هر آن چه که در مورد بازی Watch Dogs 2 میدانیم
تا قبل از معرفی بازی Watch Dogs 2 بسیاری از بازیکنان از دروغها و وعدههای توخالی قسمت اول این بازی از سوی یوبیسافت صحبت میکردند. اما قسمت دوم این بازی، حداقل در نمایشهای خود همانند قسمت اول Watch Dogs نمایشهای عجیب و غریبی نداشت که نتوانیم برای نسخه نهایی انتظار زیادی از آن داشته باشیم. بلکه به نظر میرسد آن چیزی را که دیدهایم را واقعا بازی کنیم. اما بهتر است مشکلات قسمت اول Watch Dogs را فراموش کنیم و بر نسخه جدید متمرکز شویم.
این قسمت از بازی به نوعی ما را یاد سری Assassin’s Creed میاندازد. در سری Assassin’s Creed از قرون وسطا تا عصر ویکتوریا از در و دیوار بالا رفتیم و با ابزار مکانیکی جذاب، تاریخ سازی کردیم. Watch Dogs نیز به نوعی یک Assassin’s Creed مدرن است. در این بازی با استفاده از حرکات پارکور از در و دیوار بالا میرویم، در دنیای مدرن آزادانه حرکت میکنیم و از آن بهتر، توسط گوشی و لپ تاپی که در اختیار داریم شروع به هک کردن هر چیزی که جلوی دستمان باشد میکنیم. Watch Dogs 2 ما را از خیابانهای شیکاگو دور میکند و به شهر آفتابی سن فرانسیسکو خواهد برد. جایی که پل معروف گلدن گیت عظمت خود را به رخ میکشد و مناظر دیدنی آن جادو کننده هستند. اما برای جاناتان مورین، کارگردان نوآوری بازی Watch Dogs 2، سن فرانسیسکو فراتر از یک شهر توریستی است. او میگوید:
برای ما، سان فرانسیسکو یاد آوار کالیفورنیای روشنفکر و آزاد است. این شهر اتفاقات زیادی را پشت سر گذاشته است و حالا با تحول تکنولوژی در دنیای امروز، اتفاقات زیادی میتواند در این شهر رقم بخورد.
در این قسمت، دیگر خبری از آیدن پیرس، شخصیت اصلی نسخه اول، نیست و او کلاه و بارانیاش را نیز با خود برده است. حال جای او را مارکوس هالووی، زاده شهر اوکلند همراه با کلاه و عینک آفتابی خود گرفته است. حال که سن فرانسیسکو دومین هدف نصب سیستم عملیات مرکزی «ctOS» از سوی کمپانی بیگ برادر «گروه مخالف در نسخه اول Watch Dogs» شده است، مارکوس قصد دارد تا در برابر آنها ایستادگی کند. جاناتان مورین در مورد این شخصین میگوید:
ما با طرفداران این بازی صحبت کردیم و چیزی که باعث تحرک آنها در بازی میشود را جویا شدیم. در نتیجه مشخص شد که اگر بخواهیم نظر بسیاری از بازیکنان را به سمت بازی خود جلب کنیم و آنها را وارد سن فرانسیسکو کنیم، نیاز به کاراکتری جوانتر و امروزیتر داریم. مارکوس شخصیت شوخ طبعی دارد و میتواند تغییرات زیادی در بازی Watch Dogs 2 ایجاد کند.
این امر کاملا صحت دارد، اما در عین حال که کاراکتر بازی شوخ طبعی است، میتواند انسان خشنی نیز باشد. در یکی از نمایشهای بازی شاهد این بودیم که او مردم را با توپ بیلیاردی که توسط طناب پوشیده شده است، کتک میزند. جالب است بدانید که آموزش ساخت این وسیله در سایت یوتیوب قرار دارد. همچنین یکی از اسلحههای او توسط پرینتر سه بعدی چاپ شده است و میتواند به دشمنان شوک برقی وارد کند. مارکوس از آن دست آدمهایی است که سرش برای تکنولوژیهای مدرن درد میکند. به همین خاطر بر خلاف شماره قبل، سازندگان بازی همه چیز را در اختیار خود بازیکنان گذاشتهاند و با در اختیار گذاشتن ابزار بسیار بیشتر و متنوعتر سعی کردهاند تا راههای بسیاری زیادی را برای بازیکنان قرار دهند.
در این بازی حتی قادر هستید بدون این که بسیاری از دشمنان یا حتی افراد عادی را به کشتن دهید مراحل را طی کنید یا از مخمصه فرار کنید. برای مثال، میتوانید توسط پرینتر سه بعدی یک اسلحه چاپ کنید و به جای استفاده از گلولههای واقعی، تیرهای بیهوشی یا فلج کنندههای موقت را در آن به کار ببرید. اگر یک اسلحه پرتاب کننده بسازید، این دست خود شما است که تیرهای آن انفجاری باشند یا صداهای گیج کننده ایجاد کنند. حتی آن ضرباتی که با توپ بیلیارد وارد میکنید به آن صورت کشنده نیستند. در مقایسه مارکوس با آیدن، هم اطلاعات بیشتری از کارهایی که او انجام میدهد دارید و هم دست شما بسیار بازتر از گذشته خواهد بود. بنابراین این دست بازیکنان است که مارکوس را به یک فرد بیرحم تبدیل کنند یا شخصی که دوست ندارد هیچ انسانی را بکشد. سازنده بازی دوست ندارد داستان و ماجرای Watch Dogs 2 شخصیت مارکوس را شکل دهد، بلکه میخواهد بازیکنان این کار را انجام دهند. در قسمت اول این بازی گاهی اوقات بازیکنان مجبور بودند تا در بخشهایی از داستان که آیدن قصد انتقام گیریهای خشن دارد شرکت کنند. اما در این قسمت خبری از این اتفاقات نخواهد بود.
در بازی Watch Dogs 2 بخش هک کردن بسیار گسترده شده است و اتفاقات پویا رغم خواهد خورد
همانطور که به خوبی میدانید، هسته اصلی بازی را سیستم هک کردن تشکیل داده است. اما نکته مهم در مورد هک کردن در بازی این است که بازیکنان اصلا دوست ندارند یک چیزی را برای هک کردن انتخاب کنند، یک دکمه بزنند و سپس شاهد اتفاقات از پیش تعیین شده باشند. در بازی Watch Dogs 2 بخش هک کردن بسیار گسترده شده است. به طور مثال یک ماشین هوشمند را انتخاب کنید، آن را روشن کنید و سپس با فشردن دکمه آن را به جلو هدایت کنید تا راه و مسیر برایتان باز شود یا حتی ماشینی که در حال تعقیب شما است را منحرف کنید. البته این مورد کوچکترین مثال برای بازی بود. اما باید بدانید که هک کردن با توجه به قدرت باتری محدودیت دارد. این باتری شبیه به بخش استامینا یا استقامت در بازیهای نقشآفرینی عمل میکند. این بخش به میزان حجم ابزار هک مارکوس بستگی دارد. اما به این صورت هم نیست که همیشه در محدودیتها دست و پا بزنید و اعصابتان خط خطی شود. سازنده بازی میگوید به نقطهای خواهید رسید که بدون هیچ محدودیتی قادر به کنترل و هک ماشینها هستید و در تعقیب و گریزها میتوانید ماشینهای مختلف را در مسیر یکدیگر منحرف کنید.
در هر صورتی قادر هستید شخصی بسیار زیرک و در عین حال خشن باشید و توسط قابلیت هک کردن ماموریتهای خود را ماهرانه به پایان برسانید. برای مثال قادر هستید یک جرثقیل را در محیط بازی جوری هدایت کنید که برای انجام حرکات پارکور یا فرار از مخمصه کمکتان کند یا یک ماشین پارک شده را روشن کنید، حواس نگهبانان را با آن پرت کنید و با کار گذاشتن یک بمب در آن، ناگهان نزدیک نگهبانها ماشین را منفجر کنید. تمام اتفاقات و عکسالعملهایی که بعد از هک شدن خواهید دید اصلا از پیش تعیین شده نیستند و شاهد اتفاقات جالبی خواهید بود. کنترل ماشینها از این طریق نیز حس واقعی به شما خواهند داد. در بازی Watch Dogs 2 یک موتور مخصوص فیزیک رانندگی استفاده شده تا به طبیعی بودن این بخش کمک شایانی کند و به بازیکنان اجازه دهد هر کاری که میخواهند با ماشین انجام دهند و ایدههای مختلف خود را با آن پیاده کنند.
البته این مسئله فقط مربوط به وسایل نقلیه یا دوربینها نیست، بلکه شخصیت شما قدرت بیشتری در بین مردم خواهد داشت. در Watch Dogs 2 هنوز قادر هستید حسابهای بانکی یا مشخصات فردی دیگران را هک کنید اما همه چیز به این مورد ختم نمیشود. قادر هستید با ارسال پیامهای همزمان، حواس تمام افراد اطراف خود را پرت کنید. اما باید مراقب باشید چرا که برخی از کاراکترهای غیر قابل بازی میتوانند شما را شناسایی کنند و به پرخاشگری بپردازند. البته ارسال بیش از حد این پیامها نیز اعصابی برای ملت نخواهد گذاشت و کمی اوضاع به هم میریزد.
این مورد در هنگام آتشبازیها و تعقیب و گریز با پای پیاده بسیار تاثیرگذار است. فرض کنید در حال فرار از دست چند نفر یا پلیسها هستید. با ایجاد هرج و مرج توسط قابلیت هک نیروهای مقابل را کمی گیج کنید و با یک ماشین پا به فرار بگذارید. این چیزها میتوانند بسیار جذاب باشند، اما هیجان اصلی زمانی است که از ابزار ctOS در برابر مردم استفاده کنید. در اواسط بازی این قدرت را خواهید داشت تا به طور مثال دیتابیس پلیسها را کنترل کنید و میتوانید هر شخصی را که میخواهید به عنوان یک مجرم در دیتابیس پلیسها قرار دهید. به این صورت هنگامی که دوربینهای شهر او را ببینند، پلیس به سراغ آن فردی که انتخاب کردهاید میآید. گاهی اوقات شخصی که دستگیر شده است و اصلا نمیداند که دلیل آن چیست، سعی میکند تا پا به فرار بگذارد و در این حالت اتفاقات جالبی رخ میدهد. حالا تصور کنید که یک مجرم واقعی که گروهی از خلافکارها پشت او هستند را به عنوان خلاف کار به پلیس معرفی کنید. آنجا است که درگیریهای خیابانی دیدنی میشوند.
این قدرتی که در اختیار دارید چقدر میتواند از شما یک شخصیت کاملا منفی یا مثبت بسازد. قادر هستید پلیسها را به محل درگیری اعزام کنید و آنها را در برابر دشمنان اصلی قرار دهید یا به نوعی کارها را پیش ببرید که پلیس این افراد را دستگیر کند و مجبور نباشید تا آنها را به قتل برسانید یا حتی میتوانید توسط پلیس به کلی آنها را قتل عام کنید و صحنههای تارانیتویی راه بندازید. این تصمیم شما است که به یک فرد دیوانه تبدیل شوید یا با زرنگی خود، با همکاری پلیس به حساب آنها برسید.
در این بازی پهپاد و ماشین کنترلی نیز در اختیار دارید. بسیاری از کارها را نیز میتوانید به وسیله این دو از راه دور انجام دهید. پهپاد را به هوا بفرستید و با کنترل کردن آن در محیط ماموریت کارهای ویژهای انجام دهید. با این کار قادر هستید دشمنان را علامتگذاری کنید، راههای ورود و خروج را بسنجید و مکانهایی برای مخفی شدن را پیدا کنید. سپس وارد منطقه شوید و با مخفی شدن در گوشهای ماشین کنترلی خود را رها کنید و با آن به صورت مخفی به انجام ماموریت بپردازید. البته همیشه این کارها جواب نمیدهد و گاهی شناسایی خواهید شد و باید پا به فرار بگذارید یا روشهای خشونتآمیز را انتخاب کنید. البته همیشه به خاطر دیده شدن مارکوس توسط دشمنان لو نخواهید رفت. بلکه استفاده بیش از حد از هک کردن باعث میشود خیلی زود شناسایی شوید و با این کار نگهبانها به دنبالتان میآیند. همانطور که بسیاری از بازیها این حق را به بازیکنان میدهند که بتوانند هم از راه درگیری و هم از راه مخفی کاری مراحل را پیش ببرند، Watch Dogs 2 نیز این رویه را پیش گرفته و به شما حق انتخاب خواهد داد. در کنار این موارد، مارکوس در کارهای پارکور بسیار زبردست و ماهر است و حس میکنید در حال تجربه یک Assassin’s Creed مدرن هستید.
Watch Dogs 2 نسبت به شماره قبل خود کمی بازیکن را از حالت تنهایی بیرون میکشد. شخصیت اول این قسمت یعنی آیدن پیرس، یک پارتیزان تک و تنها بود و کارهای خود را در خفا انجام میداد. اما در این قسمت، مارکوس هالووی عضو DedSec است. DedSec به گروه یا مشترکانی از هکرها گفته میشود که در قسمت اول Watch Dogs در تاریکی کارهای خود را انجام میدادند و حال در Watch Dogs 2 حضور پیدا کردهاند. کل ساختار بازی بر اساس این فرضیه پایهگذاری شده است که DedSec به دنبال کنندههای بیشتری نیاز دارد تا بتواند سختافزارها و دانشهای خود و اعضای جدید را به اشتراک بگذارد و شرکتهای مخالف را شکست دهد.
هر کاری که در بازی انجام میدهید، چه یک کار آزادانه در دنیای بازی باشد یا چه یک ماموریت مهم، باعث میشود تا دنبال کننده، طرفدار یا هر چیزی که اسمشان را میگذارید به دست آورید و آنها به سمتتان بیایند. این دنبال کنندهها به نوعی یک مدل پول رایج در بازی محسوب میشوند. آنها قابلیتهای بیشتری را به مارکوس اضافه میکنند و سختافزارهای جدیدی نیز برای او معرفی میکنند. در نتیجه مارکوس قادر است کارهای بیشتر و متنوعتری با آنها انجام دهد.
هدایت آزادانه DedSec بدون انجام عملیاتهای باارزش هیچ معنایی نخواهد داشت. اینجا در سان فرانسیسکو با تکنولوژیهای مختلف و ممتاز خود کاملا دوست دارد تا در بازیهای خطرناک DedSec شرکت کند. بنابراین در بخش دنیای مجازی بازی، قادر هستید نگاهی به دنبال کنندهها داشته باشید. اما در عین حال اگر دوست دارید کل بازی را بدون حضور آنها پیش ببرید، هیچ مانعی بر سر راهتان قرار ندارد. قادر هستید چندین و چند ساعت از بازی را به صورت همکاری با دیگران پیش ببرید و در همین حال داستان بازی را به اتمام برسانید یا این که به تنهایی و بدون حضور شخصی دیگر کار خود را پیش ببرید.
بازی Watch Dogs 2 محیط سندباکس و آزادی دارد، چیزی که نسخه اول هرگز به آن دست نیافته بود
بله، بازی Watch Dogs 2 از همکاری چند نفره پشتیبانی میکند. هنگامی که آنلاین شوید، سن فرانسیسکو تبدیل به مکانی میشود که دوستان خود را در آن خواهید دید که مشغول به انجام عملیاتهای شخصی خود هستند. درست شبیه به بازی The Division یا Destiny که دنیای خود را با دیگران به اشتراک میگذارید. موضوع فقط به دیدن دیگران در دنیای بازی ختم نمیشود. میتوانید با دوستان خود یک گروه تشکیل دهید و به انجام ماموریتهای داستانی و غیر داستانی بپردازید. سازنده بازی این قول را داده که در هنگام همکاری چند نفره، ماموریتهای جذاب با درجه سختی پویا بازیکنان را سرگرم خواهد کرد. همچنین علاوه بر ماموریتها، میتوانید از فعالیتهای آزادانه لذت ببرید و طیف وسیعی از آیتمهای قابل جمعآوری را در دنیای بازی پیدا کنید. همکاری چند نفره نیز درست همانند بخش تک نفره آزادانه خواهد بود. میتوانید با یکدیگر آتش بازی راه بندازید، یا این که به صورت مخفی کاری پیش بروید. به طور مثال یک نفر مسئول کنترل پهپاد یا ماشین کنترلی میشود و فرد دیگر به صورت مخفی وارد محیط ماموریت خواهد شد.
بازی Watch Dogs 2 محیط سندباکس و آزادی دارد، چیزی که نسخه اول هرگز به آن دست نیافته بود. همه چیز فقط دکمه زدن و تماشای هک نیست. آزاد هستید تا هر گونه که دوست دارید بازی کنید. تکنولوژی را بر علیه دیگران استفاده کنید، یا از طریق آن به کارهای درست بپردازید. قسمت اول Watch Dogs ایده بسیار بزرگ و جذابی داشت که نتوانست آن طور که باید آن را پیاده کند. اما به نظر میرسد که Watch Dogs 2 میتواند این ایدهها را به ثمر بنشاند.
نظر شما در مورد بازی Watch Dogs 2 چیست؟
تهیه شده در زومجی با اقتباس از مقاله مجله رسمی ایکسباکس انگلیس