تقریبا چیزی حدود یک ماه تا عرضه جهانی یکی از مورد انتظارترین بازیهای صنعت گیم یعنی Fallout 4 باقی مانده است و باید خود را آماده یک نقشآفرینی درگیر کننده بکنیم. با زومجی همراه باشید تا به برخی از نکات مهم بازی بپردازیم.
طبق ادعای سازندگان بازی Fallout 4 یعنی بتسدا، قرار است بیش از ۴۰۰ ساعت درگیر گیمپلی این اثر باشیم. با توجه به اینکه چند ماه قبل معرفی بازی انجام شد و زمان انتشار بازی هم نزدیک و نزدیکتر میشود، شاید خیلی از ما خیلی چیزها را در مورد این بازی ندانیم و خب قسمتی از آن مربوط به معرفی دیر هنگام بازی و انتشار زودهنگام آن پس از رونمایی بازی است که میتوان آن را کار بسیار خوبی قلمداد کرد، زیرا خیلی از قسمتهای بازی برای ما تازگی خواهد داشت و همانند برخی از بازیها هر روز شاهد نمایش گیمپلی بازی نیستیم. با این حال که خیلی از چیزها را در مورد دنیای Fallout 4 نمیدانیم، بتسدا با زیبایی و معتاد کنندگی این اثر ما را مجبور میکند تا در معدود اخباری که از این زمینهای بایر و خشک دنیای بازی منتشر شده به دنبال اطلاعات مختلف بگردیم. اما با این حال برای شروع و آمادگی این بازی پرطرفدار باید با اطلاعاتی که در اختیار داریم آشنا شویم. با زومجی همراه باشید تا به ۱۳ نکتهای که شاید تا به حال در مورد Fallout 4 نمیدانستید بپردازیم.

۱- لذت تنهایی در دنیایی ناشناخته
تا به حال چندین دوست و همراه در کنار شخصیت اصلی بازی Fallout 4 تایید شده است که از جمله آنها میتوان به یک سگ باوفا، تفنگداری بشر دوست و یک ربات خدمتکار اشاره کرد. بدون شک این قابلیت بسیار بزرگ و با ارزش است، اما عنصری که Fallout 3 را چیزی منحصر به فرد و ویژه ساخت، تنهایی و انزوا بود. در دنیای آن، بشریت تقریبا از بین رفته بود و شما جزو معدود افرادی بودید که جان سالم به درد بردید و هر شخصی که در بازی با او برخورد میکردید یک تهدید به حساب میآمد. اما خب خوشبختانه استودیو سازنده بازی یعنی بتسدا این لذت تنهایی را فراموش نکرده و این اجازه را به شما میدهد تا با اختیار خودتان به تنهایی سفر کنید. اما این همه ماجرا نیست و بتسدا برای اشخاصی که ماجراجویی تنها را میپسندند مزیتهای بیشتری در بازی گنجانده است؛ مزیتهایی منحصر به فرد که این لذت را چند برابر خواهد کرد.
۲- پایان سکوت
شخصیتهای اصلی زن و مردی که شما آن را در ابتدای بازی انتخاب میکنید، هر دو بیش از ۱۳ هزار خط دیالوگ را صدابرداری کردهاند و به طور کل، در بازی Fallout 4 بیش از مجموع دیالوگهای هر دو اثر Fallout 3 و Skyrim صحبت کردن وجود دارد. با این تعداد دیالوگی که در بازی وجود دارد، سخنوری و نقشآفرینی در بازی از هر بازی دیگری که در این سبک فعالیت دارد سنگینتر است. حتی اگر تمام دیالوگهای وقت پر کن شخصیتهای غیر قابل بازی را نادیده بگیرید یا یک گلوله در مغز آنها خالی کنید، شاید کمی از این موضوع کاسته شود. اما بر عکس اگر فردی اجتماعی هستید، حتی قادر خواهید بود به صورت همزمان با چند شخصیت غیر قابل بازی صحبت کنید. تعداد دیالوگها و روایت نویسی در بازی، این پتانسیل را به بازی میدهد که داستانی بسیار غنیتر و پر شاخ و برگتر نسبت به Fallout 3 یا حتی تمام بازیهای نقشآفرینی دیگر داشته باشیم.
۳- آسمان دیگر محدودیتی ندارد
همان طور که Fallout 3 یک الماس درخشان بود و دنیایی فوقالعاده را به بازیکن ارایه میداد، اما شاید گاهی دوست داشتید سفرهای هوایی را نیز در اختیار شما قرار دهد، اما برعکس بازی شما را خیلی سفت و سخت بر روی زمین نگه میداشت. اما در این قسمت از Fallout ، آسمان نیز در اختیار شما قرار خواهد داشت. هر گاه که شما از دود برای ارسال کردن علامت استفاده کنید، یک Vertibird به سمت شما فرود میآید. Vertibird یک هواپیمای نظامی است که معمولا توسط ارگانهای نظامی و تحقیقاتی Enclave به کار برده میشد. هر گاه که با آن در آسمان بازی سیر کنید، میتوانید با شور و شوق فراوان از اسلحه سوار شده بر این هواپیما استفاده کنید و بر سر هر کسی که دوست دارید باران گلوله راه بیاندازید، که خب این هم راهی جذاب برای جشن گرفتن این قابلیت جدید در بازی است. البته اگر طرفدار سفر از طریق این هواپیما نیستید، همیشه میتوانید با دستکاری زره خود، از جت پک آن لذت ببرید.
۴- همه چیز به کنسول شما محدود نمیشود
اگر یک گوشی همراه هوشمند دارید، قادر خواهید بود تا نرمافزار Pip-Boy را دانلود کنید که عملکرد کاملا مشابهی با Pip-Boy اصلی درون بازی دارد. توسط این برنامه میتوان در منوها جست و جو کرد، آپگریدها را توسط خود گوشی انجام داد و از همه مهمتر، مینی گیمهای آرکیدی که برای Pip-Boy اصلی بازی در نظر گرفته شده را بازی کرد. از جمله این بازیها میتوان به Red Menace و Atomic Command اشاره کرد. این کار را میتوان حرکتی خوب با گوشیهای هوشمند قلمداد کرد اما این قابلیتی که بتسدا برای بازی خود استفاده کرده است بیشتر از این که یک حرکت خوب باشد، یک حرکت زیرکانه برای جذب بیشتر افرادی است که شبانه روز به گوشی خود چسبیدهاند و آن را رها نمیکنند. حتی بتسدا برای جذابتر کردن این امر، Pip-Boyهای واقعی نیز طراحی کرده که گوشی هوشمند بازیکن در آن قرار میگیرد و حسی بسیار واقعی به گیمر میدهد. جالب است که این Pip-Boyهای واقعی، فروشی چشمگیر و دور از انتظار بتسدا داشتهاند.
۵- اطلاعتی بیشتر در مورد The Institute
The Institute یک ارگان و سازمان مخفی است که به تکنولوژی بسیار پیشرفتهای دسترسی دارد. اشخاصی که در Fallout 3 عمر خود را بیشتر از یک گیمر معمولی گذراندند خوب میدانند که The Institute مستعد ساختن رباتهایی است که شباهت بسیاری به رفتار و سیمای انسانها دارند. در Fallout 3 با گروه جنبشی به نام رِیلُد آشنا شدیم. این گروه سعی بر این داشت تا این رباتها که اندروید نامیده میشوند را از دستان سازندگان آنها نجات دهد و آزادشان کند. حال که وقایع بازی در شهر بوستون رخ میدهد، انتظار میرود تا ماجراهای این ارگان و اندرویدها پیچش بیشتری در داستان قسمت چهارم Fallout داشته باشند.
۶- سرزنده و شاداب
بهترین راه برای ساخت یک بازی جهانباز که احساس واقعیتری به بازیکن منتقل کند، این ایده است که اگر در محدودهای از بازی نباشید، ساکنین آن به زندگی و کار خود ادامه دهند. Fallout 3 این حس را میداد که انگار اگر در قسمتهای دیگر بازی نباشید، موجودات زنده همانند درخت در جای خود بیحرکت میمانند تا شما به آن قسمت ملحق شوید. اما حال در Fallout 4 این موضوع تغییر کرده و تمام ستیزها و کشمکشها در سرتاسر بوستون در جریان خواهد بود. دنیای بازی بسیار بزرگ است و محتویات آن غیر قابل شمارش، اما وقتی بدانید که مثلا در چند کیلومتری شما زندگی در جریان است، حسی بسیار خوشایند به شما دست میدهد. حسی که میدانید با چیزی مرده طرف نیستید و همه چیز چرخه خود را دنبال میکند.
۷- آفتاب درخشان، بارانی دلگیر، طوفانهایی نفس گیر
تغییرات آب و هوایی و پویا بودن آن شاید چیز تازهای در بازیهای جهانباز نباشد، اما باید در مورد آب و هوای Fallout 4 شوق و ذوق داشت زیرا هیچ بازی دیگری این موضوع را بر اساس مکانی که توسط بمبهای هستهای مورد اصابت قرار گرفته، نساخته است. در هر بازی جهان باز از Skyrim گرفته تا Read Dead، هر گاه باران میبارید بازیکنان لذتی بیانتها میبردند. اما کافی است دنیای Fallout 4 را تصور کنید، دنیایی که پس از انفجار بمبهای اتمی از هم پاشیده شده و همه چیز بوی نابودی میدهد، حال که در این محیط قدم میزنید، باران شروع به باریدن کند؛ چه حسی خواهید داشت؟ بله حس زیبایی است اما این باران کاملا سمی خواهد بود و باید به سرعت لباس آهنی خود را بر تن کنید. اما در مورد طوفان؛ شما را خواهد کشت! همانطور که گفتیم چرخش آب و هوایی در بازی بر اساس بمبهای هستهای ساخته شده است و هرگاه طوفان آغاز شود، مطمئنا باید از آن بترسید زیرا این طوفان همراه با تشعشعات رادیواکتیو خواهد بود.
۸- چیزی بر اساس شانس وجود ندارد
همان مقدار که از سیستم V.A.T.S. در Falloutهای قبلی لذت میبردیم، اما انگار حسی شبیه به تقلب به بازیکن دست میداد. با این سیستم بازی را نگه میداشتید، جایی که قصد شلیک به آن را دارید انتخاب میکردید که حتی مقدار امتیازی که هر قسمت در آن وجود دارد به شکل تصادفی قرار داده میشد. سیستم V.A.T.S. در Fallout 4 خیلی ساده بازی را به حالت اسلوموشن یا آهسته تبدیل میکند که به همین خاطر دشمنان همچنان یک تهدید محسوب میشوند و هیچ چیز ثابت نیست. امتیازات تصادفی هر بخش از اعضای بدن دشمن دیگر وجود ندارد و جای خود را به یک نوار امتیاز داده است. هنگامی که این نوار تکمیل شود قادر خواهید بود تا یک ضربه امتیاز دار به دشمن وارد کنید. کامل شدن این نوار امتیاز به موقعیت شخصیت شما و قابلیتهای آن بستگی دارد اما به هر حال این سیستم باعث شده تا یک لایه استراتژی در بازی قرار داده شود. حال میتوان به دست آوردن امتیاز را بیشتر کاری تکنیکی دانست تا اینکه بر اساس شانس این بخش از بازی را دنبال کنیم.
۹- بازی شما را میشناسد
مطمئنا در تمام بازیهای نقشآفرینی یا هر بازی دیگری که اسم شما را میپرسد و باید آن را تایپ کنید، انتظار دارید شخصیتهای درون آن بازی نام شما را خیلی راحت صدا کنند، اما معمولا خیلی شیک به شما میگویند که قادر به تلفظ اسم شما نیستد «البته اگر اسم درست خود را بنویسید!». بارها شده که دوست داشته باشیم در بازی همانند شخصی واقعی با اسم و رسم ما رفتار شود، اما سازنده نه وقتی برای ضبط کردن اسمهای مختلف داشت، نه تکنولوژی تا امروز اجازه این کار را به بازیساز میداد. اما حال راحت میتوان گفت که با بودجه فراوان و زمان بسیار بیشتر و فراوان برای ساخت Fallout 4 نسبت به سایر بازیهای دیگر، استودیو بتسدا قادر شد تا اسامی فراوانی را برای برخی شخصیتهای غیر قابل بازی ضبط کند تا آنها بتوانند راحت اسم شما را صدا کنند که از جمله مهمترین این شخصیتها میتوان به Mr.Handy اشاره کرد. البته قرار نیست این موضوع برای ما ایرانیها شگفتانگیز باشد و فکر نکنم آقای هَندی نامهایی مانند دانیال، آرش یا نیلوفر را به زبان آورد. اما به گفته سازندگان، بیش از چند هزار عدد از اسامی نامهای غربی همانند الکس، تام، متیو یا اِما برای آقای هندی ضبط و صداگذاری شده است. همچنین نکته جالب این است که اسامی مسخره و عجیب غریب نیز برای این ربات برنامهریزی شده است که قادر است با آن اسم شما را صدا کند. مثلا سازندگان برای نمونه به نام آقای بَدریخت اشاره کردهاند «که البته باید به دنبال لغت انگلیسی آن باشید و در اینجا قادر به بیان آن نیستیم!». اما خب شاید کلمات زیبا هم بتوان به کار برد و مثلا نام زیبای خفته را در بازی برای خود انتخاب کنیم.
۱۰- یک بازی تیراندازی ناب
داشتن ۵۰ مدل مختلف اسلحه بسیار تاثیر برانگیز است و دارا بودن بیش از ۷۰۰ حالت مختلف برای آنها خارقالعاده است، اما اگر مبارزات در بازی درگیر کننده نباشند این همه تعداد آیا به درد میخورد؟ سعی و تلاش بسیاری شده تا Fallout 4 تبدیل به یکی از بزرگترین بازیهایی شود که علاوه بر یک نقش آفرینی غنی، یک بازی تیراندازی فوقالعاده هم باشد. برای اینکار، استودیو بتسدا با به خدمت گرفتن برخی از افرادی که در بانجی حضور داشتند و در ساخت شاهکارهای Halo و Destiny دخیل بودهاند، سعی داشته تا سیستم تیراندازی در Fallout 4 را دوباره مدلسازی کند، اما این همه ماجرا نیست زیرا باید بدانیم که بتسدا مالک استودیوهایی نظیر آیدی سافتور و استودیو ماشینگیم است. آیدی سافتور را به خوبی با بازیهایی نظیر Rage، Doom و Quake میشناسیم و استودیو ماشینگیم با ساخت Wolfenstein: The New Order قدرت خود را ثابت کرده است. کمک در ساخت سیستم مبارزات تیراندازی توسط اعضای بانجی، آیدی سافتور و ماشینگیم زیر سایه بتسدا چه معنایی میدهد؟ جواب صحیح است؛ یکی از برترین تیراندازیهای نسل حاضر! ما قادر خواهیم بود در این بازی با جمعآوری دوربین، سر لوله، لوله تفنگ، قنداق تفنگ یا هر آشغال دیگری، اسلحه دوست داشتنی خودمان را بسازیم. البته فراموش نکنیم که با ین آشغالها میتوان خانه و پناهگاه خود را نیز ساخت که یکی از قابلیتهای جذاب بازی به شمار میرود.
۱۱ یک دنیای روشن و سبک
واشنگتن در Fallout 3 به گونهای طراحی شد که یک سرزمین بایر افسرده و پریشان به نظر برسد که البته با توجه با روایت و داستان بازی، این طراحی کاملا برازنده آن بود. پدر و بعدها خود شما، در تلاش بودید تا بشریت را نجات دهید و اگر طراحی دنیای آن مرده و پریشان نبود، شاید حس بشر دوستانه و انسانیت نیز به شما برای نجات مردم القا نمیشد. اما در دستی دیگر با Fallout 4 سر و کار داریم، جایی که ۲۰۰ سال از حوادث وخیم هستهای میگذرد و جامعه انسانی کاملا با شرایط آن سازگار شدهاند. برای جمعیتی که بعد از جنگ در بوستون باقی ماندهاند، این تنها مکانی است که آنها میشناسند و چیزی از آن دنیای گذشته که همه چیز خوب و شاداب بود به یاد ندارند و شهرنشینها با این موقعیت مکانی بزرگ شدهاند. به همین خاطر با دنیای به مراتب روشنتر و سبکتر از Fallout 3 رو به رو هستیم. دنیایی که درختان و سبزهها وجود دارند و انسانها در کنار موجودات عجیب و غریب و سمهای رادیواکتیوی در سرتاسر نقشه بازی قرار داده شدهاند و زندگی میکنند.
۱۲- شما تنها مسئول کارها و اعمال خود نیستید
ساختن ساختمان و پناهگاه برای خود شما در بازی، یکی از جنجالآمیزترین قابلیتهای جدید Fallout 4 به شمار میرود. آیا شما واقعا یک بازی همانند Minecraft با تم بمبهای هستهای نیاز دارید؟ خب باید بگویم که این قابلیت جذابیت و خطرات زیای را به وجود آورده است. خوب میدانید که در دنیای Fallout خشونت حرف اول را میزند. از لحظهای که خانه خود را ساختید و وارد آن شدید سارقین، راهزنها و فرصت طلبها جذب شما میشوند. اما در کنار آنها، ممکن است با افراد خوبی رو به رو شوید که خواهان زندگی در خانه شما هستند. قرار دادن اسلحه و سازههای دفاعی باعث میشود تا حدودی جلوی این دشمنان را بگیرید و از مردم خود دفاع کنید. همچنین ایجاد تله برای اسیر کردن آنها مورد بسیار خوبی است. قرار دادن یک مین منفجره درست قبل از درب ورودی باعث میشود تا تیکه تیکه شدن یک شخص فرصت طلب را نظاره کنید. اما در کل باید بدانید که اگر با کسی دوست میشوید و آن را به خانه خود راه میدهید، حس انسان دوستانه میگوید که باید مراقب او یا آنها باشید.۱۳- درد و دل با...
بعد از یک مبارزه سخت، بعد از گشت و گذار فراوان دوست دارید گوشهای بمانید و از منظره لذت ببرید. در این هنگام صحبت کردن از جمله کارهای آرام بخشی میتواند باشد که در بازی قرار داده شده است. حال چه کسی ارزش صحبت کردن را دارد؟ تفنگدار؟ او که اصلا حس ندارد! ربات خدمتکار؟ بد نیست، حداقل اسم شما را میتواند به زبان آورد. شخصیتهای غیر قابل بازی؟ آنها جز دارایی شما به چیز دیگری علاقه ندارند و در و دلهای شما برایشان مهم نیست! اما در بازی این سگ شماست که بسیار دوست داشتنی و باوفاست و حامی شما در تمامی خطرات پیش رو است. در کنار مبارزات و غارت کردن بدن دشمن، این سگ یک شنونده عالی است! میتوانید گوشهای بنشینید و هر زمانی که خواستید شروع به صحبت کردن با او کنید. از آن جالبتر این است که بتسدا برای این گفت و گو، دیالوگهای فراوان و مختلفی را در نظر گرفته است. باور کنید بر خلاف بیاحساسی تمام موجودات زنده در بازی، این سگ در مقابل حرفهای شما با احساسات خودش واق واق میکند! با دوستی همانند این سگ، اصلا چه کسی نیاز به یک همراه انسان دارد؟تهیه شده در زومجی