بررسی بازی Disintegration
یکی از مواردی که در مدیوم گیم بارها به آن پرداخته شده، خلق آیندهای است که در آن شرایط زیست محیطی برای انسانها از بین رفته است. حال انسانهای برای بقا دست به ابداء روشهای مختلفی زدهاند و این اتفاق، سبب بهروز مشکلات تازهتری شده است. شاید در ظاهر استفاده از این ایده در نوع خود جذاب باشد، اما تیم سازنده باید بتواند نوآوریها و تفاوتهایی را در نوع روایت خود بهوجود آورد تا کاربر را سرگرم کند.
بازی Disintegration، ساخته استودیو V1 Interactive، دقیقا داستانی را روایت میکند که در آن زمین بهخاطر شرایط و تغییر و تحولات زیست محیطی، دیگر جایی برای زندگی نیست. بازی Disintegration در ظاهر یک بازی خوش رنگ و لعاب بهنظر میرسد، اما هرقدر که بیشتر به عمق آن فرو میروید، بیشتر ناامید میشوید.
داستان Disintegration در ۱۵۰ سال آینده روایت میشود؛ جاییکه گروهی از دانشمندان به تکنولوژیهایی جدید دست پیدا میکنند و مغز انسانها را در بدن رباتها قرار میدهند. این کار (Integration) باعث میشود تا استفاده از منابع طبیعی زمین کاهش پیدا کند. دراینمیان گروهی از رباتها که با نام رِیون شناخته میشوند، بهقدرتی بسیار زیاد دسترسی پیدا میکنند و این قدرت سبب میشود تا تمامی انسانها را مجبور به انجام عمل Integration کنند.
Disintegration در ظاهر داستان پایه و سرگرم کنندهای دارد، حتی شروع خوبی را از خود بهنمایش میگذارد، اما هرقدر که جلوتر میروید، پوچ بودن آن بیشازپیش نمایان میشود
حال شما هدایت کاراکتری به نام رومر شال را برعهده میگیرید که از او و گروهش بهعنوان یاغی یاد میشود. Disintegration در ظاهر داستان پایه و سرگرم کنندهای دارد، حتی شروع خوبی را از خود بهنمایش میگذارد، اما هرقدر که جلوتر میروید، پوچ بودن آن بیشازپیش نمایان میشود. بخش داستانی خوب، نیازمند یک داستانسرایی درگیر کننده و از همه مهمتر شخصیتپردازی کاراکترهای بازی است.
زمانیکه شخصیت پردازی کاراکترها بهخوبی انجام شده باشد، حتی در مواقعی که داستان ریتم کند و یکنواختی به خود میگیرد، باز هم میتوانید از داستان لذت ببرید. این در حالی است که Disintegration جدا ازاینکه داستانسرایی خوبی ندارد، بههیچوجه شخصیتهای درگیر کنندهای هم ندارد. بازی مدام در طول مراحل مختلف خود سعی میکند اعضای گروه رومر شال را افرادی دوست داشتنی و شوخ طبع نشان دهد.
این در حالی است که اصلا این کار انجام نمیشود، زیرا Disintegration فاقد شخصیت پردازی درست و حسابی است. همین مورد سبب شده تا به هیچوجه نتوانید با کاراکترها ارتباط برقرار کنید. همچنین این مورد برای شخصیت منفی Disintegration هم صدق میکند که نه پس زمینه داستانی از او بهنمایش گذاشته میشود و نه اینکه بهخوبی در طول بازی به شما معرفی میشود. ایدهی کلی داستان Disintegration مورد جذابی است، اما استودیو V1 Interactive نتوانسته از پتانسیل آن استفاده کند.
بااینکه داستان بازی آن چیزی نیست که کاربر با آن شروع خوب انتظارش را داشت و ناامید کننده است، اما گیمپلی بخش تکنفره با ایرادهایی که دارد، یک تجربه هیجانانگیز را ارائه میدهد. Disintegration یک بازی اولش شخص تیراندازی و تیمی است و موردی که در بازیهای اول شخص تیراندازی اهمیت بالایی دارد، ایجاد هیجان بههنگام نبردها است.
Disintegration بهواسطهی مکانیسمهایی که ارائه میدهد، نبردهای بازی را هیجانانگیز میکند. رومر شال شخصیتی است که سوار بر یک Gravcycle (وسیله نقلیهای شبیه به هاور) است. این در حالی است که اعضای تیم شما همانند یک پیاده نظام در محیط شما را دنبال میکنند. همین مورد سبب شده تا ساختار مبارزهای شما نسبتبه سایر اعضای تیم متفاوت باشد. ازاینرو با قرار گیری در هر محیط، میتوانید ارتفاع و محل قرار گیری خود را تغییر داده و به تیم کمک کنید.
در درجه سختیهای پایینتر، شاید کار تیمی آنطور که باید و شاید خودنمایی نکند، اما در درجه سختیهای بالاتر ظاهر بازی از یک تجربه شوتر اول شخص سرعتی، به یک بازی تاکتیکی تبدیل میشود
استودیو V1 Interactive برای خلق نوآوری و متفاوت کردن گیمپلی از المانهای بازیهای تاکتیکی هم استفاده کرده است. هر یک از اعضای تیم شما، یک مهارت مخصوصبه خود دارد. برای مثال یکی از آنها با مشت کوبنده خود به زمین یک آسیب کلی را به یک محوطه انتخاب شده وارد میکند یا یکی دیگر از کاراکترها، از نارنجک صحنه آهسته استفاده میکند تا دشمنان را ثابت نگه دارد.
کارآمد بودن سیستم تاکتیکی بازی زمانی روی واقعی خود را نشان میدهد که بازی را روی درجه سختیهای مختلف تجربه میکنید. معمولا در بازیهای اول شخص تیراندازی، درجه سختی بالاتر به معنای قویتر شدن دشمنان و مردن سریع قهرمان داستان است، اما در Disintegration جدا از این موارد، درجه سختی باعث میشود تا بازیکن به کل استراتژیهای نبرد خود را تغییر دهد. در درجه سختیهای پایینتر، شاید کار تیمی آنطور که باید و شاید خودنمایی نکند، اما در درجه سختیهای بالاتر ظاهر بازی از یک تجربه شوتر اول شخص سرعتی، به یک بازی تاکتیکی تبدیل میشود.
با انجام چالشها و قبول مأموریتهای جانبی هر کاراتر، میتوانید امتیاز مربوطبه ارتقای قهرمان داستان و هم تیمیهای او را کسب کنید
این مورد کمک میکند تا ارزش تکرار بازی بالا برود، اما نبود بخش داستانی درست و حسابی مانع از تکرار مجدد بازی میشود. بااینحال، یکی از مواردیکه بازیکنان را محدود میکند، مهارتها و سلاحی است که در اختیار قهرمان داستان قرار داده میشود. با شروع هر مرحله داستانی، Gravcycle رومر شال سلاح و مهارت متفاوتی را در اختیار شما قرار میدهد. در بعضی از مرحلهها دو سلاح اصلی دارید و در بعضی دیگر، یک سلاح و مهارت بازیابی نوار سلامت در اختیار شما قرار داده میشود.
تیم سازنده میتوانستن بهجای محدود کردن کاربر، به او حق انتخاب دهد تا مهارتها و سلاح Gravcycle را شخصیسازی کند. همچنین این محدودیت باعث میشود تا خود را به اجبار با ساختار بازی وفق دهید و نتوانید روشهای نبرد مورد نظر خود را پیادهسازی کنید. قبل از شروع هر مرحله هم کار خود را با یک هاب آغاز خواهید کرد. در این هاب میتوانید با سایر شخصیتهای جهان Disintegration صحبت و چالشهای مختلفی را برای مرحله مورد نظر، آزاد کنید.
در ادامه با کامل کردن چالشها، میتوانید امتیاز مربوطبه ارتقای شخصیت اصلی و سایر اعضای گروه را کسب کنید. ازاینرو در بخش ارتقا و رسیدن به سطوح مختلف، ارتقاهای جدیدی در اختیار شما قرار داده میشوید. یکی دیگر از اصلیترین و بزرگترین مشکلات بازی Disintegration، بخش چندنفره بازی است. بخش چندنفره شامل سه حالت Zone Control، Collector و Retrieval میشود. مشکل اصلی بخش چندنفره این است که تیم سازنده به هیچوجه از ایدههای بخش داستانی و استراتژیهای مبارزهای در بخش چندنفره استفاده نکرده است.
نورپردازیهای با کیفیت یکی از دلایل چشمنواز بودن محیطهای بازی است
همچنین حالتهای استفاده شده، سرورها و سیستم Matchmaking کیفیت لازم را ندارند. ازاینرو بازیکن نمیتواند در طولانی مدت روی آن حساب باز کند. البته اگر در حال حاضر هم بازیکنی پیدا شود که درکنار شما حالتهای مختلف بخش چندنفره را تجربه کند. از نظر بصری Disintegration تجربهی خوبی را ارائه میدهد که بخش اعظم چشمنواز بودن محیطها، بهخاطر نورپردازیهای بسیار خوب بازی است. مقدمه داستان با یک میانپرده سینمایی آغاز میشود و قبل و بعد از هر مرحله هم شاهد میان پردههای سینمایی با کیفیتی هستیم.
از نظر طراحی هم Disintegration فاقد افت فریم است و میتوانید بهراحتی روی یک کامپیوتر میانرده هم آن را بهصورت کاملا روان اجرا کنید. طراحی محیطها و جزئیات بصری آنها بسیار خوب و متنوع است، اما طراحی دشمنان و تنوع آنها آنطور که باید و شاید نیست و پس از گذشت مدتی، حس و حال تکراری را القا میکنند. همچنین رابط کاربری و سیستم راهنمای مأموریتهای بازی هم بهخوبی طراحی نشدهاند و بعضی وقتها، متوجه نخواهید شد که هماکنون هدف شما در چه نقطهای قرار دارد.
موسیقیهای بازی هم بهگونهای هستند که در حین انجام مبارزات بتوانید هیجان بیشتری را کسب کنید. بااینتفاسیر، بازی Disintegration یکی بازیهای ناامید کننده نسل هشتم است که انتظار میرفت بتواند کاربران خود را سرگرم کند. استودیو V1 Interactive بااینکه در خلق نبردهای هیجانانگیز و جلوههای بصری موفق بوده است، اما در ارائه داستان، شخصیتپردازی و بخشهای دیگر بازی ضعیف عمل کرده است.
بررسی بازی روی کامپیوتر انجام شده است
Disintegration
نقاط قوت
- نبردهای هیجانانگیز
- ارائه استراتژی و متفاوت بودن نبردها در درجه سختیهای مختلف
- جلوههای بصری چشمنواز
نقاط ضعف
- داستانسرایی ضعیف و خسته کننده
- ـ شخصیت پردازی نامناسب شخصیتهای مثبت و منفی
- طراحی نه چندان خوب سیستم راهنمای مأموریتها
- بخش چندنفره خسته کننده
- محدود کردن بازیکنان در بخش مهارتها و سلاحهای قهرمان داستان
- ارزش تکرار بسیار پایین