آخر هفته چی بازی کنیم: از سم فیشر تا یک ماجراجویی خون آشامی
در اولین چهارشنبه از سال ۱۴۰۰، با قسمتی دیگر از سری مقالههای آخر هفته چی بازی کنیم در خدمت شما هستیم. این هفته هم طبق روال همیشگی، سراغ معرفی چهار بازی مختلف رفتیم و سعی کردیم هم بازیهای خاطرهانگیزی در لیست داشته باشیم و هم آثاری معرفی کنیم که شاید برای همه شناختهشده و معروف نباشند. پس بدون مقدمه و توضیحات بیشتر، به سراغ معرفی بازیها برویم:
Splinter Cell: Blacklist
در سالهای گذشته، بارها و بارها و در رویدادهای مختلف، منتظر معرفی شدن نسخهای جدید از سری اسپلینتر سل توسط یوبیسافت بودیم و خب هر بار هم ناامید شدیم یا اینکه نهایتا سم فیشر را در قالب رویدادی برای دیگر بازیهای این شرکت فرانسوی داشتیم. به هر حال الان هشت سال از آخرین نسخه مجموعه گذشته و به همین دلیل، شاید بد نباشد که تجدید دیداری با سم فیشر داشته باشیم یا اگر به هر دلیلی تا امروز بازیهای مجموعه را تجربه نکرده باشید، این معرفی بهانهای برای رفتن به سراغشان باشد.
اما برای معرفی یک نسخه از اسپلینتر سل، راستش را بخواهید خودم هم تردید زیادی داشتم؛ از یک طرف دوست داشتم نسخه Double Agent را معرفی کنم که قطعا هم ارزش بسیار بالایی دارد ولی خب با در نظر گرفتن مواردی چون زمان عرضه، در نهایت Splinter Cell: Blacklist، آخرین نسخه ارزششده از مجموعه تا به امروز در لیست قرار گرفت. شاید این نسخه در بین طرفداران مجموعه موافقین و مخالفینی داشته باشد، ولی به هر حال برای طرفداران بازیهای مخفیکاری، اثری جذاب خواهد بود.
در Splinter Cell: Blacklist، یک بار دیگر با سم فیشر همراه میشویم و باید در قالب مراحل مختلف، ماموریتهای متنوعی را به پایان برسانید. سازندگان این نسخه در زمان خودش تلاش زیادی کردند تا هم یک سری ویژگیهای مدرن را به بازی بیاورند و در عین حال، برای فرمول همیشگی مجموعه هم ارزش قائل شوند که نتیجه هم در کل، اثری درگیرکننده و جذاب است. اگر به هر دلیلی تا امروز فرصت تجربه بازیهای اسپلینتر سل را نداشتید، در این تعطیلات زمانی را به سم فیشر محبوب اختصاص دهید.
طرفداران بازیهای ادونچر قدیمی، بهاحتمال خیلی زیاد با بازی The Longest Journey آشنا هستند و آن را تجربه کردهاند. برای این بازی، دو دنباله ساخته شده که اولی Dreamfall: The Longest Journey، محصول سال ۲۰۰۶ و بعدی هم Dreamfall Chapters است که آن را برای معرفی در این قسمت از مقاله در نظر گرفتهایم؛ این بازی در پنج قسمت منتشر شد و در سال ۲۰۱۷ هم نسخه Final Cut آن شامل تمامی قسمتها در دسترس قرار گرفت که در صورت تمایل به تجربهاش، حتما بهسراغ این نسخه بروید.
Dreamfall Chapters هرچند یک بازی کاملا درجهیک و بینقص نیست، ولی نکته جذاب در موردش داشتن آن حسوحال دوستداشتنی بازیهای ادونچر کلاسیک است که سعی کرده آن را در قالب و ظاهری مدرن و امروزی ارائه کند. در نتیجه اگر شما هم از آن نسلی هستید که زمانی ساعتها بدون هیچ راهنما و آموزشی معماهای مانکی آیلند را حل کردهاند یا کلا از تجربه بازیهای ادونچر و حل معما در آنها لذت میبرید، Dreamfall Chapters هم اثری جذاب برایتان خواهد بود. مخصوصا که بازی داستان با محوریت چند جهان جالب هم روایت میکند و این جنبه از آن، برای کسانی که از روایتهای پیچیده و پر از جزییات لذت میبرند ارزشمند خواهد بود.
بهسراغ یک بازی قدیمی اما شدیدا ارزشمند برویم. مجموعه Legacy of Kain که اولین نسخه از آن در سال ۱۹۹۶ عرضه شد، یکی از آن بازیهایی است که اگر طرفدار خونآشامها باشید، حتی امروز هم از تجربه کردن آن لذت زیادی خواهید برد. اولین نسخه مجموعه، Blood Omen: Legacy of Kain بود که یک تجربه دو بعدی بهحساب میآید و پس از آن، نوبت به Legacy of Kain: Soul Reaver رسید که اولین نسخه سهبعدی از این مجموعه است و برای اینکه به تجربه آن، با وجود قدیمی بودنش تشویق شوید، اشاره کنم که کارگردانی این بازی را امی هنینگ معروف برعهده داشته است.
در حالی که در نسخه اول بازیکنان شخصیت Kain را هدایت میکنند، Soul Reaver ما را در نقش Raziel قرار میدهد که یکی از افسران Kain در گذشته بود. با اینکه در حال صحبت از یک بازی قدیمی هستیم، ولی باز هم سول ریور جهان فانتزی قشنگی را از حیث هنری بهتصویر میکشد و از نظر گیمپلی هم مطمئن باشید که هنوز هم میتوان از تجربه کردن آن لذت برد؛ مخصوصا که Raziel مهارتهای مختلفی دارد که مبارزات بازی را جذابتر هم میکنند. اگر به آثار فانتزی و مخصوصا داستانهای مربوط به خون آشامها علاقه دارید، تجربه سول ریور قطعا خالی از لطف نخواهد بود و شاید حتی پس از آن، سراغ نسخههای دیگر مجموعه هم بروید که انصافا هم یک جهان فانتزی خاص و دوستداشتنی را در کنار هم شکل میدهند.
جولین گالوپ بازیسازی است که او را بهعنوان خالق مجموعه بازی X-COM میشناسیم؛ مجموعه بازی تاکتیکی نوبتی که جزو بهترینهای این سبک هم بهحساب میآید. با اینکه گالوپ این مجموعه را خلق کرده، اما پس از مدتی به دلیل تعطیل شدن استودیو و مسائل دیگر، راهش از ایکسکام جدا شد و نسخههای بعدی این سری بدون حضور او ساخته شدند. اما این، پایان علاقه گالوپ به سبک تاکتیکی نبود و او پس از تاسیس استودیو Snapshot Games، تصمیم به ساخت دنبالهای معنوی از ایکسکام گرفت که با نام Phoenix Point در اواخر سال ۲۰۱۹ منتشر شد و چندی پیش هم نسخه سالگرد یک سالگیاش در دسترس قرار گرفت.
Phoenix Point، یک بازی تاکتیکی نوبتی است و از نظر فضا و حالوهوای کلی، شباهت خیلی زیادی به ایکسکام دارد. بازی، بازیکنان را به سال ۲۰۴۷ میبرد که موجودات فضایی به زمین حمله کردهاند و حال وظیفه شما است تا با هدایت درست نیروها، با آنها مبارزه کنید. البته که نیروهای فضایی، تنها تهدید و دشمن شما در بازی نیستند و در جهان آخرالزمانی بازی، انسانهای دیگری هم در تلاش و مبارزه برای اندک منابع باقیمانده هستند. از ویژگیهای جالب Phoenix Point، تاثیر داشتن تصمیمات شما در بازی است که بسته به آنها، پایانهای مختلفی هم تجربه خواهید کرد.
در مجموع، Phoenix Point جزو بازیهای تاکتیکی موفق سالهای اخیر بهحساب میآید و خالق ایکسکام، در آن ثابت کرده که چقدر خوب این سبک را بلد است.
نظرات خود را در مورد بازیهای این هفته با زومجی در میان بگذارید.