قهرمان هیولایی مارول در سری کتاب کمیک Werewolf by Night کیست؟
اخطار: ادامه این مطلب ممکن است بخشهایی از داستان قسمت ۱ سری کتاب کمیک Werewolf By Night را برای شما فاش کند.
.
.
.
قسمت ۱ سری کتاب کمیک Werewolf By Night یک هیولای آشنای مارولی را به ما بازمیگرداند که به نظر میرسد این بار او عاقلتر و باهوشتر از قبل شده است. آخرین تجسمی که از این شخصیت بسیار محبوب بهتصویر کشیده شده است، یک نوجوان بومی آمریکایی به نام جیک است که یک نوع متفاوتی از گرگینه محسوب میشود. اما بااینحال، قلب این شخصیت زوزهکش همچنان مثل قبل است و درون او هیچ تغییری نکرده است. در نسخه جدید این مجموعه، شخصیت اصلی یا همان جیک، ۱۷ سال دارد و یک بومی آمریکایی است. او از سن ۱۳ سالگی متوجه شد که میتواند تبدیل به یک گرگینه شود. او هیچ نیازی به ماه کامل ندارد که بتواند این کار را انجام دهد.
به قول خود جیک: «بیشتر احساسات باعث رخ دادن این تغییرات میشوند. عصبانیت، گشنگی، ناراحتی. هرچیزی». مالی که دوست جیک است، به او کمک کرد که بتواند تغییر و تحولات خود را با موسیقی تحت کنترل بگیرد. او دیگر میتوانست با استفاده از موسیقی، هیولا را آرام کند و دوباره به همان شکل انسانی خود بازگردد. با اینکه نتیجه هر دو نسخه شباهت خیلی زیادی به هم دارند و تقریبا مشابه هستند، اما شکل لیکانیسم جیک تفاوت خیلی زیادی با جک راسل (نسخه محبوب Werewolf by Night در دنیای مارول) دارد. شخصیت Werewolf By Night در سال ۱۹۷۲ کار خود را قسمت ۲ تا ۴ سری کتاب کمیک Marvel Spotlight آغاز کرد.
پیش از این، بهخاطر قوانین سختی که Comics Code Authority تعیین کرده بود، هنرمندان کمیکی خیلی نمیتوانستند به مباحث مربوطبه گرگینهها بپردازند. اما در سال ۱۹۷۱ که کمی این قوانین سادهتر شدند، همه چیز تغییر کرد. بالاخره یک سال بعد از این اتفاق هم Werewolf By Night توسط روی توماس، جین توماس، گری کانوی و مایک پلوگ خلق شد و بهصورت آزمایشی وارد کتابهای کمیک شد. او در همان ابتدا حسابی طرفدار پیدا کرد و محبوب شد و مجموعه مخصوص خودش را بهدست آورد. از آنجایی که یکی از اجداد راسل در سال ۱۷۹۵ توسط یک گرگینه گاز گرفته شده بود، او هم طلسم گرگینه شدن را بهدست آورده بود.
این طلسم سالهای سال در وجود او خاموش و پنهان بود تا اینکه در دهه ۱۹۵۰ فعال شد؛ آن هم بعد از اینکه یکی از نوادگان همان گرگینه اصلی، بخشی از یک متن باستانی بهنام Darkhold را خواند. این متن باستانی حاوی رمز و راز ریشههای گرگینهها بود. جک تا زمانیکه به سن ۱۸ نرسیده بود، مورد آزار و اذیت این طلسم قرار نگرفت. جک بهنوعی برده ماه کامل بود و هر زمانیکه ماه ظاهر میشد، او تبدیل به یک گرگینه میشد. در همان دو سال اول، او خودش را در یک اتاق زندانی و قفل میکرد و مانع از این میشد که از اتاق خارج شود. البته پیش میآمد که در موقعیتهای مختلف او از آن زندان ساختگی خارج شود اما هیچوقت جان یک انسان را نمیگرفت.
بالاخره، جک توانست این قدرت را بهدست بیاورد که هر زمان که دوست داشت، تبدیل به گرگینه شود (نه فقط زمانیکه ماه کامل بود). علاوهبر این، او این توانایی را هم بهدست آورده بود که در همان شکل گرگینه خود، هوش انسانیاش را هم داشته باشد. او حتی در یک برهه زمانی خاص، تبدیل به یک مبارز جرم و جنایت شده بود. حالا هم جیک دارد خودش را آماده میکند که وارد حرفه مبارزه با جرم و جنایت شود و او هم از این کارهای قهرمانانه انجام دهد. جیک بهعنوان سرایدار در یک آزمایشگاه محرمانه محلی کار میکند. زمانیکه جیک وظیفه تمیز کردن یک آزمایشگاه فوقسری را داشت، متوجه شد که در این آزمایشگاه، یک سری کارهای خلاف انجام میشود.
حس گرگینه قویشدهی جیک، به او کمک کرد تا سرنخهایی را که برای یک انسان معمولی غیرقابل تشخیص است، دنبال کند. زمانیکه مالی به جیک اطلاع داد که یک سری افراد بهصورت مرموزانه ناپدید میشوند، این دو تصمیم گرفتند که درباره این اتفاقات تحقیق و بررسی انجام دهند. مالی همیشه دوست داشت که جیک از تواناییهای خود برای کارهای خوب استفاده کند اما جیک خیلی تمایلی به انجام این کار نداشت. در موقعیتهای مختلف جیک به نشانههایی رسید که متوجه شد پدر او هم یک گرگینه بود اما فرد خیلی خوبی محسوب نمیشد. اولین قسمت این مجموعه در جایی به پایان میرسد که جیک، یک ون پر از افراد محلی ناپدید شده و همچنین سه موجود پیدا میکند. یکی از این موجودات، شبیه به یک گرگینه بود که اندامهای تقویتشده و سایبرنتیکی داشت. ماجراجویی جیک تازه آغاز شده است و به نظر میرسد که او خیلی زود به این نتیجه میرسد که برای قهرمان شدن باید چگونه باشد.
نظرات