیم یتیمانِ قدرتمند همدلی می‌کند و سرنوشت آن‌‌ها برایش اهمیت می‌یابد و نه برد و باخت در مسابقات.

در پایان با اینکه تیم ماسون بازی را واگذار می‌کند، نام و خاطره‌اش در تاریخ جاودانه می‌شود. راسل به‌عنوان یک سرمربی توانا آوازه‌اش همه جا را در برمی‌گیرد و تمام بازیکنان تیم به خود باوری می‌رسند. مصداق کامل خودباوری را هم می‌توان بین دو نیمه بازی آخر از زبان هاردی شنید.

او با جدیت شروع به صحبت می‌کند و از خودباوری می‌گوید و یاد فیربنکس (یکی از هم‌تیمی‌هایی که در یکی از مسابقات به بدترین شکل ممکن آسیب می‌بیند و برای همیشه از مسابقه دادن محروم می‌شود) را زنده می‌کند و در انتها سیر تحولی شخصیت‌ها کامل می‌شود و اعضای تیم از انسان‌هایی بی‌هدف و بی‌انگیزه به انسان‌هایی تبدیل می‌شوند که اعتماد به نفس بالایی دارند و برای خواسته‌هایشان می‌جنگند.

 


منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده