همه بازیهای بزرگ و خاطره انگیز کونامی
کونامی یکی از شناخته شده ترین برندها در صنعت بازیهای ویدیویی است که نام خود را در دهه ۷۰ میلادی و پیش از اینکه بازیهای فراموش نشدنی را یکی پس از دیگری برای کنسول NES نینتندو عرضه کند، بر سر زبانها انداخت. برجستگی حضور کونامی در عرصه بازیهای کنسولی در نسلهای بعد از NES نیز ادامه پیدا کرد اما در آغاز نسل هفتم و ورود پلیاستیشن 3 و ایکسباکس 360، حضور این ناشر ژاپنی کمرنگ شد و تعداد بازیهای عرضه شده توسط این شرکت نیز کاهش یافت.
با یک نگاه اجمالی و سریع به آنچه بر کونامی در این سالها گذشته است میتوانیم متوجه تغییر رویه بزرگ و قابل لمس کونامی در قبال بازیهای ویدیویی شویم. هیدئو کوجیما، فردی که بیشتر از هر کسی در کونامی زحمت کشید و بیشک یکی از مهمترین عوامل شناخته شدن کونامی تا به این حد است، حالا پس از ۳۰ سال قصد جدایی از این شرکت و قطع رابطه با کونامی را دارد. کم کم اثرات تغییر رویه کونامی در نگاه به بازیهای ویدیویی آشکار شد. کوجیما اعلام کرد که این آخرین Metal Gear خواهد بود که او میسازد و کم کم سیگنالهای جدایی او از کونامی نمایانتر شد. به هر حال جدایی کوجیما از کونامی، به سری Metal Gears که ما میشناختیم پایان خواهد داد (البته خود کونامی اعلام کرده است که به این سری وفادار خواهد ماند و ساخت بازیهای جدید از این مجموعه را ادامه خواهد داد) اوایل هفته گذشته نیز، این تغییر رویه کونامی یقه Silent Hills را گرفت و باعث لغو شدن ساخت این بازی شد. بازی که قرار بود با کمک کوجیما و دل تورو و البته هنرنمایی نورمَن ریدس، به شروعی دوباره برای این سری ترسناک بدل شود. این بازی نیز لغو شد تا بالاخره جدایی کونامی و کوجیما یک قربانی هم داشته باشد.
ما هم مثل شما در انتظار این هستیم تا بالاخره پشت پرده این اتفاقات فاش شود و همه از واقعیت این جدایی آگاه شویم اما حالا فرصت مناسبی است تا کمی به عقب برگردیم و نگاهی به بازیها و سری بازیهای خاطرهانگیزی بیندازیم که باعث محبوب شدن کونامی شدهاند.
Metal Gear - از ۱۹۸۷ تا ۲۰۱۵
عرضه بازی Metal Gear را میتوان نقطه عطفی برای بازیهای اکشن قلمداد کرد. بازی که باعث شد عصری جدید در این سبک آغاز شود و معرف این موضوع بود که ممکن است عدم درگیر شدن با دشمن و خزیدن در سایهها نیز به اندازه رفتن در دل آنها لذت بخش باشد. علاقه کوجیما به سینما و به خصوص فیلمهای هالیوودی باعث شد تا نگاه کوجیما به بازیهای ویدیویی نگاهی خاص و کمنظیر باشد و زمانی که Metal Gear Solid در سال ۱۹۹۸ عرضه شد، مقام و شان کوجیما به عنوان یک نویسنده زبردست بسیار بالاتر رفت. به علت موفقیتهای بزرگی که این سری به دست آورد و البته تاثیراتی که کوجیما روی صنعت بازیهای ویدیویی گذاشت، Metal Gear بزرگترین و مهمترین مجموعهای است که کونامی تا به حال داشته و آن را منتشر کرده است.
آخرین بازی که از این سری عرضه شد، بازی Metal Gear Solid V: Ground Zeroes بود که به نوعی مقدمهای برای بازی Metal Gear Solid V: The Phantom Pain محسوب میشود. اگرچه Ground Zeroes کوچک بود اما معرف عصر جدیدی در این سری به حساب میآید، عصری که آغازگر مسیری جدید در نحوه پیشرفت بازی است. این بازی نشان داد که یک Metal Gear جهانباز و با آزادی عمل چگونه است. البته این مقدمه نشانهای از موتور قدرتمند کونامی و کوجیما پروداکشنز یعنی فاکس اِنجین نیز محسوب میشود. اگرچه بعضی از مخاطبان به علت برچسب قیمت این بازی آنرا به عنوان یک تجربه و بازی مختصر شناختند اما بودند کسانی که در همین بازی یا در واقع مقدمه کوچک، نکات فراوانی پیدا کردند که ورای انجام یک ماموریت محول شده بود. اینکه چطور میتوان با تعیین و تمرین تاکتیک، به اهداف مورد نظر دست پیدا کرد و آنها را از بین برد. Ground Zeroes یک تجربه بزرگ و فوقالعاده بود، اگرچه تنها گوشهای از عظمت بازی The Phantom Pain محسوب میشود.
اختتامیه داستانی که در Ground Zeroes آغاز شد را در ماه شهریور و در بازی The Phantom Pain خواهیم دید. یکی از نکات مهمی که درباره Phantom Pain وجود دارد این است که این بازی آخرین شکاف بزرگ در خط زمانی این سری یعنی بین Ground Zeroes و Metal Gear اریجینال را پر خواهد کرد.
با این همه، این آخرین بازی از سری Metal Gear Solid است که توسط کوجیما ساخته خواهد شد. کونامی پیش از این عنوان کرده بود که بدون کوجیما نیز به ساخت این سری ادامه میدهد و آن را به دست افراد با استعداد میسپارد. اگرچه کونامی یک شرکت سهامی عام است که در بورس حضور دارد و اگر روزی این سری به پایان برسد یا سرنوشت خوبی نداشته باشد، مردم و سرمایهگذاران روی خود را از کونامی برخواهد گرداند و جای دیگری سرمایهگذاری خواهند کرد.
Silent Hill - از ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۴
اولین نسخه Silent Hill در دنیایی به وجود آمد که در تسخیر Resident Evil بود اما تیم سایلنت شرکت کونامی سعی نکرد تا از عمارتهای شبح زده این سری الگو بگیرد یا حتی از زامبیهای آن استفاده کند. در عوض، آنها راهی دیگر برای ترساندن مخاطبان در پیش گرفتند و آنهم داستان پدری بود که در شهری غریب به دنبال دختر گمشده خود میگشت. اگرچه این بازی با مشکلات حافظه محدود در پلیاستیشن دست و پنجه نرم میکرد اما مه موجود در بازی و آن حس ترسناکی که از مه به بازیکن القا میشد بعدها به سمبل این سری تبدیل شد.
اگرچه سری «تپه خاموش» توانست برای سالها خط سیر و پیشرفت خوبی داشته باشند اما چند سال گذشته اصلا سالهای خوبی برای این سری نبودند. آخرین بازی که با یدک کشیدن نام این سری عرضه شد بازی Silent Hill: Book of Memories بود که سال ۲۰۱۲ برای پلیاستیشن ویتا منتشر شد. این بازی نیز مانند تمام بازیهای عرضه شده در این سری بعد از بازی Silent Hill 4: The Room توسط یک استودیو بیرونی توسعه داده شد. این بار استودیو WayForward Technologies وظیفه ساخت یک بازی از سری سایلنت هیل را بر عهده گرفت. آنها در تصمیمی عجیب، این سری را در سبک بازیهای نقشآفرینی ایزومتریک توسعه دادند. آن طور که پیشبینی میشد این بازی نتوانست توجه منتقدین و علاقهمندان به سبک بازیهای ترسناک را به خود جلب کند و با شکستی تجاری روبهرو شد.
پس از عرضه Book of Memories، به نظر میرسید که سری سایلنت هیل نفسهای آخر خود را میکشد و چیزی به پایان آن نمانده است. اما پشت پرده، یک چهره جدید کار بر روی یک بازی جدید از این سری را آغاز کرد و آن فرد هم کسی نبود جز هیدئو کوجیما! پس از سالها که او آرزو داشت تا روی یک بازی از این سری کار کند، بالاخره روز موعود فرا رسید و البته این بازی به سبک و سیاق کوجیما و با رمز و رازهای مختف معرفی شد.
در جریان کنفرانس سونی در نمایشگاه گیمزکام سال ۲۰۱۴ میلادی، استودیو بین نام و نشانی با نام 7780s یک بازی جدید در سبک ترسناک را با نام .P.T معرفی کرد. این بازی دقیقا پس از عرضه قابل بازی بود و توانست به واسطه محیط و اتمسفر ترسناک و البته جلوههای بصری فوقالعاده مورد توجه علاقهمندان به سبک ترسناک قرار گیرد. اما نکته شگفتانگیز بازی، جایی بود که در آخر آن اشارهای به بازی جدیدی از سری سایلنت هیل با نام Silent Hills شد. در پایان این بازی فاش شد که .P,T در واقع نسخه دمویی از شروع دوباره این سری است که توسط کوجیما و با همکاری گیلرمو دل تورو و بازیگر سریال مردگان متحرک یعنی نورمن ریدس ساخته خواهد شد.
متاسفانه، خبر جدایی کوجیما از کونامی باعث شد تا توسعه و انتشار این بازی لغو شود. کونامی پس از تایید لغو شدن این بازی اعلام کرد که سری سایلنت هیل را رها نخواهد کرد و به آن وفادار خواهد بود اما بازی که قرار بود توسط کوجیما ساخته شود دیگر وجود خارجی نخواهد داشت. .P.T تنها یک گوشه از کاری بود که کوجیما میتوانست برای سری سایلنت هیل وطرفداران سبک ترسناک انجام دهد. این بازی چهارشنبه هفته کذشته برای همیشه از شبکه پلیاستیشن محو شد تا سرنوشت سری سایلنت هیل نیز مانند سری Metal Gear نامشخص باقی بماند.
Pro Evolution Soccer - از ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۴
اگر فکر میکنید که سری Metal Gear سودآورترین مجموعه بازی شرکت کونامی است، کسی شما را سرزنش نخواهد کرد اما Pro Evolution Soccer که با نام Wining Eleven نیز شناخته میشود، سری سودآورد و پولساز واقعی است زیرا در دو سال گذشته، این سری موفقترین مجموعه بازی کونامی بوده و با اختلاف بسیار زیادی، سری Metal Gear را پشت سر گذاشته است.
سری PES سالها است که عرضه میشود و به پای ثابت بازیهای ورزشی تبدیل شده اما در سالهای بسیار دور یک سری دیگر ورزشی با نام International Superstar Soccer وجود داشت که سری موفقی برای کونامی به حساب میآمد. ISS سال ۱۹۹۵ برای کنسول NES عرضه شد اما در سال ۱۹۹۷ و از آن جا که ای بازی در انحصار کنسولهای نینتندو بود، کونامی بازی International Super Soccer Pro را برای دارندگان کنسول پلیاستیشن منتشر کرد.
اگر از آن زمانهای دور به زمان حاضر برگردیم، میبینیم که سری PES همچنان زنده است و به کار خود ادامه میدهد. اگرچه میزان سهم این بازی در بازیهای فوتبال، به واسطه پیشرفت چشمگیر سری FIFA سال به سال کمتر شده است. PES 15 اولین بازی در تاریخ این سری بود که در ماه نوامبر عرضه شد. این در حال است که سری بازی FIFA در ۱۰ سال گذشته روند عرضه منظمی داشته و هر سال در ماه سپتامبر یا هفته اول ماه اکتبر منتشر شده است. کونامی معمولا PES جدید را در بهار معرفی میکند ولی امسال تنها خبری که در قبال این بازی وجود دارد این است که برچسب کاهش قیمت روی این بازی خورده است. اگر PES جدید در نمایشگاه E3 یا گیمزکام معرفی نشود، ممکن است طرفداران این سری چارهای جز کوچ به مقصد سری بازی FIFA نداشته باشند.
Castlevania - از ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۴
زمانی سری بازی Castlevania یکی از بهترین و محبوبترین سری بازیهای کونامی محسوب میشد. اولین نسخه این سری در سال ۱۹۸۶ برای کنسول فامیکام دیسک سیستم عرضه شد. از آن روز تا کنون، کونامی بیشتر از ۳۰ بازی در این سری را برای پلتفرمهای مختلف و وسیعی منتشر کرده است. ریشههای این سری سبک اکشن به همراه دید سایداسکرولینگ بوده است و به جز بازی Castlevania II: Belmont's Revenge، بسیای از بازیهای قدیمی این سری، دارای طراحی مراحل محکم و صریحی بوده است.
با عرضه بازی Castlevania: Symphony of the Night به کارگردانی کوجی ایگراشی، این سری وارد جهت و مسیر جدیدی شد و مراحل تکرارشونده جای خود را به یک قلعه بزرگ دادند که بازیکن میتوانست در آن جستجو کند. این فرمول در دهه بعد در ۶ بازی از این سری نیز پیاده شد که با عرضه دیگر بازی از این سری، شکاف زمانی را پر کردند.
در طول این زمان، کونامی بازیهای جالب دیگری را نیز از این سری عرضه کرد. دو تا از این بازیها روی کنسول نینتندو 64 و دو تای دیگر بر روی ایکسباکس و پلیاستیشن 2 عرضه شدند. این بازیها نتوانستد موفقیت بازیهای پیشین خود را تکرار کنند اما این موضوع نیز دیری نپایید تا کونامی به فکر تغییر مسیر این سری و بردن آن به اوج بیفتد بنابراین استودیو اسپانیایی مرکوری استیم با همکاری تهیه کننده کونامی یعنی دیوید کاکس به فکر تولید سری Castlevania: Lord of Shadows افتادند.
Lord of Shadows اریجینال، پرفروشترین بازی تاریخ این سری محسوب میشود اما با وجود موفقیتی که کاکس و استودیو مرکوری استیم داشتند، آینده این سری نامشخص بود. نسخه دوم این سری نیز با فاصلهای چهار ساله عرض شده اما هرگز نتوانست موفقیتهای نسخه اول را تکرار کند. با این حال و با فاصلهای که بین عرضه نسخه اول و دوم این بازی وجود داشت، هنوز زود است تا درباره یک Castlevania جدید صحبت کنیم. البته دیوید کاکس و استودیو مرکوری استیم اذعان دارند که داستان سری Lord of Shadows در نسخه دوم پایان یافته و تکمیل شده است پس با این تفاسیر احتمالا Castlevania جدید با یک عنوان دیگر منتشر خواهد شد.
Bemani - از ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۴
مردم موسیقی و بازیهای ویدیوی را دوست دارند و کونامی به اندازه کافی باهوش بود تا از این فرصت برای عرضه بازی Beatmania در سال ۱۹۹۷ عرضه کند. این بازی اولین بازی از سری بود که تحت نام Bemani به بازار عرضه شد. Bemani نقطه آغاز سریبازیهایی مانند Guitar Hero بود اما در حالی که اکتیویژن با این سری بازار کنسولهای خانگی در آمریکا را تحت سلطه خود گرفت، کونامی بازی Bemani را روی دستگاههای آرکید سراسر دنیا عرضه کرد. با وجود اینکه این بازی روی دستگاههای آرکید خوش درخشید اما عمده محبوبیت آن به خاطر طبعیت پرانرژی این بازی بود.
بازیکنان خارج از ژاپن با Beatmania غریبه نبودند اما بازی Dance Dance Revolution، سری بازی بود که تجربه بازیهای Bemani را در مقیاس جهانی معروف کرد. بازی DDR به همراه یک تخته چهارجهته عرضه شد که بازیکنان باید روی آن به انجام بازی میپرداختند. آنها باید علاوه بر دقت به صفحه نمایش، از آمادگی بدنی و البته پاسخگویی سریع ذهنی نیز بهره میبردند تا بتوانند موسیقیهای درون بازی را با موفقیت به اتمام برسانند. DDR فقط یک بازی نبود بلکه یک تمرین ورزش و یک بازی هنری بود که موسیقی و بازیهای ویدیویی را با هم پیوند داده بود.
موفقیت DDR باعث به وجود آمدن نسخههای دیگری در این سری نیز شد و باعث شد تا دیگر ناشران نیز به سمت عرضه چنین بازیهایی روی بیاورند. با وجود فضای رقابتی که در این بازار وجود داشت، سری بازیهای Bemani کونامی توانستد فروش خوبی را تجربه کند و به یکی از سودآورترین سریبازیهای این شرکت تبدیل شود. به همین دلیل به نظر نمیرسد که کونامی بخواهد دست از ساختن شمارههای جدید در این سری بردارد.
Suikoden - از ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۲
Suikoden یک بازی نقشآفرینی غیرمعمول بود که در سال ۱۹۹۵ برای پلیاستیشن وان به بازار آمد. این بازی از دارای شخصیتهای بسیار زیادی بود که میتوانستید با آنها بازی کنید به همین دلیل با نام ۱۰۸ ستاره نیز شناخته میشد. همین سیستم باعث شد تا این بازی جدا از سایر بازیهای نقشآفرینی آن زمان طبقهبندی شود. بازیهایی که مشتقاتی از سری بازیهای محبوب نقشآفرینی مانند Final Fantasy و Dragon Quest بودند. نفر اول بازی Suikoden یعنی یوشیتاکا مورایاما دو بازی دیگر در این سری ساخت و با پایان یافتن پروسه تولید بازی Suikoden III از کونامی جدا شد.
در آن زمان، این سری به دلیل عرضه نسخه دوم و تازگیها و تنوعی که داشت بسیار محبوب بود و کونامی نیز که از این موفیت خشنود بود چرخه تولید این بازی را ۱۰ سال تمدید کرد. متاسفانه، از سال ۲۰۱۲ تا کنون، هیچ فعالیتی درباره این سری مشاهده نمیشود و آخرین بازی که با نام این سری عرضه شد Suikoden: The Woven Web A Century بود که برای کنسول دستی پلیاستیشن آن هم فقط در کشور ژاپن به بازار آمد. آخرین بازی از این سری که در آمریکای شمالی و اروپا عرضه شد Suikoden: Tierkreis بود که اگرچه با نگاه مثبت منتقدان روبهرو شد اما نتوانست در عرصه فروش موفق باشد.
از آن زمان به بعد، مجموعه Suikoden به دست فراموشی سپرده شد و به نظر هم نمیرسد که کونامی قصد داشته باشد تا باز هم یک بازی از این مجموعه را روانه بازار کند. یک گروه از علاقهمندان به این سری که با نام «گروه احیاکنندگان Suikoden» شناخته میشدند، ۳ سال تمام سعی کردند تا شانش ساخت یک بازی دیگر از این سری را زیاد کنند اما متاسفانه کونامی به آنها نشان داد که علاقهای برای فعالیت در این حوزه ندارد.
Contra - از ۱۹۸۷ تا ۲۰۱۱
مانند بسیاری از میراثی که از کونامی باقی مانده است، Contra نیز حیات خود را بر روی دستگاههای آرکید در اواخر دهه ۸۰ میلادی آغاز کرد و وقتی روی کنسول NES عرضه شد، توانست موفقیت چشمگیری را در مقیاس جهانی تجربه کند. این بازی توانست استانداردهای جدیدی را در بازیهای تیراندازی سایداسکرولینگ تعریف کند. Contra دارای مراحل چالشبرانگیزی بود و از یک اکشن سریع بهره میبرد. همچنین سلاحهای مختلفی که در بازی وجود داشت این اجازه را به بازیکن میداد تا با فکر و استراتژی، به بالاترین امتیاز دست پیدا کند. پشتیبانی از بخش دو نفره Co-op باعث شده بود تا بازی عمق بیشتری پیدا کند. به خاطر قوانین سرسختانهای که برای مبارزه با محتواهای خشونتآمیز در کشور آلمان وجود داشت، کونامی نسخه اروپا بازی را با روشی دیگر عرضه کرد و انسانهای درون بازی را به رباتها تغییر شکل داد. همچنین نام بازی را به Proboctector تغییر داد تا مانع سردرگمی مخاطبان شود.
این دوگانگی در نام بازی تا عرضه بازی Contra: Legacy of Kain در سال ۱۹۹۶ برای پلیاستیشن و سگا ساترن نیز ادامه داشت. این بازی همچنین اولین بازی در این سری بود که در استودیویی خارج از استودیوهای داخلی کونامی توسعه داده شده بود. استودیو Appaloosa Interactive وظیفه ساخت این بازی را عهده داشت. همین استودیو بازی The Contra Adventure را نیز ساختند و آن را به طور اختصاصی در آمریکای شمالی و برای کنسول پلیاستیشن عرضه کردند اما هیچکدام از این دو بازی به دلیل فضای سنگین و وابستگی به فرمول خاص نتواسنتد مانند نسخههای قبلی پرهیجان باشند به همین دلیل کونامی ساخت بازی در سری Contra را در استودیوهای داخلی خود ادامه داد و آن را به KCET سپرد.
پس از عرضه دو بازی در این سری با نامهای Contra: Shattered Soldier و Neo Contra برای کنسول پلیاستیشن 2، کونامی دوباره تصمیم گرفت تا از استودیوهای خارجی کمک بگیرد. پس از این اتفاق بازیهای Contra 4 توسط WayForward Technologies برای نینتندو دیاس، Contra: Rebirth توسط M2 برای نینتندو وی و در نهایت Hard Corps: Uprising توسط استودیو Arc System Works برای ایکسباکس 360 عرضه شدند. Hard Corps: Uprising در سال ۲۰۱۱ عرضه شد و پس از آن هیج بازی دیگری از سری Contra به بازار نیامد. پس از آن دیوید کاکس (تهیه کننده بازی Castlevania: Lord of Shadows) عنوان کرد که علاقهمند است تا روی یک بازی جدید در سری Contra کار کند اما روی شماره دوم بازی Lord of Shadows کار کرد. اکنون هم به نظر نمیرسد او و دوستانش در استودیو مرکوری استیم در حال کار روی بازی از سری کُنترا باشند.
Gradius - از ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۸
Gradius یکی از اولین موفقیتهای کونامی و در حال حاضر، یکی از بینامونشانترین سریهای این شرکت به حساب میآید. این بازی در سال ۱۹۸۵ برای دستگاههای آرکید عرضه شد و ایده خود را از یکی از بازیهای کونامی با Scramble گرفت که سال ۱۹۸۱ منتشر شده بود. Scramble بازی تیراندازی بود که سیستم ارتقا سطح المانها را در بازیهای تیراندازی معرفی کرد و همین تعریف نیز زمینه ساز تولد Gradius شد. در بسیاری از بازیهای سری Gradius به محض اینکه دشمنان را میکشتید، امتیازی دریافت میکردید که باعث پر شدن نوار قدرت شما میشد که با جمع کردن این امتیازات میتوانستید با باز کردن آیتمهای مختلف قویتر شده و بیشتر زنده بمانید. همچنین این امکان را داشتید اقلام کمقیمت بازی را انتخاب کرده و از آنها استفاده کنید. در هر دو روش، اگر در بازی از بین میرفتید، کشتی شما تمام آیتمهایی که خریداری کرده بودید را از دست میداد و به حالت اولیه خود بازمیگشت. همین مکانیسم گیمپلی باعث میشد تا بازیکن با چیدن استراتژی بازی را پیش ببرد و با سلیقه خود به انجام بازی بپردازد.
در طول سالیان دراز، Gradius تقریبا روی تمامی کنسولها (به جز ایکسباکس و سگا سیستمز) عرضه شد اما همه این بازیها در قالب بازیهای شمارهدار عرضه نشدند. موفقیتهای ابتدایی این سری مدیون تعداد زیاد دنبالههایی بود که برای این بازی ساخته شد. به طور مثال بازی Slamander که شبیه به Gradius بود اما سیستم ارتقا سطح متفاوت و البته مراحل متنوعتری داشت. بازار بازیهای تیراندازی دستگاههای آرکید پس از عرضه Gradius به طرز محسوسی تغییر کرد. اینبار به جای کشتیهای فضایی و فضاپیماهای غولپیکر و واقعی، فضایی فانتزی این سبک را در برگرفت.
اما خوشبختانه آخرین بازی از این سری توانست دوباره اصالت را به آن برگرداند. بازی Gradius: Rebirth بود که برای کنسول نینتندو وی عرضه شد. اگرچه این بازی توانست به ریشههای اصیل خود برگردد اما از آنجا که بازی تلفیقی از مراحل قدیمی بود نتوانست به اندازه یک بازی جدید، هیجانانگیز باشد. با لغو شدن ساخت بازی Gradius IV (که در جریان نمایشگا بازی توکیو در سال ۲۰۰۵ معرفی شده بود) برای پلیاستیشن 3، این سری نیز مانند دیگر سریبازیهای تحت نظارت کونامی به دست فراموشی سپرده شد.
Hudson Soft Games
پس از سالها کشمکش و تلاش، بالاخره کونامی شرکت Hudson Soft Games را به همراه امتیاز بازیهایش در سال ۲۰۱۲ خریداری کرد، خریدی که باعث شد کونامی به گنجینهای از بازیها و شخصیتها دست پیدا کند. با وجود اینکه کونامی اکنون مالک بازیهایی مانند Bomberman، Bonk و Bloody Roar محسوب میشود اما هنوز از آنها هیچ استفادهای نکرده است و همچنان مشخص هم نیست که که چه زمانی و چگونه از آنها بهره خواهد برد.
کونامی از اینجا به بعد چه خواهد کرد؟
کونامی همچنان به یکی کردن استودیوهای و بخشهای مرتبط با بازیهای ویدیویی خود ادامه میدهد و با وجود علاقه کونامی به تجارتها دستگاههای ورزشی و همچنین مرتبط با کازینو، به نظر میرسد باید سری بازیهای خاطرهانگیزی مانند Gradius و Castlevania را به دست فراموشی بسپاریم. اگرچه این حرفها ممکن است برای کسانی که با این بازیها بزرگ شدهاند و همیشه از صمیم قلبشان آن ها را دوست داشتهاند ناراحتکننده باشد اما آیا واقعا میشود کونامی را به خاطر این تصمیماتش سرزنش کرد؟ صرفنظر که از اینکه کونامی چگونه به این نقطه رسید، بسیاری از افراد با استعدادی که روی بازیهای خاطرهانگیز این شرکت کار کردهاند، کونامی را ترک گفتهاند.
نکتهای که غیر قابل درک است، این موضوع است که بسیاری از علاقهمندان احساس میکنند که کونامی با تغییر رویه خود به آنها خیانت کرده است اما واقعیت امر این است که کونامی هیچ دینی به ما ندارد. تنها کاری که ما به عنوان طرفداران بازیهای خاطرهانگیزش میتوانیم انجام دهیم، روی برگرداندن از بازیهای آینده این کمپانی و ترویج عقایدمان در شبکههای اجتماعی است!
تغییر رویه کونامی باعث خواهد شد تا بازیهای خاطرهانگیز زیادی به دست فراموشی سپرده شوند یا دیگر آن فروغ سابق را نداشته باشند. اگرچه ما نمیتوانیم آینده را پیشبینی کنیم اما میتوانیم دوباره به گذشته برگردیم، بازیهایی مانند Silent Hill 2، Metal Gear Solid 3: Snake Eater یا Castlevania: Symphony of the Night را انجام دهیم، با دوستان خود راجع به آنها بحث کنیم تا بتوانیم با این کار روح آنها را زنده نگه داریم.
نظر شما راجع به بازیهایی که کونامی داشته چیست؟ شما چقدر با این بازیها خاطره دارید؟ دیدگاههای خود را با زومجی در میان بگذارید.
منبع: Gamespot
نظرات