اولین نگاه به بازی Overwatch
هرگاه نام سازندهای خوش نام و نشان به نام بلیزارد به گوش میخورد، ناگهان آثار بینظیری چون StarCraft، Diablo، Warcraft و دیگر بازیهای معتاد کننده و جذاب ذهن و فکر ما را به خود معطوف میکنند. بیشتر از دو دهه است که آنها با ساخت بازیهایی در سبک استراتژی نقشآفرینی چند نفره قدرت خود را به اثبات رساندهاند. اما در این میان مدتها است که یک بازی کاملا جدید و اورجینال از آنها ندیدهایم. آنها هر چه که تا به حال با هر سبکی ساختهاند مربوط به سه اثر اصلی خود یعنی Diablo، Warcraft یا StarCraft میشد. اما حال آنها دست به کاری بزرگ زدهاند و مشغول ساخت یه اثر کاملا جدید به نام Overwatch هستند. این بازی نه تنها بعد از ۱۸ سال یک محصول اورجینال جدید از بلیزارد به شمار میرود، بلکه آنها سبکی را برای این بازی انتخاب کردهاند که فرسنگها با آثار سنتی که خود که سبک استراتژی دارند فاصله دارد. بازی Overwatch جدیدترین اثر استودیو بلیزارد در سبک اول شخص تیراندازی در سال ۲۰۱۶ منتشر خواهد شد؛ یک حرکت جانانه از تیم کهنهکار سازنده بازیهای نقشآفرینی استراتژی.
فنهای دوآتیشه بلیزارد، طرفداران سبک اول شخص تیراندازی و گیمرهایی که ساعتها از زندگی خود را صرف بازی میکنند به زودی با اثری رو به رو خواهند شد که بسیار رنگارنگ، تر و تازه و کاملا جذاب و سرگرم کننده است. بلیزارد هر کاری تا امروز برای بازیهایی چون World of Warcraft تا Diablo 3 انجام داده را کنار گذاشته و تصمیم گرفته کار کاملا متفاوت و بسیار آزادانهتر از سنتهای گذشته خود انجام دهد. Overwatch شما را در محیط شهری رنگارنگی قرار خواهد داد و اسلحههایی مانند شاتگان و تیرکمان را به شما خواهد سپرد که تجربه آن شگفتانگیز خواهد بود. این بازی جزو آن تیراندازیهای معمولی نیست که انتظار دارید. مطمئنا میدانید که بلیزارد استاد ساخت بازیهای فانتزی جذاب است؛ Overwatch نیز از این قاعده مستثنا نیست. این مقاله همراه با صحبتهایی جِف کپلن، کارگردان این بازی خواهد بود تا اطالاعات زیادی را از بازی Overwatch به دست آوریم. جف میگوید:
بازیهای تیراندازی اول شخص جذاب زیادی وجود دارند، اما ما احساس کردیم که در میان آنها یک قطعه گم شده وجود دارد که تا به حال به شکل درستی ارایه نشده است. از نظر ما این قطعه یک اثر واقعا جذاب و سرگرم کننده، همراه با رقابتی اکشن است. از آن دست تیراندازیهای رقابتی که قابلیتهای مختلف و جدید همراه با حرکات مهیج و نمایشی برای قهرمان شما به همراه داشته باشد. این بازی آیندهای روشن برای بازیهای تیراندازی خواهد بود.
Overwatch سعی کرده تا به جای این که شما شخصیت یک فرد عادی را در دست بگیرید و تنها جذابیت آن سلاحهای مختلفی باشد که در طول بازی استفاده میکنید، شخصیتهای بسیار متفاوت نسبت به یکدیگر خلق کند تا تنوع بالایی را به بازیکن ارایه دهد. اگر میخواهید دورنمایی از ظاهر این بازی داشته باشید، میتوان اینگونه فرض کرد: تصور کنید که بلیزاد اثری مانند Team Fortress 2 را گرفته و هدف الهام خود قرار داده، سپس عناصر و شخصیتهای موجود در Heros of the Storm را درون سطلهای رنگی ریخته و به این بازی تزریق کرده است. نتیجه چنین کاری یک بازی چند نفره ۱۲ نفره است که ۶ نفر از تیم شما در مقابل ۶ نفر از تیم حریف قرار خواهند گرفت که شخصیتهای هر تیم نیز بسیار فانتزی، جالب و متمایز نسبت به یکدیگر هستند.
Overwatch ترکیبی از چاشنی بازیهای MOBA «میادین مبارزه چند نفره آنلاین» و مکانیزم تیراندازیهای با کیفیت است. البته همین موضوع باعث ایجاد مشکلاتی بر سر راه این بازی شده است تا بسیاری آن را چیزی غلط نسبت به آن چه که بازی ارایه میدهد برداشت کنند. یکی از مشکلات این بازی گیج شدن بازیکنان بین سبک این بازی است. آیا این یک بازی تیراندازی است یا یک بازی MOBA؟ میتوان اینگونه گفت که بازی Overwatch در بدترین زمان ممکن عرضه میشود. کنسول بازها هنوز که هنوزه نسبت به بازیهای MOBA محتاطانه عمل میکنند و علاقه آن چنانی به این سبک بازیها ندارند. همچنین این بازی شباهت بسیار زیادی با بازی Battleborn، جدیدترین اثر استودیو گیرباکس دارد. Battlebron و Overwatch شباهت فراوانی با هم دارند و اتفاقا هر دو آنها نیز بسیار رنگارنگ و جذاب طراحی شدهاند. اما برای Owerwatch میتوان اینگونه قلمداد کرد که این بازی از آن دست اول شخصهای تیراندازی است که شبیه به چیز دیگری نیست. جف در این باره میگوید:
من همیشه بازیهای MOBA را فقط به داشتن قهرمانان مختلف نمیشناسم، بلکه این روند درون خود بازی است که یک بازی MOBA را میسازد. در این بازیها سطح خود را رفته رفته بالا میبرید، با موجی از دشمنان مبارزه خواهید کرد و از این دست قبیل کارها. اما بازی Overwatch فاقد این موارد است. این بازی کاملا بر اساس سبک اول شخص تیراندازی بنا شده است.
در Overwatch شما با ۲۱ قهرمان متفاوت که بین چهار کلاس مختلف دسته بندی شدهاند رو به رو خواهید شد. تهاجمی، دفاعی، تانک و پشتیبان چهار کلاس بازی هستند که اگر به درستی از امکانات آنها استفاده کنید، با اتفاقات بسیار جالبی درون بازی رو به رو خواهید شد. در Overwatch با حالت عادی Team Deathmatch رو به رو نخواهید شد اما حالتی را در خود جای داده که رقابت تیمی را در خود حفظ کرده است. در این بازی قادر خواهید بود در طول بازی بین کلاسها و شخصیتهای مختلف سوییچ کنید. این کار به بازیکنان اجازه خواهد داد تا در مقابل دشمنانی که قادر به رویارویی با آنان نیستند حرفی برای گفتن داشته باشند یا در نقطه مقابل تین حریف را شگفتزده کنید. در بازیهایی که حالت Team Deathmatch وجود دارد، معمولا شما همکاری و هماهنگی آن چنان زیادی با دیگر افراد گروه ندارید و به تنهایی به فکر کشتن دشمن هستید. اما در نقطه مقابل در بازیهای MOBA شما علاقه بیشتری به هماهنگی با دیگر اعضای گروه دارید. اما به راحتی میتوان گفت که Overwatch این دو مورد را با یکدیگر ترکیب کرده و اثر خاص خود را ارایه میدهد. به همین منظور است که هر یک از ۲۱ شخصیت موجود در بازی دارای کلاس کاری خاص خود هستند. آنها به قدری متمایز هستند که میتوان با هر کدام از آنها یک بازی جداگانه ساخت.
همچنین باید بدانید که نقشههای بازی به شکلی طراحی شدهاند که باید نقطه ضعف و قدرت شخصیتهای خود و دیگر شخصیتهای دشمنان را به خوبی بشناسید. نقشهها به گونهای هستند که از تمام ویژگیهای شخصیتها استفاده شود. اما اگر حقیقت را بخواهید، سازندگان بازی قصد دارند Overwatch کمی پیچیده باشد و شما در آن احساس راحتی و آسانی نکنید. شما قرار نیست در همان ابتدای کار همانند بازی Call of Duty بتوانید خبره شوید و دشمنان را از سر راه بردارید. شما وقتی وارد درگیریهای درون بازی میشوید، به نوعی در حال کسب تجربه هستید. اگر کم کم از این تجربهها در طول بازی استفاده کنید، به یک بازیکن حرفهای تبدیل خواهید شد، در غیر این صورت بازی جذابیت خود را از دست خواهد داد. جف میگوید:
ما میخواهیم Overwatch اثری باشد که قشر بسیار زیادی از مردم را به سمت خود بکشاند. بلیزارد طرفداران بیشماری دارد. آنها از هر سن و هر سلیقهای تشکیل شدهاند و ما واقعا باید Overwatch را به شکلی خلق میکردیم که بتواند طیف وسیعی از آنها را پوشش دهد. علاوه بر این موضوع، همانطور که دیگر بازیهای بلیزارد به صورت چند نفره هستند و مردم سالها پای آنها مینشینند، Overwatch باید آن قدر عمیق باشد تا این بازیکنان را مدت طولانی کنار خود نگه دارد. از ابتدا دوست داشتیم تا سیستمی برای بازی طراحی کنیم تا در ظاهر ابتدایی خود به شکلی باشد که هر شخصی وارد بازی شود و از آن لذت ببرد، اما این را هم در نظر داشتیم که برای شخصی که بیش از ۲۰۰ ساعت مشغول بازی کردن است نیز همچنان چیزهای جدیدی برای کشف کردن وجود داشته باشد.
تمام این صحبتها هنگامی که میخواهید قهرمان خود را انتخاب کنید معنای دقیق پیدا میکند. استودیو سازنده بازی آنقدر آزادی عمل بین کلاسها قرار داده که میتوانید آن چیزی که دقیقا باب میل شما است را انتخاب کنید اما از طرفی هر یک از شخصیتها به قدری انعطافپذیر هستند که بدون در نظر داشتن کلاس دیگر شخصیتهای هم تیمیها، میتوانید با آنها همکاری کنید و در عین حال از بازی تنهایی خود نیز لذت ببرید. مرحله انتخاب قهرمان به شما فرصت میدهد تا به خوبی فکر کنید. مثلا اگر یکی از هم تیمیهای شما شخصیت Roadhog را انتخاب کرد، خب شخصیتهای زیادی وجود دارند که شما آنها را انتخاب کنید تا با ترکیب Roadhog تیم موفقتری را به وجود آورید. اما نکته خوب در این باره این است که اگر شخصیت اشتباهی را انتخاب کردید، قادر خواهید بود تا در هنگام بازگشت دوباره به بازی «respawn» شخصیت خود را عوض کنید. یا مثلا تیم حریف قهرمانانی را انتخاب کرده که شما از پس آنها برنمیآیید، در این شرایط بعد از بازگشت دوباره به بازی شخصیت دیگری انتخاب کنید و به سراغ آنها بروید. شاید نکته به ظاهر سادهای به نظر برسد، اما این مورد دقیقا چیزی است که بازی Overwatch را جذابتر و مبارزات در آن را زندهتر نشان میدهد. باید به خوبی عکسالعمل نشان دهید، قدرت شخصیت خود را چه در مبارزات تکی و چه در همکاری گروهی بسنجید و سپس اگر آن شخصیت به درد شما نخورد، آن را تغییر دهید. این مورد چیزی است که درگیریها را در بازی بسیار روانتر ساخته است. بخش تمرینی بازی نیز اجازه میدهد تا بدون از دست دادن زحمات در بخش آنلاین به یادگیری نکات ضعف و قدرت شخصیتها بپردازید. در این بخش ریسک کردن برای یک بازیکن تازه کار بسیار راحتتر خواهد بود و آمادگی شما را در بخش حساس آنلاین چند نفره بالا میبرد.
نکته مهم در مورد این بازی این است که اصلا فکر نکنید با رنگارنگ بودن بازی، مسابقاتی آسان را پیش رو خواهید داشت. هنگامی که وارد مسابقات شوید با درخواستی سخت از خود بازی رو به رو میشوید؛ درخواست Overwatch این است که باید حواس شما به همه چیز در نقشه باشد. هر یک از مبارزات بازی همانند ترشح رنگینکمانی از مرگ و هرج و مرج است. گلولهها و لیزرها به شما امان نخواهند داد، رباتها و مینی گانهای سرتاسر نقشه از هر زاویهای به قصد درو کردن همه شلیک میکنند و از آن بدتر، تمامی شخصیتهای درون بازی بسیار سریع و تند هستند. مسابقات شور و هیجان بسیار بالایی را ایجاد میکنن. اگر بخش چند نفره Halo 5: Guardians را تجربه کرده باشید، هیجان Overwatch را میتوان به آن تشبیه کرد. یک بخش چند نفره فوقالعاده سریع، درگیر کننده و هیجانانگیز اما با ظاهری رنگارنگتر.
جف کپلن کارگردان بازی به این موضوع اشاره کرد که جادوی واقعی بازی Overwatch تماما در شخصیتها و کلاسبندی آنها نهفته است. نکته مهم در مورد ساخت این بازی این است که بلیزارد آن را با همکاری طرفداران این استودیو ساخته است. بلیزارد با عرضه نسخههای آزمایشی به طرفداران این استودیو کاملا به نظرات آنها گوش داده و بازی را طبق میل آنها ساخته است. او میگوید:
در Overwatch ما میخواستیم تا سیستم پروسه بازی به شکلی باشد که اجازه ندهد یک بازیکن قدرتی فراتر از هر بازیکن دیگری بگیرد، یا شخصی در بازی بیشتر از سایرین از مزیتها و سود بیشتری نسبت به آنها بهره ببرد. اما از طرفی دیگر دوست داشتیم بازی به شکلی باشد که افرادی که وقت بیشتری را پای این بازی میگذارند جوایز منحصر به فرد خود را داشته باشند. ما برای پیاده سازی چنین امری، کاری را کورکورانه انجام ندادیم. Diablo و World of Warcraft بازیهای هستند که به شدت توسط پروسه درون بازی هدایت میشوند. این خود بازی نیست که بازیکنان را هدایت میکند، بازیکنان هستند که بازی را در آن هدایت میکنند. در این دو بازی همه چیز دور محور بالا بردن سطح شخصیت بازی و یافتن آیتمهای مختلف پیش میرود. اما بازی Overwatch کاملا فرق خواهد داشت و شباهت بیشتری به اثری مثل Hearthstone دارد.
بر خلاف دیگر بازیهای بلیزارد، قادر هستید شخصیتهای اصلی خود را به راحتی تغییر دهید. چه ببازید و چه برنده شوید، به شما XP تعلق خواهد گرفت و مقدار آن بسته به عملکرد شما تغییر خواهد کرد و همچنین در انتهای بالا رفتن سطح شما جعبههایی با آیتمهای جذاب به شما اهدا خواهد شد که طبق سنت بازیهای بلیزارد این آیتمها بین رینجهای عادی، کمیاب، باشکوه و افسانهای دسته بندی شدهاند. این آیتمها معمولا مربوط به ابزار آرایشی و تزیینی کارکترها میشوند. پلاکهای منحصر به فرد، لباسهای متفاوت و حتی اجرای انیمیشنهای مختلف از جلمه آیتمهای این جعبهها به شمار میروند.
میتوان تا به این جای کار و طبق نمایشهای بازی، این گونه گفت که Overwatch راه درستی را پیش گرفته است. این بازی تمام نقشهها و قهرمانان خود را کاملا در بازی جای داده و پول اضافهای بابت آنها از شما طلب نمیکند. همچنین پروسه بازی به شکلی طراحی شده که همیشه چیزی تازه را برای شما در چنته داشته باشد و همیشه با آیتمهای جدید شما را شگفتزده کند. از تمام این موارد مهمتر، مکانیک سبک اول شخص تیراندازی به خوبی در این بازی به کار گرفته شده است. تمام این موارد در کنار یکدیگر و با حضور شخصیتهای بسیار متفاوت، مسابقات رقابتی بسیار شلوغ و جذابی را به وجود آوردهاند.
نظر شما چیست؟ آیا این بازی میتوانند همانند اثری مانند Team Fortress 2 موفق شود؟ آیا میتوانند رقیب در حال ساخت خود یعنی Battleborn را کنار بزند؟
تهیه شده در زومجی