بزرگ ترین اشتباهات مایکروسافت در قبال ایکس باکس
مایکروسافت، سونی، سگا، نینتندو و بسیاری از کمپانیهای بزرگ دنیای بازیهای ویدیویی همیشه اشتباهات جبران ناپذیری کردهاند که فراموش کردن آنها گاها بسیار سخت است. در این مقاله سعی داریم به اشتباهات بزرگ مایکروسافت اشاره کنیم. شاید بتوان بزرگترین اشتباه مایکروسافت در نسل جدید اتخاذ سیاستهایی عجیب و غریب هنگام انتشار کنسول ایکسباکس وان دانست. سیاستهای اشتباه، تبلیغات و معرفیهایی که گیمرها آن را دوست نداشتند و تمرکز زیاد روی بخش تلوزیون به جای بازی از جمله اشتباهات مایکروسافت در مورد ایکسباکس وان بود. اما این اشتباهات فقط به ایکسباکس وان ختم نمیشود و در نسلهای گذشته نیز اشتباهات عجیب و غریبی از سوی این کمپانی آمریکایی دیدهایم. در حالی که اشتباهات بزرگ مایکروسافت را در این مقاله نام میبریم، اما به کارهایی که آنها برای حل این مشکلات انجام دادند نیز اشاره میکنیم. در عین این که آنها اشتباهات بدی داشتند، اما برخی سیاستها و اعمال خوب آنها نیز باعث شده تا اتفاقات خوبی نیز رقم بخورد. شاید اگر مایکروسافت یکی از بزرگترین و البته موفقترین کمپانیهای صنعت بازیسازیو کنسولسازی نبود، این مشکلات چندان به چشم نمیآمد. اما موفقیتهای پیشین مایکروسافت با ویندوز، آفیس و حتی خود ایکسباکس، باعث میشود تا این اشتباهات کمی عجیب به نظر برسند.
کنترلر اوریجینال ایکسباکس
تنها با نگاه به ظاهر این دسته، میتوان فهمید که مایکروسافت در اولین کنسول خود کنترلری را خلق کرده تا مردم را با بزرگ بودن آن عذاب دهد. این دسته عجیب و غریب که شبیه به یکی از هابیتهای چاق و چله دنیای ارباب حلقهها است، سعی کرده تا شبیه به کنترلر Dreamcast شود؛ اما خب راه اشتباهی را انتخاب کرده است. بزرگترین سوالی که بعد از دیدن این کنترلر به ذهن میرسد، کارایی آن لوگوی گنده ایکسباکس است که در وسط این دسته قرار گرفته است. باید گفت که این لوگو هیچ کارایی ندارد و مایکروسافت فقط سعی کرده لوگوی ایکسباکس را تا حد ممکن جلوی چشم قرار دهد تا هر خریداری تا عمر دارد این لوگو را فراموش نکند. جالب است بدانید که در سال ۲۰۰۸، این کنترلر توانست رکورد بزرگترین دسته بازیهای ویدیویی را بشکند و اسم خود را در کتاب گینس ثبت کند!
البته مایکروسافت به این اشتباه پی برد و کنترلری به نام S را برای افرادی که دستهای کوچکتری دارند به بازار عرضه کرد اما موضوع این است که آنها این دسته S را برای ژاپنیهایی عرضه کردند که پیش از این میلی به خرید کنسول ایکسباکس نداشتند. بعدها به دلیل کم توجهی ژاپنیها، مایکروسافت در سال ۲۰۰۲ این کنترلر را به شکل استاندارد در پکیج ایکسباکسهای آمریکا و اروپا قرار داد. البته این کنترلر قادر بود یک مموری کارد 8 مگابایتی را درون خود جای دهد که باز هم این توجیحی برای بزرگ بودن این دسته نیست. شاید تنها نکته مثبت این کنترلر، جایگیری بسیار خوب دکمهها واستیکرها بود. موردی که بعدها باعث شد کنترلرهای ایکسباکس 360، ایکسباکس وان و ایکسباکس الیت به راحتترین و خوشدستترین دستههای بازی تبدیل شوند. البته کنترلر ایکسباکس 360 یک مشکل در طراحی خود داشت. جهتها یا همان D-pad این کنترلر طراحی چسبیده به هم داشت و اجازه نمیداد مثلا در بازیهای مبارزهای بتوان به خوبی جهت گرفت. اما در کنترلرهای بعدی مشکلات تماما برطرف شد.
دیویدی پلیر اکسترنال برای ایکسباکس 360
یکی از حرکتهایی که مایکروسافت در ابتدای عرضه کنسول ایکسباکس 360 برای مقابله با پلیاستیشن 3 انجام داد، ارایه کنسولی ارزانتر از کنسول سونی بود. اما به چه قیمت؟ این کنسول ارزان در ابتدا نه کارت وایرلس داشت و نه هارد ذخیره سازی و حتی نمیشد به بازیهای آنلاین دسترسی داشت. اما شاهکار اصلی مایکروسافت در جایی بود که این کنسول پلیر ویدیو داخلی نداشت. برای اجرای دیسک فیلمهای HD باید با پرداخت ۲۰۰ دلار یک دیویدی پلیر اکسترنال خریداری میکردیم.
این محصول شاید در آن زمان خیلی عجیب نبود، اما وقتی پای بلو-ری به میادین باز شد، دیسکهای اچ دی هیچ حرفی برای گفتن نداشتند و فرقی نمیکرد چه به صورت اکسترنال چه به صورت اینترنال در کنسولهای ایکسباکس 360 وجود داشته باشند. حجم کم این دیسکها نسبت به بلو-ری یکی از دلایل ضعف این فرمت نامیده میشد. هرچند که در آن زمان بسیاری از سازندگام حجم دیسکهای بلوری را با ویدیوها و میانپردههای با کیفیت بازیها پر میکردند و بازیهای دو کنسول به دلیل اختلاف فرمت دیسکها فرقی با هم نداشتند. اما در عوض، به لطف بلو-ری، خبری از چند دیسک بودن بازیها در پلیاستیشن 3 نبود و کاربران این کنسول مجبور نبودند بازیهایی با دو یا سه دیسک خریداری کنند.
ایکسباکس وان و یک دستگاه استریم تلویزیون
میتوان گفت مایکروسافت بدترین و وحشتناکترین برنامهها را برای معرفی ایکسباکس وان در نظر گرفت. شاید در طول تاریخ نیز چیزی به این بدی را ندیده بودیم و همین امر طرفداران عظیم ایکسباکس 360 را ناامید کرد و باعث شد بسیاری از آنها به سمت کنسول پلیاستیشن 4 کوچ کنند. مایکروسافت برای معرفی کنسول خود، به جای این که بازیهای جذاب، فوقالعاده و خیره کننده را به نمایش بگذارد، برنامهای بسیار خسته کننده را به اجرا گذاشت؛ قابلیت استریم برنامههای تلوزیونی و امکانات مربوط به آن.
مایکروسافت به این دلیل اسم کنسول جدید را ایکسباکس را وان گذاشت تا سعی کند انواع و اقسام مدیاها و سرگرمیها را روی این کنسول ارایه دهد. اما این بدترین تصمیمی بود که برای این کنسول گرفته شد و در ادامه نیز باعث شکست آن در برابر رقیب خود شد. البته این که یک کنسول چنین قابلیتی داشته باشد و بتواند از پس انواع و اقسام سرگرمیها بربیاید به خودی خود بد نیست، اما این که این قابلیت را مهمتر از بازیها و پشتیبانی از گیمرهای حرفهای بدانیم، موضوعی بسیار بد و ناراحت کننده است. آنها در تبلیغات و معرفیهای خود همیشه استفادههای تعاملی بین شخص و برنامههای تلوزیونی از طریق کینکت را به شدت بزرگنمایی کردند. اما آیا مردم کینکت را دوست داشتند؟ نه! صحبت با افراد دیگر در هنگام تماشای برنامههای تلوزیونی از طریق اسکایپ و کینکت، نمایش مشخصات بازیکنان در هنگام تماشای یک مسابقه ورزشی و ادعای آنها برای پشتیبانی از هر شخص با هر سلیقهای برای برنامههای مختلف، از جمله کابوسهایی بود که یک طرفدار ایکسباکس باید آنها را تحمل میکرد! این موضوع به قدری بد بود که از همان ابتدا نگاه خیلیها به سمت کنسول سونی خیره شد و هنوز که هنوز است مایکروسافت با سیاستهای فوقالعاده بد خود در هنگام معرفی ایکسباکس وان دست و پنجه نرم میکند.
کینکت
با موفقیتهای فوقالعاده کنسول Wii نینتندو، مایکروسافت هم به خود گفت: خب ما هم میتونیم از اینها بسازیم! البته همین حرف را سونی نیز زد و آن دستههایی که توپهای رنگارنگ داشتند را اختراع کرد! مایکروسافت نیز کمی خلاقیت به خرج داد و توانست کینکت را خلق کند. البته میتوان ایده کینکت را بسیار خوب دانست. ایده ساخت یک دوربین که برای بازی کردن با آن نیازی به کنترلر نیست یک ایده خوب و هیجانانگیز بود. اما همه اینها زمانی اعصاب خرد کن شد که بازیهای آن نه تنها هیچ هیجانی نداشتند، بلکه مایکروسافت چندتا از بهترین استودیوهای خود را به خاطر ساخت بازیهای کنیکت خراب کرد. بازیهای معرفی شده برای این محصول معمولا برای ورزش و رقص طراحی میشد و خبری از بازیهای بزرگسالانه نبود. هرچند، هدف مایکروسافت از همان اول هم رقابت با کنسول Wii نینتندو بود و قصد داشت تا کینکت را به عنوان یک وسیله سرگرمی در هنگام مهمانیها عرضه کند. اما خب باز هم سیاستهای نادرست، کینکت را در میان طرفداران کنسول ایکسباکس به یک دستگاه نفرتانگیز تبدیل کرد. هر سال در مراسمهای E3 بخشی خسته کننده برای این محصول در نظر گرفته میشد و استودیوهای خوب این کمپانی باید بازیهایی نیز مختص کینکت طراحی میکردند.
البته کینکت در ابتدای راه خود بسیار محبوب و جذاب بود و چیزی حدود ۸ میلیون واحد از این سنسور حرکتی در طی ۲ ماه فروخته شد. همه شرایط تا آن زمان خوب بود تا اینکه مشخص شد اکثر بازیهای کینکت، مربوط به سرگرمیهای خانوادگی و برای رقابت با نینتندو طراحی خواهند شد. البته در این بین بازیهایی هم بودند که با کینکت میتوانستیم کارهای اضافی و البته بیهدف و غیر ضروری انجام دهیم. اما به هر حال، کینکت به عنوان یکی از غیر ضروریترین ابزار بازیها شناخته شد و دانشمندان به وسیله آن به جای بازی، رباتهای هوشمند خلق میکردند! زمانی که همه فکر میکردیم کار کینکت تمام شده، مایکروسافت چند سال بعد خواب بسیار بدتر و وحشتناکتری برای خریداران ایکسباکس دیده بود..
قیمت بالای ایکسباکس وان به لطف حضور کینکت!
چند سال بعد، پس از عذابهای ما از کینکت ایکسباکس 360، مایکروسافت در کنار تبلیغات استریم تلوزیونی ایکسباکس وان، کارهای به مراتب ناگوارتری را انجام داد و کینکت 2 را در تمامی باندلهای ایکسباکس وان قرار داد. همین موضوع نیز باعث شد تا قیمت این کنسول ۱۰۰ دلار بالاتر از کنسول پلیاستیشن 4 باشد و اوضاع ایکسباکس وان بدتر و بدتر شود.
شاید اگر بگویم کینکت یک لولو خورخوره برای کنسول ایکسباکس وان بود بیراه نگفته باشم. یکی از دلایل اصلی که خیلیها از خرید ایکسباکس وان صرف نظر کردند، وجود کینکت در کنار نیاز به همیشه آنلاین بودن آن بود. بسیاری از مردم کینکت را در کنار قابلیت همیشه آنلاین همانند یک دوربین جاسوسی میدیدند که باعث میشد از خرید ایکسباکس وان وحشت داشته باشند.
کینکت واقعا یکی از بدترین محصولاتی بود که مایکروسافت به زور آن را تقدیم خریداران ایکسباکس میکرد. خوشبختانه با تغییر مدیریت، کینکت هم به خاطرهها سپرده شد، اما چه فایده که این کار خیلی دیر انجام شد و به لطف کینکت، قیمت عجیب و غریب و حضور قدرتمند تلویزیون به جای بازیها، ایکسباکس وان به شکست محکوم شد.
ایکسباکس 360 بدون هارد، وایرلس و دسترسی به محتوای آنلاین
باندل اصلی کنسول ایکسباکس 360 در هنگام عرضه بسیار ارزان بود. این قیمت در آن زمان بسیار امیدوار کننده بود، اما هنگامی که از محتوای درون آن باخبر شدیم، قیمت آن گران هم بود! در اولین نسخه از باندلهای ایکس باکس 360 هارد وجود نداشت. البته در سال ۲۰۰۵ چنین موضوعی یک ایراد نبود چرا که مردم هنوز در حال و هوای مموری کارتهای کم حجم به سر میبردند. همچنین خبری از کارت شبکه بیسیم نبود و در نهایت قادر به استفاده از بازیهای آنلاین نبودیم و باید حق اشتراک ایکسباکس لایو را خریداری میکردیم. همچنین کنترلر درون این باندل فقط توسط سیم کار میکرد و خبری از کنترلرهای جدید و جذاب بیسیم درون باندل نبود و در آخر هیچ شخصی قادر نبود دیسکهای HD ویدیویی خود را روی کنسول اجرا کند، چرا که خبری از HD-DVDهای هم نبود.
تمام این موارد در کنار هم حدود ۱۵۰ دلار به قیمت کنسول ایکسباکس 360 اضافه میکرد اما خیل عظیمی از خریداران تصور نمیکردند که کنسول بدون هارد و حق استفاده از شبکه آنلاین کمی بیمصرف باشد. اولین باندل عرضه شده از ایکسباکس 360، تکه تکهترین کنسولی بود که تا به حال عرضه شده است. خوشبختانه مایکروسافت باندلهای جذاب الیت و آرکید را که ابزار کامل را در خود جای داده بودند منتشر کرد. اما در آن زمان چنین طرز ارایه کنسولی شاید به چشم نمیآمد، اما مدتی بعد خریداران متوجه میشدند که چه باندل ناقصی را خریداری کردهاند.
بازار ژاپن
مایکروسافت هیچ وقت در ژاپن محبوب نبوده و احتمالا هم نخواهد شد! اما سوال این جا است که چرا مایکروسافت هیچوقت بیخیال ژاپن نشد؟ مایکروسافت در نسل گذشته، همراه با کنسول ایکسباکس 360 بازیهای جذاب و خوبی را برای بازار ژاپن عرضه کرد. اما با این وجود تعداد بسیار کمی از چشم بادامیها بودند که تمایل به خرید ایکسباکس داشتند. اما مایکروسافت باز هم دست بردار نبود و سعی کرد با ساخت مجموعه بازیهای محبوب ژاپنی مانند سری Tales، مردم را به خرید کنسول راغب کند اما باز هم خبری نبود. اما در طرف مقابل، سونی و نینتندو در ژاپن به تعداد زیاد کنسول میفروختند. حال جالب این است که مایکروسافت در نسل هشتم کنسول خود نیز از این موضوع دست برنداشت. اما به هر حال دیگر خبری از ساخت بازیهای ژاپنی یا انحصاری کردن آنها نیست.
نابودی استودیو ریر
استودیو ریر به عنوان فرزند طلایی نسل پنجم کنسولها شناخته میشد. حضور آنها در کنار کنسول N64 را باید همانند یک افسانه دانست چرا که این استودیو توانست در آن زمان یکی از جنگجویانی باشد که در برابر کنسول پلیاستیشن 1 ایستادگی کرد و کنسول نینتندو ۶۴ را تا حدی سرپا نگه داشت. بازیهایی مانند Goldeneye 64 ،Banjo Kazooie ،Perfect Dark و سری محبوب Donkey Kong Country از جمله بازیهای فوقالعاده محبوبی بودند که در کارنامه استودیو ریر قرار داشتند. اما در همین حین که بازیهای آنها به شدت برای طرفداران کنسول N64 محبوب بود، مایکروسافت اعلام کرد که حق مالکیت استودیو ریر را از آن خود کرده است. خیلیها انتظار داشتند با توجه به قدرت سختافزاری ایکسباکس 360 و سرمایههای مایکروسافت، استودیو ریر آینده درخشانتری داشته باشد.
اما طولی نکشید که این انتظارات کاهش پیدا کرد و استودیو ریر نه بازی جدیدی خلق میکرد، نه ادامههای موفقی از سریهای گذشته خود را تولید کرد. حتی زمانی که فکر میکردیم اوضاع رو به بهبود است، کینکت وارد میادین شد و استودیو ریر تمام نیروی خود را صرف ساخت بازیهای کینکت کرد.
اما خوشبختانه به نظر میرسد که این دوران سیاه همراه با تغییر مدیریت عوض شده است. استودیو ریر ابتدا با عرضه بازیهای گذشته خود در قالب یک کالکشن ارزشمند به نام Rare Replay تغییرات خود را آغاز کرده است. آنها به زودی بازی جذاب جدید خود به نام Sea of Thieves را هم عرضه خواهند کرد و به نظر میرسد که این بازی همان بازگشتی است که از ریر انتظار داشتیم. خبرهای خوب به همین جا ختم نمیشود و استودیو ریر قرار است به یک کارخانه ساخت بازیهای جدید تبدیل شود. امیدواریم!
ایکسباکس 360، نابود کننده دیسکها
باز هم دوران ابتدای کنسول ایکسباکس 360 و باز هم خرابیهایی وحشتناک. سالهای ابتدای کنسول 360، ناگوارترین اتفاقاتی بود که از سوی مایکروسافت رقم خورد. آنها دست به هر کاری زدند تا در بازار کنسولها از پلیاستیشن و سونی عقب نمانند. به همین دلیل کنسول آنها با عجله ساخته شد و پیش از آنکه به فرم نهایی خود برسد، وارد بازار شد.
مدلهای اولیه کنسول ایکسباکس 360 همانند طاعونی بودند که مشکلات کشنده و اعصاب خرد کنی را به بار آوردند. یکی از بدترین این مشکلات، خط انداختن و پاره کردن دیسکهای بازی بود. به نظر میرسید که دی وی دی درایور کنسول ایکسباکس 360 به شکلی طراحی نشده بود که دیسک را سر جای خود نگه دارد. کافی بود کنسول خود را به صورت ایستاده قرار دهید «آن زمان مُد بود»، دیسک خود را درون دستگاه قرار دهید و سپس شاهد نابودی دیسکهای ۶۰ دلاری بازیهای خود شوید! مشکل این جا بود که این کنسول در ابتدا بازیهای فوقالعادهای مانند Gears of War داشت. نه میشد این کنسول را آتش زد و نه میشد با آن ارتباط برقرار کرد. خوشبختانه باز هم با ورود نسخههای جدید کنسول ایکسباکس 360 این مشکل برطرف شد.
اما همه چیز به این موضوع ختم نشد، چرا که مشکل اصلی ایکسباکس 360 موردی شیطانیتر و بزرگتر بود.. یک مشکل قرمز رنگ!
حلقه قرمز مرگ!
حلقه قرمز مرگ، ترسناک است نه؟ در اولین سریهای ساخت کنسول ایکسباکس 360، تعداد بسیار زیادی از گیمرهایی که این کنسول را خریداری کرده بودند، خبر از اتفاقی عجیب دادند. آنها کنسول خود را بیجان میدیدند و تنها علایم حیات در کنسول، چراغهای قرمزی بود که به آنها چشمک میزد.
هنگامی که این علامت دیده میشد، در ۹۹ درصد مواقع کار کنسول ایکسباکس 360 را تمام شده میدانستیم. کنسولی مرده، سوخته و نابود شده. اما چرا آنها باید از قبل همچین چراغهایی را برای دستگاه خود تعبیه میکردند؟ چراغهایی که قرار بود روشن شدن هر کدام مشکلات را به تعمیرکاران این کنسول اطلاع دهد؟ یا مایکروسافت از اول نیز میدانست که قرار است تعداد بسیار زیادی از این کنسولها به علتهای مختلف این چنین نابود شوند؟
از ایکسباکس تا ایکسباکس وان، مایکروسافت همیشه در هنگام عرضه کنسول خود اشتباهات عجیبی کرده است و همیشه به خاطر این مشکلات، در اوایل عرضه کنسولهای خود، آن قدر دست و پا میزند تا اوضاع را سر و سامان دهد. اما چرا باید چنین مشکلاتی همیشه در اوایل راه گریبانگیر آنها شود؟ انگار که مدیران گذشته بخش ایکسباکس در تصمیم گیری در مورد کنسول خود هیچ دانشی در این زمینه نداشتند. اما آیا باز هم با مدیریت جدید این مشکلات رخ میدهد؟ باید منتظر ماند و دید.
شما با کدام یک از این مشکلات رو به رو شدید؟ آیا اتفاقات ناگوار دیگری حول محور ایکسباکس میشناسید؟ آن را با زومجی در میان بگذارید.
تهیه شده در زومجی با اقتباس از مقالههای Whatculture و Arcadesushi