در طی سالهای اخیر، شاهد عرضه آثار بسیار خوبی از سوی بازی سازان ایرانی بودیم که با وجود محدودیتهای مختلف، آثار با ارزشی را تقدیم مخاطبان خود کردند. بنابراین با تکیه بر آثار خوب منتشر شده توسط استودیوهای ایرانی، میتوان گفت که بازیهای ساخته شده در ایران در شرایط خوبی به سر میبرند و حالا میتوان به وضوح استانداردهایی زیادی را در آنها مشاهده کرد. با درنظرگرفتن چنین وضعیتی، بازیکنان برای انتخاب تجربهی یک بازی ایرانی در موبایل، انقدرها هم محدود نیستند که به سراغ بازیهایی مانند مهدیار ۳ بروند و آن را در لیست آثار خوب ساخت ایران قرار دهند. شاید اگر نسخهی سوم بازی سالها پیش و بهجای نسخهی اول منتشر میشد، میتوانستیم نگاه بهتری به آن داشته باشیم. اما خب احتمالا بازهم شرایط چندان تغییری نمیکرد. زیرا اکثر ضعفهایی که مهدیار ۳ را گرفتار کرده است، انقدرها هم پیچیده نیستند.
طبق وعدهی استودیو بازیسازی Mahdiyar، بازیهای مهدیار با هدف گسترش فرهنگ ایرانی و انتقال پیامهای آموزشی به کودکان عرضه شده است تا درنهایت، بازی درکنار سرگرم کردن مخاطب خود، نکات آموزندهای را هم منتقل کند. اما وقتی اثر نتواند بازیکن را با داستان یا حتی گیمپلی خودش همراه کند، پیامهای آموزشی آن نیز بیشتر رنگ و بوی کلاسهای درس را به خود میگیرند که تنها معلم آن تغییر کرده است. بنابراین بازیکنان ردهی کودک و نوجوان باید با چه انگیزهای به سراغ چنین اثری بروند؟
داستان ضعیف، دیالوگهای سر راست و کلیشهای، همگی باعث شدهاند تا کار حرفهای و ارزشمند تیم دوبلهی بازی هم به هدر برود
مهدیار ۳ یک بازی ماجراجویی و معما محور است که بهصورت اشاره و کلیک دنبال میشود. بازیای که قرار است داستان پسر بچهای به اسم مهدیار را روایت کند که در هر نسخه، ماجراجوییهای متفاوتی را تجربه میکند. در این بین، بازیکن نیز باید درکنار دنبال کردن داستان اصلی، از مینی گیمهای مشخص شده با موفقیت عبور کند و داستان را به انتها برساند. ماجراجویی مهدیار در نسخهی سوم هم ایدهی جذابی برای مخاطب کودک و نوجوان محسوب میشود و قرار است در این نسخه مهدیار را در مسابقات قهرمانی دوچرخه سواری ببنیم. اما باید گفت که داستان بازی روی کاغذ، جذابیت بیشتری دارد تا اینکه آن را در مهدیار ۳ تجربه کنیم.
سادگی بیش از حد داستان و محتوای سطحی دیالوگها، انقدر توی ذوق میزنند که حتی بعید است که برای مخاطب کودک هم جذابیتی داشته باشند. بهخصوص مخاطب کودک و نوجوانی که گوشش از انواع روایتها و داستانهای جذاب انیمیشنها و بازیهای مختلف پُر است، چطور میتواند جذب داستان بسیار کوتاه و ضعیف مهدیار ۳ شود. شرایط زمانی آزاردهندهتر میشود که میبینیم بازی دوبلهی بسیار حرفهای و خوبی دارد که کاملا مناسب با حال و هوای کودک و نوجوان است، اما در مقابل باید دیالوگها و داستانی را از زبان آنها بشنویم که در سطحیترین حالت ممکن نوشته شده است.
شاید اگر مهدیار ۳ بهجای اینکه بخش وسیعی از وقت بازیکن را صرف تماشای کات سینهای مختلف کند، بیشتر بازیکن را درگیر گیمپلی میکرد و پازلها و مینی گیمهای متنوعتری را ارائه میداد کیفیت نهایی اثر هم در حال حاضر، شرایط بسیار بهتری داشت. متاسفانه مینیگیمهای بازی نیز اصلا تنوع قابل قبولی ندارند و به جز چند مورد بسیار اندک، مابقی عملا چالشی برای بازیکن (مخاطب کودک و نوجوان) محسوب نمیشوند. زیرا در بعضی از مینی گیمها، کافی است تا چندین ثانیه در حال فکر کردن باشید تا خود بازی بدون دریافت اجازه، شما را به راهحل برساند.
بهطور کلی در یک ساعت تجربهی نسخهی سوم مهدیار، ۹ مینی گیم اصلی و چند پازل مختلف طراحی شده است که سه مورد از آنها تکراری و مشابه یکدیگر هستند! ای کاش سازندگان بهدنبال مینی گیمهای خلاقانهتر و متفاوتتری بودند تا در یک چنین تجربهی کوتاهی، شاهد سه مینی گیم تکراری نباشیم. البته وجود یک بخش مختص به مینی گیمها در منو، تا حدی شرایط بازی را بهبود میبخشد. زیرا بازیکن بعد از تمام کردن داستان اصلی، میتواند به این بخش مراجعه کند و اینبار با چالش بیشتری به تجربهی مینی گیمها بپردازد.
کنترل بازی نسبت به نسخهی پیش بهتر شده است و عملکرد بهتری را ارائه میدهد
خوشبختانه مهدیار ۳ به جز دوبلهی عالی، بهبودهای مختلفی نیز نسبت به نسخههای پیشین داشته است. بهعنوان مثال در این نسخه، کنترل شخصیت اصلی و جابهجایی آن در محیط سادهتر شده است و عملکرد بهتری را ارائه میدهد. اما چه فایده که بازیکن نمیتواند هیچگونه تعاملی با محیطهای بازی داشته باشد. با اینکه گاهی باید مدام در مکانهای مختلف در حرکت باشیم، اما هیچ وسیله یا شخصی وجود ندارد که با کلیک روی آنها یک واکنش ساده یا حداقل یک خط نوشته نمایان شود. حتی ابزار و وسیلههایی که مهدیار آنها را حمل میکند هم هیچ استفادهای ندارند و صرفا گوشهای از صفحهی نمایشگر را اشغال کردهاند.
بهعنوان مثال کوله پشتی مهدیار یکی از همین موارد است؛ با هربار ضربه روی کوله پشتی، مشاهده میکنید که چهار جای خالی برای شما نمایان میشود؛ خب سوالی که پیش میآید این است که آیا این چهار فضای خالی چه موقعی قرار است بهدست بازیکن پُر شوند؟ وقتی بازیکن اختیاری ندارد که چیزی را خارج از روند اصلی بازی جمع آوری کند، چرا باید اختیار باز کردن کوله را داشته باشد؟ و اصلا چرا چهار جای خالی؟ وقتی بازیکن قرار نیست فضای آن را مدیریت کند. وجود چنین نوار بزرگی که با باز شدن اختیاری یا سهوی، بخشی از صفحهی نمایش را در بر میگیرد، میتوانست جمع و جورتر طراحی شود تا وجودش کمتر حس شود.
چنین شرایطی برای تبلت مهدیار هم صدق میکند. تبلتی که مهدیار از پدر خود کادو میگیرد، عملا هیچ کاربرد خاصی ندارد و صرفا مأموریت فعلی مهدیار را نشان میدهد. در طول بازی هم به جز مرحلهی اتوبوس که مهدیار با تبلت به بازی میپردازد، دیگر در روند داستان استفادهای از آن نخواهد شد. صرفا تنها اختیاری که بازیکن نسبت به تبلت دارد، تغییر پس زمینهی آن است. باز هم وجود تبلت را که نمایانگر مأموریت فعلی مهدیار است میتوان قبول کرد و آن همه گزینهی بی فایدهای را که در آن جود دارد نادیده گرفت. اما خب وجود کوله پشتی که بازیکن هیچ استفادهی آزادنهای از آن ندارد، آن هم در چنین شکلی، دست و پا گیر و گاهی آزاردهنده است.
محتوای آموزشی اندک و سطحی بازی برای بازیکنان کودک و نوجوان، آنطور که وعده داده شده است و انتظار داشتیم، تاثیرگذار نیست
مهدیار ۳ طراحی زیبایی دارد و انیمیشنها طنزگونهی آن هم حس و حال خوبی را منتقل میکنند. همچنین انیمیشنهای حرکت کردن نیز خوب پیاده شدهاند و میتواند بازیکن را در این زمینه جذب خودش کند. بازی در بخش موسیقی هم کیفیت قابل قبولی دارد. اما خب موسیقی اصلی بازی بهدلیل تکرار بسیار، کمی توی ذوق میزند که البته تجربهی کوتاه مدت بازی نمیگذارد زیاد از آن خسته شویم.
هرچند در مینیگیمها موسیقی متفاوتی پخش میشود، اما بازیکن بیشتر وقت خود را صرف راه رفتن در محیط میکند یا درحال تماشای صحبتهای کاراکترها و میان پردهها است. تاکنون برای نسخهی سوم بازی مهدیار، دو فصل منتشر شده است که سازندگان وعدهی انتشار فصل سوم آن را نیز دادهاند.
اما خب تجربه دو سوم بازی که تاکنون در دسترس بازیکنان قرار گرفته است، آنگونه که باید نمیتواند سرگرم کننده باشد. هرچند که در فصل دوم، بازی از نظر داستان بهبودهای داشته است، اما همچنان شرایط کلی بازی بدون تغییر بوده و باز هم با دیالوگها و یک داستان کلیشهای مواجه هستیم. البته این را هم باید گفت که بازی انقدرها هم جنبهی آموزشی ندارد و صرفا یک سری نکات رفتاری است که آنها را هم میشد در انیمیشنهای مختلف مشاهده کرد. زیرا همان محتوای آموزشی اندک هم برخلاف آن چیزی که انتظار میرفت، به ندرت با گیمپلی همراه میشود و همین امر سبب میشود تا آنطور که باید تاثیر گذار نباشد.
درنهایت اگر مهدیار ۳ را با دو نسخهی قبلی خودش مقایسه کنیم، میتواند بازی بهبودیافتهای باشد. شاید در فصل بعدی بازی با درنظرگرفتن پایان فصل دوم، شرایط داستانی کمی هیجانانگیز شود، اما تا زمانیکه بازیکن بیشتر وقت خود را صرف دیدن میان پردهها کند و نتواند با گیمپلی آن سرگرم شود، احتمالا وضعیت کلی تغییری نخواهد کرد. در آخر هم اینگونه میتوان گفت که نسخهی سوم بازی مهدیار، بیشتر مناسب بازیکنان زیر ده سالی است که بهتازگی در حال تجربهی دنیای گیم هستند یا از تجربهی یک روایت انیمیشنی لذت میبرند، هرچند با در نظر گرفتن دنیای امروز کمتر بچه زیر ۱۰ سالی را میتوان پیدا کرد که حداقل بازیهای موبایل متنوع را تجربه نکرده باشد. همچنین اگر دو نسخهی اول مهدیار را بازیهای استاندارد و خوبی میدانید، به احتمال زیاد ماجراجویی در نسخهی سوم مهدیار هم برای شما لذت بخش خواهد بود.
مهدیار ۳
نقاط قوت
- گرافیک بصری جذاب
- دوبله و صدا گذاری عالی شخصیتها
- بهتر شدن کنترل حرکتی، نسبت به نسخهی گذشته
- وجود یک بخش جداگانه برای تجربهی مینی گیمها
نقاط ضعف
- کوتاه بودن تجربهی کلی بازی
- داستان و دیالوگهای سطحی و کلیشهای
- تعداد کم مینی گیمها و تکراری بودن بعضی از آنها
- بیش از حد ساده بودن بعضی از مینی گیمها
- نداشتن هیچگونه تعاملی با محیط
- بیفایده بودن کوله پشتی و تبلت
- فاقد ارزش تکرار