// سه شنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۵۸

نقد سریال شهرزاد؛ قسمت سوم، فصل دوم

در سومین قسمت از فصل دوم سریال شهرزاد هر دو طرف داستان به آرامش نسبی می‌رسند، اما شرایط برای مدت طولانی به این شکل باقی نمی‌ماند.

پس از مشاهده وضعیت نا‌آرام خانواده دیوان‌سالار، معرفی شخصیت‌های منفی جدید، حذف موانع از روش‌های مسالمت‌آمیز و خشونت‌آمیز و نهایتا جایگزینی بزرگ آقا با فردی که به دلیل دو‌گانگی‌های متعدد در صلاحیت او شک داریم، نهایتا سریال شهرزاد کمی ریتم نمایش حوادث را کند کرده و در جهت وا‌کاوی لایه‌های پنهان شخصیت‌ها و زمینه‌سازی اتفاقات قدم بر‌می‌دارد. این اقدام نه‌تنها باعث می‌شود که رفتار‌های برخی شخصیت‌ها توجیه شود، بلکه با محروم کردن مخاطب از دریافت اطلاعات راه را برای اپیزود‌های بعدی هموار می‌کند. درست است که سریال‌ها به دلیل مدت زمان بیشتر نسبت به آثار سینمایی، می‌توانند داستانی چند بخشی را با کوچک‌ترین جزئیات به نمایش بگذارند، اما اگر ریتم به درستی کنترل نشود با سریالی رو‌به‌رو خواهیم بود که در چند قسمت سر‌شار است از سکانس‌های هیجان‌انگیز و در اپیزود‌های بعدی فاقد هر‌گونه رخداد مهم و در نتیجه خسته‌کننده خواهد بود. با این وجود که جدید‌ترین اپیزود سریال شهرزاد خسته‌کننده نیست اما در دسته دوم قرار می‌گیرد.

قسمت سوم فصل دوم شهرزاد

قسمت سوم فصل دوم شهرزاد از سکانس‌ پایانی قسمت دوم آغاز می‌شود. جایی که قباد دیوان‌سالار، به پشتیبانی بلقیس و نصرت که از ابتدا به عنوان کسانی که کنترل مهره‌ها را در دست دارند، معرفی شدند، سرانجام با تمامی موانع و ویژگی‌های متضاد شخصیتی، جایگزین بزرگ آقا شد. تصمیمی که با عدم موافقت هاشم در قسمت دوم همراه و با دلیل او برای تصمیمش در قسمت سوم همراه می‌شود. این اقدامات هاشم از تصمیم او مبنی بر خروج از تشکیلات دیوان‌سالار نشات می‌گیرند، عملی که هیچ‌گاه با وجود بزرگ آقا اتفاق نمی‌افتاد. همانطور که نصرت در ادامه توضیح می‌دهد، بر‌خلاف بزرگ آقا که ارادت و فرمان‌برداری زیر‌دستانش را به روش‌های گو‌نا‌گون و در طی سال‌ها به دست آورده، قباد تنها به دلیل قدرتی که به او وا‌گذار شده، کنترل امور را در دست دارد. در بین افراد خانواده دیوان‌سالار شاید وفا‌دار‌ترین زیر‌دست‌ها به قباد همان سه شخص نزدیک به بزرگ آقا باشند که خود را نوکر دیوان‌سالار می‌دانند.

قسمت سوم فصل دوم شهرزاد

راز بین قباد و نصرت پتانسیل بالایی برای تزریق هیجان به سریال دارد که تا‌کنون مورد استفاده قرار نگرفته است

از زمان آغاز فصل دوم تقریبا در تمامی قسمت‌ها به صورت کم و بیش به راز بزرگ بین قباد و نصرت اشاره شده و تاثیر آن در زندگی این دو شخصیت نمایش داده می‌شود. اما بیننده به همان اندازه به صحت و سقم آن شک دارد که قباد آن را باور ندارد یا حد‌اقل تلاش می‌کند آن را نادیده بگیرد. در قسمت سوم نهایتا نصرت داستانی را مرور می‌کند که همچنان بدون هیچ مدرکی آن را با‌ز‌گو می‌کنند. بدون شک در رابطه با چنین راز بزرگی و با‌اهمیتی و با توجه به شناختی که نسبت به شخصیت نصرت در طی حضورش در فصل اول و دوم پیدا کرده‌ایم، اطمینان به گفته‌های او چندان معقولانه نیست. با این‌حال مقدمه‌چینی به خوبی انجام شده و دیگر اتفاقات سریال را تحت‌الشعاع قرار نمی‌دهد، اما در طرف مقابل آن‌طور که باید و شاید به آن اهمیت داده نمی‌شود.

قسمت سوم فصل دوم شهرزاد

دیالوگ‌های تاریخی سریال شهرزاد این‌بار جایشان را به طنز‌های کلامی و جملات شعار‌گونه که در دو رابطه مختلف رد‌و‌بدل می‌شوند، وا‌گذار کرده‌اند. رابطه شهرزاد و فرهاد همان مسیری را ادامه می‌دهد که از دو قسمت پیش آن را آغاز کرده‌اند. کنش و واکنش‌های بین این دو شخصیت و دیا‌لوگ‌های طنز‌آلود آن‌ها عملا کار‌کردی در پیش‌برد داستان ندارند و لحظات کهنه و نخ‌نمایی را به نمایش می‌گذارند که بار‌ها و بار‌ها نمونه‌های آن را در آثار کلیشه‌ای سینما و تلویزیون ایران مشاهده کرده‌ایم. رابطه بین نصرت و شربت (لاله) نیز شرایط مشابهی دارد، با این تفاوت که نه عاشقانه بوده و نه طنز و دیالوگ‌های کوچه بازاری آن رعایت شده است. با این‌حال می‌توان آینده‌ای را برای آن متصور شد که رخداد‌های آینده را تحت تاثیر قرار بدهد.

قسمت سوم فصل دوم شهرزاد

تغییرات در حال انجام در خانه دیوان‌سالار اولین قدم در راه تثبیت جایگاه جدید قباد است

ورود شهرزاد به خانه دیوان‌سالار که اولین تغییرات آن با اسباب و وسایل آن آغاز شده است، بالاخره کمی هیجان به اثر اضافه می‌کند که فقدان آن در نیمه اول قسمت سوم به شدت احساس می‌شود. مشاهده شهرزاد و قباد رو‌ در روی هم دوران طلایی سریال را به یاد می‌آورد. دورانی که به دور از کلیشه‌ها و سکانس‌های رایج، داستان غیر‌قابل‌ پیش‌بینی و خاص خود را روایت می‌کرد. فصل اول با تنش‌های متعدد آغاز شد و تا اندازه‌ای تا پایان آن را حفظ کرد. اما فصل دوم در طی دو قسمت اول تقریبا از این دست زمینه‌های داستانی عاری است و انگیزه لازم را برای ادامه تماشای سریال ایجاد نمی‌کند. تبدیل شدن قباد به بزرگ آقای دوم، هر‌چند محتمل، اما دور از انتظار است. دور از انتظار از این جهت که قباد سال‌ها این نوع سبک زندگی را تجربه کرده است و اکنون که از بند آن آزاد شده، نمی‌خواهد که شرایط مشابه را برای فرد دیگری به وجود بیاورد. گفته‌های او به شهرزاد و تصمیم او برای جبران گذشته‌، نشان از همین عملکرد متفاوت دارد. همچنین محتمل از این جهت که هدف وسیله را توجیه می‌کند و اگر هدف قباد سر گیری زندگی‌اش با شهرزاد است، راه و روش رسیدن به این هدف اهمیتی ندارد و در صورت لزوم می‌تواند از بهره‌گیری از قدرت و کنترل دیگران استفاده کند.

قسمت سوم فصل دوم شهرزاد

قسمت سوم در کنار تمامی کار‌کرد‌هایش، دو شخصیت جدید را معرفی می‌کند. اولین شخصیت شاپور، برادر بهبودی با بازی رضا کیانیان است که بر‌اساس معرفی حدودا یک دقیقه‌ای او شناختی نسبت به رو‌حیات و انگیزه‌های او نداریم. با این حال طبق دیالوگ‌ها و عملکرد‌ش می‌توان او را شخصیتی حساب‌گر که بی‌گدار به آب نمی‌زند و دست به خیر دارد، دانست. علی‌رغم حضور کوتاه مدت شاپور، دیگر شخصیت جدید سریال یعنی سروان آپرویز با بازی امیر جعفری مدت زمان بیشتری در اختیار دارد. موارد مشابه سروان آپرویز را مدت‌ها است که در قالب‌ها و آثار متفاوت مشاهده کرده‌ایم. اعمال این دست شخصیت‌ها فارغ از جایگاه اجتماعی، در یک ویژگی شباهت دارند؛ در زمانی که برخفی از ضعف‌های قانون به نفع خود استفاده کنند، مخالفین می‌توانند به عنوان عناصر فرا‌قانونی با آن‌ها بر‌خورد کنند. سروان آپرویز که تاثیر روابط و نا‌کار‌آمدی قانون را تجربه کرده و به دلیل مبارزه با نا‌هنجاری‌ها درجه‌اش را از دست داده، خود اقدام به اجرای قانون می‌کند. بدون شک وجود چنین شخصیتی که به شیوه خود عمل کرده و دژ قانون را محکم‌ترین نمی‌داند، رخداد‌های سریال را دچار تغییر و تحول خواهد کرد.

قسمت سوم فصل دوم شهرزاد

درخشان‌ترین هنر‌نمایی قسمت سوم بازی پریناز ایزدیار در دقایق پایانی است

سومین قسمت از فصل دوم سریال شهرزاد با تمام سکانس‌هایی که اضافه هستند و بدون لطمه خوردن به روند داستان می‌توان آن‌ها را حذف کرد، دارای لحظات مهم و تاثیر‌گذاری از جمله رویا‌رویی شهرزاد و بلقیس و تلاش‌های وی در راه شبیه کردن قباد به بزرگ آقا و یاد‌آوری کنترلش بر او است. اما بدون شک بهترین آن‌ها ملاقات شهرزاد و شیرین است. ترکیب حالت‌های چهره ترانه علی‌دوستی در هنگام ادای دیالوگ‌ها و فرو رفتن پریناز ایزدیار در نقش شیرین، لحظاتی را پدید آورده‌اند که بدون شک در صدر جدول بر‌ترین‌های فصل دوم قرار می‌گیرند. دو قسمت اخیر سریال شهرزاد از لحاظ پایان‌بندی عالی کار کرده‌اند، اما زمان آن رسیده است که دیگر بخش‌های سریال به سطحی برسند که مخاطب برای مشاهده سکانس‌های مهم و اثر‌گذار در داستان لحظه‌شماری نکند.


منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده