Tunic جزو آن دسته از بازی‌هایی است که هم لحظات چالش‌برانگیزی و هم لحظات آرامش‌بخشی را برای مخاطبان به ارمغان می‌آورد. با بررسی این بازی همراه زومجی باشید.

زمانی‌که The Legend of Zelda ساخته شد، کمتر شخصی فکرش را می‌کرد که این بازی بتواند به موفقیت عظیمی دست پیدا کند و هر نسخه این سری، تجربه‌ای خاص و منحصربه‌فرد را ارائه می‌دهد. سال‌ها گذشت و بازی‌سازان بیشتری سعی کردند با الهام گرفتن از نسخه‌های مختلف این سری، محصولات مشابهی را توسعه دهند و بعضی از آن‌ها موفق و بعضی دیگر ناکام بودند.

پنج سال پیش بود که اندرو شولدیس پروسه ساخت بازی Secret Legend را آغاز کرد که در جریان E3 2017 و رویداد پی‌سی گیمینگ با اسم Tunic به‌نمایش گذاشته شد. محصولی که از نظر بصری نوید یک محصول الهام گرفته شده از The Legend of Zelda: Link’s Awakening را می‌داد و حتی در زمینه طراحی هم شباهت‌های بسیاری وجود دارد. حال سؤال اصلی این است که آیا Tunic واقعا یک کلون ساده از Link’s Awakening است یا این بازی مستقل ساخته شده توسط اندرو سولدیس، حرفی برای گفتن دارد؟

معماهای Tunic

باتوجه‌به نوع پیشرفت خود در جهان بازی و تلاش برای کسب این صفحه‌های کمیک، می‌توانید یکی از دو پایان درنظر گرفته شده توسط سازنده را مشاهده کنید

با شروع بازی، روباهی را می‌بینید که از خواب بیدار شده و به‌نظر می‌رسد اتفاقات رخ داده را به یاد نمی‌آورد. ازاین‌رو ماجراجویی تازه‌ای را شروع کرده تا متوجه اتفاقات جهان بازی شود. Tunic بسیار مرموزانه روایت داستان خود را شروع می‌کند. زمانی‌که یک محصول ویدیویی شروع مبهم و مرموزانه‌ای دارد، روایت داستان به‌تنهایی نمی‌تواند بار سرگرم کردن مخاطب تا آخرین نقطه از داستان و برملا شدن حقایق را به دوش کشد، بلکه سایر المان‌های بازی در این قصه‌گویی دخیل هستند. بااین‌حال Tunic به نوبه خود روایت داستان خاص و منحصربه‌فردی دارد. ساختار فهمیدن داستان بدین شکل نیست که خود بازی وقایع بازی را شرح دهد.

بلکه در جهان Tunic صفحه‌هایی از یک کمیک قرار گرفته که با برداشتن آن‌ها، هم ساختار گیم‌پلی بازی را یاد می‌گیرید و هم مهم‌ترین فاکتور برای به پایان رساندن داستان در بهترین حالت ممکن به حساب می‌آید. ازاین‌رو با اثری طرف هستیم که دارای دو پایان مختلف است. باتوجه‌به نوع پیشرفت خود در جهان بازی و تلاش برای کسب این صفحه‌های کمیک، می‌توانید یکی از دو پایان درنظر گرفته شده توسط سازنده را مشاهده کنید. نقطه قوت Tunic و موردی که این بازی را به یک محصول مستقل جذاب، سرگرم کننده و تو دل‌برو تبدیل کرده، گیم‌پلی است.

محیط‌های Tunic در شب

سازنده برای طراحی گیم‌پلی بازی خود به‌سراغ الگوبرداری مستقیم از The Legend of Zelda: Link’s Awakening رفته است. روباه تنهای داستان در ابتدای بازی هیچ سلاح و آیتمی برای دفاع از خود ندارد و با گشت‌و‌گذار در جهان بازی می‌تواند سپر و شمشیر خود را کسب کند. موردی که حتی از نظر طراحی ظاهر هم بسیاری به نسخه ذکر شده از زلدا دارد. آیا اندرو شولدیس فقط به یک الگو برداری ساده بسنده کرده است؟ خیر. سیستم گشت‌وگذار و پیشرفت در بازی بدین صورت است که باید مدام میان محیط‌های درنظر گرفته شده رفت‌و‌آمد داشته باشید تا بتوانید داستان را پیش ببرید.

سیستم گشت‌وگذار و پیشرفت در بازی بدین صورت است که باید مدام میان محیط‌های درنظر گرفته شده رفت‌و‌آمد داشته باشید تا بتوانید داستان را پیش ببرید

بازی راهنمای خاصی را در اختیار شما قرار نمی‌دهد و صرفا باتوجه‌به پازل‌ها و معماهای درنظر گرفته شده، باید مشغول گشت‌و‌گذار شوید. البته که طراحی‌های محیطی هم دراین‌میان کمک حال شما هستند. نکته بسیار جالب در مورد گیم‌پلی، تاثیر صفحه‌های کمیک است. درظاهر، صفحه‌های کمیک و جمع‌آوری تمامی آن‌ها شما را به پایان خوب Tunic می‌رساند، اما واقعیت این است که این صفحه‌ها برای فهمیدن ساختار بازی و گیم‌پلی بسیار کاربردی هستند. هرصفحه، بخشی از المان‌های بازی را به شما توضیح می‌دهد. ازاین‌رو امکان دارد بعضی وقت‌ها متوجه فعالیت‌های داخل بازی مثل ارتقای وضعیت قهرمان داستان یا فعال کردن پلتفرم‌های مختلف نشوید. این در حالی است که تمامی این موارد به‌صورت نقاشی در صفحه‌های کمیک مربوط‌به خود موجود هستند.

اینونتوری کاراکتر اصلی در Tunic

تغییر روز به شب یا بالعکس باعث ایجاد تغییراتی در محیط بازی شده و می‌تواند تجربه‌ی متفاوت و جالبی را ارائه دهد

به‌عبارتی Tunic محصولی است که شاید کاربران تازه‌وارد به این دسته از بازی‌های ماجراجویی، نتوانند آنطور که باید و شاید با آن ارتباط برقرار کرده و مدام در سردرگمی به‌سر برند. واقعیت این است که گشت‌وگذار در جهان Tunic نه به‌خاطر داستان آن، بلکه به‌خاطر گیم‌پلی و پاداشی که ارائه می‌دهد و همچنین ظاهر هنری شما را سرگرم نگه می‌دارد. با گشت‌وگذار در جهان تونیک صندوق‌هایی را پیدا می‌کنید که در آن‌ها سکه و آیتم‌های ارتقا برای قدرت ضربه‌زدن، افزایش قدرت تدافعی، افزایش نوار سلامت و موارد مشابه است. سیستم ارتقای بازی تاثیر مستقیم و به‌سزایی روی قوی‌تر شدن شما دارد و عملا درجه سختی بازی را برای شما دو الی سه سطح کمتر می‌کند.

همچنین مهارت‌های بازی هم به‌گونه‌ای انتخاب شده‌ است که بازیکن با رسیدن به نقاط ویژه‌ای از داستان، بتواند بیش‌ازپیش پیشرفت داشته باشد. دراین‌میان بد نیست به سیستم شب و روز بازی هم اشاره‌ای داشته باشم. بازی فاقد سیستم شب و روز پویا است و با خوابیدن، این سیستم را تغییر می‌دهید. تغییر روز به شب یا بالعکس باعث ایجاد تغییراتی در محیط بازی شده و می‌تواند تجربه‌ی متفاوت و جالبی را ارائه دهد. سیستم مبارزات بازی هم صرفا به استفاده از شمشیر و شیلد خلاصه نمی‌شود، بلکه جادو هم مورد دیگری است که می‌توانید از آن درکنار آیتم‌هایی مثل بمب‌های انفجاری و منجمد کننده استفاده کنید تا هم مبارزات بازی برای شما تنوع بیشتری داشته باشد و هم اینکه دشمنان را باتوجه‌به نقطه ضعفی که دارند، شکست دهید.

مبارزات بازی Tunic

از نظر بصری، Tunic یک تجربه هنری زیبا و دوست‌داشتنی است. تمامی محیط‌های بازی طراحی منحصربه‌فردی داشته و حتی سازنده به جزئیات محیطی هم دقت ویژه‌ای داشته است. هر محیط دشمنان و ساختار مخصوص‌به خود را دارد و نوع مبارزه آن‌ها، به‌خوبی با ساختار محیطی که در آن هستید، هم‌خوانی دارد. ازطرفی طراحی باس‌های اصلی بازی بسیار خوب است و هرکدام مکانیسم مخصوص‌به خود را داشته و به شکل ویژه‌ای مخاطب را به‌چالش می‌کشند. طراحی دشمنان بازی هم خوب و قابل قبول است و ساختار بازی به‌گونه‌ای نیست که از همان ابتدا، دشمنان چالش‌برانگیزی سر راه شما سبز شوند، بلکه هر محیط هم دشمنان چالش‌برانگیز دارد و هم دشمنانی که به‌راحتی از بین می‌روند.

باز کردن صندوق‌ها در Tunic

از حیث فنی، Tunic فاقد افت فریم یا باگ خاصی است و کاربران تجربه‌ای روان را کسب خواهند کرد. آخرین المانی که باعث شده تمامی بخش‌های مختلف Tunic درکنار یکدیگر عملکرد عالی‌ای داشته باشند، موسیقی است. موسیقی‌های بازی گوش‌نواز، آرامش‌بخش و در بعضی از سکانس‌ها و مبارزات هیجان‌انگیز بوده و به ارائه تجربه‌ای یکنواخت، درگیرکننده و عمیق Tunic کمک کرده است. در انتها، تونیک یک تجربه منحصربه‌فرد، خاص و دلنشین است که می‌توانست تجربه‌ای در دسترس‌تر برای کاربران تازه‌وارد باشد تا کاربر برای یادگیری نحوه بازی کردن، مشغول جمع‌آوری صفحه‌های کمیک شود، اما در حالت کلی، اگر با بازی‌های ماجراجویی با حال و هوای زلدا آشنایی دارید، قطعا Tunic انتخاب مناسبی خواهد بود.

بررسی بازی باتوجه به نسخه کامپیوتر انجام شده است


منبع زومجی

Tunic

Tunic با الهام گرفتن از The Legend of Zelda: Link's Awakening تجربه‌ای را ارائه می‌دهد که هم المان‌های آشنا و هم نوآوری‌های مخصوص به خود را دارد. Tunic در یاددهی نحوه بازی کردن به مخاطب سیستم پیچیده‌ای استفاده کرده است، اما موسیقی، طراحی‌های هنری، سیستم مبارزات و سایر المان‌های بازی به‌خوبی هرچه تمام‌تر درکنار یکدیگر قرار گرفته تا مخاطب هم به چالش کشیده شود و هم لحظات آرامش‌بخشی را تجربه کند.
محمد صادق تواضعی

9

نقاط قوت

  • + سیستم مبارزاتی متنوع و سرگرم کننده
  • + طراحی دشمنان متنوع
  • + باس‌های منحصربه‌فرد
  • + موسیقی گوش‌نواز
  • + طراحی هنری خیره‌کننده
  • + سیستم ارتقای کارآمد روی گیم‌پلی بازی

نقاط ضعف

  • - پیچیدگی و گنگ بودن سیستم آموزشی بازی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده