هفت بازیگری که جای خالی‌شان در فیلم های هالیوودی احساس می‌شود
در طول سال‌ها، عالم سینما شاهد ظهور و سقوط ستارگان بی‌شماری بوده است. بازیگرانی موفق که مدت‌ها مورد توجه عموم بودند، اما ناگهان از صحنه محو شده و از یاد رفتند. در این مطلب این بازیگران را مرور می‌کنیم.
در دنیای دمدمی مزاج و پرفراز و نشیب هالیوود، برای یک بازیگر چندان عجیب نیست که خیلی زود به شهرت رسیده و مورد توجه همگان قرار گیرد یا برعکس، از بلندای شهرت و محبوبیت به زیر کشیده شده و درچشم برهم زدنی از یادها برود. کافی است بازیگری چند فیلم نه چندان موفق در گیشه را در کارنامه داشته باشد، درگیر پاره‌ای مشکلات شخصی شده یا حتی چند تصمیم نادرست بگیرد تا تمام آن شهرت و موفقیتی که در طول سال‌ها به‌دست آورده است را یک شبه بر باد دهد.
به‌عنوان نمونه می‌توانیم به این بازیگران اشاره کنیم: توبی مگوایر بیش از اندازه خود را درگیر دنیای شرط بندی‌های غیر قانونی کرد، پای جیم کری با موضوع خودکشی نامزد سابقش وارد یک دعوای حقوقی ناخوشایند شد و فردی پرینز جونیور در انظار عمومی گفتگوی دور از ادبی با کیفر ساترلند داشت و درنهایت همین دلایل باعث شد این ستارگان محبوب و معروف به‌سادگی از دنیای پرزرق و برق هالیوودی به بیرون رانده شوند.
به هرحال مجموع این دلایل با مشکلات دیگری که بازیگران گاهی درگیر آن می‌شوند باعث می‌شود که دوران شکوه بازیگران به پایان رسیده و زندگی‌شان به درون سایه‌های تیره و تار و سرد فراموشی سوق داده شود. در ادامه با زومجی همراه باشید تا با تعدادی از این رانده شدگان عالم سینما آشنا شده و به مرور دلایل این روی‌گردانی عمومی از آن‌ها بپردازیم.
هیدن کریستنسن (Hayden Christensen)
پاسخ غیبت این بازیگر جذاب دنیای جنگ ستارگان در دو کلمه خلاصه شده است: پیش درآمدها. حضور او در مجموعه فیلم‌های جنگ ستارگان تأثیری خاص روی روند کاری او داشت و دراین‌میان حتی اگر هنر بازیگری او در حدی بود که سزاوار دریافت جایزه باشد هم، تأثیر چندانی روی این مسئله نداشت. حضور در سه‌گانه جنگ ستارگان به اندازه‌ای مؤثر بود که هیدن کریستنسن از نتایج آن- چه به طریق مثبت یا منفی- بهره‌مند شود. این مسئله در مورد دیگر ستاره این فیلم یعنی ناتالی پورتمن نیز صدق می‌کند.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که درواقع کریستنسن شماری از بهترین کارهای خود را درفواصل بین فیلم‌برداری پیش درآمدهای جنگ ستارگان انجام داد که از آن جمله می‌توان به بازی او در فیلم «زندگی به‌عنوان یک خانه» محصول سال ۲۰۰۱ و نمایش احساسی و پیچیده در نقش یک خبرنگار بی‌آبرو به نام استیفن گلس در فیلم «شیشه شکسته» در سال ۲۰۰۳ اشاره کرد. اما بازی خوب او چندان مورد توجه قرار نگرفت، به‌ویژه بعد از آنکه شنیده شده آناکین اسکای‌واکر درجایی از میزان تنفرش از شن صحبت کرده است! درپایان وقتی آناکین جوان از نور و روشنایی فاصله گرفته و به سمت نیروی تاریکی کشیده شد، دوران پرشکوه این بازیگر هم به پایان رسید. به عبارتی همانگونه که جدای جوان به دارک ویدر تبدیل شد، دوران ستاره بودن او نیز رو به افول نهاد.
سه سال بعد از آن مصاحبه‌ب جنجالی که مقدمات سقوط کریستنسن را فراهم کرد و البته بعد از حضور در چند فیلم ناموفق گیشه، این بازیگر تسلیم شده و تصمیم گرفت برای اجتناب از شکست‌های بیشتر از دنیای بازیگری فاصله بگیرد. او یک مزرعه خرید، ازدواج کرد و صاحب یک فرزند شد. او در مصاحبه‌ای به لس انجلس تایمز گفت که از همان ابتدا می‌دانسته است حضور در سه‌گانه جنگ ستارگان پتانسیل خوبی برای ستاره شدن در اختیار او قرار می‌دهد اما در عین حال از این نکته نیز اطلاع داشته است که این شهرت مدت دار است و بالاخره روزی به پایان می‌رسد.
بااین‌حال کریستنسن هنوز کاملا ناامید نبود و می‌خواست ببیند آیا می‌تواند دوباره به دنیای پرزرق و برق هالیوود بازگشته و شانس خود را مجددا امتحان کند. به همین خاطر بعد از پنج سال دوری از عالم سینما و در سال ۲۰۱۵ با فیلم «۹۰ دقیقه در بهشت» به دنیای سینما بازگشت. اثری که یک ناکامی دیگر در کارنامه کاری او بوده و به جز رتبه نه چندان خوب در راتن تومیتوز، فروشی بسیار پایینی را در گیشه تجربه کرد. بدین ترتیب به نظر نمی‌رسد دیگر شانسی برای موفقیت دوباره این بازیگر وجود داشته باشد، مگر اینکه او بتواند برای رسیدن به نقشی ایده‌آل دورخیز مناسبی داشته باشد.
جان کیوساک (John Cusack)
واقعیتی که باید بدانید این است که جان کوژاک در سال‌های اخیر به‌صورت پیوسته مشغول کار بوده است، اما نکته این است که بسیاری از فیلم‌های او موفق نشدند آنگونه که باید توجه مخاطبان را به خود جلب کنند.
درحالی که گزارش شده است او در فاصله سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ دست کم در ۱۷ فیلم حضور داشته است، اما اغلب آن‌ها به‌صورت مستقیم ازطریق DVD یا VOD به مخاطبان عرضه شدند. درعین حال حتی آثار سینمایی با کیفیتی همچون «عشق و رحمت» محصول سال ۲۰۱۵ هم نتوانست اشتیاق زیادی را در هالیوود شعله‌ور کند.
البته اگر ۱۵ سال قبل بود، کیوساک می‌توانست دوباره با حضور در آثار رمانتیک- کمدی بازگشتی موفقیت آمیز به دنیای سینما داشته باشد، همان‌طور که در گذشته با بازی در آثاری همچون «خوشبختی» یا «باید سگ‌ها را دوست داشت» شانس خود را امتحان کرده بود. اما حالا و زمانی‌که در دهه‌ی پنجاه زندگی خود به سر می‌برد، سخت است که دوباره بتوان با فرمول‌های قدیمی به موفقیت دست پیدا کرد.
درهرصورت بهتر است به نیمه پر لیوان هم نگاه کنیم. کیوزک همچنان در این صنعت فعال است، شاید نه دقیقا در پروژه‌های سینمایی، ولی او این روزها مشغول نوشتن یک کتاب در مورد ادوارد اسنودن است.
جیم کری (Jim Carrey)
باید اذعان کرد جیم کری در دوران اوج هنری خود، پادشاه بلامنازع باکس آفیس بود. فیلم‌هایی همچون «ماسک» محصول سال ۱۹۹۴، «احمق و احمق‌تر» محصول همان سال و البته «دروغگو دروغگو» محصول سال ۱۹۹۷، بیش از یک صد میلیون دلار عایدی داشتند. در طول سال‌های بعد هم او همچنان از جایگاه برتر خود را در این حرفه حفظ کرده و حتی در سال ۲۰۰۰، به‌عنوان بزرگ‌ترین ستاره هالیوود شناخته شد.
مقاله‌های مرتبط:
اما در همیشه روی یک پاشنه نمی‌چرخد و با گذشت زمان شانس از این ستاره روی برگرداند. با تشکر از حضور در کمدی‌های کم مایه‌ای همچون «پنگوئن‌های آقای پاپر» محصول سال ۲۰۱۱ و «برت واندرستون شگفت انگیز» (۲۰۱۳)، جایگاه این هنرپیشه در گیشه رفته رفته کمی متزلزل شد.
در سال‌های اخیر اما دوباره نام جیم کری مورد توجه قرار گرفت. البته این‌بار نه به خاطر هنر بازیگری، بلکه به خاطر ماجرای خودکشی نامزد سابقش کاتریونا وایت. این ماجرا پای این هنرپیشه را به یک دعوای حقوقی ناخوشایند باز کرد که پایان روشنی هم به همراه نداشت.
متیو فاکس (Matthew Fox)
سریال «لاست» یکی از سریال‌های پرطرفدار و محبوبی بود که از متیو فاکس چهره‌ای محبوب و شناخته شده ساخت. اما بعد از این سریال، کارنامه کاری این بازیگر درگیر حالتی افسرده گونه شد. در نگاه کلی باید گفت هم مسائل شخصی و هم دنیای حرفه‌ای هر دو در این مورد دخیل بوده و روی زندگی کاری این هنرپیشه تأثیری عمیق گذاشتند.
در ابتدا بد نیست سری به بخش حرفه‌ای ماجرا بزنیم. واقعیت این است که متیو فاکس هرگز موفق نشد در اثر سینمایی درخشان و محبوبی ظاهر شود. فیلم «الکس کراس» محصول سال۲۰۱۲ یک شکست به تمام معنا و عظیم بود. از سوی دیگر بخش قابل توجهی از سکانس‌های بازی او در فیلم «جنگ جهانی زد» محصول سال ۲۰۱۳ هم در اتاق تدوین حذف شد.
اما در سوی دیگر ماجرا دیگر شخصی هم در این زمینه بی‌تقصیر نبوده‌اند. متیو فاکس در چند مورد ناخوشایند دخیل بود، از جمله ماجرای حمله او به یک راننده اتوبوس زن و همچنین ادعای همبازی سابق او در سریال لاست در مورد رفتار خشن فاکس با خانم‌ها که البته هر دو مورد به‌شدت از سوی این بازیگر تکذیب شد.
اگر این مسائل برای توجیه کم کاری او کافی نباشد، بدنیست بدانید که توجه این هنرپیشه در سال ۲۰۱۲ معطوف دنیای فیتنس و بدنسازی آقایان شد که درنهایت باعث شد او دست از بازیگری بردارد. او درجایی اشاره کرده است که اگر فرصت حضور درکارهای باکیفیت دراختیارش قرار نگیرد، ترجیح می‌دهد کار دیگری انجام داده و زیاد درمعرض دید مخاطبان قرار نگیرد.
توبی مگوایر (Tobey Maguire)
وقتی پای توبی مگوایر به میان می‌آید، بسیاری دوست دارند اشاره‌ای مستقیم به یکی از جملات این بازیگر در نقش پیتر پارکر در فیلم مرد عنکبوتی ۳ داشته باشند و آن را با موقعیت فعلی او مقایسه کنند. آنجایی که او با فروتنی می‌گوید هرچه بود این مسئله باعث نابودی حرفه او شد. درواقع از دید بسیاری از بینندگان، بازی او در این فیلم به‌نوعی روی عدم موفقیت او تأثیرگذار بود. درحالی که اگر منصفانه به ماجرا نگاه کنیم، داستان کم کار شدن این هنرپیشه ابعاد دیگری هم دارد.
طبق گفته‌های سم ریمی کارگردان فیلم مرد عنکبوتی، سونی علاقه و اشتیاق شدیدی داشت تا یک بار دیگر فرصتی را برای رستگاری در اختیار او و توبی مگوایر قرار دهد تا شانس خود را آزموده و برای بازگشت به اوج از نو تلاش کنند. اما مشکل آن‌جا بود که سم ریمی برای نوشتن فیلمنامه مرد عنکبوتی ۴ زمان زیادی گذاشت و این تأخیر به همراه بالا رفتن سن مگوایر (۳۵ ساله شدن او) باعث شد که سونی هم از این کار چشم پوشی کرده و در عوض به سراغ ساخت فیلم «مرد عنکبوتی شگفت انگیز» با بازی اندرو گارفیلد برود.
در همین زمان، مگوایر وارد دنیای تهیه کنندگی شد و اثر تحسین شده‌ای همچون «ساعت بیست و پنجم» را تهیه کرد، او همچنین در فیلم سیبسکوئیت محصول سال ۲۰۰۳ نیز در مقام هنرپیشه ظاهر شد. متأسفانه تلاش‌های او در زمینه تهیه کنندگی فیلم همیشه توأم با موفقیت نبود و آثاری همچون «دوران راک»، «قربانی پیاده» و «موج پنجم» بازخورد خوبی نداشته و او را از نظر مالی و کسب درآمد با مشکل مواجه کردند. مگوایر همچنین به‌دلیل درگیر شدن در ماجرای کلوب‌های شرطبندی غیرقانونی هم وجهه عمومی خود را خدشه دار کرد.
این عوامل دست به‌دست هم داد تا توبی مگوایر از دوران اوج خود فاصله گرفته و حضور چندانی در دنیای فیلم و سینما نداشته باشد. او بعد از پشت سرگذاشتن این مشکلات تصمیم گرفت توجه خود را روی خانواده‌اش متمرکز کند. شاید هم هالیوود دیگر علاقه چندانی برای دادن فرصتی دوباره به این بازیگر ندارد. مگوایر ازدواج کرده و صاحب دو فرزند است.
جسیکا آلبا (Jessica Alba)
داشتن یک کارنامه خاص می‌تواند پیدا کردن شغل را درهرجایی سخت کند، به‌ویژه اگر قرار باشد بخشی از دنیای پرزرق و برق هالیوود باشی! به‌عنوان نمونه جسیکا آلبا را درنظر بگیرید که پنج بار نامزدی تمشک طلایی بخش از افتخاراتش است و البته یک مرتبه نیز آن را به‌دلیل بازی ناامید کننده‌اش از آن خود کرده است. این نتیجه درخشان مدیون بازی در آثار ناموفقی همچون «چهار شگفت‌انگیز»، «بیدار» و «چشم» است. درهمین رابطه او اغلب انگشت اتهام را به سمت مسائلی همچون فیلمنامه بد و کارگردانان تازه کار گرفته است. اما زمانی‌که نشریات سطح بالایی همچون نیویورک تایمز علت شکست یک هنرپیشه را بازی سرد و بی‌روح او می‌دانند، دیگر نمی‌توان همه چیز را به گردن فیلمنامه ضعیف انداخت.
بااین‌حال تجربه حضور در آثار ضعیف تأثیری سنگین روی زندگی حرفه‌ای آلبا داشته است. درسال ۲۰۱۰، جسیکا آلبا در مصاحبه‌ای با مجله الی عنوان کرد که بعد ازاینکه یک کارگردان به او لقب زیبای گریان را داد، قصد داشته بازیگری را کنار بگذارد. او همچنین تصدیق کرد که در سن ۲۷ سالگی تقریبا این کار را انجام داده است و در مصاحبه‌های اخیرش هم عنوان کرده است که بازیگری اولویت مهم زندگیش نیست.
مقاله مرتبط:
البته این روزها آلبا بیشتر توجه خود را معطوف بزرگ کردن بچه‌هایش کرده است. او در اوت سال ۲۰۱۷ اعلام کرد که در انتظار تولد سومین فرزندش است و این مسئله او را بیش‌ازپیش از دنیای سینما دور کرد. آلبا همچنین یکی از بنیان گذاران شرکتی تحت عنوان «The Honest Company» است، شرکتی که اگرچه در سال ۲۰۱۵ بیش از یک میلیارد دلار ارزش داشت، اما در طول سال‌ها و به‌دلیل مشکلات حقوقی متعدد، رفته رفته از ارزشش کاسته شده است. یکی از نمونه مشکلات حقوقی این شرکت مربوطه به شوینده‌های چند منظوره، صابون و پاک‌کننده‌های لباس بود که حل‌و‌فصل آن بیش از یک میلیون دلار خرج روی دست این شرکت گذاشت.
برندن فریزر (Brendan Fraser)
باید بپذیریم که دو فیلم «استخوان میمون» و «لونی تونز» هر دو از پتانسیل کافی برای کوبیدن آخرین میخ بر تابوت کارنامه حرفه‌ای برندن فریزر برخوردار بودند، اما با تشکر از سه‌گانه مومیایی که در فاصله سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۸ ساخته و پخش شدند، این مراسم تدفین مدتی به تعویق افتاد!
در طول دوران ساخت مجموعه فیلم‌های مومیایی، فرصتی برای فریزر فراهم شد تا نقش‌های مهم‌تری را در فیلم‌های برنده جایزه‌ای همچون «خدایان و هیولاها» محصول سال ۱۹۹۸ و «آمریکایی آرام» محصول سال ۲۰۰۲ برعده بگیرد. اما متأسفانه حتی این فرصت‌های پیش آمده هم نتوانست ضعف شدید او در بازیگری را جبران کند، به‌ویژه چون این ضعف دربرابر هنرنمایی قدرتمند همبازی‌های او همچون یان مک‌کلن، لین ردگریو و مایکل کین بیش‌ازپیش در معرض توجه مخاطبان قرار گرفت.
اما انگار بخت و اقبال به این سادگی دست از سر فریزر برنمی‌داشت و مجددا فرصتی برای این بازیگر مهیا شد تا ورق را به نفع خود برگرداند. در سال ۲۰۰۸، شانس بازی در فیلم موفق سفر به اعماق زمین برای فریزر فراهم شد. اما این بار ضعف کارگردانی و ساخت فیلمی که به نسخه اصلی خود وفادار نبود، بار دیگر باعث عدم موفقیت این بازیگر شد. بعد از آن یک سری آثار نازل با بودجه‌های پایین سرراه او قرار گرفت که تأثیری بر بهبود وضعیت او نداشتند. درنهایت برای یک بازیگر تکرار کردن و تکرار شدن به ندرت مفید است و برندن فریزر نیز از این قاعده مستثنی نبود.
به پایان این مطلب رسیدیم. آیا شما از داستان پشت پرده غیب این بازیگران اطلاع داشتید؟ کدام بازیگران دیگر را می‌شناسید که مدتی است کم کار و از دید مخاطبان پنهان شده‌اند؟ فراموش نکنید نظرات خود را با ما در زومجی درمیان بگذارید.
