بررسی بازی موبایل ایرانی دنده دو
در مقدمهی بررسی بازی «صفر تا صد: دنده آخر»، در مورد خلاقیت در بازیهای موبایلی و مسئلهی کپی کردن ایدههای خارجی در محصولات ایرانی گفتیم. اگر بخواهیم نگاهی مشابه به دنده دو داشته باشیم، باید گفت این بازی یک نمونهی منحصر به فرد در سبک درگ ریسینگ است. دنده دو را اصلاً نمیتوان یک کپی از بازیهای خارجی دانست، سختگیرانه هم نگاه کنیم دنده دو بهترینهای این سبک را گلچین کرده و آنها را در یک بستهبندی شیک و جذاب ارائه کرده است. همهچیز سطح بالا و حرفهای به نظر میرسد، از سادهترین جزئیات منوها گرفته تا محیط گیمپلی و مسیرها، همه از دور عالی هستند. اما نزدیکتر که میشوید، از این سطح پر زرق و برق و باکلاس که میگذرید، چیزی در درون نمییابید. دنده دو، در نهایت تأسف، بازی جذابی نیست. بله، گرافیک فوقالعادهای دارد، طراحی رابط کاربریاش بینظیر است و حالتهای متعددی هم از مسابقات ارائه میکند اما در نهایت، باز هم جذاب نیست. پر بیراه نیست اگر این بازی را با دنده آخر به شکلی رو در رو مقایسه کنیم: دنده آخر خیلی «بازیتر» است. در ادامه خواهیم گفت چرا استودیوی اُرکا و فنافزار نتوانستند بهترین بازی درگ ریسینگ ایرانی را بسازند.
دانلود ویدیو با رزولوشن Full HD1080p|دانلود ویدیو با رزولوشن HD 720p|دانلود ویدیو با رزولوشن SD 360p
دنده دو شروع بسیار خوبی دارد و در اولین نگاه تأثیر مثبتی روی مخاطبش میگذارد. به سبک اکثر بازیهای ریسینگ، اولین مسابقهی بازی بدون هیچ مقدمهای شروع میشود و بلافاصله خودتان را وسط جاده میبینید. اینجاست که محسور گرافیک بازی میشوید؛ طراحی تماماً سهبعدی محیط بازی، از جزئیات گوشه و کنار خیابان گرفته تا ریزهکاریهای ماشین، چیزی نیست که در هر بازی درگ ریسینیگ ببینیم. برخورد اول با یک بازی، به خصوص یک بازی موبایل که همیشه در معرض خطر زود حذف شدن از روی گوشیها قرار دارد، نکتهی بسیار مهمی است و دنده دو توانسته تأثیر اولیهی بسیار خوبی روی مخاطب بگذارد. بازی آنقدر چشمنواز و زیباست که گاهی آرزو میکنیم ای کاش با یک بازی کامل اتومبیلرانی طرف بودیم و گیمپلی بنا به سبک فعلی بازی، تنها به تعویض دنده خلاصه نمیشد. اما همین هم غنیمت ارزشمندی است. نوآوریهای هنری بازی به مدلسازیهایش ختم نمیشود و در پیادهسازی عملکردی دوربین هم خلاقیتهای نابی مشاهده میکنیم. در اکثر بازیهای درگ ریسینگ، دوربین موازی با ماشین روی یک ریل حرکت میکند و هیچ زاویهای به خود نمیگیرد اما در دنده دو شاهد چرخش نسبی دوربین هستیم. ابتدای بازی دوربین تقریباً پشت ماشینها قرار دارد و بنا به فاصلهی شما به رقیب، جلوتر یا عقبتر میرود. وجودچنین ویژگیهایی در دنده دو باعث میشود به آن اعتبار زیادی ببخشیم، اعتباری که قطعاً از تجربهی ارزشمند فنافزار در ساخت بازیهایی مثل Shadow Blade به دست آمده است.
دنده دو یک دستاورد بزرگی فنی و هنری است اما در گیمپلی و تجربهی کاربری، حسابی لنگ میزند
اما دنده دو همینجا تمام میشود. غیر از آن مسابقهی اول، دیگر چیزی نیست که شما را دنبال خود بکشد و انگیزهای باشد برای ادامه دادن بازی. تمام تقصیرها هم میافتد سر مهمترین جنبهی دنده دو یعنی گیمپلی آن. در بازیهای این چنینی که زمانبندی حرف اول را میزند، عدم وجود کنترلهایی که پاسخگویی سریع و بینقصی داشته باشند عذابی است که تحمل بازی را به شدت مشکل میکند. شما وقتی روی دکمهی + لمس میکنید انتظار دارید دقیقاً همان لحظه دنده عوض شود، اما در «دنده دو» بارها و بارها پیش میآید که دستورها درلحظه انجام نمیشوند و فقط یک اشتباه کافی است تا بازی را ببازید. برای همین است که گفتیم بازی صفر تا صد: دنده آخر بازیتر است، چون تجربهی خوشایندتری ارائه میکند و واقعاً احساس میکنید در حال کنترل ماشین هستید، حتی اگر گرافیکش به گرد پای دنده دو هم نرسد. متأسفانه دنده دو از باقی فرصتهایی که برای تبدیل شدن به یک بازی لذتبخش داشته هم به خوبی استفاده نکرده و غیر از ارائهی چندین حالت مسابقه (که واقعاً هم در اصل بازی هیچ تفاوتی با هم ندارند) امکانات دیگری در اختیار مخاطب قرار نداده است.
غیر از بخش از داستانی که ظاهراً در تمام بازیهای درگ ریسینگ یکسان است و هیچ تغییر نمیکند، (یک سری راننده پرادعا در هر شهر که باید حسابشان را کف دستشان بگذارید) بخشهای دیگری مثل مسابقات پلکانی، مسابقات آزاد و روزانه و صد البته مسابقات آنلاین در دنده وجود دارد. دنده دو سه مسیر مختلف در شهرهای تهران، اصفهان و اهواز ارائه کرده که در آنها المانهای شاخص هر شهر مثل برج میلاد تهران و پل غدیر اهواز گنجانده شده است. در دنده دو داستان منسجمی نداریم و صرفاً هدف شکست دادن رانندههای بزرگ هر شهر است. بخش مسابقات پلکانی مناسب کسب سکهی لازم برای ارتقاها و دیگر موارد خریدنی هستند، چون در هر مرحله جایزه بیشتر میشود و البته رقیب سختتری را هم پیش رو دارید. مسابقات آنلاین در نسخهای از بازی که ما تست کردیم هنوز فعال نبودند، اما میتوان تصور کرد پیادهسازی مناسب آنها میتواند هیجان از دست رفتهی بازی را به آن برگرداند.
در دنده دو میتوانید بسیاری از اجزای ماشین خود را ارتقا دهید، از موتور و جعبه دنده گرفته تا لاستیکها و نیتروژن. این ارتقاها حیاتی هستند و باید مدام حواستان به ماشینتان باشد، چرا که مسابقات از همان اوایل کار سخت هستند و بدون در اختیار داشتن یک ماشین قوی نمیتوانید از پس رقبا بربیایید. مشکل اساسی دنده دو همینجاست، بازی نه تنها گیمپلی نرم و روانی ندارد بلکه از اولین مراحل داستانی رقیبهای سختی هم در مقابلتان قرار میدهد. البته میزان سختی مسابقه قابل مشاهده است و میدانید که چه زمانی باید ماشینتان را ارتقا دهید. شکستهای مداوم و پیدرپی با وجود ارتقا ماشین، چیزی نیست که شما را به بازی جذب کند، مخصوصاً وقتی میدانید مشکل اصلی از کنترلهای بازی است و میشد با تغییرات جزئی، بازی را تبدیل به تجربهای دلچسبتر کرد.
بخش شخصیسازی دنده دو حرف زیادی برای گفتن ندارد و «اسپورت کردن» ماشین به تعویض رنگ بدنه، انتخاب استیکرها و ساخت پلاک خلاصه میشود. با انتخاب استیکر یا برچسب، که انصافاً از تنوع بسیار خوبی برخوردارند و موارد جالبی را بین آنها مشاهده میکنید، انتهای هر مسابقه امتیاز اضافهای دریافت میکنید که حتماً به کارتان خواهد آمد. نبود امکانات شخصیسازی بدنه یا افزودن مواردی مثل باله و رکاب به ماشین، باعث شده بخش شخصیسازی دنده دو نمرهی ضعیفی بگیرد و باز هم در مقایسه با دنده آخر، از قافله عقب بماند. اما همانطور که اشاره شد بازی از لحاظ گرافیک فنی و هنری سطح در بسیار بالایی به سر میبرد و تمام ماشینهای ایرانی و خارجی بازی در نهایت دقت مدلسازی شدهاند. بیش از ۲۰ ماشین در پنج کلاس موجود هستند اما برای رسیدن به ماشینهایی مثل شورولت کامارو باید راه زیادی را طی کنید.
دنده دو هفت دست آفتابه و لگن برایتان مهیا میکند اما خبری از شام و ناهار نیست. همهچیز در زیباترین حالت خود به سر میبرد اما به اصل مطلب که میرسید ناامید میشوید. با این که ارکا گیمز موفق شده ایدههای تازهای به سبک درگ ریسینگ تزریق کند، اما پایه و اساس را محکم نچیده و همین باعث شده با اثری متزلزل مواجه باشیم که تجربهی خوشایندی ارائه نمیکند و فقط صورت زیبا دارد و خبری از ُسیرت زیبا در آن نیست. شاید راهحل همهی مشکلات دنده دو چند بروزرسانی ساده باشد، اما بعید است کاربر موبایلی بعد مواجهه با محصولی که نتوانسته در وهلهی اول نظرش را جلب کند، همچنان به آن وفادار بماند و با انجام بروزرسانیها امید به حل شدن مشکلات داشته باشد. دنده دو میتوانست عالی باشد اگر کنار بهبود عملکرد گیمپلیاش، کمی به مخاطب ساده میگرفت و آرامآرام راه میآمد. نتیجهی نهایی اما قطعاً دستاورد ارزشمندی است که تبدیل به تجربه برای سازندگان شده و آنها را در ساخت بازیهایی هرچه باکیفیتتر یاری میکند.
زومجی چگونه یک بازی را بررسی میکند؟
___________
نکته: با تجربهی بخش آنلاین بازی «دنده دو»، این بررسی بروزرسانی خواهد شد.
دنده دو
نقاط قوت
- مدلسازی فوقالعاده ماشینها و طراحی سهبعدی مسیرها
- حالت عکاسی یا Photo Mode در منو اصلی
- طراحی مدرن و حرفهای منوها و رابط کاربری
نقاط ضعف
- کنترلهای دشوار و پاسخگویی با تأخیر
- مسابقات دشوار در مراحل ابتدایی
- بخش شخصیسازی ضعیف و ناقص
- تکیهی بسیار زیاد به ارتقای قطعات ماشین