در سادهترین حالت، بازی The Hong Kong Massacre را میتوان ترکیبی از دو بازی مکسپین و هاتلاین میامی دانست. اما بیاید ببینیم این شباهتها آیا به نفع این بازی تمام شده است یا به ضررش.
بازی The Hong Kong Massacre یه بازی اکشن بسیار خوشساخت و خوش رنگ و لعاب است که همانطور که از نامش هم پیداست، قرار است پای ما را به ماجرای قتلعامی خونین در هنگکنگ باز کند. به رسم فیلمهای «جان وو» که این بازی نیز بدون شک از آنها الهام گرفته است، گویا بازهم پای رفاقت و خیانت و قتل و انتقام در میان است. در این بازی، ما سرگذشت یک نیروی سابق پلیس را دنبال میکنیم که پس از کشتهشدن همکارش به دست عدهای خلافکار هنگکنگی، حالا راه افتاده است تا انتقام مرگ او را بگیرد. البته که داستان در این بازی نقش اصلی را بر عهده ندارد و کار اصلی ما، تمرکز بر کشتن خلافکاران هنگکنگی، آنهم به سبک و سیاق مکسپین است.
اگرچه موضوع انتقام موضوع جالبی برای یک بازی اکشن به نظر میرسد، اما متاسفانه درست در همین نقطه است که با اولین ضعف بازی نیز روبهرو میشویم. داستان بازی بینهایت کوتاه و خلاصه است و همین داستان کوتاه نیز از طریق چندتایی کاتسین بیکلام که سروکلهشان بین مراحل بازی پیدا میشود، روایت شده است. این کاتسینها که قصد دارند داستان بازی را از طریق نوشتههای روی تصویر روایت کنند، به دلیل کم تعداد بودن و عدم تنوع در لوکیشن، به سرعت جذابیت اولیه خود را از دست میدهند و طولی نمیکشد که هیچ انگیزهای برای دنبال کردن سرگذشت شخصیت اصلی بازی نخواهید داشت. شاید بگویید در یک بازی اکشن کسی آنقدرها هم دنبال داستان نیست، اما از آنجایی که بازی The Hong Kong Massacre به هر حال قصد روایت داستانی هرچند کوتاه را هم داشته است، باید انتظار داشته باشیم همان داستان کوتاه خود را نیز به شیوهای درست و جذاب روایت کرده باشد. درواقع در هیچکجای بازی، این داستان نیست که شما را به ادامهی ماجراجویی دعوت میکند، بلکه گیمپلی خوشساخت و محیطهای جذاب این بازی است که برای تجربهی چندبارهی این اثر وسوسهتان خواهد کرد.
The Hong Kong Massacre در مجموع از سی و پنج مرحله تشکیل شده است که تمامی این مراحل، غیر از باسفایتها تقریباً روند مشابهی را دنبال میکنند. به سبک بازیهای هاتلاین میامی، دوربین تمامی مراحل بازی The Hong Kong Massacre نیز از بالا به پایین طراحی شده است و در این بازی نیز با برخورد اولین تیر به بدنتان، کشته خواهید شد. البته که جای نگرانی نیست، چرا که دشمنان شما نیز به همین ترتیب و تنها با یک تیری که درست شلیک شده باشد، کشته میشوند. البته این قانون در برابر بعضی از دشمنان بازی جواب نمیدهد. برای مثال با پیشروی در بازی و رسیدن به مراحل پایانی، کمکم سر و کلهی دشمنانی پیدا میشود که نمیتوانید با یک تیر کلکشان را بکنید. علاوه بر این دشمنان بدقلق، در انتهای هر پنج بخش بازی با یک باس نیز روبهرو میشوید که کشتن این باسها نیز خود داستان مجزایی دارد.
بازی The Hong Kong Massacre یک بازی تماماً اکشن است. همانطور که دیدید در این بازی حتی خبری از داستانی جدی و پر و پیمان هم نیست و بنابراین تنها کاری که برایتان باقی میماند، کشتن و سلاخی کردن دشمنان است. سلاحهای شما را در این بازی تنها چهار اسلحه پیستول، شاتگان، SMG و رایفل تشکیل میدهند که هر کدام از این سلاحها نیز قابلیت آپگرید دارند. با شروع هر مرحله، ابتدا باید سلاحی را که قصد دارید با آن به سراغ دشمنان بروید انتخاب کنید و بعد وارد بازی شوید. از آنجایی که هر مرحله را تنها با یک سلاح و مهماتی محدود شروع میکنیم، یکی دیگر از از چالشهای بازی عوض کردن به موقع سلاح و بدست آوردن تجهیزات از دشمنانی است که به دیار باقی فرستادیمشان.
اگر بازی مکسپین، مخصوصاً نسخه پورتشده پلیاستیشن 4 این بازیِ محبوب را تجربه کرده باشید، اولین چیزی که پس از ورود به The Hong Kong Massacre نظرتان را جلب خواهد کرد، شباهت بیحد و اندازه گیمپلی بازی به گیمپلی مکسپین است. درواقع تمام وظیفهی بازیکن در این بازی به استفاده درست از قابلیت «اسلوموشن» (که کاربردی دقیقاً مشابه بولِتتایم مکسپین دارد) و شیرجهزدنهای به موقع و کنار کشیدن از برابر تیرهای دشمنان خلاصه شده است. شاید بدست آوردن قلق شیرجه زدنها و استفاده از قابلیت کند کردن زمان، مخصوصاً اگر این بازی را روی کنسول تجربه کنید، در ابتدا کمی سخت بهنظر رسد، اما به محض اینکه راه و چاه دستتان آمد، آن وقت است که هنگکنگ چهره واقعی خود را به شما نشان خواهد داد.
استفاده درست و بهموقع از قابلیت اسلوموشن، برگ برندهی شما در برابر دشمنانتان خواهد بود. علاوه بر این قابلیت، حین شیرجه زدن نیز برای مدت کوتاهی در برابر شلیکهای دشمنان ضد ضربه خواهید شد. البته حواستان باشد که دشمنان نیز همین قابلیت را دارند و هنگام شیرجه زدن، تیرهای شما با آنها برخورد نخواهد کرد. هرچند کند کردن زمان مهارتی است که فقط در اختیار شما قرار خواهد گرفت. از آنجایی که محیط بازی قابلیت تخریبپذیری بالایی دارد، به همین دلیل علاوه بر محل قرارگیری دشمنان، باید دائم حواستان به در و دیوار چوبی محیط هم باشد، چرا که تیر دشمنان از این قسمتها نیز عبور خواهد کرد. تخریبپذیر بودن محیط بازی بهتر از هرجایی خود را در صحنههای اسلوموشن نشان میدهد. در این حالت میتوانید مسیر تمامی تیرها را تا رسیدن به مقصد دنبال کنید و از نمایش پاشیده شدن خون دشمنان به در و دیوار، در حالی که تقریباً تمامی اجزای محیط به هوا پرتاب شدهاند لذت بسیاری ببرید! بدون شک ایجاد چنین صحنههای که بلافاصله آدم را یاد فیلمهای جان وو میاندازد، زیباترین بخش این بازی را تشکیل داده است.
طراحی محیط زیبا با جزئیات قابل قبول یکی دیگر از نقاط قوت بازی The Hong Kong Massacre است. شاید اگر این طراحی زیبا و نورپردازی فوقالعاده و موسیقیهای شنیدنی بازی نبود، مراحل پرتعدادِ این بازی خیلی سریع(تر) خستهکننده و تکراری میشدند. بله، متاسفانه The Hong Kong Massacre مشکل تکراری شدن دارد و بخش عظیمی از این تقصیر هم به گردن تنوع کم مراحل و طراحی تکراری لوکیشنهای بازی است. غیر از چند مرحله که روی سقف ساختمانها جریان دارد، باقی مراحل تقریباً به یک شکل و شمایل طراحی شدهاند و همین امر باعث میشود بهخاطر سپردن ترتیب مراحل کمی دشوار شود. علاوه بر این، مراحل باس فایت بازی که به شکلی کاملاً مجزا و متفاوت طراحی شده نیز بعد از یکی دوبار تجربه، تکراری میشوند، چرا که تمامی این مراحل نیز طراحی یکسانی دارند.
دانلود از آپارات | دانلود از یوتیوب
یکی دیگر از نقاط قوت بازی The Hong Kong Massacre، هوش مصنوعی بالای دشمنان است. جایگیری درست و منطقی دشمنان در تمامی مراحل بازی، نابودی آنها را به کاری چالشبرانگیز و گاهی اعصابخرد کن تبدیل خواهد کرد. البته که دشمنان شما همیشه هم موجوداتی منطقی نخواهند بود و گاهی رفتاری غیرعادی هم از آنها سر میزند. برای مثال ممکن است در حال درگیری با یکی از دشمنان در یکی از اتاقهای بازی باشید، اما سایر دشمنان تا مدتها از حضور شما و شلیک تیرها، آن هم درست بیخ گوششان خبردار نشوند.
بازی The Hong Kong Massacre در مجموع اثر اقتباسی موفقی بهحساب میآید. گیمپلی بازی که با الهام از بازی مکس پین ساخته شده، در کنار طراحی مراحل که بدون شک از بازی هاتلاین میامی الهام گرفته است، درنهایت ترکیبی زیبا و کارآمد ایجاد کردهاند که میتواند برای مدتی شما را حسابی سرگرم کند. شاید اگر سازندگان کمی وقت بیشتری به خرج میدادند و مرحل متنوعتری نیز طراحی میکردند، با بازی بیعیب و نقصتری هم روبهرو میشدیم. به این ترتیب، اگر دلتان یک اکشن نه چندان پیچیده با خشونتی قابل قبول میخواهد، بدون شک تجربه این بازی ناامیدتان نخواهد کرد. اگر هم طرفدار مکسپین و شیرجهزدن و اسلوموشنبازی هستید که لحظهای در تجربه این بازی خوشساخت تردید نکنید.
این بازی روی پلتفرم پلیاستیشن 4 بررسی شده است.
The Hong Kong Massacre
بازی The Hong Kong Massacre در مجموع اثر اقتباسی موفقی بهحساب میآید. گیمپلی بازی که با الهام از بازی مکس پین ساخته شده، در کنار طراحی مراحل که بدون شک از بازی هاتلاین میامی الهام گرفته است، درنهایت ترکیبی زیبا و کارآمد ایجاد کردهاند که میتواند برای مدتی شما را حسابی سرگرم کند. شاید اگر سازندگان کمی وقت بیشتری به خرج میدادند و مرحل متنوعتری نیز طراحی میکردند، با بازی بیعیب و نقصتری هم روبهرو میشدیم. هرچند درنهایت روان بودن گیمپلی بازی، در کنار طراحی زیبای محیط و موسیقی جذابش تا حد زیادی از بار تکراری و خستهکننده بودن مراحل کاسته است و همین عوامل بازی The Hong Kong Massacre را به اثری لایق تجربه تبدیل کرده است.
سارا مرتضوی
نقاط قوت
- - گیمپلی اکشن فوقالعاده جذاب و درگیرکننده
- - طراحی بصری زیبا و موسیقی فوقالعادهی بازی
- - استفاده درست و کارآمد از سیستم اسلوموشن که جذابیت بالایی به گیمپلی بازی بخشیده است
نقاط ضعف
- - تنوع پایین مراحل بازی
- - داستان کوتاه که به شکلی نه چندان جذاب و تاثیرگذار روایت شده است