شیگرو میاموتو در کتاب خود از خاطراتش با ساتورو ایواتا میگوید
حدود چهار سال قبل بود که یکی از ناراحتکنندهترین اخبار دنیای بازی منتشر شد؛ خبری که از درگذشت ساتورو ایواتا، رییس نینتندو در ۵۵ سالگی بر اثر سرطان حکایت داشت. گیمرها و طرفداران این شرکت ژاپنی همواره از رابطه گرم و صمیمی ایواتا و شیگرو میاموتو اطلاع داشتند و اکنون طبق جدیدترین اخبار بازی، میاموتو کتابی در این رابطه منتشر کرده است که شامل اطلاعات جالبی از روابط این دو بازیساز بزرگ میشود.
میاموتو که با خلق مجموعه بازیهایی چون ماریو (Mario) و افسانه زلدا (The Legend of Zelda) نقش پررنگی در موفقیتهای نینتندو داشته است، در کتاب آقای ایواتا (Iwata San) بهسراغ روایت ماجراهایی از اولین ملاقات خود با ایواتا میرود؛ زمانی که ایواتا مشغول کار در استودیو HAL Laboratory (سازنده بازیهایی چون Kirby و Super Smash Bros) بود و یک روز به ملاقات میاموتو رفت و هنگام خوردن رامن (نوعی غذای ژاپنی) با هم گفتگو کردند:
نینتندو به اعضای خود بابت روابط اجتماعی و دورهمی پول اضافهای پرداخت نمیکند و بنابراین ما پول غذای خود را بهصورت دنگی پرداخت کردیم و هرکدام سهم خود را دادیم. بعد از آن هم این ماجرا به یک رسم همیشگی برای ما دو نفر تبدیل شد، حتی پس از اینکه ایواتا به ریاست نینتندو رسید و من هم جزو مدیران اجرایی شرکت شدم.
هرچند این دو عضو محبوب نینتندو بازیهای کمی را با مشارکت یکدیگر تولید کردند ولی دوشنبهی هر هفته در زمان صرف غذا، از ایدههای خود برای یکدیگر میگفتند. شاید خیلیها فکر کنند وقتی ایواتا به پستهای بالاتری رسید و در نهایت رییس نینتندو شد، روابط بین او و میاموتو هم به مشکل خورد ولی هرگز چنین اتفاقی رخ نداد و میاموتو میگوید:
در حالت عادی اگر کسی که سن و سال و تجربهی کمتری نسبت به شما دارد به رییس شما تبدیل شود، ممکن است مشکلاتی در روابط بین شما و این شخص ایجاد شود. ولی رابطه من و ایواتا هرگز با مشکلی مواجه نشد و به نظر خود من هم او برای گرفتن سِمَت مدیریت، شخص مناسبتری بود. حتی فکر میکنم بعد از این اتفاق، دوستی ما محکمتر هم شد.
این تصور وجود داشت که بعد از درگذشت ایواتا در سال ۲۰۱۵، نینتندو با مشکلات عظیمی مواجه میشود ولی این شرکت توانست با موفقیت به راه خود ادامه دهد و در حال حاضر هم با کمک نینتندو سوییچ در اوج قرار گرفته است. میاموتو در مورد دوران بعد از ایواتا میگوید:
نینتندو بهخوبی راهش را ادامه میدهد. ایواتا با صحبتهای خود و ساز و کاری که از خود برجای گذاشت، باعث شد کارمندان جوان نینتندو هم بتوانند همان راه را ادامه دهند. تنها مشکل این است که بعد از درگذشت ایواتا، دیگر نمیتوانم آخر هفتهها با او ملاقات کنم و از ایدههای نهچندان جالب خود برای او بگویم. دیگر کسی را ندارم که دوشنبه هر هفته در مورد این مسائل با او صحبت کنم و این موضوع ناراحتم میکند. ایواتا برای من بیش از هرچیز، یک دوست صمیمی بود. هرگز این احساس را نسبت به او نداشتم که رییس من است یا زیر نظر او کار میکنم. او هیچوقت عصبانی نمیشد و هرگز با یکدیگر دعوا و درگیری نداشتیم.
کتاب آقای ایواتا در حال حاضر تنها به زبان ژاپنی منتشر شده است و هنوز مشخص نیست نسخه انگلیسی آن چهزمانی وارد بازار خواهد شد. در بخشی از این کتاب شاهد صحبتهایی از شیگساتو ایتوی، خالق بازی Earthbound هستیم؛ کسی که او هم رابطه نزدیکی با ایواتا داشت و میگوید:
در مراسم تشییع جنازه ایواتا، باران بهشدت تندی میبارید و من و میاموتو در آنجا منتظر بقیه بودیم. از میاموتو پرسیدم که آیا ایواتا فکر میکرد سرطانش درمان میشود و بهبود پیدا میکند؟ میاموتو هم جواب داد: «او شک نداشت که حالش بهتر میشود و بههیچوجه آماده رفتن از این دنیا نبود.» این جواب میاموتو یکبار دیگر به من نشان داد که این دو تا چه حد بههم نزدیک بودند و یکدیگر را درک میکردند.