بررسی بازی Tales of Graces f Remastered؛ بازگشت فروتنانه یک اثر کلاسیک
بازی Tales of Graces f Remastered، آخرین بازسازی از سری بازیهای مشهور استودیو Bandai Namco بهنام Tales است که با وعده تجربهای بهبود یافته و گرافیکی ارتقا یافته، بار دیگر گیمرها را به دنیای فانتزی خود فرا میخواند. این بازی که در سبک نقشآفرینی و اکشن دستهبندی میشود، با داستانی جذاب، سیستم مبارزهای سریع و گیمپلی متنوع توانسته است نظر بسیاری از طرفداران را به خود جلب کند.
نسخه اصلی بازی Tales of Graces که خود ۱۲مین عضو از مجموعه Tales بهحساب میآید، در سال ۲۰۱۲ و برای کنسولهای Wii و پلی استیشن ۳ منتشر شده بود اما بازی Tales of Graces f Remastered قرار است از روز ۲۸ دی ماه ۱۴۰۳ برای پلی استیشن ۴، پلی استیشن ۵، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس و اس، نینتندو سوییچ و کامپیوتر عرضه شود.
بررسی بازی با نسخه کد ارسالی ناشر روی کامپیوتر صورت گرفته است.
Zoomg Received a Review Copy of the Game on PC from the Publisher
داستان بازی حول محور ماجراجویی گروهی از دوستان نوجوان میگردد که شامل آزبل و هوبرت پسران لرد منطقه لانت، ریچارد پسر پادشاه و دختر عجیب و غریبی که چون اسمش را بهیاد نمیآورد او را سوفی صدا میکنند، میشود. شخصیت اصلی بازی که شما هم کنترل او را از ابتدا در دست میگیرید، آزبل است. آزبل که وارث حکومت پدر هم هست، یک نوجوان شجاع، سرکش و یاغی است که از دستورات مستقیم پدرش سرپیچی میکند و خود و دوستانش را وارد دعواهایی میکند که بدون استراتژیهای جنگی شما بهعنوان بازیکن، پیروزی در آنها کار دشواری است. هوبرت برادر کوچکتر آزبل، شخصیتی گوشهگیر، ترسو اما باهوش است که با اکراه در دعواهای برادرش شرکت میکند. این دو پس از اینکه برخلاف دستورات پدرشان به یک منطقه ممنوعه در خارج از دروازههای شهر لانت میروند و در آنجا دختری را پیدا میکنند که هویت خود را بهیاد نمیآورد و رفتار عجیبی هم از خود نشان میدهد. آزبل و هوبرت در تلاش برای پیدا کردن زادگاه و خانواده این دختر که خودشان او را سوفی مینامند، وارد ماجراجویی بزرگی میشوند که داستان بازی را شکل میدهد.
داستان با ریتمی تند آغاز میشود و به سرعت مخاطب را درگیر خود میکند. شخصیتها به خوبی طراحی شدهاند و هر کدام دارای پیشینه و انگیزههای شخصی منحصر به فردی هستند که بهمرور زمان، روابط بین آنها پیچیدهتر شده و به عمق داستان میافزاید. یکی از نقاط قوت داستان، تنوع موقعیتها و شخصیتهای فرعی است که به بازیکن اجازه میدهد تا جهان بازی را بهتر بشناسد اما شاخصترین چیز در این بازی، قطعا مکانیک مبارزات است که حتی موقع عرضه نسخه اصلی بازی هم توجه بسیاری از مخاطبان و منتقدان را جلب کرده بود.
در جریان بازی علاوهبر باسفایتهای داستانی، حیوانات و هیولاهایی نیز سر راه شما قرار میگیرند که میتوانید با آنها مبارزه کنید و امتیاز و جوایزی بهدست آورید که برای ارتقای قدرتها و تکنیکهای مبارزاتی شخصیتها و یا کرفت کردن معجونهای مختلف بهکار میآیند. هنگامی که وارد مبارزه میشوید، تمام شخصیتهایی که در آن لحظه با شما همراهی میکنند بهصورت یک گروه با رهبری شما عمل میکنند. شما بهعنوان کسی که فرمان مبارزه را در دست دارید باید از طریق منویی که بازی در اختیار شما قرار میدهد، استراتژی مبارزه هر شخص را تعیین کنید و تیم را به پیروزی برسانید. هرچند که افراد با توجه به استراتژی شما مبارزه را پیش میبرند اما خود شما هم میتوانید یکی از شخصیتها را انتخاب کنید که جاهایی که نیاز به دخالت در حمله، دفاع یا جاخالی دادن دارد، وارد عمل شوید. این بخش هم مانند اکثر بخشهای بازی مانند نسخه اصلی باقیمانده و تنها بهبود یافته است اما اندک چیزهای جدیدی نیز به بازی اضافه شدهاند.
یکی از ویژگیهای جدیدی که به بازی اضافه شده است، قابلیت ارتقای تجهیزات است. این ویژگی باعث میشود که بازیکن در طول بازی به دنبال یافتن تجهیزات بهتر باشد و خود را ملزم به تجربه مبارزات کوچکی که سر راهش قرار میگیرد، ببیند و از این طریق، هم شخصیتهای خود را قویتر کند و هم گیمپلی بیشتری را تجربه کند چون بهراحتی میتوان با فرار کردن از این مبارزات بینراهی یا حتی خاموش کردن آن از منوی تنظیمات، گیمپلی بازی را به دویدن از سمتی به سمت دیگر و تماشای سینماتیکهای طولانی بازی خلاصه کرد. هرچند که سینماتیکها کیفیت گرافیکی بسیار بهتری نسبت به نسخه اصلی دارند اما باز هم اگر طرفدار این سبک سینماتیکهای طولانی در بازی نباشید میتواند تبدیل به یک پاشنه آشیل برای تجربه بازی شود.
گرافیک بازی به طور قابل توجهی نسبت به نسخه اصلی بهبود یافته است. بافتهای محیطی با کیفیتتر شدهاند، انیمیشنها روانتر شدهاند و محیطهای بازی نیز زیباتر شدهاند. البته، این بازی به اندازه برخی از بازیهای مدرن AAA گرافیکی نیست اما به عنوان یک بازی نقشآفرینی ژاپنی، گرافیک آن کاملا قابل قبول است. طراحی هنری بازی نیز قابل تحسین است. سبک هنری بازی با فضای کلی آن هماهنگ است و شخصیتها و محیطها به خوبی طراحی شدهاند. انیمیشنهای مبارزات نیز جذاب و هیجانانگیز هستند. صداگذاری بازی در سطح بالایی قرار دارد و صداپیشگان به خوبی نقش خود را ایفا کردهاند اما موسیقی متن بازی گاهی به شما شوک وارد میکند.
توسعهدهنده برای هر محیط، هر سینماتیک و هر صحنه مبارزه یک موسیقی خاص در نظر گرفته است که روی کاغذ کار بسیار خوبی است اما مشکل آنجایی پیش میآید که شما از یک جنگ خونین و موسیقی هیجان انگیز آن خارج میشوید و در محیط بعدی که پا میگذارید با یک موسیقی شاد و خوشحال مواجه میشوید که هیچ ارتباطی به اتفاقات چند لحظه قبل ندارد. یا برای مدتی در یک مکان میمانید و این موسیقی ساده تکراری برای چند دقیقه پشت هم پخش میشود. این موسیقیهای دو یا سه نتی که در لوپ تکرار میفتند و دیگر کمتر از آنها در بازیهای ویدیویی مدرن استفاده میشود، پس از چند دقیقه پخش شدن کاملا این بهانه را به شما میدهند که از قسمت تنظیمات صدای موسیقی را بهطور کامل ببندید.
بهطور کلی، در نسخه ریمستر بازی Tales of Graces f برخی تغییرات نسبت به نسخه اصلی اعمال شده است که تجربه بازی را بهبود بخشیده است. از جمله این تغییرات میتوان به بهبود عملکرد بازی، افزایش نرخ فریم، بهبود رابط کاربری و اضافه شدن برخی ویژگیهای جدید به گیمپلی اشاره کرد. بازی Tales of Graces f Remastered، یک عنوان کلاسیک در سبک نقشآفرینی و اکشن است که اگر از طرفداران سری Tales هستید یا به دنبال یک تجربه نقشآفرینی ژاپنی کلاسیک با المانهای مدرن، داستان حماسی و شخصیتهای جذاب هستید میگردید، میتواند ساعتها شما را سرگرم کند. با وجود برخی نقاط ضعف جزئی میتوان گفت که این بازی یک بازسازی موفق بوده و توانسته است تجربهای لذتبخش را برای طرفداران خود فراهم کند.
Tales of Graces f Remastered
نقاط قوت
- داستان جذاب حماسی
- سیستم مبارزهای سریع و روان
- گرافیک و صداگذاری بهبود یافته
- قابلیت شخصیسازی بالا
نقاط ضعف
- برخی از بخشهای داستانی ممکن است تکراری باشند
- دوربین بازی در برخی از صحنهها ممکن است مشکلساز باشد
- موسیقیهای تکراری آزاردهنده