بررسی بازی S.T.A.L.K.E.R. 2: Heart of Chornobyl؛ سفر به چرنوبیل
۱۵ سال از آخرین باری که در Call of Pripyat با مجموعه استاکر همراه شدیم، میگذرد؛ مجموعهای که از آن دست آثار خاص و واقعا متفاوت دنیای ویدیو گیم بهحساب میآید و به شخصه چند سالی است که چشمانتظار از راه رسیدن S.T.A.L.K.E.R. 2: Heart of Chornobyl هستم تا یک بار دیگر، آن حس ناب غوطهوری در اتمسفر عجیب و تا حدودی افسردهکننده آن را بچشم. متاسفانه استاکر ۲ در این مدت بارها و بارها تاخیر خورده است و درگیر شدن تیم توسعه اوکراینی آن در GSC Game World با مشکلات مختلف که حمله روسیه به این کشور فقط یکی از آنها است، روند توسعه بازی را طولانی کرده است. اما بالاخره چند ساعت دیگر گیمرها مجوز رسمی ورود به دنیای استاکر ۲ را دریافت خواهند کرد و این انتظار به پایان میرسد.
حامی بررسی زومجی از بازی S.T.A.L.K.E.R. 2: Heart of Chornobyl فروشگاه تک سیرو است. شما عزیزان میتوانید برای خرید Xbox Series X به این فروشگاه مراجعه کنید.
پخش از رسانه
برای حمایت از زومجی لطفا ویدیو را از یوتیوب تماشا کنید
داستان استاکر ۲، مرتبط با ماجرای انفجار نیروگاه اتمی چرنوبیل است؛ اما با تعریفی کمی متفاوتتر از نسخه واقعی آن. در جهان استاکر پس از انفجار نیروگاه در سال ۱۹۸۶، انفجار دومی هم در سال ۲۰۰۶ رخ میدهد و در نتیجه آن، منطقهای ممنوعه با نام ZONE شکل میگیرد که جهانی بسیار خطرناک با موجودات جهشیافته، میزان پخش مرگبار مواد رادیو اکتیو و ناهنجاریهای عجیب و غریب است. اما همین منطقه ممنوعه، کاملا هم متروک نیست و جدا از حضور افرادی که هرکدام بهدنبال خواستههای خودشان هستند، گروهی از انسانها هم تحت عنوان استاکر راهی زون میشوند. این افراد هریک دلیل خاص خودشان را برای این کار دارند؛ از پیدا کردن رمز و رازهای آن گرفته تا فرار از گذشته تاریکشان. گیمر در استاکر ۲ نقش یکی از همین افراد را ایفا میکند که اسکیف نام دارد و او هم با اهداف خاصی پا به منطقه ممنوعه چرنوبیل میگذارد.
در تعریف کلی سبکشناسی ویدیو گیم، استاکر ۲ در دسته شوترهای اولشخص قرار میگیرد که البته راجع به خود این موضوع از منظر گیمپلی، بیشتر توضیح خواهم داد. ولی معمولا (نه همیشه) بازیهای این سبک داستان نسبتا سرراستی دارند و مخصوصا اگر شناخت قبلی از استاکر نداشته باشید، احتمالش زیاد است که استاکر ۲ را هم با چنین ذهنیتی آغاز کنید. اما استاکر ۲، اصلا و ابدا تجربه سرراستی از حیث داستانی نیست که صرفا روایت رسیدن قصهای مشخص از نقطه شروع تا مقصد را تعریف و لابهلای آن را با کشت و کشتار رایج شوترهای اولشخص پُر کند. بلکه برعکس، داستانگویی بازی شاخ و برگ زیادی دارد و بخش بزرگی از روایت آن، روی دوش خود مخاطب و تصمیمهایی است که در مواجهه با اتفاقهای مختلف میگیرد.
خود این تصمیم گیریها هم به روشهای مختلفی در بازی پیاده شدهاند. از طرفی روند اصلی داستان را دارد که مدام مخاطب را سر دوراهی و حتی چندراهیهای پیچیدهای قرار میدهد و اینکه در این مواقع چه تصمیمی بگیرید، تاثیری اکثرا هم غیرمنتظره روی خود شخصیت اسکیف، کاراکترهای درگیر در ماجرا و کلیت اتفاقهای بازی میگذارد. در کنار این موارد، بهطور کلی در حین تجربه استاکر ۲ هم مدام در حال تصمیمگیری هستیم؛ مثلا ممکن است در مسیر رسیدن به ماموریتی، شاهد درگیری بین گروهی از سربازها باشید و اینکه واکنش شما به آن چه باشد (در آن دخالت کنید یا خیر)، میتواند باعث شکلگیری خردهداستان فرعی جالبی شود که پاداش یا عواقب خاصی برای اسکیف دارد.
داستان بازی بسته به رویکرد مخاطب، در نهایت به یکی از چهار پایان استاکر ۲ منتهی میشود که خود این موضوع، انگیزه مناسبی برای تجربه چندین و چند باره ساخته استودیو GSC Game World است. البته داستان کلی بازی باوجود تمام این پیچیدگیها، مشکلی هم دارد که باید آن را در نظر داشته باشید. مساله اینجاست که روی غلطک افتادن روایت استاکر ۲، کمی بیش از حد عادی طول میکشد؛ به طوریکه تقریبا ۵-۶ ساعت اول بازی، در تجربه حدود ۳۵ ساعته آن حکم مقدمه را دارد و کمی همهچیز گنگ است. تازه پس از رسیدن به نقطهای خاص که برای جلوگیری از اسپویل وارد جزییاتش نمیشوم، کم کم بهتر دنیای رازآلود بازی را متوجه خواهید شد و از اینجا به بعد آن کشش لازم در مخاطب ایجاد میشود که بخواهد تا پایان داستان وقایع آن را دنبال کند.
راستی نمیشود از داستان استاکر ۲ صحبت کنیم و اشارهای به شخصیتپردازی معرکه آن نداشته باشیم. سازندهها در این اثر اصلا و ابدا بهدنبال قهرمانسازی از یک کاراکتر خاص (حتی اسکیف) نیستند و بهجای آن، سعی کردهاند تا پیچیدگیهای انسان را، مخصوصا در دنیایی بیرحم مثل جهان استاکر ۲، بهتصویر بکشند. به همین دلیل هم خبری از مرزهای رایج خوب و بد یا سیاه و سفید در این بازی نیست و این موضوع اعتماد به کاراکترهای پرتعداد بازی و تصمیمگیری بر اساس این اعتماد را بسیار دشوار میکند. این ویژگی سناریوهای کاملا غیرقابل پیشبینی را در استاکر ۲ ایجاد میکند و مدام این موضوع را به مخاطب یادآوری میکند که در این جهان، هر تصمیمی عواقبی دارد و حتی اگر تصمیمی که گرفتید با منطق خودتان هم اشتباه بهنظر برسد، نتیجه آن را با بیرحمی تمام به رخ میکشد.
تمام اینها، در نهایت منجر به داستانی عمیق، پیچیده، مرموز و حتی کمی هم فلسفی در استاکر ۲ شدهاند که برای لذت بردن از آن، درست مثل نمونههای کلاسیک رمانهای ادبی روسی باید کمی صبر و حوصله داشته باشید تا بازی با نهایت صبوری زمینهسازیهای دلخواهش را انجام دهد و از جایی به بعد، با به دام انداختن مخاطب در دل اتفاقهایش او را تا پایان اسیر خود نگه دارد. اما این پیچیدگی، فقط مختص روایت استاکر ۲ هم نیست و در مورد روند کلی آن هم صدق میکند. با اینکه ۱۵ سال از نسخه قبلی مجموعه میگذرد و شاید خیلیها با دیدن نمایشهای بازی بخواهند آن را با مجموعههایی چون فالاوت یا حتی مترو مقایسه کنند، ولی استاکر ۲ شبیه هیچ چیز دیگری جز استاکر نیست و حداقل از نظر من، همین هم ویژگی بسیار مثبتی برای آن بهحساب میآید.
استاکر ۲ با اینکه بهطور کلی همانطور که اشاره کردم شوتری اولشخص است، ولی به همان میزان عناصر بقا و ترس هم با واقعگرایی ملموسی در آن لحاظ شدهاند. به همین دلیل در این بازی مثلا قرار نیست سلاحی در دست بگیرید و خیلی راحت دشمنان یا موجودات ماورایی را به خاک و خون بکشید؛ چرا که اولا مهمات محدودی دارید و از طرفی دیگر، بازی کلا بهدید اثری با درجه سختی بالا طراحی شده است و بیفکر به دل دشمن زدن، نتیجهای جز شکست نخواهد داشت. اینجا برخی مولفههای واقعگرایانه بازی هم تاثیرگذار هستند و مثلا سلاحها یا تجهیزات در اثر استفاده طولانیمدت خراب میشوند و اگر به موقع آنها را تعمیر نکنید، ممکن است سلاحتان وسط نبرد گیر کند و همین وقفه به قیمت جان اسکیف تمام شود.
از طرف دیگر، استاکر ۲ در جهانی بینهایت بیرحم در جریان است. تهدیدهای شما در این جهان فقط سایر انسانها یا موجودات جهشیافته نیستند و خود دنیای بازی با ناهنجاریهای مختلفی که در آن شکل گرفتهاند، میتواند بلای جای اسکیف شود. این جهان البته بهنوعی پارادوکسی از زیبایی و ویرانی است؛ از طرفی طبیعت آن مخصوصا تحت تاثیر انفجارها رشد عجیبی داشته است و زیبایی خاصی به جهان بازی میبخشد و از طرفی هم میتوان بناهای متروکه یا ماشینهای تخریب و رهاشده را در سراسر دنیای بازی دید. تغییر و تحولات مداوم دنیای بازی و مخصوصا پدیدههایی که با نام Emission شناخته میشوند و هنگام وقوع آنها حتما باید به پناهگاه بروید، بهنوعی به خود این جهان هم هویت منحصربهفردی دادهاند و یکی از متفاوتترین و گیراترین اتمسفرهایی را پدید آوردهاند که در چند سال اخیر در بازیهای ویدیویی داشتهایم.
اما پیش از تجربه استاکر ۲، باید به موضوع دیگری هم توجه داشته باشید. جهان بازی و اتمسفر آن یکی از ویژگیهای مثبت مهم استاکر ۲ بهحساب میآید و بخش زیادی از تجربه شما صرف گشت و گذار در آن خواهد شد. با این حال اگر جزو آن دسته از گیمرهایی هستید که مثلا در بازی رد دد ردمپشن ۲ با اسبسواریهای طولانیمدت بین مراحل مشکل داشتید، احتمالا این مشکل را در شکل محسوستری در استاکر ۲ هم حس خواهید کرد. مخصوصا که ساخته GSC Game World، برخلاف اثری مثل رد دد ۲ نمیتواند این پیادهرویهای طولانی تا رسیدن به محل ماموریتها را همیشه هم با اتفاقهای غیرقابل پیشبینی پُر کند یا از آن بهنحوی بهعنوان یک مکانیک داستانگویی بهره ببرد. البته که این مساله، به سلیقه مخاطب هم بستگی زیادی دارد و مثلا برای خود من صرفا درگیر شدن با ناهنجاریهای محیطی، لذت بردن از زیباییهای آن و در عین حال غوطهوری در فضاسازی افسردهکننده و غریبانه محیطها و همچنین تعامل با اتفاقهایی که در طول مسیر رخ میدادند، لذت کافی را برای پشت سر گذاشتن این مسیرهای طولانی فراهم میکرد.
تنها موضوعی که در این زمینه کمی برایم آزاردهنده بود، واقعگرایی چه بسا بیش از حد بازی در برخی المانها است. مثلا با اینکه همیشه نهایت دو اسلحه اصلی به همراه داشتم، ولی تقریبا در اکثر مواقع وزن وسایل از حد مجاز بالاتر بود و همیشه برای راحت دویدن حسرت بهدل ماندم! البته عناصر بقامحور دیگری مثل لزوم استفاده از خوراکیها برای رفع گرسنگی، عمق بیشتری به گیمپلی بازی میدهند. راستی به این هم اشاره کنم که استاکر ۲، اصلا تجربهای نقش آفرینی نیست ولی مکانیکهایی مثل ارتقا سلاح و تجهیزات را دارد که در پایگاهها میتوانید این کار را انجام دهید و حسابی هم روی قویتر یا مقاومتر شدن اسکیف تاثیرگذار هستند و جزییات خوبی هم دارند.
با در نظر داشتن این موضوع، در مجموع اما استاکر ۲ گیمپلی درگیرکنندهای دارد. نبردهای بازی حتی باوجود کمی بدقلق بودن سلاحها، حسابی نفسگیرند. ماموریتهای اصلی و فرعی نیز مخصوصا به دلیل بُعد داستانیشان یا تعامل با شخصیتهای پیچیده ناامیدتان نخواهند کرد. سیستم ارتقا تجهیزات بازی از جزییات مناسبی بهره میبرد و اتمسفر بینهایت تاثیرگذار دنیای بازی هم به انجام تمامی این کارها لذتی دوچندان میبخشد.
بازی استاکر ۲ با موتور آنریل ۵ ساخته شده است و جزییات گرافیکی خوبی، مخصوصا در طراحی محیطی دارد. طراحی بافت گیاهی محیطها، نورپردازیها و سایهزنیهای محیطی و افکتهایی مثل انعکاس نور از سطح آب در شرایط بارانی کیفیت خوبی دارند و در نقطه مقابل، طراحی چهره کاراکترها با فاصلهای کم در سطح پایینتری قرار میگیرند. در تجربه تقریبا یک هفتهای که از استاکر ۲ داشتم، چند بهروزرسانی برای بازی منتشر شد و براساس آخرین نسخه، میتوان از عملکرد فنی بازی نسبتا راضی بود. افت فریم کماکان و بهخصوص در محیطهای شلوغ به چشم میآید و همچنین بازی با برخی باگ و مشکل مانند کرش کردن روی نسخهی پیسی دستوپنجه نرم میکند. انتظار میرود این مشکلات با بهروزرسانیهای بعدی یا بهروزرسانی روز عرضهی بازی مرتفع شوند یا به حداقل برسند. مشکلاتی از این دست همیشه در سری بازیهای استاکر وجود داشتهاند و بهنوعی امضای این سری بازی به حساب میآیند. استاکر ۲ از نظر صداگذاری هم کیفیت قابل قبولی دارد و مخصوصا صدای سلاحها به شکل دقیقی طراحی شده است.
در مجموع، استاکر ۲ با اینکه مشکلاتی هم دارد که در متن بررسی به آنها اشاره کردیم، اما از آن دست بازیهایی است که هویت خاصی دارد و همین هویت خاص هم درست مانند یک تله، کشش عجیبی برای تجربه بازی در مخاطب ایجاد میکند. به شخصه وقتهایی که مشغول بازی نبودم، عطش خاصی برای بازگشت و غرق شدن در دنیای پر رمز و راز استاکر داشتم و یادم نمیآید که آخرین بار چه زمانی چنین حسی نسبت به یک ویدیو گیم پیدا کرده بودم. داستان پرجزییات که تاثیر مستقیمی از رفتار گیمر میگیرد، گیمپلی درگیرکننده و فضاسازی بینظیر، ویژگیهای مثبتی به شمار میروند که استاکر ۲ را به یکی از آثار لایق احترام امسال تبدیل میکنند و مخصوصا با توجه به در دسترس بودن بازی روی گیمپس، پیشنهاد میکنم که خودتان را از تجربه این بازی محروم نکنید.
S.T.A.L.K.E.R. 2: Heart of Chornobyl
نقاط قوت
- داستانگویی پیچیده و پرجزئیات
- تاثیر بسیار زیاد تصمیمگیریها در پیشبرد داستان
- شخصیتپردازی چندوجهی کاراکترها
- گیم پلی پرجزئیات با واقعگرایی بالا
- اتمسفر بینظیر جهان بازی
- طراحی عالی محیطها
نقاط ضعف
- مقدمه بازی میتواند کمی حوصله سر بر باشد
- مسیر طولانی رسیدن به ماموریتها میتواند برای برخی گیمرها خستهکننده باشد
- افت فریمهای محسوس در برخی محیطها و باگهای بصری
بررسی بازی بر اساس نسخه پی سی و با کد ارسالی ناشر صورت گرفته است.
Zoomg recieved the review code on PC from the publisher