بررسی بازی Tales of Xillia Remastered - بازگشت دو سرنوشت
بازگشت بازی Tales of Xillia در قالب نسخه Remastered تقریبا قابل پیشبینی بود چرا که موج بازسازی آثار این فرنچایز در سالیان گذشته شکل گرفته است. نسخه ریمستر بازی تنها یک بازسازی تصویری از یکی از محبوبترین JRPGهای دهه گذشته نیست و تلاشی است برای بازخوانی اثری که در زمان خود نقطه تلاقی میان روایت چندلایه، مبارزه سریع و فلسفهای در باب پیشرفت و انسانیت در دنیای امروزی بود. اکنون، با وضوح بالاتر و گیمپلی روانتر و همچنین افزودن تمامی محتواهای جانبی، این نسخه بیش از هر چیز در پی آن است که میان وفاداری به ریشهها و نیازهای نسل جدید تعادلی تازه برقرار کند.
سری Tales یکی از ستونهای اصلی ژانر JRPG در جهان بازیها به شمار میرود؛ مجموعهای که از دهه ۹۰ میلادی تاکنون با ترکیب روایتهای فلسفی، شخصیتپردازی احساسی و سیستم مبارزات اکشنتر نسبت به بازیهای نوبتی نقش آفرینی، مسیر مستقلی در برابر همردههای بزرگی چون Final Fantasy و Dragon Quest ساخت. آغاز موج بازسازیهای آن در چند سال اخیر، نشانهای از تلاش ناشر برای معرفی دوباره این میراث به نسل تازه بازیکنان است. پس از موفقیت بازسازی عناوینی چون Tales of Symphonia، اکنون نوبت به Xillia رسیده تا با ظاهری تازه و ساختاری وفادار، جایگاه خود را در تاریخ این فرنچایز یادآوری کند.
داستان Tales of Xillia در دنیای خیالی Rieze Maxia و سرزمین همسایه آن، Elympios، جریان دارد. جهانی که در آن دو نیرو در تضادند: طبیعت و فناوری، ارواح و انسانها و درواقع شاهد تقابل سنت و پیشرفت با روایتی بدیع هستیم. در مرکز قصه دو قهرمان با دیدگاههایی کاملاً متفاوت قرار دارند. Jude Mathis، دانشجوی پزشکی و نماد خرد انسانی و Milla Maxwell، تجسم اراده طبیعت و خدای ارواح. بازی به مخاطب اجازه میدهد از منظر هر یک از این دو به داستان نگاه کند؛ انتخابی که هم مسیر روایی متفاوتی برای بازیکنان رقم میزند و هم زاویه دید فلسفی اثر را تاحدی تغییر میدهد. در مسیر جود، مفهوم همدلی و درک متقابل پررنگتر است در حالی که مسیر میلا بر وظیفهگرایی و تعهد به نظم طبیعی دنیا تمرکز دارد. در این میان، موضوعات عمیقتری چون بحرانهای اخلاقی ناشی از پیشرفت فناورانه که همین امروز هم با آن سر و کا داریم و مفاهیم آشناتری مثل مسئولیت در برابر طبیعت و معنای واقعی قدرت و فساد قدرت در دل قصه بازی تنیده شدهاند.
از همان آغاز، نسخه Remastered نشان میدهد که هدف اصلی آن بازآفرینی کامل نیست و میخواهد تجربهای که بیش از یک دهه از عمرش میگذرد را پالایش کند. گرافیک بازسازیشده با وضوح بالا و رنگبندی تازه، حس زندهتری به دنیای بازی بخشیده است و کات سینهای بازی جذابتر از قبل شدند. محیطها هنوز ریشه در طراحی نسل هفتم دارند اما اکنون وضوح جزئیات، سایهزنیها و نورپردازی نرمتر باعث میشود شهرها و دشتها و میادین نبرد زندهتر به نظر برسند. شخصیتها با خطوط تمیزتر و حرکات چهره دقیقتر بازطراحی شدهاند، هرچند ساختار هنری همچنان وفادار به سبک انیمه باقی مانده است. صداگذاری نیز بهصورت کامل بازتولید شده و موسیقیهای کلاسیک Motoi Sakuraba بار دیگر با کیفیت بالا نواخته میشوند تا پیوند احساسی نسخه اصلی با شنونده حفظ شود. حتما بازی را به زبان ژاپنی تجربه کنید که تلاش صداپیشگان این نسخه ستودنیست و بسان بازیگران تئاتر رفتار کردند!
در مورد گیمپلی، Tales of Xillia Remastered بر ستونِ «Dual Raid Linear Motion Battle System» استوار است و نسخهٔ بازسازیشده هم فرصت میدهد تا این سازوکار با وضوح و ضربآهنگ بهتری ارزیابی شود. اما اساسا این سیستم چیست؟ هدف اینست که در نبرد بر حرکت آزاد بازیکنها تمرکز شود و کاراکترها با قفلکردنِ هدف و پیوند دادنِ شخصیتهایشان بهصورت جفت (Link) دمار از روزگار دشمن بیاورند. درواقع با اتصال دو کاراکتر به یکدیگر توسط یک نخ نامریی، نقشهای مبارزهای این شخصیتها بهصورت پویا تقسیم میشوند (مثلا یکی از روبهرو به دشمن فشار میآورد و دیگری از پهلو یا پشت با حرکات ويژه پشتیبانی میکند) و پنجرههای حمله مطمئنتری ساخته میشود. «Linked Artes» زمانی فعال میشوند که زنجیرهٔ ضربات و آرتها (همان جادو بخوانید!) (Arts) با زمانبندی درست اجرا بشود و نوار پیوند که به حد مناسبت بالا برود یک حرکت فنی ترکیبیِ دونفره با انیمیشنهای کوتاه روی دشمن پیاده سازی میشود! این حرکات دو نفره در نبرد با باسها خیلی کاربردی هستند و اثرگذاری تاکتیکی بالایی دارند و دشمنان را یا به وضعیت گیجی و بیهوشی و یا گارد شکسته میکشانند.
با پر شدنِ «Linked Gauge»، وضعیت «Over Limit» فعال میشود؛ فازی که در آن هیولای درون کاراکترها رسما آزاد میشود و اجرای پیاپیِ آرتها بدون قطع زنجیره، در عمل به یک حمله خانمان سوز! تبدیل میگردد. ساختار منابع در بازی «TP» نام دارد که برای آرتها در نظر گرفته شده و این تصمیم شماست که در حین نبرد تی پی خود را برای شکستن سپرِ دشمن خرج کنید یا یک ضدحمله بزنید و تاکتیک را بگذارید در کوزه و آبش را بخورید.
در تیلز آو زیلیا بهجای درخت توانمندی ها و... شما با یک گل توانمندی روبرو هستید! رشد کاراکترها با «Lilium Orb» انجام میشود؛ شبکهای شبیه به همان سیستم آشنای لولآپ شدن در بازی که امکان میدهد مسیرهای تهاجمی یا همان ATTACK، دفاعی و حمایتی یا همان DEFEND و یا هیبریدی برای هر عضو تعریف شود و مهارتهای جدیدی برای هر کاراکتر باز شود.
در درجات سختی بالاتر بازی بیرحمانه با گیمر رفتار میکند و مقاومتها از سوی لشکریان دشمن بالاتر است و نبردهای باس فای وارد الگوهای خاصی میشود که جان سالم از آن به در بردن کار حضرت فیل است، درجه سختی بالای بازی عملا گیمر را وادار به بهرهگیری دقیق از تمام ویژگیهای بازی میکند و باید گفت خوشبختانه هوش مصنوعیِ یاران با الگوهای رفتاری قابل تنظیم همراه است. مثلا شما میتوانید به یاران بگویید حفظ فاصله کنند یا تمرکز بر درمان تیم داشته باشند و حتی دستورهای جزییتری مثل اینکه در تی پی صرفهجویی کنید و... داشته باشند. تا یادم نرفته بگویم «Mystic Artes» بهعنوان نقطهٔ اوج زنجیرههای حمله، در شرایط خاصِ پر بودن منابع و همزمانیِ پیوند بین تمامی شخصیتهای تیمتان، نبرد را به ضربات سینمایی انیمهای میرساند که رسما مهر پایان بر هر مبارزهای خواهد شد!
ضمنا باید بدانید در Tales of Xillia Remastered امکان بازی دو نفرهٔ آفلاین (لوکال کو-آپ) فراهم شده است و این یکی از ویژگیهای برجستهٔ آن در بین تمامی JRPGها بهشمار میرود. برای فعالسازی حالت دو نفره، کافی است کنترلر دوم را به کنسول یا رایانه وصل کرده و در منوی اصلی گزینهٔ تنظیمات کنترل یا همکاری را باز و سپس شخص دوم را به تیم اضافه کنید، یادتان باشد در جریان مبارزه کنترل دو شخصیت را هم تقسیم کنید (مثلاً بازیکن ۱ شخصیت اصلی یا مهاجم را داشته باشد و بازیکن ۲ شخصیت پشتیبان یا کنترل مقدار سلامتی تیم) این نقشها دائمی نیستند و هر گاه مبارزه جدیدی شروع شود، رابط کاربری این اجازه را میدهد که هر بازیکن مستقیماً شخصیت خود را کنترل کند؛ درحالیکه اعضای دیگر همچنان با هوش مصنوعی یا بازیکنان دیگر هدایت میشوند.
بهطور کلی باید گفت Xillia Remastered نمونهای از اکشنِ سریع در بازیهای نقشآفرینی ژاپنی است که میان مهارت دستی، مدیریت منابع، چیدمان مهارتها و همافزایی تیمی تعادلی دقیق برقرار میکند و حتی با استانداردهای امروز نیز همراستا است و یک بازی کهنه به شمار نمیرود.
با این حال، Tales of Xillia Remastered هنوز در چارچوب ساختار نسخه اصلی باقی مانده است. مسیرها، نقشهها و طراحی مراحل تغییر عمدهای نداشتهاند و همه چیز کوچک است. حس کاوش آزادانهای که در برخی آثار جدید این ژانر وجود دارد در اینجا دیده نمیشود و در برخی مناطق، سادگی طراحی محیطها بهروشنی یادآور محدودیتهای سختافزاری زمان عرضه اولیه بازی است. با این وجود، به لطف رنگبندی تازه و افکتهای بصری مدرنتر، حتی این فضاهای قدیمی نیز جانی تازه گرفتهاند. سیستم گفتوگوهای جانبی (Skits) همچنان از مهمترین نقاط قوت بازی در روایت قصهاش است و شخصیتپردازی تیم قهرمانان را کامل میکند. گفتگوهای کوتاه میان اعضای گروه، طنز و گرمای انسانی خاصی به روایت میبخشند که امضای سری Tales محسوب میشود.
بازی Tales of Xillia بیش از آنکه درباره نبرد خیر و شر باشد، در مورد تضاد دیدگاهها و قیمت پیشرفت سخن میگوید. جهان بازی درگیر پرسشی است که برای نسل ما جالب به نظر میرسد: آیا پیشرفت فناورانه بدون هزینه اخلاقی ممکن است؟ پیشنهاد میکنم برای یافتن پاسخ این بازی را تجربه کنید.
در مجموع، Tales of Xillia Remastered نسخهای است که لزوما به دنبال بازنویسی تاریخ خودش نیست و میخواهد در پی بازآفرینی تجربهای کلاسیک با معیارهای فنی امروز باشد که در آن هم موفق شده هم نشده. انتخاب دو قهرمان و روایت دوگانه، همچنان یکی از جسورانهترین تصمیمهای طراحی در تاریخ سری Tales باقی مانده و بازی در ارائه مبارزات سریع، شخصیتهای قابلباور و درگیریهای اخلاقی در روایت خود موفق است. اما در عین حال، از محدودیتهای ساختاری و بوی کهنگی در بخشی از جاها مثل طراحی مراحل رنج میبرد و جهان کوچک بازی توی ذوق میزند.
بررسی بازی Tales of Xillia Remastered
نقاط مثبت
- داستان قوی و گیرا
- انتخاب دو شخصیت و دو روایت
- امکان کوآپ آفلاین
- موسیقی بی نظیر و صداگذاری جذاب
نقاط منفی
- کهنه شدن طراحی مراحل
- کوچک بودن جهان بازی نسبت به بازی های امروزی
- صداگذاری نه چندان خوب دوبله انگلیسی
- هوش مصنوعی ضعیف برخی باسها و دشمنان
بررسی بازی Tales of Xillia Remastered با کد ارسالی ناشر صورت گرفته است.