نگاهی به سومین نمایش بازی The Last of Us Part 2؛ داستان گرگی به نام الی
در یک دنیای آخرالزمانی، در دنیایی پر از کشت و کشتار، دنیایی که همه به فکر منافع خودشان هستند، جایی که یک فرقه، هدفش دار زدن گناهکاران است و گروهی دیگر خود را به آب و آتش میزند تا به دنبال واکسنی برای نجات دنیا باشد، باید یک گرگ بود؛ گرگی که بتواند به تنهایی از پس مشکلات خود بر بیاید، دشمنانش را یک به یک سلاخی کند و آنقدر بیرحم باشد که برای هیچکس با هر هدفی که دارد، دل نسوزاند. در قسمت دوم از بازی The Last of Us، ما با یک گرگ طرف هستیم؛ دختری که زمانی تمام پناهش مردی به نام جول بود، حالا به یک گرگ تبدیل شده؛ گرگی که حتی یک فرقه بیرحم هم از او میترسد.
در E3 2018، ما بالاخره گیم پلی بازی The Last of Us Part II را مشاهده کردیم؛ اثری که از حالا بوی فوقالعاده بودن میدهد و طعم جذاب بودن را به ما چشانده است. از گیمپلی هیجانانگیز بازی که بگذریم، این نمایش گیمپلی، همانند دو تریلر اول بازی پر است از نشانههای مختلف؛ پر است از جزییاتی که میتوان توسط آنها تئوری چید تا بیشتر و بیشتر برای عرضه بازی هیجانزده شویم. در این مطلب، یک سری تئوری را بیان خواهیم کرد. به یاد داشته باشید که هیچ کدام از آنها به غیر از یک سری موارد که توسط خود سازنده اعلام شدهاند، بر پایه حقیقت نیستند و قرار نیست به طور صد درصد درست از آب در بیایند. اما به هر حال، ناتی داگ در بازی خود نشانههای زیادی گنجانده است؛ نشانههایی که ما را مجبور به تئوری نوشتن کرد.
بازی در چند بازه زمانی مختلف روایت خواهد شد و شاهد فلش بکهای زیادی خواهیم بود
اولین نکتهای که در تریلر میتوان به آن اشاره کرد، درست در اولین صحنه، جایی است که شاهد نورها و چراغهای زیادی هستیم. این بخش ما را یاد یک نکته میاندازد؛ نور، برق، سد، پناهگاه امن. بله، اینجا جکسون است؛ مکانی که تامی، برادر جول آن را راه اندازی کرد تا با استفاده از سد، بتواند برق ایجاد کند و مکانی مناسب را برای ادامه زندگی در این دنیای آخرالزمانی دست و پا کند. اگر به یاد داشته باشید، در قسمت اول، سری به این مکان هم زدیم و با محیطش آشنایی داریم. اما خب حالا چند سال گذشته است و به نظر مردم اوقات خوبی را در آن سپری میکنند؛ به طور دقیق پنج سال از حادثه آخر بازی میگذرد و هنوز هم رازی بزرگ بین جول و الی جریان دارد. اما زمانی که خود الی در این ویدیو به نمایش در میآید، میتوان با کمی دقت متوجه شد که او نسبت به اولین تریلر معرفی بازی که در آن حضور داشت، جوانتر و سرزندهتر به نظر میرسد. او از زندگی در این پناهگاه راضی است و نیازی هم نمیبیند که پایش را بیرون از این منطقه بگذارد. هرچند که گفته شده بود تریلر اول تنها یک جنبه تبلیغاتی دارد، اما نکته مهم آن تریلر، خشمی بود که از چهره مغموم الی فوران میکرد. درست است که در تریلر سوم، الی در محیطی شاد و زنده، کمی مضطرب و نگران است، اما آن خشمی که در اولین تریلر معرفی بازی دیدیم، پر از آتش و کینه بود. من این خشم را در آن تریلر بیخود و بیجهت نمیدانم و دراکمن بدون هدف چنین چیزی را برای معرفی بازی قرار نداده است. بنابراین نکته مهم تریلر جدید بازی این است که الی زندگی در این مکان را با تمام اضطراب درونش دوست داشت؛ اما اتفاق بدی رخ میدهد؛ اتفاقی که او را به یک گرگ درنده تبدیل میکند.
زمانی که پای جسی به تریلر باز میشود کلمهای مهم از دهان او خارج میشود: Old man. آیا او به جول اشاره دارد؟ آیا او زنده است؟ بله قطعا در این بازه زمانی از تریلر زنده است. اما بگذارید بعدا در مورد جول صحبت کنیم. اما یادتان نرود؛ این تریلر در دو بازه زمانی مختلف جریان دارد؛ جایی که در ابتدا همه خوب و خوش هستند؛ کسی کشته نشده است؛ کسی حمله نکرده است. اما در بخشی دیگر، یک سری افراد مرموز به دست الی کشته میشوند و با یک گرگ انتقام جو طرف هستیم. این را فراموش نکنید.
حضور دینا و حتی انتخاب نام او، بی دلیل و اتفاقی نیست
اما مکالمه جسی با الی زیاد طول نمیکشد؛ چرا که سر و کله دختری به نام دینا پیدا میشود و الی را به رقص دعوت میکند. اما چرا چنین دختری باید در تریلر وجود داشته باشد؟ نه، ذهنتان را فراتر از آن چیزی که الان به آن فکر میکنید ببرید. از نظر من، ناتی داگ صرفا برای نمایش دادن آن صحنه، دینا را وارد تریلر نکرده است؛ چرا که سازنده سعی کرده با نام دینا، ظاهرش و حتی دستبندی که به دست داشت، عمق بیشتری به تریلر بدهد. ملیت دینا در این تریلر به طور کامل مشخص نیست، شاید او یهودی باشد. اما چیزی که از ملیت او مهمتر است، نامش دینا است. دینا به چه معنا است؟ دینا نام دختر یعقوب است؛ پیامبری که در نزد یهودیان با لقب اسرائیل شناخته شد. در داستان او آمده است که دینا در سفری، مورد آزار چند شخص قرار میگیرد و سپس قوم او برای انتقام تمامی افرادی را که باعث آزار دینا شدند سلاخی میکنند؛ موردی که در دنیای آخرالزمانی The Last of Us کاملا به چشم میخورد. اما معنی نام او در انگلیسی From the Valley یا Of the Valley است؛ برایتان آشنا نیست؟ در تریلر اول، الی ترانهای میخواند و این نام به وضوح در ترانهاش به گوش میرسد: ...I walk through the valley of the shadow of death. اما در عربی، دینا به معنی عشق است و در نهایت، دینا در زبان عبری، به معنای انتقام گرفتن. معنی نام او میتواند بخش مهمی از وقایع بازی را به ما نشان دهد.
نیل دراکمن از آن دست افرادی است که به جزییات توجه میکند؛ بنابراین ما هم برای سرگرمی هم که شده، روی نام دینا تئوری سازی میکنیم. دینا اسمی است که از نظر من اتفاقی و بیدلیل انتخاب نشده. دراکمن سعی کرده است تا با نام دینا که در یک سو به معنی عشق و در سوی دیگر به معنی انتقام است، تعامل این دو عنصر مهم را در بازی خود نشان دهد. حتی نام دینا را که کنار بگذاریم، عشق و انتقام، پایه و اساس روایت داستانی نسخه اول بود. اما حالا در The Last of Us Part 2، این دو عنصر عمیقتر و برجستهتر از همیشه به نظر میرسند. حتی ویدیو سوم بازی نیز به خوبی تعامل عشق و انتقام را در خود جای داده است. در ابتدای تریلر شاهد مکانی گرم، صمیمی و پر از زندگی هستیم؛ در حالی که در بخش دیگر تریلر، الی با بیرحمی تمام همه را میکشد و رحم ندارد. بنابراین نام دینا از نظر من با هدف خاصی انتخاب شده است.
اما نکته بعدی که پیش از این هم به آن اشاره کردم، دستبند دینا است. درست است که شباهت زیادی به «چشم نظر یا چشم زخم» خودمان دارد، اما طرح اصلی این دستبند، Hamsa یا به فارسی «خمسه» نام دارد که برخیها در اسلام آن را دستان فاطمه زهرا (س)، در مسیحیت آن را دستان مریم مقدس و در یهود به نام دست موسی میشناسند. اما در تمامی موارد، این علامت برای حفاظت در برابر چشم شیطان استفاده میشود. اما نشانه دست یا به طور واضحتر، پنج انگشت رو به بالا، در اسلام و دیگر ادیان، به معنی «بخشش» است. خیلی واضح در بخش دوم ویدیو، جایی که همه جا سرد و تاریک است، شما همان دستبند را حالا در دستان الی میبینید. شاید این دستبند تنها یک نماد خاص بین الی و دینا باشد؛ شاید هم معنی خاص خود را داشته باشد. اگر چیز بیشتری در مورد این دستبند و معنای علامت آن میدانید، آن را در کامنتها با ما به اشتراک بگذارید.
شاید در آن شب، الی هر کسی را که میشناسد و دوست دارد کشته شوند؛ او بدون شک به دنبال انتقام است، اما به چه دلیل؟
پس از نمایش دینا و الی، حال در همین صحنه است که ما به مکانی دیگر میرویم؛ مکانی تاریک و ساکت. در یکی از مصاحبههای گذشته استودیو ناتی داگ در PSX 2017، اشاره شده بود که ما در بازی The Last of Us Part II شاهد فلش بکهای مختلفی خواهیم بود؛ فلش بکهایی چه از نظر مکان و موقعیت، و چه از نظر زمان. ناتی داگ در این تریلر دقیقا همین موضوع را به ما نشان داد. ما در ابتدای تریلر، الی را در منطقه جکسون دیدیم، اما در صحنه بعد، به یک سال بعد سفر میکنیم؛ جایی که الی خنجر خود را در گلوی یکی از دشمنان فرو کرده است.
یک سال بعد، جایی که ممکن است هیچ کدام از آن افرادی که در ابتدای تریلر دیده بودیم زنده نمانده باشند، جول، جول یک سال پیش زنده بود، جسی یک سال پیش زنده بود، دینا یک سال پیش زنده بود، اما یک سال بعد؟ ممکن است هیچ کدام از آنها باقی نمانده باشند؛ الی خودش باشد و خودش. ما از یک صحنه شاد، پر نور و پر طراوت، به مکانی تاریک، مرده و خطرناک میرویم؛ از مکانی پر از زندگی، به مکانی پر از مرگ میرویم.
در همان صحنه اول، همان جایی که الی با یک دستش دهان دشمن را گرفته و با دست دیگرش خنجری را در گلوی آن فرو کرده، نکته ظریفی قابل مشاهده است؛ دستبند دینا. این نکته به چه معنا است؟ همان چیزی که در پاراگراف قبل به آن اشاره کردم؛ ممکن است که دیگر هیچ کدام از آنها زنده نمانده باشد. یا ممکن است اتفاقی خاص برای دینا افتاده باشد و الی دستبندش را به عنوان یادگاری، چیزی که او را به یاد دینا بیندازد، برداشته است.
اما نکته بعدی که باید به آن پی ببریم، دشمنانی هستند که انسانها را حلق آویز میکنند و دل و رودهی آنها را با چاقو بیرون میریزند. این دشمنان، The Seraphites نام دارند. اولین بار آنها را در نمایش Paris Games Week 2017 دیدیم؛ جایی که چند تن از آن فرقه سعی داشتند آن زن مرموز را دار بزنند که در ادامه «لِو و یارا» که از اعضای سابق همین فرقه بودند، به کمک آن زن میروند. اما قبل از بررسی تریلر، بگذارید توضیحی در مورد نام این گروه بدهم. The Seraphites از کلمه سرافیم گرفته شده است؛ نام گروهی از فرشتگان در یهودیت و مسیحیت. این نام از نظر لغوی به معنای سوزندگان است. آنها خود را پاک و روشن میدانند. بنابراین، تمامی افراد فرقهای که با آنها سر و کار داریم، خود را پاک میدانند و هر شخصی خارج از گروه خود را افرادی نادرست و گناهکار میپندارند. از نظر معنای روشنایی، اگر به دو تریلر نگاهی بیندازید، مشعل، یکی از مهمترین المانهایی است که تریلرها روی آن تمرکز دارند؛ مشعلهایی که در دست اعضای گروههای The Seraphites دیده میشود. ما همیشه مهمترین المان نور در تاریکی بازی را چراغ قوه میدیدیم، اما آنها از مشعل استفاده میکنند.
در تریلر دوم، آنها چند نفر را دار زدند و شکمهایشان را خالی کردند. همچنین سعی داشتند همین بلا را سر آن زنی که حامله هم بود بیاورند. در تریلر سوم نیز، دقیقا همان بلا را سر چند شخص میآورند. به نظر میرسد، اعضای این گروه بلایای به وجود آمده در دنیا را، گناهان انسانها بدانند و بنابراین در ذهن خودشان اینگونه میبینند که با کشتن افراد و فدا کردن گناهکاران، دنیا پاک خواهد شد. پس ما در این بازی، با دشمنانی روبهرو خواهیم شد که بدون هدف نیستند، ولگرد نیستند و برای پیدا کردن آذوقههای باارزش، به هر گوشهای سر نمیزنند. ما اینجا با گروهی متحد و با هدفی مشخص روبهرو هستیم؛ افردی که با هماهنگی خاص، حتی با سوت زدن یکدیگر را خبر میکنند و نام یکدیگر را به خوبی میدانند.
علاوه بر فایرفلایز، با یک فرقه خاص طرف هستیم که باید برای پاک شدن دنیا، افراد زیادی را قربانی کنند
یکی از نکات جالب توجه بازی که قطعا نظر شما را هم به خود جلب کرد، صدا کردن الی با نام Wolf (گرگ) توسط دشمنان بود. آن هم نه یک بار؛ بلکه دو بار به طور قطع الی را «گرگ» صدا کردند. اما چرا چنین شخصی باید به عنوان یک گرگ شناخته شود؟ نام Wolf باید شما را سریعا به یاد پوستر Outbreak که ناتیداگ منتشر کرده بود بیندازد: دست آن زن مرموز با چکش و یک گرگ پشت آن. از آنجایی که دشمنان بازی را یک فرقه با اعتقادات مذهبی تشکیل دادهاند و در بازی پر است از نشانههای مختلفی که از کتاب مقدس برداشت شده، میتوان به این نتیجه رسید: در کتاب مقدس، خدا یا کسی که مردم را هدایت میکند به عنوان چوپان یاد میشوند و مردم نیز به عنوان گوسفندان (این بخش از مطلب توهین به قوم خاصی نیست و تنها اشارهای به کتاب مقدس شده است). پس بزرگترین دشمن یک چوپان و گلهاش چه میتواند باشد؟ گرگ. گرگ، گوسفندها را یک به یک از جای بر میدارد و هیچ رحمی ندارد. الیِ داستان ما، هم هیچ رحمی ندارد و با هر روشی که دم دستش باشد، خون دشمنانش را میریزد. آیا به نظر شما چنین تئوریای برای صدا زدن نام الی به عنوان یک گرگ درست است؟ یا نظر دیگری دارید؟
یکی از نکات جالب ویدیو در مورد فرقه The Seraphites این بود که آنها طعمه خود، یعنی گناهکاران را فقط روی چراغهای خیابانی دار میزنند؛ نه روی درخت، نه در ساختمانها، و نه جای دیگر؛ بلکه فقط چراغهایی که حالتی شبیه به صلیب دارند تنها وسیله دار زدن آنها هستند. البته در تریلر دوم چنین موضوعی به چشم نمیآمد، اما اگر به ویدیو سوم به خوبی دقت کنید، متوجه این موضوع میشوید. بنابراین از نظر من، ما با فرقهای طرف هستیم که به شدت روی اعتقادات خود تاکید دارد و به انسانها رحم نمیکند. شاید آنها آنقدر روی اعتقادات خود تاکید دارند که شادی و رقص مردم را گناه میپندارند و در یک شب، همه آنها را کشتهاند؟
ترانه Little Sadie و یک تئوری عجیب
با توجه به شناختی که از نیل دراکمن به دست آوردهایم، میدانیم که او نکات ریز و درشت زیادی در بازیها و حتی تریلرهایش قرار میدهد و توجه زیادی به جزییات دارد. البته خوبی او این است که بر خلاف برخیها، زیاد قصد سر کار گذاشتن مخاطبانش را ندارد. یکی از نکاتی که توجه من را به خود جلب کرد، استفاده از آهنگ Little Sadie در ابتدای تریلر بود. شاید آهنگی که گوش دادید، شاد به نظر برسد، اما در اصل این آهنگ در سال ۱۹۲۲ نوشته شده و داستان مردی را تعریف میکند که در یک شب، یک زن را میکشد و سپس توسط یک قاضی محکوم میشود.
نمیخواهم زیاد در این مورد خیال پردازی کنم، اما شاید معنای این ترانه، با وقایعی که قرار است در بازی رخ دهد ارتباط داشته باشد. نظر من این است: در شبی که همه به رقص و پایکوبی پرداختهاند، یا حداقل یکی از روزهایی که مردم در منطقه جکسون به زندگی خود مشغول هستند، اتفاقی رخ میدهد؛ یک نفر، چند نفر یا همه آنها به جز الی کشته میشوند و این اتفاق قطعا توسط کلیکرها رخ نمیدهد؛ بلکه یک شخص آشنا، یا چند شخص ناشناخته یا حتی رییس مرموز فرقه The Seraphites چنین بلایی سر آنها میآورد و قاضی داستان ما، گرگی به نام الی، تمام هدف زندگیاش را انتقام کشتهشدگان میگذارد. مهرههای این ترانه تا حدی مشخص هستند؛ الی یک قاضی انتقام جو است، قربانی، یک شخص مثل دینا یا چندین و چند شخص هستند، اما قاتل چه کسی خواهد بود؟
آیا جول زنده است؟
همانطور که در متن بالا اشاره کردم، تریلرهایی که از بازی به نمایش درآمدند، هر کدام بازههای زمانی مختلفی را روایت میکنند. از نظر من و قطعا از نظر بسیاری از شما، ابتدای تریلر سوم که در E3 امسال به نمایش در آمد، جایی که همه مشغول شادی هستند، آغاز همه چیز است. این بازه زمانی، حتی قبل از اولین تریلری است که بازی توسط آن معرفی شد؛ جایی که الی را در یک خانه پر از جسد میبینیم. در آنجا الی تمام هدفش این بود که میخواهد تک تکشان را بکشد و این را مستقیما به جول میگوید. اما چه کسانی قربانی الی خواهند بود؟ شاید در ابتدا فکر میکردیم الی فقط به کشتن اعضای فایرفلایز فکر میکند. اما تریلر دوم و سوم بحثی بزرگتر از اعضای فایرفلایز را برایمان باز کرد؛ فرقهای که اعضایش خود را پاک میدانند، افرادی را که از نظر آنها گناهکار هستند دار میزنند و شکمشان را با چاقو سفره میکنند. یکی از این دو مورد، یا شاید هم هر دوی آنها، هدف اصلی الی هستند.
از نظر من حتی در قسمت دوم بازی، تمرکز از روی فایرفلایز برداشته شده و حداقل تا نیمه ابتدایی بازی خبری از آنها نخواهد بود و باید با یک مشت افراد فرقه The Seraphites دست و پنجه نرم کنیم. اما سوال مهمتری وجود دارد: جول کجا است؟
جول قطعا و بدون شک زنده است، اما تا کی؟ تا کدام بازه زمانی از بازی؟ سازنده بازی روی این موضوع تاکید کرد که بازی در چند بازه زمانی مختلف روایت میشود؛ بنابراین میتوان انتظار مرگ هر یک از شخصیتهای بازی را داشت. در قسمت ابتدای تریلر، این را از دیالوگها به خوبی متوجه شدیم که جول و الی هر دو در پناهگاه تامی حضور دارند و شرایط در نرمالترین حالت خود قرار دارد. باید این نکته را به خاطر داشته باشید که چرا سازندگان بازی، به جای استفاده از اسم The Last of Us 2، از The Last of Us Part 2 استفاده کردهاند. دلیل انتخاب این نام این بود که نه فقط با قسمت دوم این بازی طرف هستیم، بلکه با ادامه کاملا مستقیمی از وقایع و اتفاقات قسمت اول روبهرو خواهیم بود. با این تفاسیر ما قرار است شرایطی را که بین جول و الی پیش رفته است هم به خوبی ببینیم.
حضور جول در این بازی قطعی است، اما آیا یک فرد کاملا مخالف الی خواهد بود؟ یا اصلا شاهد کشته شدنش در طول بازی خواهیم بود؟
چیزی که تریلر سوم بازی برای ما مشخص کرد این بود که اوضاع بین جول و الی چندان جالب پیش نمیرود. البته شاید با خود بگویید که این دو تا از اول هم با هم گاهی اوقات لج و لجبازی میکردند. اما این بار اوضاع چندان خوب به نظر نمیرسد. بالاتر رفتن سن الی شاید یک دلیل باشد، اما دلیل اصلی از نظر من، کنترل شدید جول روی الی است. همانطور که در پایان ماجرای قسمت اول دیدیم، جول کاملا به الی در مورد اتفاقاتی که برای او توسط فایرفلایز و کشتار جمعیای که راه افتاد دروغ گفت؛ حالا به هر قیمتی که باشد، جول نمیخواهد الی از این ماجرا بویی ببرد. به خاطر علاقهاش به این دختر، نمیگذارد الی بفهمد که او قادر است با قدرت خود، دنیا را نجات دهد. الی هم که از این ماجرا خبر ندارد و از قصد اصلی جول از گیرها و نظارتهای بیش از حدش سر در نمیآورد، بیشتر و بیشتر نسبت به او حس بدی پیدا میکند. هرچه که باشد، داستان این قسمت، پنج سال بعد از وقایع قسمت اول روایت خواهد شد و قطعا خیلی چیزها نیز در این بین تغییر خواهد کرد.
اما یک سال بعد، جایی که الی به یک گرگ تبدیل میشود، جول کجا است؟ یکی از مهمترین صحبتهای سازندگان در مورد داستان بازی این بود: خودتان را برای اتفاقات غیر منتظره آماده کنید. پس من هم میخواهم همانند بررسی تریلر دوم و اول بازی، یکی-دو تئوری غیر منتظره را بیان کنم.
تئوری اول من در مورد جول این است که بالاخره، دیر یا زود او کشته میشود. قطعا جول در بازی حضور دارد و هیچ شکی نیست؛ اصلا نمیشود شخصیتی به این محبوبی را نادیده گرفت. اما حداقل، از یک جایی به بعد در داستان، جول دیگر در دنیای بازی نفس نمیکشد. اگر به یاد داشته باشید، در تریلر اول بازی یک سری نکات ریز را بررسی کردیم که خبر از زنده نبودن جول میدهند. همانطور که گفتم، حداقل برای من واضح و روشن است که تمامی افراد حاضر در آن مهمانی، طی اتفاقی احتمالا از بین خواهند رفت و الی با داشتن دستبند دینا و مرور خاطرات، به تنهایی زندگی خودش را سپری میکند. اما آیا جول هم در این اتفاق کشته شده است؟ یا شاید هم جول هنوز زنده است و در یک گوشه از دنیای بازی حضور دارد؟
تئوری بعدی، همان تئوریای است که در مقاله قبلی هم به آن اشاره کردم. شاید یک اتفاقهایی در بازی رخ دهد که جول تبدیل به شخصیت منفی بازی شود. میدانیم که جول و الی رابطه خوبی ندارند؛ شاید با چنین چیزی دشمنی بزرگی به وجود نیاید، اما اگر الی از بزرگترین راز زندگی خود بو ببرد چه؟ اگر متوجه دروغ جول شود چه؟ زمانی بود که الی میتوانست کل مردم را نجات دهد؛ زندگی کسانی را که دوست داشت نجات دهد؛ اشخاصی را که جلوی چشمانش به خاطر بیماری از دست داد نجات دهد. پی بردن به چنین رازی، نمیتواند مشکلی بزرگ را بین جول و الی ایجاد کند؟ شما بگویید.
نظرات